جامعه
محمود فکوری- انقلاب اسلامی ایران، موجودی زنده،پویا و منحصر به فرد در طول تاریخ بشریت است. برای اینكه بتوان این انقلاب را با تمام دستاوردهای آن حفظ کرد و آسیبهای فراروی آن را پشت سر گذاشت چه باید كرد؟ در اینجاست که سخن از وظایف سنگینی به میان میآید که بر دوش یکیک ما گذاشته شده است تا این انقلاب به مسیر خود ادامه دهد و از انحراف و یا سقوط مصون ماند. برای حفظ و تداوم نظام اسلامی باید چاره اندیشید و راهکارهای بقای آن را شناخت. از اینرو، این درس به راهکارهای حفظ انقلاب اسلامی یافته اختصاص است. به گفته مقام معظم رهبری :»پاسداری از انقلاب در واقع نماد ارادهی انقلابی کشور است؛ ارادهی انقلابی، حضور انقلابی؛ هویّت انقلابی. وقتی شما میگویید که وظیفهی این سازمان، پاسداری از انقلاب است، معنایش این است که ارادهی انقلاب همچنان مستحکم است و انقلاب حضور قاطع در عرصه و صحنه دارد؛ خب این خیلی معنای مهمّی است. انقلاب را نباید محدود کرد به حوادث انقلابیِ مثلاً آغاز انقلاب و شروع انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب؛ آنها یک بخشی از انقلاب است. شاید اگرچنانچه کسی معنای انقلاب را درست ملاحظه کند، [میبیند] حرکت انقلابی و نهضت انقلابی یک بخش کوچکی از مجموعهی انقلاب است. انقلاب یعنی یک دگرگونی همهجانبه در یک مجموعهی بشری -یا در یک ملّت یا فراتر از یک ملّت، در یک نسل، در یک تمدّن- معنای انقلاب این است. حالا در دنیا اسم کودتاها را هم گاهی انقلاب میگذارند امّا انقلاب معنای خیلی عمیقتری دارد و این همان چیزی است که در کشور ما اتّفاق افتاد. آنچه در کشور ما اتّفاق افتاد، به معنای واقعی کلمه، یک انقلاب بود و هست و این ادامه دارد. در بحث انقلاب، تفاسیر مربوط به انقلاب را عرض خواهم کرد لکن در این بخش پاسداری، وقتی شما میگویید ما پاسدار انقلابیم، معنایش این است که انقلاب زنده است، انقلاب حاضر است، انقلاب موجود است. اگر انقلاب -آنچنان که بعضی ادّعا میکنند یا بعضی آرزو میکنند- مرده بود، پاسدار لازم نداشت؛ مرده که پاسدار نمیخواهد؛ پس انقلاب حضور دارد. پس معنای پاسداری انقلاب، متضمّن معنای حضور انقلاب است؛ یعنی شما میخواهید بگویید انقلاب هست؛ بعد عرض خواهم کرد که بله انقلاب هست و با قوّت و قدرت هم هست.” تكلیفی كه در قبال پیروزی انقلاب اسلامی، متوجه مردم ایران میشود، با سایر مسلمانان متفاوت است، تكلیف اقشار مختلف جامعهٔ ایران نیز با یكدیگر تفاوت دارد. به عنوان نمونه، اگر عنصر فرهنگ، اساسیترین عنصر اسلام تلقی شود، بزرگترین بُعد پیروزی این انقلاب نیز بُعد فرهنگی آن خواهد بود. از اینرو، استفادهكنندگان اصلی این نعمت نیز، در درجهٔ اول، اقشار فرهنگی جامعه خواهند بود كه مصداق خارجی آنها، حوزهها و دانشگاهها هستند. بنابراین، وظیفهٔ این اقشار، از اقشار دیگر جامعه بسیار سنگینتر است. خداوند متعال انتظار ندارد كه به سبب اعطای نعمتها، سودی عاید او شود. در دعای حضرت امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه، به این حقیقت اشاره شده است: إِلهی تَقَدَّسَ رِضَاكَ أن یَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنكَ فَكَیفَ یَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّی؛ خداوندا، خشنودی تو منزهتر از آن است كه علّتی از طرف تو داشته باشد. پس چگونه از طرف من تواند داشته باشد؟ خداوند با مشخص كردن تكالیفی برای انسانها، زمینهای برای گسترش رحمت خود فراهم كرده است. انقلاب اسلامی زمینهای را فراهم ساخت تا در آن، به دست ملت ایران، سایر انسانها به رحمتهای معنوی الهی دست یابند، زیرا نور و رحمت اسلام، اختصاص به ملت و نژاد خاصی ندارد و این نور كه از ذات اقدس الهی تابیده، برای بهره گرفتن تمام انسانها در طول تاریخ است و هر انسانی حق بهرهبرداری از این نور را دارد. لیكن این حق برای تمام انسانها تحقق پیدا نمیكند و طاغوتیان مانع رسیدن این نعمت به تمام انسانها میشوند. مبارزه با طاغوت، برای این است كه راه رسیدن به این نعمت و نور الهی فراهم گردد و موانع، از سر راه انسانها برداشته شود. اما علاوه بر رفع موانع، باید به تقویت مقتضی نیز اندیشید و این نور الهی را به اقطار جهان رساند. به عبارت دیگر، آن كسانی كه این نور را بهطور مستقیم دریافت كردهاند، امانتی را در نزد خود دارند كه باید به سایرین برسانند.