روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ يکشنبه ۱۴ بهمن - شماره 4768

کائنات از نزدیکی راهبردی شورای همکاری خلیج فارس و ایران گزارش می‌دهد

بسترهای جدید امنیتی برای منطقه

 مسعود ایلیا- ایران در طول سه دهه گذشته  بعد پایان جنگ تحمیلی عراق خواستار همکاری با شورای همکاری خلیج فارس در چارچوب یک طرح امنیت منطقه‌ای بوده و حتی در  قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل  نیز به درخواست ایران بندی ( بند هشتم)  به این مهم اختصاص  یافته بود.از آن زمان تاکنون این ایده در قالب نام‌های مختلفی از ایران به طرف مقابل ارائه شده، ایده ۶+۱ (شورای همکاری و ایران)  ۶+۲ (شورای همکاری بعلاوه ایران و عراق( و طرح هرمز به همسایگان جنوبی پیشنهاد شده اما با وجود شکل گیری سازوکارهای همکاری بین شورا و سایر کشورها از جمله چین، ترکیه، هند، اتحادیه اروپا و آمریکا، هنوز شورای همکاری با نزدیکترین همسایه خود در شمال  خلیج فارس چارچوبی برای همکاری تعریف نکرده است.
این در حالی‌ است که یکی از ۲ ویژگی مبنایی اعضای شورا، دارا بودن ساحل در آبراه مشترکی است که ایران نیز واجد طولانی‌ترین ساحل در آن است. ویژگی نمادین و در عین حال مبنایی دیگر اعضای شورای همکاری، شباهت سیستم های حکومتی است که این کشورها را از سایر کشورهای منطقه متمایز ساخته و باعث می‌گردد شورا یک تجمع محدود و بسته باقی بماند و کشور دیگری نتواند وارد آن شود.ولی این خصوصیت مانع همکاری و شراکت با سایر بازیگران نشده است.
گریز کشورهای عربی از گرفتاری در میانه مثلث واشنگتن، تل‌آویو و تهران
بنیاد تحقیقات ناظر «observer research foundation» در گزارشی با عنوان «روابط شورای همکاری خلیج فارس و ایران: چالش ها و فرصت‌ها در سال ۲۰۲۵» به بررسی روابط تهران با این کشورها پرداخته‌است.
از سال ۲۰۲۱، منطقه شاهد روند تدریجی نزدیک شدن کشورها به یکدیگر است؛ در اوایل سال ۲۰۲۱، عربستان سعودی و قطر پس از سه سال و نیم تحریم، صفحه جدیدی را در روابط دوجانبه باز کردند. در سال ۲۰۲۲، شاهد مجموعه‌ای از بازدیدهای سطح بالا میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه بودیم. با این حال، مهم‌ترین تلاش برای آشتی، نزدیک شدن ایران به شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه عادی‌سازی ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ با میانجیگری چین بوده است.
در ادامه این گزارش آمده‌است: آغاز سال ۲۰۲۵ با یک سری شوک‌ها به ویژه در خاورمیانه همراه بوده است. اثرات جنگ غزه همچنان در سراسر منطقه طنین انداز می شود، در حالی که لبنان شاهد ویرانی های گسترده ای به دلیل عملیات نظامی «رژیم صهیونیستی» علیه حزب الله بود. سوریه نیز وارد دوران جدیدی پس از سقوط دولت بشار اسد شد. در مقابل این پس‌زمینه، تغییر چشم‌انداز بین‌المللی، به‌ویژه با دولت آینده ترامپ، بر پویایی منطقه‌ای و جهانی تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. در حالی که تلاش‌ها برای بازسازی در غزه، لبنان و سوریه توجه جهانی را می‌طلبد، تمرکز اصلی در سال ۲۰۲۵ باید بر گسترده‌تر شدن نزدیکی‌های منطقه‌ای باشد. با توجه به روندهای جاری بین‌المللی و منطقه‌ای، سال ۲۰۲۵ هم چالش‌ها و هم فرصت‌هایی را برای تداوم سیاست‌های منطقه‌ای ارائه خواهد کرد.
پس از حفظ رابطه ایران و ریاض در طول جنگ غزه، نزدیکی شورای همکاری خلیج فارس و ایران یک ستون امنیتی مهم است که باید حفظ شود. این نزدیکی نه تنها برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران حیاتی است، بلکه به عنوان یک بستر امنیتی اساسی برای منطقه نیز در حال ظهور است.
آزمایش نزدیکی ایران و شورای همکاری خلیج فارس
از سال ۲۰۲۱، منطقه شاهد روند تدریجی نزدیک شدن کشورهای عضو به یکدیگر است؛ در اوایل سال ۲۰۲۱، عربستان سعودی و قطر پس از سه سال و نیم تحریم، صفحه جدیدی را در روابط دوجانبه باز کردند. سال ۲۰۲۲ شاهد مجموعه‌ای از بازدیدهای سطح بالا میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه بودیم. مهم‌ترین تلاش برای آشتی، نزدیک شدن ایران به شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه عادی‌سازی ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ با میانجیگری چین بوده است، البته برخی دوام این تلاش‌ها را زیر سوال برده‌اند و آن را به بخشی از استراتژی عربستان برای خرید زمان کاهش می دهند. اگرچه این ممکن است نادرست نباشد، اما نزدیکی عربستان و ایران بیش از این تفسیر به نظر می‌رسد و مهم‌ترین مصداق آن هم تاب آوری این آشتی، علیرغم شوک های بعدی منطقه ای است. در اصل، عادی سازی عربستان و ایران صرفاً به تغییر چارچوب روابط آنها محدود نبود، بلکه اساساً ماهیت روابط عربستان و ایران را تغییر داد.
نویسنده این گزارش در ادامه ادعا می‌کند که سال ۲۰۲۵ چالش های متعددی را برای این نزدیکی راهبردی شورای همکاری خلیج فارس و ایران به همراه خواهد داشت. اولین چالش ترامپ است؛ رئیس‌جمهوری که در ماه مه ۲۰۱۸ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد. جنگ غزه و حمایت ایران از حماس، ایران را به یک هدف سیاسی و نظامی برای آمریکا و رژِیم اسرائیل تبدیل کرده و ایران را نیز خشمگین کرده است. با این حال، دولت ترامپ اذعان دارد که چنین کمپین‌های «فشار حداکثری» بر ایران نتایج مطلوبی را به همراه نخواهد داشت، زیرا برنامه هسته‌ای ایران اکنون آنقدر پیشرفته است که نمی‌توان آن را به راحتی محدود کرد.
گفته می‌شود، لفاظی‌های آتشین نتانیاهو و ترامپ به تشویش ایران دامن می‌زند، چیزی که نخبگان حاکم عربی باید آن را مدیریت کنند، زیرا آنها به دنبال جلوگیری از گرفتار شدن در میانه مثلث بین واشنگتن، تل‌آویو و تهران هستند. این تنش مثلثی نه تنها بر نزدیک شدن عربستان به ایران، بلکه بر روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران نیز تاثیر منفی می‌گذارد.
دولت ترامپ امروز با منطقه ای بسیار متفاوت با آنچه در سال ۲۰۱۷ دیده بود، مواجه است؛ این منطقه امروز همراه با اجماع قابل توجه مبنی بر اینکه ترامپ ممکن است به جای دنبال کردن اقدام نظامی به دنبال توافق با ایران باشد، مواجه است.
انصارلله؛ «تهدید» یا فرصت؟
آتش بس سال ۲۰۲۲ عربستان و حوثی‌ها (انصارالله) همیشه شکننده بوده است. علیرغم این امید که نزدیکی عربستان و ایران به تقویت گفت‌وگوهای عربستان و حوثی‌ها منجر شود، شکاف‌هایی در آتش‌بس به طور پراکنده ظاهر شده است، همانطور که در حمله حوثی‌ها به پایگاه سعودی در سپتامبر ۲۰۲۳ نشان داده شد. در این شرایط اظهارات ضدسعودی عبدالملک الحوثی به این شرایط دامن زده و تنش‌ها را بین این دو تشدید کرده است.
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می‌کند که اقدامات حوثی‌ها در جریان جنگ غزه مواضع یمن را بالا برده و همین امر نیز عربستان سعودی را با نگرانی امنیتی مواجه کرده است و به عنوان مهم ترین چالش برای نزدیکی شورای همکاری خلیج فارس و ایران مطرح شده است. اگر حوثی‌ها اقدامات خود را علیه عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تشدید کنند، آنها پاسخ ایران را برای سنجش تعهد این کشور به بهبود روابط بررسی خواهند کرد. اگر پاسخ تهران کمتر از انتظارات آنها باشد، به طور بالقوه می تواند نزدیک شدن تهران به شورای همکاری خلیج فارس را با شکست مواجه کند. «اقدامات حوثی‌ها در جریان جنگ غزه مواضع یمن را بالا برده و همین امر نیز عربستان سعودی را با نگرانی امنیتی مواجه کرده و به عنوان مهم ترین چالش برای نزدیکی شورای همکاری خلیج فارس و ایران مطرح شده است.»با این حال، تشدید تنش حوثی ها با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس می تواند به عنوان فرصتی برای تقویت روند نزدیکی عمل کند. مشابه جنگ غزه، جایی که شورای همکاری خلیج فارس و ایران توانسته اند زمینه های مشترکی پیدا کنند، وضعیت حوثی ها ممکن است پتانسیل مشابهی داشته باشد. در سفر رئیس جمهور ایران، مسعود پزشکیان به نیویورک در سپتامبر ۲۰۲۴، وی به طور خلاصه در مورد دشواری برخورد با اقدامات یمن سخن گفت. وی گفت: «حتی در کشور ما [ایران] نیز کسانی هستند که با ما مخالف هستند و اعتقادات خود را دارند، بنابراین سعی می کنیم از اقدامات محاسبه نشده در داخل کشور جلوگیری کنیم، پس چگونه می توانیم کسانی را که خارج از کشور ما هستند و دارای اندیشه ایدئولوژیک هستند کنترل کنیم.»
در حالی که این انتقاد کاملاً ضمنی رئیس جمهور ایران از حوثی ها بود، این اظهارات باعث جلب توجه عربستان سعودی شد. شاید این بتواند به عنوان پایه ای برای تقویت گفتگو بین شورای همکاری خلیج فارس و ایران باشد. تشدید تنش حوثی‌ها می‌تواند فضایی برای همکاری ایران و شورای همکاری خلیج‌فارس باشد؛ ماهیت چنین همکاری هایی در سال ۲۰۲۵ آشکارتر خواهد شد. پس از نجات یافتن رابطه ایران و ریاض در طول جنگ غزه، نزدیکی شورای همکاری خلیج فارس و ایران یک ستون امنیتی مهم است که باید حفظ شود. این نزدیکی نه تنها برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران حیاتی است، بلکه به عنوان یک بستر امنیتی اساسی برای منطقه نیز در حال ظهور است. این امر به شدت با دیگر مسائل مهم منطقه‌ای، از جمله تلاش‌های بازسازی در غزه، لبنان، و سوریه، و همچنین چالش‌های گسترده‌تر ناشی از دولت آینده ترامپ تلاقی می‌کند و بنابراین می‌تواند کمک قابل توجهی به ایجاد ثبات در منطقه کند.
سیاست همسایگی ایران و شرکای مشتاق منطقه
یک اندیشکده غربی در گزارشی نوشت: پیگیری سیاست همسایگی به خودی خود نمی‌توانست موفق شود بلکه به شرکای مشتاق هم نیاز داشت و مجموعه‌ای از تحولات شکل گرفت تا کشورهای منطقه پذیرای سیگنال‌های مثبت تهران باشند.  اندیشکده «شورای سیاست خاورمیانه» در فصلنامه جدید خود به مطلبی با عنوان «سیاست ایران در قبال همسایگانش» پرداخته است که این گزارش مفصل طی روزهای آینده در چهار بخش منتشر خواهد شد. لازم به ذکر است که ترجمه این گزارش به معنای تایید محتوای آن نیست و به منظور آشنایی مخاطبان ایرانی با پیشنهادهای مطرح در سطوح مختلف سیاسی و نخبگانی در واشنگتن منتشر می‌شود.
در بخش اول این گزارش با عنوان سیاست همسایگی ایران، آمده است: ایران توانسته رابطه نزدیکی با همسایگانش ایجاد کند و امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی از روابط دوستانه تری با این کشورها برخوردار است. این نزدیکی از اواخر دهه ۱۹۸۰ به طور غیررسمی توسط دولت های مختلف در ایران دنبال شده است. (مرحوم) ابراهیم رئیسی از آغاز ریاست جمهوری تا زمان وفاتش «سیاست همسایگی خوب» را دنبال می کرد. مسعود پزشکیان جانشین رئیسی هم تمایل به ادامه این سیاست دارد و برای این کار فضای منطقه ای مطلوبی پیش روی خود می بیند.
ایران با وجود چالش‌های جدی، تعامل خود را با رقبای خود مانند عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی بهبود بخشیده است.
ایران با وجود چالش های جدی، تعامل خود را با رقبای دیرینه خود مانند عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی بهبود بخشیده، حتی درگیری های مرزی با طالبان در أفغانستان به نفع تعامل، کم اهمیت جلوه داده شده است. گرچه سیاست های همسایگی می تواند ناپایدار باشد و موانع ساختاری و سیاسی می توانند محاسبات ایران را تغییر دهند اما پیش بینی می شود تعامل مثبت ایران با همسایگانش در آینده نیز ادامه داشته باشد.
( مرحوم) ابراهیم رئیسی اندکی پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۲۱، اعلام کرد یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی او بهبود روابط ایران با کشورهای دیگر در منطقه خواهد بود. در عرض چند ماه، دولت جدید «سیاست همسایگی» را تدوین کرد که در راس آن دیپلماسی با همسایگان عرب بود که توانست باعث بهبود روابط ایران با کشورهای منطقه و به ویژه عربستان سعودی شود. تلاش ها برای تغییر تعامل منطقه ای ایران پس از انقلاب چیز جدیدی نیست، زیرا این پیگیری در دولت های پیشین نیز وجود داشته است، اما این اولین بار بود که دولت ایران رسما سیاست همسایگی را به عنوان یک دکترین رسمی اتخاذ می کرد.
عربستان سعودی و دیگر شیخ نشین های عرب ثبات منطقه ای را کلید بقا و شکوفایی حکومت خود می دانند.
موفقیت این ابتکار با توجه به جنگ اسرائیل در غزه قابل توجه تر است. ایران حمایت خود را از حماس و اقدامات آن ابراز کرد و در عین حال منکر هرگونه دخالت در این حمله شد. تنش ها میان تهران و تل آویو در آوریل ۲۰۲۴ پس از حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران در دمشق به اوج خود رسید و ایران برای اولین بار در تاریخ خود با صدها موشک و پهپاد به خاک «اسرائیل» حمله کرد. اگرچه این اقدام تلافی جویانه بیشتر به منظور ارسال یک سیگنال استراتژیک بود اما این پتانسیل را داشت که روابط ایران با همسایگانش را تیره کند زیرا عربستان سعودی و دیگر شیخ نشین های عرب ثبات منطقه ای را کلید بقا و شکوفایی حکومت خود می دانند.
سیاست همسایگی همچنین در برابر تهدیدهای متقابل بین تهران و تل آویو پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران با وجود اینکه بار دیگر خطر تشدید مجدد تنش های میان ایران و کشورهای عربی را به همراه داشت و علیرغم نگرانی از اینکه اقدامات تلافی جویانه ایران علیه اسرائیل می تواند جنگ را تشدید کند به قوت خود باقی ماند و روابط ایران با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، و سایر کشورهای عربی حفظ شد.
تغییرات ساختاری در کشورهای حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه و فراتر از آن به موفقیت ایران در سیاست همسایگی با کشورهای منطقه کمک کرد.
پیگیری آگاهانه تهران برای روابط خوب با همسایگانش به خصوص بهبود روابط با عربستان، در کنار عوامل دیگر بود که به نتیجه رسید. موفقیت دولت رئیسی تنها به دلیل تلاش های صورت گرفته از جانب دولت اون نبود بلکه تغییرات ساختاری در کشورهای حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه و فراتر از آن نیز به این موفقیت کمک کرد. با این حال، در این دوران تنش بین ایران و اکثر همسایگانش به شدت کاهش یافت و با توجه به اینکه نزدیکی ها به ثمر نشسته اند و کاهش تنش ها صورت گرفته، بعید است که با تغییر دولت روابط بین المللی ایران تغییر کند و شرایط نشان می دهد سیاست همسایگی ایران در دولت مسعود پزشکیان نیز ادامه خواهد یافت.
برای درک انگیزه ها، پارامترها و تداوم احتمالی روابط همسایگی ایران، ابتدا به بررسی اهداف کلی این گونه ابتکارات و برخی نمونه های تاریخی خواهیم پرداخت، این اقدام نشان خواهد داد که ملاحظات استراتژیک و تجاری دلایل اصلی چنین سیاست هایی بوده است. به نظر می رسد هدف اصلی تهران مقابله با تلاش های آمریکا برای منزوی کردن این کشور از ساختار امنیتی حاکم بر خلیج فارس و تجارت جهانی است.
اما سیاست همسایگی به خودی خود نمی تواند موفق شود بلکه به شرکای مشتاق هم نیاز دارد. مجموعه ای از تحولات شکل گرفته اند تا کشورهای منطقه پذیرای سیگنال های مثبت تهران باشند که شامل فرض کشورهای عربی در مورد رها کردن منطقه توسط ایالات متحده، روند جنگ داخلی سوریه و محاسبات استراتژیک در مورد کاهش تنش ها با ایران است. ایران از برخی جهات خوش شانس بود که سیاست های خود را در زمانی پیش برد که پایتخت های منطقه ای بیشتر از آن استقبال می کردند.
سیاست‌های همسایگی
سیاست همسایگی یک مفهوم حقوقی دقیق نیست، بلکه به معنای انتقال روحیه همکاری متقابل، درک متقابل و اعتماد است. این عمل را می توان به طور گسترده به عنوان تلاشی برای مدیریت روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی با کشورهای همسایه به روش هایی تعریف کرد که اهداف متقابل را بهتر تضمین کند. در این مطلب ما سیاست همسایگی خوب را با هدف ایجاد روابط پایدار با دولت های محلی برای پیگیری منافع مشترک تعریف می کنیم. این سیاست به گونه ای است تا همسایگان را قادر سازد از مزایایی که جغرافیا فراهم می کند برای مدیریت بهتر تهدیدها و فرصت های متقابل یا فردی استفاده کنند. سیاست همسایگی ایالات متحده به منظور معکوس کردن آسیب ها به صنعت و صادرات این کشور دنبال شد.
صرف نظر از لفاظی هایی که ممکن است میان کشورها مطرح شود، همسایگی همیشه با ملاحظات استراتژیک و سیاست واقع گرایانه همراه بوده است. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۳۰، ایالات متحده چنین سیاستی را به اجرا گذاشت و توافقنامه های تجاری را با برزیل، کلمبیا، اکوادور، آرژانتین، اروگوئه، شیلی و ونزوئلا امضا کرد. این اقدام آمریکا به این دلیل نبود که گروه جدیدی که از آرمان گراها ناگهان واشنگتن را تصرف کرده بودند بلکه از آنجا که شکست ناگهانی تجارت خارجی آمریکا یک بعد مهم از بحران مالی بود، سیاست همسایگی ایالات متحده به منظور معکوس کردن آسیب ها به صنعت و صادرات این کشور دنبال شد.
اگر و زمانی که ملاحظات استراتژیک تغییر کند، سودمندی سیاست نیز تغییر می کند. علاوه بر این، با توجه به حساسیت آنها به تغییر محیط های استراتژیک، سیاست های همسایگی که توسط طیف وسیعی از ابزارهای دیپلماتیک پشتیبانی می شوند، تمایل دارند که موفقیت و قدرت ماندگاری بیشتری داشته باشند. این مورد در مورد سیاست همسایگی اروپا در اتحادیه اروپا صدق می کند.
تجارت و امنیت، چه بر اساس استراتژی کلان، مهاجرت یا سایر نگرانی ها تعریف شوند، به طور کل اولویت های بالاتری نسبت به همسایگی دارند. بنابراین، چنین سیاست هایی با تغییر محیط استراتژیک دولت ها، طول عمر محدودی دارند. با این وجود، هنگامی که از طریق ابزارهای دیپلماتیک مانند برنامه های اقدام سیاست همسایگی اروپا تدوین می شوند، این آغازها می توانند اهداف خاص تر و طول نسبتا بیشتری داشته باشند. البته برنامه های کشورهای همسایه نیز مهم است. عدم تمایل به آشتی دادن اختلافات، مانند ترکیه و ارمنستان، می تواند تلاش ها برای نزدیکی را نابود کند. در نهایت، سیاست های همسایگی هماهنگ، به عنوان مثال توسط اتحادیه اروپا و ترکیه، به طور کلی نتایج بهتری نسبت به رویکردهایی که یک کشور دنبال می کند، به همراه خواهد داشت.
پیام های سفر وزیر خارجه ایران به قطر
 یک سال و اندی پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ برابر با پانزده مهر ۱۴۰۲، بمباران بی امان نوار محصور غزه توسط رژیم اسرائیل از ۳۰ دی ماه متوقف شد. براساس آخرین گزارش تایید شده رسانه‌ها، تاکنون در چارچوب توافق آتش‌بس میان رژِیم اسرائیل و حماس، هشت اسیر در اختیار حماس آزاد شدند و البته آزادی بیش از ۱۰۰ زندانی فلسطینی از سوی اسرائیل نیز با اندکی تاخیر انجام شده‌ است.
هرچند هنوز به سختی می توان با اطمینان از تداوم این آتش بس در میانه تلاش های دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده برای استفاده از آن به عنوان یک برگ برنده فوری در آستانه بازگشت به قدرت و طرح او برای انتقال ساکنان غزه به مصر و اردن سخن گفت، اما به نظر می رسد که تکاپوها در سطح منطقه ای برای فیصله دادن به این دور از تقابل میان مقاومت فلسطین و رژیم اسرائیل آغاز شده است.
در شرایطی که طرح دونالد ترامپ مبنی بر «پاکسازی غزه و فرستادن فلسطینیان به اردن و مصر» با واکنش های تند و تیز از سوی جامعه جهانی روبه رو شده است، استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در امور خاورمیانه که نخستین مقام آمریکایی است که در پانزده سال گذشته از نوار غزه بازدید کرد پس از این بازدید، بدون اشاره به جنایت رژِیم اسرائیل در این منطقه در پانزده ماه گذشته، اعتراف کرده که تقریبا چیزی از غزه باقی نمانده و بازسازی آن ممکن است ۱۰ تا ۱۵ سال طول بکشد.
همزمان رسانه های غربی مانند واشنگتن پست هم به موضوع بازسازی و آینده غزه می‌پردازند. موضوعی که به نظر می رسد به سوژه ای برای ارائه طرح هایی پیرامون بازسازی و واگذاری نوار غزه به فلسطینی ها در ازای عادی سازی رابطه اسرائیل با کشورهای عربی و اسلامی چون عربستان تبدیل خواهد شد.
به عنوان نمونه واشنگتن پست در گزارشی در این باره می نویسد: کشورهای عربی ثروتمند در حاشیه خلیج فارس در نظر دارند در تامین مالی بازسازی غزه مشارکت کنند اما تضمینی می خواهند مبنی بر اینکه این منطقه در دوره پساجنگ نیز در اختیار فلسطینی ها باقی خواهد ماند.
استیو ویتکاف که گفته می شود برقراری آتش بس در غزه نتیجه رایزنی های فشرده و البته توام با تهدید او با مقام های اسرائیلی بوده همچنان در منطقه مشغول رایزنی سیاسی و رفت و آمد است. براساس گزارش واشنگتن پست، او روز سه شنبه گذشته در عربستان سعودی بود، جایی که با مقام های کشور میزبان کار بر روی «یک توافق گسترده برای خاورمیانه» را پیش برده است. بازسازی غزه و در نهایت عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی از مهم ترین محورهای این توافق خوانده شده است.
در میان کشورهای منطقه، قطر در چند هفته اخیر به واسطه تبدیل شدن به میانجی میان حماس و طرف مقابل بیشترین تعامل را با استیو ویتکاف داشته است. واشنگتن پست در گزارش خود در این باره به نقش کلیدی قطر هم اشاره کرده و به نقل از یک منبع آمریکایی می نویسد: این کشور که به میانجیگری در آتش بس کمک کرد، به طور کامل با دولت ترامپ و نماینده او، ویتکاف در تعامل است اما یک ویژگی قطر این است که در بسیاری از موارد با سایر متحدان عرب آمریکا در منطقه درباره مسائل هم نظر نیست.
جدا از مساله فلسطین، قطر در پرونده سوریه پس از بشار اسد نیز فعالانه وارد شده و سعی در تنظیم روابط خود با هیات حاکمه جدید در دمشق دارد، چنانچه «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر با سفر روز پنجشنبه ( ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ ) به دمشق به نخستین رهبر خارجی تبدیل شد که از زمان سقوط دولت بشار اسد به این کشور سفر کرده است. پیش از شیخ تمیم، نخست‌وزیر قطر هم در ماه جاری به سوریه سفر کرده بود.
امیر قطر در دیدار با احمد الشرع، رهبر نیروهای حاکم بر سوریه که تازه به عنوان «رئیس‌جمهور دوره انتقالی» منصوب شده و هنگام ورود شیخ تمیم به دمشق شخصا از او استقبال کرد، بر لزوم تشکیل دولتی فراگیر در سوریه تاکید کرد. موضعی که مشابه موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد است. برقراری آتش‌بس در غزه، آغاز بحث ها درباره تحولات سیاسی، امنیتی و اقتصادی در غزه پساجنگ، تلاش برای برقراری ثبات و آرامش در سوریه جدید و البته بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در کاخ سفید و متاثر شدن قطعی تحولات غرب آسیا از این رخداد دست به دست هم دادند و سفر سید عباس عراقچی، وزیر خارجه به دوحه در روز پنجشنبه ۱۱ بهمن ماه را رقم زدند. سفری که به گفت و گو با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر و وزیر خارجه قطر و دیدار با مقام های ارشد جنبش حماس مستقر در دوحه به اتمام رسید.
سرمایه گذاری تهران بر حسن رابطه با دوحه
براساس گزارش منابع ایرانی، توسعه روابط دوجانبه و تحولات منطقه به‌ویژه تحولات صحنه فلسطین پس از توافق آتش‌بس، شرایط سیاسی لبنان بعد از انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور و نقض مکرر توافق اتش‌بس از سوی رژیم صهیونیستی، تحولات سوریه و تاکید دو کشور بر حمایت از حاکمیت، ثبات و تمامیت سرزمینی این کشور، محورهای اصلی رایزنی عراقچی با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی بوده است. رسانه های قطری نیز از دو پرونده فلسطین و سوریه به عنوان مهم ترین محورهای مورد بحث در این جلسه و پشت درهای بسته یاد کردند.
در شرایطی که اخبار جسته و گریخته از احتمال آغاز دوباره حملات اسرائیل به نوار غزه خبر می دهد وزیر خارجه ایران در دیدار با بالاترین مقام وزارت خارجه قطر ضمن قدردانی از نقش دوحه در برقراری این آتش بس بر ضرورت مراقبت نسبت به اجرای توافق با توجه به سابقه نقض عهد و کارشکنی رژیم صهیونیستی تاکید کرد.
شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر قطر نیز در این دیدار بر اهتمام کشورش برای توسعه روابط با ایران، نقش و جایگاه ویژه کشورمان در منطقه و کمک به برقراری صلح و ثبات را ستود.
به نظر می رسد که با توجه به تحولات جاری در منطقه و همزمان تلاش کشورهای غربی و البته رژیم اسرائیل مبنی بر دور نگاه داشتن ایران از سیر تحولات سیاسی جدید، وزیر خارجه ایران با توجه به حسن سابقه همکاری تهران و دوحه، سفر به پایتخت قطر و اطلاع از اخبار میدانی و آشنایی با تحلیل های دقیق مقام های سیاسی این کشور را در مسیر تبیین سیاست های منطقه ای ایران مثمرثمر دانسته است.
برای ایران، دیدار وزیر خارجه با مقام های ارشد حماس پس از برقراری آتش‌بس در نوار غزه با توجه به اما و اگرهایی که در برخی رسانه های منطقه ای و فرامنطقه ای درباره وضعیت محور مقاومت در منطقه در نتیجه تحولات غزه، لبنان و سوریه شکل گرفته نیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود.
به سخی می توان گفت و گویی با عباس عراقچی از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم یافت که در آن خبرنگار رسانه های خارجی از وزیر خارجه ایران نسبت به وضعیت رابطه میان ایران و اعضای محور مقاومت و یا تاثیر پذیری توان این محور از شهادت مقام های ارشد حماس، حزب الله لبنان و سقوط دولت بشار اسد در سوریه سوال نکنند.
پاسخ وزیر خارجه ایران به این پرسش های مشابه نیز کم و بیش یکسان است چنانچه او در آخرین مصاحبه با رسانه انگلیسی اسکای نیوز در این باره گفت: «من معتقدم که در طول یک سال گذشته ضربات جدی فراوانی به مقاومت در منطقه وارد شده و هزینه های بسیاری بر آن تحمیل شده است، اما باید بدانیم که مقاومت یک مکتب فکری و یک آرمان است. با شهادت افراد این آرمان از بین نمی رود. همان طور که آرمان فلسطین در طول ۸۰ سال گذشته از بین نرفته است، علی رغم این که جان های زیادی را فدا کردند و بسیاری از رهبران آن ها به شهادت رسیده اند ولی آرمان همچنان زنده است. درست است که حماس و حزب‌الله صدمات زیادی را متحمل شده اند اما در حال بازسازی خود هستند.»
وزیر خارجه ایران در همین مصاحبه برای چندمین بار بر تداوم حمایت ایران از محور مقاومت نیز تاکید کرد و گفت: ما همیشه از آرمان آنها حمایت کرده و خواهیم کرد. در آینده هم به تصمیم خود آنها بستگی دارد. اگر از ایران حمایتی بخواهند، مسلما به آنها پاسخ مثبت می دهیم.
سیدعباس عراقچی در دوحه و در دیدار چندساعته با مقام های ارشد جنبش حماس نیز این موضع گیری را تکرار کرد و البته «پیروزی تاریخی ملت فلسطین به‌ویژه مردم مقاوم غزه و گروه‌های مقاومت و ایستادگی اسطوره‌ای آنها در برابر تجاوز و نسل‌کشی ۱۶ ماهه رژیم اشغالگر صهیونیستی» را تبریک گفت.
در این دیدار مسئولان ارشد جنبش مقاومت فلسطین (حماس) نیز ضمن ابلاغ سلام‌های گرم رزمندگان مقاومت و ‌ملت بزرگ فلسطین به رهبری، دولت و ملت ایران و قدردانی از حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران از فلسطین، آخرین وضعیت سیاسی و میدانی در غزه و کرانه باختری پس از توافق اتش‌بس را تشریح کردند.
تاکید تهران و دوحه بر تقویت همکاری های منطقه ای
سفر عراقچی به دوحه که نقش اساسی را در برقراری آتش بس و البته اعمال فشار بر رژیم اسرائیل و ایالات متحده برای متعهدماندن به مفاد این توافق بر عهده دارد در رسانه های منطقه ای نیز بازتاب قابل توجه داشت. گلف آبزرور در این باره نوشت: این دیدار سطح بالای مقام های ایرانی و قطری متمرکز بر تقویت هرچه بیشتر روابط دوجانبه تهران و دوحه و همچنین اظهارنظر درباره مهم ترین تحولات منطقه ای و تلاش برای توسعه دامنه نقاط اشتراک بود. مقام های هر دو کشور تاکید داشتند که ادامه گفت و گوها و همکاری نزدیک برای توسعه صلح و ثبات در منطقه یک ضرورت است.
سفر وزیر خارجه ایران به دوحه و دیدار با مقام های ارشد حماس در رسانه های رژِیم صهونیستی نیز بازتاب داشت. بسیاری از این رسانه ها به اینکه وزیر خارجه ایران پیروزی در جنگ را به حماس تبریک گفت اشاره کردند.
عباس عراقچی پیش از این نیز در گفت و گو با سکای نیوز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه شما گفتید که آتش‌بس را پیروزی برای فلسطینی‌ها می‌بینید. اما چگونه می‌توان گفت پیروزی است در حالی که به نظر می‌رسد دست کم ۵۰,۰۰۰ فلسطینی جان خود را از دست داده‌اند؟ گفته بود: «پیروزی در جنگ بر اساس شمارش تعداد کشته‌ها تعریف نمی‌شود. آیا اسرائیلی ها توانسته‌اند به اهداف خود برسند یا نه؟ اسرائیل وارد غزه شد تا آن‌طور که ادعا می‌کرد، حماس را نابود کند و زندانیانش را آزاد کند. هیچ‌کدام از این اهداف محقق نشد. البته هیچ‌کدام از این پیروزی‌ها برای فلسطینی ها بدون هزینه به دست نیامد. و من فکر می‌کنم این انتخاب فلسطینی‌ها است. آن‌ها در ۸۰ سال گذشته خیلی رنج کشیده‌اند و در زمان‌های سخت شهدای زیادی را تقدیم کرده‌اند، حتی در این زمان هم تحت نسل‌کشی قرار گرفتند اما مقاومت کردند و این یعنی جانفشانی.»
به نظر می رسد تحولات منطقه ای مهم ترین محور رایزنی های وزیر خارجه ایران در دوحه، پایتخت قطر بوده اما چندان دور از ذهن نیست که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و اعلام آمادگی او برای رسیدن به توافق جدید با جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از محورهای تبادل نظر میان شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی و سیدعباس عراقچی بوده باشد. هرچند که در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس این عمان است که به میزبانی از مذاکرات غیرمستقیم میان هیات های ایرانی و آمریکایی در چند سال اخیر و بخصوص پس از خروج امریکا از برجام شهرت پیدا کرده، اما نقش قطر نیز بخصوص از شهریور ماه ۱۴۰۲ در این رابطه پررنگ تر از پیش شده است.
اواخر شهریور ماه ۱۴۰۲ بود که رسانه های ایرانی و بین المللی از توافق میان ایران و ایالات متحده با وساطت برخی کشورها از جمله قطر خبر دادند. با اجرایی شدن این توافق دارایی های ایران به ارزش ۶ میلیارد دلار از کره جنوبی به حساب های بانکی در دوحه منتقل شدند. همزمان با انجام این انتقال بود که پروسه تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا هم صورت گرفت که در نتیجه آن پنج زندانی آمریکایی و دو عضو خانواده آنها از تهران به دوحه منتقل شدند و ۵ زندانی شهروند ایرانی از زندان های آمریکا آزاد شدند.
هرچند که براساس توافق اولیه، ایالات متحده نمی توانست هیچ گونه دخل و تصرف جدیدی در منابع مالی ایران در قطر داشته باشد اما چندی بعد از این تاریخ و بخصوص پس از آغاز جنگ میان گروه های مقاومت فلسطینی و رژیم صهیونیستی در مهرماه ۱۴۰۲، واشنگتن در مسیر برداشت ایران از این حساب های بانکی اختلال ایجاد کرد. برهمین اساس به نظر می رسد که مساله دسترسی آزاد ایران به وجوه خود در دوحه می تواند یکی از محورهای هر گونه مذاکره غیرمستقیم میان ایران و امریکا برای رفع تحریم های ایران باشد.
علاوه بر این موضوع به نظر می رسد که با توجه به تنش در رابطه میان ایران و کشورهای اروپایی که در نخستین دور از تلاش ها برای حصول برجام در بازه زمانی پیش از ۲۰۱۵ نقش تسهیل گر در گفت و گو میان ایران و ایالات متحده را بازی می کردند، کشورهای عربی منطقه خلیج فارس که به نوعی متحدان سنتی واشنگتن به حساب می آیند می توانند در دور نگاه داشتن رئیس جمهور جدید آمریکا از ماجراجویی جدید در پرونده ایران و استفاده از دیپلماسی برای حل و فصل اختلاف، نقش پررنگ تری نسبت به گذشته ایفا کنند.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه