گزارش
طی روزهای گذشته علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب، در ویژه برنامه «میان تیتر» به بررسی وضعیت مذاکرات هستهای پرداخت و بر لزوم وجود پیشنهادات مدون تأکید کرد. لاریجانی در این گفتوگو با بیان اینکه «وقتی کسی پیشنهاد نداده، راجع به چه چیزی صحبت میکنیم؟» گفت: «مذاکره سازوکاری دارد و باید پیشنهادات مدونی وجود داشته باشد. تصمیم عجولانه در این باره را درست نمیدانم. در حال حاضر، میبینم که بسیاری در رسانههای داخلی به این موضوع میپردازند. ولع بلاوجه نباید در این قضیه وجود داشته باشد، زیرا هیچکس چنین پیشنهادی به شما نداده که اکنون درباره آن بحث کنید.» او ادامه داد: «این مسائل باید در سطوحی با فرصت و دقت مورد بررسی قرار گیرد و در زمان مناسب مطرح شود. اینقدر عجولانه و پابرهنه در صحنه دیپلماتیک پریدن و صحبت کردن، دیگران را به اشتباه محاسباتی میاندازد.» لاریجانی همچنین به اهمیت مسئله هستهای در توان ملی کشور اشاره کرد و گفت: «مسئله هستهای بخشی از توان ملی ماست، اما همه توان ملی ما نیست؛ مردم باید زندگی کنند و پیشرفت در زمینههای مختلف حاصل شود. هستهای بخشی از توسعه ماست، اما همه توسعه نیست.» وی افزود: «من خودم در مذاکرات هستهای حضور داشتم و میدانم که این موضوع حد و مرزی دارد. توافق هستهای موضوع دانش هستهای را حفظ کرد، اما به جای ۹ هزار سانتریفیوژ، ۵ هزار سانتریفیوژ داشتیم. با این حال، این توافق فضایی را در کشور ایجاد کرد که برای کار و تلاش و توسعه سایر بخشها بسیار مهم بود.» لاریجانی به دلایل مخالفت رژیم صهیونیستی و خروج ترامپ از توافق هستهای اشاره کرد و گفت: «دلیل مخالفت رژیم صهیونیستی همین موضوع بود و فشار آوردند که ترامپ از این توافق خارج شود.» اما در آنسوی مرزها چه خبر است و تحلیلها چگونه است؟ به اعتقاد بسیاری فرمول اعلامی ترامپ برای مذاکره با ایران شباهت زیادی از لحاظ ظاهری به شیوه مذاکراتی دولت وی با روسیه دارد.ترامپ در خصوص روسیه گفته است که مذاکرات با مسکو در جریان است و امیدوار است تحولی «چشمگیر» دراینباره رخ دهد. برگهای برنده تهران در مذاکرات چیست؟ کارولین لویت» سخنگوی کاخ سفید شامگاه جمعه و در کنفرانس خبری خود در واشنگتن دیسی درباره سیاست «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران گفت: «من فکر میکنم که رئیسجمهور موضع خود را درباره ایران به روشنی اتخاذ کرده است». برای مشخص شدن سیاست ترامپ در خصوص ایران واکاوی سخنان وی در خصوص ایران میتواند این سیاست را تا حدی مشخص کند هر چند ابهاماتی هنوز باقی است. به صورت کلی ترامپ معتقد است که میتواند توافقی را امضا کند که «مطلقا اطمینان حاصل شود ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا نمیکند.» ترامپ با بیان اینکه «هرگز اجازه نمیدهم ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند»، مدعی شد: «راههایی برای اطمینان پیدا کردن مطلق از این مساله وجود دارد، اگر که شما یک توافق را برقرار کنید... شما باید ۱۰ بار راستی آزمایی کنید.» او در ادامه گفت: «اگر آنها (به سلاح هستهای) دست یابند همه میخواهند آن را به دست بیاورند و سپس کل مساله تبدیل به یک فاجعه خواهد شد.» او همچنین ابراز امیدواری کرده است که توافق پیرامون برنامه هستهای ایران به گونهای پیش برود که آمریکا مجبور نشود از حمله اسرائیل به ایران حمایت کند. سخنان ترامپ در خصوص ایران نشان از فرمول مذاکره در سایه یک «تهدید معتبر» است. یعنی در عین اینکه آمریکا با ایران مذاکره میکند سایه یک تهدید معتبر (معتبر از منظر ایران) باید بر سر ایران باشد این سخنان فرمول مذاکره در سایه یک «تهدید معتبر» است. یعنی در عین اینکه آمریکا با ایران مذاکره میکند سایه یک تهدید معتبر (معتبر از منظر ایران) باید بر سر ایران باشد. در این راستا سخنان «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی دولت بایدن جالب توجه است. او میگوید: «پیشبینی میکنم که در این دولت یک بحث جدی بین یک اقدام دیپلماتیک جسورانه و یک اقدام نظامی جسورانه در بگیرد.» او همچنین درباره این موضوع که آیا فکر میکند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، وسوسه خواهد شد که یک حمله نظامی انجام دهد؟ میگوید: «بدون اینکه شخصاً آن را به نتانیاهو نسبت دهم، میتوانم بگویم که رهبری ارشد اسرائیل، چه در سطح سیاسی، چه در سطح نظامی و اطلاعاتی، بهشدت وسوسه خواهند شد که از این لحظه استفاده کنند.» این فرمول در مطالب اخیر «ریچارد نفیو» طراح تحریمهای ایران و «ریچارد هاس» رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا قابل ردیابی است. «نفیو» در مقاله خود در فارن افرز در عین اینکه معتقد است حمله نظامی را از بین برنده برنامه هستهای ایران نمیداند و معتقد است این حمله منطقه را آشفته و بی ثبات میسازد که به ضرر آمریکاست میگوید: «احتیاط ایجاب میکند که واشنگتن اکنون طرحی برای اقدام نظامی ترسیم کرده و اطمینان حاصل کند که ایران این تهدید را واقعی تلقی میکند، حتی در حالی که یک بار دیگر مسیر دیپلماسی را امتحان میکند.» «هاس» نیز در مقاله خود در ارتباط با رویکرد ترامپ به برنامه هستهای ایران و بهترین رویکرد در این زمینه بیان میکند: بهترین رویکرد، رویکردی است که هدف تغییر خط مشی امنیتی ایران را از طریق دیپلماسی و در کنار توانایی و تمایل به استفاده از نیروی نظامی در صورت خودداری تهران از رسیدگی کافی به نگرانیهای آمریکا و غرب، پیگیری کند. نکته حائز اهمیت دو مقاله «نفیو» و «هاس» عدم تاکید آنها بر پلن B است. از نظر آنها برنامه هستهای ایران به مرحلهای رسیده است که دیگر نمیتوان آنرا با حمله نظامی از بین برد و تنها با دیپلماسی میتواند مانع پیشرفت بیشتر آن شد. ترامپ در خصوص روسیه گفته است که مذاکرات با مسکو در جریان است و امیدوار است تحولی «چشمگیر» دراینباره رخ دهد. او به نماینده خود «کیت کلاگ»، 100 وقت داده است تا مذاکرات با روسیه را به نتیجه برساند این مواضع شبیه رویکرد فعلی ترامپ در خصوص روسیه است. ترامپ در خصوص روسیه گفته است که مذاکرات با مسکو در جریان است و امیدوار است تحولی «چشمگیر» دراینباره رخ دهد. او به نماینده خود «کیت کلاگ»، 100 وقت داده است تا مذاکرات با روسیه را به نتیجه برساند. رئیس جمهور آمریکا همچنین تهدید کرده است که اگر مسکو از پذیرش «توافقی» نامشخص برای پایان بخشیدن به جنگ خودداری کند، آنگاه تحریمهای جدیدی علیه روسیه اعمال خواهد کرد. وی اضافه کرد که با این حال، به دنبال ضربه زدن به روسیه نیست؛ بنابراین تهدید معتبر برای روسیه «تحریم» تعریف شده است و برای ایران «حمله نظامی». اما نکته نامشخص این است که قبل از شروع گفتوگو با ایران، آیا دولت ترامپ تحریمهایی را علیه ایران وضع خواهد کرد یا خیر؟ برخی ناظران معتقد هستند ممکن است ترامپ قبل از مذاکره با ایران، تحریمهایی را علیه ایران وضع کند تا در شرایط مطلوب خود تهران را مجبور به دادن امتیاز کند. با این وجود ترامپ با عدم محکوم کردن ایران در شورای حقوق بشر و تعلیق منابع ملی گروهها و رسانههای مخالف ایران پالس مثبتی ارسال کرده است. با وجود این ایران معتقد است که دولت ترامپ باید پیش از مذاکرات اعتمادسازی کند. عباس عراقچی وزیر خارجه ایران در این زمینه گفته است: باید اعتماد کافی برای ایران وجود داشته باشد تا یک بار دیگر وارد مذاکرات شود. فکر میکنم ما هنوز میتوانیم به آن توافق برسیم. پنجره دیپلماسی هنوز باز است، مشروط بر این که طرفهای دیگر تمایل واقعی نشان دهند. وی همچنین در گفتوگو با شبکه الجزیره گفته بود: پولهای ایران که در جاهای مختلف توسط آمریکا مسدود شده در حالی که در مورد آنها توافقی وجود داشته و ایران به تعهدات خود طبق آن توافق عمل کرده و دولت آمریکا برخلاف تعهداتش رفتار کرده، نمونههایی از گامهایی است که میتوان برداشت و اعتماد ایران را جلب کرد. با وجود این ایران یکی از اهرمهای مذاکراتی خود را بار دیگر مطرح کرده است. عراقچی اخیرا در مصاحبهای گفته است: توانایی ساخت سلاح هستهای را داریم و قبلاً هم اشاره شده، ولی قصدش را نداریم با وجود این ایران یکی از اهرمهای مذاکراتی خود را بار دیگر مطرح کرده است. عراقچی اخیرا در مصاحبهای گفته است: توانایی ساخت سلاح هستهای را داریم و قبلاً هم اشاره شده، ولی قصدش را نداریم. ایران همچنین خواستار به نتیجه رسیدن سریعتر مذاکرات است. در این زمینه عراقچی پیش از این «مسیر مسقط» را در سفر وزیر خارجه عمان به ایران رد کرده بود و بر کانال سوئیس تاکید کرده بود. عراقچی همچنین درباره تبعات حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران نیز گفته بود: هرگونه حمله به تاسیسات اتمی ما با پاسخی فوری و قاطع روبهرو خواهد شد. فکر نمیکنم چنین کار دیوانهواری کنند. این کل منطقه را به فاجعهای بسیار بد تبدیل میکند. بر این اساس ایران نیز اهرمهای خود را برای مذاکره دارد. از قضا یکی از اهرمها «نتایج فاجعه بار» عدم توافق است. یعنی در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، ایران ممکن است در دکترین هستهای خود تغییر ایجاد کند. این موضوع اتفاقا مورد نگرانی جدی آمریکاست. همانگونه که ترامپ هم به درستی گفته است این موضوع میتواند منجر به رقابت هستهای در منطقه شود. کاندیدای اصلی برای هستهای شدن در منطقه عربستان است. ریاض قبلا هم تاکید کرده است که اگر ایران به بمب هستهای دست یابد، عربستان نیز همین مسیر را خواهد رفت. کاندیدای اصلی برای هستهای شدن در منطقه عربستان است. ریاض قبلا هم تاکید کرده است که اگر ایران به بمب هستهای دست یابد، عربستان نیز همین مسیر را خواهد رفت پیشتر عادل الجبیر، وزیر امور خارجه وقت عربستان سعودی در گفتوگو با شبکه خبری سی ان ان گفته بود: اگر ایران ظرفیت تولید سلاحهای هستهای را به دست بیاورد، ما هم همین کار را برای محافظت از مردم خود انجام خواهیم داد. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نیز در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز در سال ۲۰۲۳ گفته بود: «اگر آنها (ایران) بمب هستهای داشته باشند، ما هم دستکم به دلایل امنیتی و حفظ توازن قوا در خاورمیانه باید به آن دست پیدا کنیم» بر این اساس دولت ترامپ مذاکره را ترجیح میدهد تا وضعیت خاورمیانه پیچیدهتر از قبل نشود تا بتوان سیاست «مهار چین» را دنبال کند. ترامپ بر سر دوراهی مذاکره یا فشار به ادعای گروهی از ناظران فعل و انفعال های اخیر ترامپ چون برکناری براین هوک یا انتصاب چهره هایی که در قاب شاهین های ضد ایرانی قابل تبیین نیستند، نشان از تمایل رئیس جمهوری بر مذاکره دارد؛ ادعایی که گروهی دیگر با استناد به شخصیت پیچیده و غیر قابل پیش بینی رئیس جمهوری رد کرده و می گویند تهران تنها در صورت برداشته شدن تحریم ها و ارائه ساز امتیازهای دیگر می تواند با رایزنی و توافق موافقت کند. The Cradle با انتشار یادداشتی مدعی شد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که پیشتر فرمان ترور سردار (شهید) قاسم سلیمانی را صادر کرده بود و آمریکا را از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج کرد، در یک چرخش شگفتانگیز، تمایل خود را برای تعامل مجدد با ایران نشان داده است.سیاست های او در دوره اول ریاست جمهوریاش بهطور قابلتوجهی غرب آسیا را بیثبات کرد، تنشها را بین واشنگتن و تهران به حداکثر رساند - که میراثی از بیاعتمادی را تثبیت کرد - آتش درگیریهای نیابتی را شعلهور و روابط ایالات متحده با متحدانش را پیچیده کرد. با این حال، علیرغم تحرکات گذشته - یا شاید به واسطه رویدادهای پیشین - به نظر می رسد ترامپ اکنون قصد دارد روابط با ایران را از نو تنظیم کند، و این نشانه شروعی تازه بدون تهدید یا پیش شرط است.این امر، همراه با برکناری برایان هوک، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران، مجری تحریمهای «فشار حداکثری»، پایان دادن به حفاظت های امنیتی برای سیاستگذاران ضدایرانی که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ تنش زایی کردند و انتصاب مایکل دیمینو به عنوان معاون دستیار وزیر دفاع موجب شده تا واقع گرایان به این باور برسند که رئیس جمهوری آمریکا در مورد ایران، سیگنال های مثبتی را ارسال کرده است. واکاوی سیگنال های ترامپ این وبگاه در ادامه یادداشت ادعایی اش آورد، با توجه به شخصیت بی ثبات و غیر قابل پیش بینی ترامپ، مجموعه متناقض سیگنال هایی که از واشنگتن ارسال می کند و طوفان سیاسی پیرامون اقداماتش موجب می شود تا رمزگشایی از آخرین پیشنهادات رئیس جمهوری کار آسانی نباشد. تهران تایمز نیروهای متخاصم را به دو دسته دسته بندی می کند: «شاهین های جنگ طلب» و «حامیان اصل اول آمریکا». از همین رو به ادعای گروهی از ناظران تلاش برای تفسیر مقصود ترامپ در میانه هیاهوهای حاکم به همان اندازه نامطمئن به نظر میرسد که شمردن استخوان ها در حیوانات.برخی بر این باورند که سیگنالهای مربوط به مذاکرات که توسط یک روزنامه اسرائیلی گزارش شده، ممکن است اهداف استراتژیک را به دور از دیپلماسی تامین کند. به عنوان مثال، راهبردهای رئیس جمهوری ممکن است یک تاکتیک متوقف کننده برای کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای مذاکره درباره آزادی زندانیان یا برای ارتش اشغالگر خسته جهت تجدید قوا قبل از هر اقدام (ادعایی) علیه تاسیسات هسته ای ایران باشند. همانطور که می دانیم، دولت ترامپ ممکن است برنامه ریزی کند تا از این تاخیر برای تقویت انتصابات مهم یا آماده کردن ارتش آمریکا برای حمایت از عملیات اسرائیل استفاده کند.بسیاری از رویکردهای تهاجمی رئیس جمهوری ایالات متحده چون نقض قراردادهای تجاری و خروج یکجانبه از برجام در سال 2018 چهره ای بی اعتبار از او ترسیم کرده که قابل اعتماد نمی باشد. برای اینکه تهران تعامل را در نظر بگیرد، ترامپ باید یک ژست واقعی مبتنی بر حسن نیت گرفته و با لغو تحریمهای نفتی ایران یا اتصال مجدد بانکهای ایرانی به سوئیفت مسیر را برای رایزنی های احتمالی هموار کند. اگرچه لغو تحریم ها از طریق کنگره ایده آل خواهد بود، اما تحققش دور از ذهن است.در همین حال، دولت مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، آمادگی دستگاه دیژلماسی برای مذاکره با جهان را کتمان نکرده است و جناحهای اصلاحطلب فعالانه از گفتگو حمایت میکنند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اسبق و معاون کنونی امور راهبردی اخیراً از ترامپ درخواست کرده که مذاکرات هسته ای را از سر بگیرد. رمزگشایی از رویکردهای یک بام و دو هوای ترامپ با این همه به ادعای گروهی از ناظران با تمایل به رایزنی تنها موقعیت چانه زنی تهران را تضعیف می کند، زیرا غرایز ترامپ به سرعت از این شرایط سوء استفاده می کند. رویکرد اصلاحطلبان در سال 2015، که به باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا و نتانیاهو اهرمهای گستردهای را برای توافق بدون تضمین فراهم کرد، واقعیت های تلخی را در این باره یادآوری می کند.در این میان اخراج برایان هوک نیز قابل تفسیر است .شاید ترامپ از رویکرد تنبیهی علیه شاهینهایی چون جان بولتون، مایک پمپئو و 50 مقام ارشد اطلاعاتی و نظامی سابق استفاده کرده و برای توجیه فعلش که به ضرب المثل سیاسی «به دوستان خود پاداش دهید. دشمنانت را مجازات کن» متوسل شده است.انتصاب مایکل دیمینو از سوی ترامپ به عنوان معاون دستیار وزیر دفاع در امور خاورمیانه باعث هیجان در محافل حامیان « اول آمریکا»و هراس در محافل حامیان «اول اسرائیل» شد. دیمینو دیدگاه های منطقی را در قبال غرب آسیا ارائه داده و یکی از «بدعتهای» اصلی اش این است که منطقه واقعاً برای منافع ایالات متحده اهمیتی ندارد. حتی بررسی گذرای مشاهدات دیمینو حقیقت مواضعش را آشکار می کند. آمریکای شمالی (ایالات متحده و کانادا) دارای ذخایر فراوان نفت و گاز برای مصرف داخلی است. در صورتی که محدودیتهای «انرژی سبز» و «تغییرات آبوهوایی» از بین برود، آمریکا نیازی به واردات یک قطره نفت خام یا یک میلیمتر مکعب گاز طبیعی ندارد،از این رو، ترامپ به حفاری و کنار گذاشتن این محدودیتهای تعریف شدعه در توافقنامه اب و هوایی پاریس متعهد شده است.ایالات متحده صادرکننده خالص نفت و گاز است. در همین راستا پس از رویکرد دولت بایدن علیه فدراسیون روسیه در 26 سپتامبر 2022، که از طریق خرابکاری در خطوط لوله گاز نورد استریم اجرایی شد، ایالات متحده تامین گاز طبیعی مایع (LNG) اتحادیه اروپا را کلید زد که شامل 50 در صد واردات اروپا در سال 2023 بود. درهمین چارچوب می توان گفت، نفت و گاز غرب آسیا برای آمریکای شمالی ضروری نیست. چرا آمریکا در غرب آسیا حضور دارد؟ پایگاههای نظامی آمریکا در غرب آسیا عمدتاً برای محافظت از اسرائیل مستقر شده اند. پایگاه های اینجرلیک و ازمیر در ترکیه نشان دهنده تعهدات ناتو است. پایگاه العدید قطر در سال 2001 گسترش یافت. الظفره واقع در امارات متحده عربی، در سال 2002 توسعه یافت. بندر دریایی در بحرین در سال 2003، و پایگاه هوایی شاهزاده سلطان و پایگاه های کوچکتر در عربستان سعودی گسترش یافتند.این فرایند با دو هدف ادعایی جنگ جهانی علیه ترور (GWOT) و محافظت از متحدان در برابر ایران اجرایی شد. با این حال، علیرغم پایان جنگ علیه ترور در سال 2021، این پایگاه ها هنوز گسترش می یابند. کویت حدود ده پایگاه خود را در اوج جنگ با عراق از دست داد، اما حدود 14 هزار پرسنل آمریکایی در کمپ عریفجان، پایگاه هوایی علی السالم و چهار پایگاه دیگر باقی مانده اند. پایگاه های غیرقانونی آمریکا در سوریه و حضور ناخواسته این کشور در عراق صرفا با هدف رویارویی با قدرت و نوفذ ایران تعریف شده اند.حال سوال این است، چه کسی هزینه این پایگاه ها را پرداخت می کند؟ نیروهای کدام کشور در سوریه، عراق، قطر، کویت، عربستان سعودی و امارات در خطر هستند؟ به غیر از اسرائیل چه کسی سود می برد؟ قطعا پاسخ آمریکا نیست. ایران در طول دو عملیات وعده صادق 1 و وعده صادق 2 ثابت کرده که برنامه موشکی بالستیک این کشور می تواند خطوط دفاعی اسرائیل را در هم شکسته و به خاک سرزمین های اشغالی نفوذ و سیستم های دفاع هوایی پیشرفته این بازیگر را خنثی کردند.دیمینو به خاطر گفتن این عبارت که حمله ایران «نسبتاً معتدل» بود مورد انتقاد قرار گرفت، اما لی اسلوشر، تحلیلگر اطلاعاتی سابق، عبارت دقیق تری را بر زبان آورد و گفت، اینکه ایران دست به حمله ای فاجعه بار و گسترده نزد را نباید به اشتباه ماحصل فقدان توانایی تعیبر کرد، کنش ایران نوعی خویشتن داری بود. ایران به تحریکات اسرائیل با ارسال پیامی مبنی بر اینکه خواهان جنگ گستردهتر نیست و به طور انتقادی، با پیشنمایش برخی از قابلیتهای تهاجمی پیشرفتهاش پاسخ داد.به طور همزمان، شهرت جهانی اسرائیل آسیب دیده است زیرا آمریکایی ها - چه لیبرال و چه محافظه کار - از دخالت ایالات متحده در غرب آسیا خسته شده اند. بسیاری از آمریکا از درگیری های خود ساخته اسرائیل و حتی حمایت آمریکا از اوکراین در جنگ با روسیه خسته اند چرا که هزینه مالی چننی حمایت هایی بر دوش آنها سنگینی می کند.در این میان پایگاه ترامپ، برای “جنگ های همیشگی” در منطقه دیگر صبور نیست.اگر ترامپ در مورد مذاکره با ایران جدی است، ابتدا باید اعتماد را از طریق امتیازات یکجانبه بازسازی کند. برای تهران، این می تواند شامل لغو تحریم ها یا اتصال مجدد به سیستم های مالی جهانی باشد. بدون چنین حرکاتی، شک و تردید در هر دو طرف ادامه خواهد داشت.در نهایت، ترامپ ممکن است متوجه شود که مشارکت در دیپلماسی، به جای جنگی دیگر، تنها مسیر قابل دوام رو به جلو است. اینکه آیا اقدامات او منعکس کننده این درک خواهد بود یا خیر، باید دید.اگر ترامپ به حرفهای آمریکاییها گوش دهد و در مورد تواناییهای موشکی و پدافند هوایی ایران توصیههای درستی دریافت کند، به مصلحت میبیند که مذاکره کند و از جنگی که در نهایت آمریکا را درگیر درگیری طولانی و پرهزینه خواهد کرد، اجتناب کند. توافق ایران و آمریکا دور از ذهن نیست توافق با ایران میتواند راه را به روی میلیاردها دلار در بازار دستنخورده ایران باز کند و به کسبوکارهای آمریکایی مزیت رقابتی بدهد و هزاران شغل برای آمریکاییهای سختکوش ایجاد کند. این فقط در مورد دیپلماسی نیست، بلکه در مورد ارائه منافع واقعی و ملموس برای اقتصاد آمریکا و استحکام بخشیدن به میراث ترامپ به عنوان معاملهگری است که آمریکا را در اولویت قرار میدهد. نشریه آمریکایی محافظه کار و دست راستی “آمریکن کانزرواتیو” در مقالهای با طرح این پرسش که ترامپ چگونه میتواند معاملهای قوی با ایران انجام دهد؟ مینویسد: “دونالد ترامپ شهرت خود را بهعنوان معاملهگر نهایی کسب کرد. فردی که هرج و مرج را به فرصت تبدیل میکند و در جایی که دیگران مرتکب قصور و کوتاهی میشوند میتواند نتایجی را ارائه دهد. اکنون با توجه به این که خاورمیانه کماکان در حال عبور از یک مرحله بحرانی در میانه درگیریهای متوقف شده در غزه و لبنان و تنش آمریکا و ایران است، ترامپ در چنین شرایطی این شانس را دارد که با دستیابی به چیزی که هیچ رئیسجمهوری پیش از او نتوانسته بود به آن دست یابد، جایگاه خود را در تاریخ تثبیت کند: یک توافق متحول کننده با ایران”. توافق با ایران چه نفعی برای آمریکا خواهد داشت؟ این نشریه دست راستی که نزدیک به رویکرد جناح انزواطلب حزب جمهوری خواه آمریکاست درباره نفعی که توافق با ایران میتواند برای منافع آمریکا داشته باشد مینویسد:”چنین توافقی نه تنها وضعیت را در منطقهای متلاطم تثبیت میکند، بلکه میتواند فرصتهای اقتصادی را برای کارگران آمریکایی فراهم کند، امنیت ایالات متحده را تقویت کرده و توانایی منحصر بفرد ترامپ را برای پیشی گرفتن از نخبگان و هیئت حاکمه سنتی در واشنگتن و کسب یک پیروزی تاریخی به نمایش بگذارد. روسای جمهوری آمریکا برای دهههای متمادی در مورد ایران دچار لغزش شدهاند. “جورج دابلیو بوش” با جنگهای فاجعهبار برای تغییر رژیم، خاورمیانه را در هرج و مرج فرو برد، جنگی که توسط مشاورانی مانند “دیک چینی” که پس از عراق بر روی ایران متمرکز شده بود، راه اندازی شد. توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی توسط “باراک اوباما” گامی محدود بود که مسائل دیگر را برای حل و فصل در آینده باقی گذاشت در حالی که ساختار تحریمهای چندلایه ایالات متحده کماکان کسب و کارهای آمریکایی را به حاشیه برد و تا حد زیادی از استفاده از فرصتهای اقتصادی در ایران بی بهره گذاشت. پس از خروج ترامپ از این توافق، “جو بایدن” عزم و اراده کمی از خود نشان داد و اجازه داد تنشها بدون استراتژی منسجم برای کاهش تنش به نقطه جوش برسد. اکنون ترامپ این شانس را دارد که این چرخه مملو از اشتباه و همراه با اقدامات نصفه و نیمه را در هم بکشند”. “آمریکن کانزرواتیو” در ادامه مینویسد:” چنین توافقی نه تنها هدف حیاتی ترامپ برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را محقق میسازد، بلکه آمریکا را از جنگ بیپایان و پرهزینه دیگری دور نگه میدارد و به وعده سخنرانی ترامپ در مراسم تحلیف برای اجتناب از درگیریهای فاجعهبار خارجی دولتهای گذشته جامه عمل خواهد پوشاند. با این وجود، نبوغ واقعی این فرصت در رفاهی است که میتواند به ارمغان بیاورد: توافق با ایران میتواند راه را به روی میلیاردها دلار در بازار دستنخورده آن کشور باز کند و به کسبوکارهای آمریکایی مزیت رقابتی بدهد و هزاران شغل برای آمریکاییهای سختکوش ایجاد کند. این فقط در مورد دیپلماسی نیست، بلکه در مورد ارائه منافع واقعی و ملموس برای اقتصاد آمریکا و استحکام بخشیدن به میراث ترامپ به عنوان معاملهگری است که آمریکا را در اولویت قرار میدهد”. ظرفیت بالقوه نفع اقتصادی توافق ایران و آمریکا “آمریکن کانزرواتیو” با اشاره به نفع اقتصادیای که توافق میان تهران – واشنگتن میتواند به همراه داشته باشد مینویسد:”ظرفیت بالقوه همکاری اقتصادی با ایران بسیار زیاد است، همان طور که حتی برخی از صداهای اصلاح طلب ایرانی نیز اخیراً تأکید کردهاند. روزنامه “شرق” همسو با دولت مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، اخیراً مطلبی درباره ظرفیت بالقوه روابط ایران و آمریکا در دوران ترامپ با عنوان “توافق ۲ تریلیون دلاری به نفع همه است” منتشر کرده بود. این مقاله به تشریح امکانات اقتصادی جسورانهای مانند مشارکت ایالات متحده در پروژههای زیرساختی بزرگ پرداخته است: فروش ۱۵۰۰ هواپیمای بوئینگ، ساخت ۸ میلیون خودرو، ساخت پالایشگاه ها، و سرمایه گذاری در کشاورزی، فناوری اطلاعات و دارو”. چرا معامله ایران و آمریکا دور از ذهن نیست؟ این نشریه در ادامه به چرایی امکان پذیر بودن معامله ایران و آمریکا پرداخته و مینویسد:”این ممکن است شبیه یک رویای بلندپروازانه به نظر برسد، اما تاریخ نشان میدهد که دور از ذهن نیست. ایران در دهه ۱۹۹۰ میلادی قراردادهای نفتی بزرگی را به شرکتهای آمریکایی پیشنهاد داد، پیش از آن که تحریمهای دولت کلینتون با آن مخالفت کند. به طور مشابه، پس از توافق هستهای ۲۰۱۵، بوئینگ قراردادی ۲۰ میلیارد دلاری با ایران منعقد کرد که پیشبینی میشد از حدود ۱۰۰۰۰۰ شغل آمریکایی پشتیبانی کند. با این وجود، این فرصت با شکست توافق هستهای از بین رفت، فروپاشیای که تا حدی ناشی از نقص مهلک توافق بود: این توافق اکثر شرکتهای آمریکایی را از تعامل مستقیم با ایران محروم کرد و درها را برای رقبای اروپایی و آسیایی به منظور تسلط بر بازار ایران باز گذاشت. شخص ترامپ نیز در سال ۲۰۱۵ به این موضوع اشاره کرد و در توئیتی نوشته بود:”در حال حاضر همه درگیر این موضوع هستند که به ایران کالا میفروشند با این وجود، احتمالا قرار است ما تنها طرفی باشیم که چیزی به آنان نخواهیم فروخت”. یک توافق تازه که با ذکاوت امضای ترامپ را پای خود داشته باشد میتواند این اشتباهات را برطرف سازد و در را برای سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در یکی از آخرین بازارهای دست نخورده جهان باز کند. ایران با داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان، چهارمین ذخایر بزرگ نفت و جمعیتی نزدیک به ۹۰ میلیون نفر که مشتاق مشارکت جهانی است، بازار بزرگی برای سرمایه گذاری آمریکاییها ارائه میدهد”. تندروهای داخل ایران دیگر نمیتوانند اوضاع را به هم بزنند “امریکن کانزرواتیو” با اشاره به فعال شدن نیروهای پراگماتیست (عملگرا) در داخل ایران برای معامله با آمریکا و توان آنان برای خنثی کردن بازی تندروهای مخالف معامله اشاره کرده و مینویسد:” منتقدان ممکن است استدلال کنند که عناصر تندرو در ایران از لحاظ تاریخی با هرگونه توافق با ایالات متحده مخالف بودهاند، و حتی تا آنجا پیش رفتهاند که چنین فرصتهایی را خراب کردهاند. با این وجود، شتاب فزایندهای در میان نیروهای عملگرا در ایران وجود دارد که از رویکرد تعامل متقابل سودمندتر حمایت میکنند. هم چنین، سابقهای برای این رویکرد وجود دارد. برای مثال، وزیر نفت ایران در سال ۲۰۱۶ میلادی آشکارا از سرمایه گذاری ایالات متحده در بخش انرژی ایران استقبال کرده بود. امروز نیز چهرههایی در دولت پزشکیان از جمله “علی عبدالعلیزاده” نماینده رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور اعلام کردهاند که در صورت لغو تحریمها، شرکتهای آمریکایی از سرمایهگذاری در ایران استقبال میکنند. این عمل گرایی نشان میدهد که با یک استراتژی خوب، میتواند بر موانع همکاری اقتصادی آمریکا و ایران غلبه کند”. دولت اصلاح طلب پزشکیان موضع خود را به صورت شفاف اعلام کرده است این نشریه محافظه کار آمریکایی با اشاره به این که دولت پزشکیان موضع خود را به صورت واضح و شفاف در رابطه با مذاکره با آمریکا بیان کرده مینویسد:”دولت پزشکیان، دولت اصلاح طلبی که با وعده اولویت دادن به دیپلماسی در روابط خارجی انتخاب شده، موضع خود را به صراحت اعلام کرده است. شخص پزشکیان اخیرا در مصاحبهای با شبکه خبری “ان بی سی” بر آمادگی ایران برای مذاکره تاکید کرد و اظهار داشت که ایران ترامپ را هدف قرار نداده و نخواهد کرد. تیم سیاست خارجی پزشکیان نیز در حمایت از دیپلماسی صریح و ثابت قدم بوده است. “عباس عراقچی” وزیر امور خارجه ایران بارها بر آمادگی ایران برای مذاکرات سازنده تاکید کرده است و “محمد جواد ظریف” معاون راهبردی رئیس جمهور نیز در مجمع جهانی اقتصاد در داووس با تاکید بر ترجیح ایران برای توافق بر این پیام تاکید کرد. مواضع متحد آنان نشان میدهند که دولت پزشکیان آماده پیگیری گفتگوی معنادار است. این یک فرصت منحصر بفرد برای ایالات متحده به منظور یک توافق تاریخی در دوره زمامداری ترامپ در راستای پیشبرد منافع آمریکا، اجتناب از درگیری، و تحکیم میراث ترامپ به عنوان معاملهگری است که میتواند به دههها بن بست پایان دهد”. این نشریه با اشاره موفقیتهای اخیر پزشکیان در پیشبرد خواستههای دولتش مینویسد:” البته هم ایران و هم ایالات متحده با موانع سیاسی برای پیگیری مذاکرات روبهرو هستند، با این وجود، با رهبری جسورانه و قاطع میتوان بر آن موانع فائق آمد. در ایران، پزشکیان یک مأموریت قوی برای دیپلماسی دارد و به طرز ماهرانهای اجماع نظر بین مراکز قدرت کشور ایجاد کرده است. این استراتژی در حال حاضر نتیجه داده است: دولت پزشکیان با موفقیت لایحه بحث برانگیز حجاب را کنار گذاشت و برخی از محدودیتهای اینترنتی را کاهش داد و توانایی خود را در جهت دهی به چشم انداز پیچیده سیاسی ایران به اثبات رساند. مهمتر از همه آن که پزشکیان خود را نزدیک به رهبر انقلاب نشان داده این موضوع باعث میشود تا تندروها نتواند در مسیر مذاکرات تیم او با آمریکا کارشکنی کنند”. فرصتی برای آمریکا به منظور پایان دادن به جنگهای بی پایان این نشریه در ادامه با اشاره به این که ترامپ میتواند و باید جلوی جنگ طلبان در واشنگتن بایستد مینویسد:”ترامپ نشان داده که به طور مداوم از تشکیلات سنتی حاکم در واشنگتن سرپیچی کرده و براساس غرایز خود تصمیم گرفته است. آمریکاییها به ترامپ رأی دادند تا جنگهای بیپایان را پایان دهد، جنگهای جدید را آغاز نکند، و صلح را از طریق انعقاد قراردادهای جسورانه و تاریخی حتی با دشمنانی مانند ایران به ارمغان آورد. عموم مردم آمریکا احتمالاً از او در این زمینه حمایت خواهند کرد و ترامپ توانایی منحصربفردی را برای فروش این قرارداد با تأکید بر منافع اقتصادی عظیمی که برای مشاغل و کارگران ایالات متحده ایجاد میکند، خواهد داشت. ترامپ اگر اراده داشته باشد میتواند از سر و صداها فراتر رفته از این لحظه استفاده کند و پیروزی را به ارمغان آورد تا میراث خود را به عنوان یک معاملهگر و رهبری که منافع آمریکا را در اولویت قرار میدهد، تثبیت کند”.