صفحه اول
کامبیز آرامش - در منطقهای زندگی میکنیم که پیرامون ما تحولات مهمی درحال رخ دادن است و باید ادراک خود را از محیط بیرونی به حداکثر برسانیم. نظامهای دموکراتیک کمتر به دنبال ماجراجویی هستند. وفاق به این معناست که در داخل کشور شرایطی شکل بگیرد تا منافع همه مردم فراهم شود. اگر وفاق ملی به معنی دربرگیری و همراهی تمام شهروندان یک دولت-ملت باشد، آنگاه هیچیک از شهروندان نباید به هر دلیلی از این تمامیت کنار گذاشته شوند. سیاست اجتماعی به معنای سیاستهای بازتوزیعی منابع با هدف مشمول کردن گروههای کمتربرخوردار در یک جامعه است. به عبارت دیگر، اگر سیاستهای اقتصادی با تمرکز منابع جامعه در بنگاههای اقتصادی موجب میشوند که بخشی از اعضای جامعه به منابع بیشتری از کشور دسترسی داشته باشند، سیاستهای اجتماعی با بازتوزیع این منابع در میان گروههای کمتر برخوردار از طرد شدن گروهها و اقشار مختلف جلوگیری میکنند. سیاست اجتماعی از آن جهت حائز اهمیت است که پس از تثبیت ساختار اجتماعی، برخی گروهها همیشه برنده و برخی گروههای دیگر همیشه بازنده هستند و تداوم این ساختار موجب طرد تدریجی گروههای بازنده از جامعه خواهد شد. زمانی که این طرد به یک الگو تبدیل شود، آنگاه گروههای اجتماعی درگیر تبعیض با دولت-ملتی مواجه خواهند بود که آنها را بهعنوان بخشی از جامعه به رسمیت نمیشناسد و آنها نیز دولت را نماینده خود نمیدانند و این نقطه شروع انشقاق در دولت-ملت است. نخبگان سیاسی اگرچه در نهایت نمایندگیکننده شهروندان اجتماعی هستند، اما تنها در صورتی اتحاد آنها موجب وفاق ملی خواهد شد که تمام شهروندان جامعه توسط مجموع این بلوکها نمایندگی شوند. ویژگیهای جوامع با دسترسی محدود معمولا به نحوی است که تمام شهروندان توسط بلوکهای قدرت نمایندگی نمیشوند؛ این موضوع را میتوان در مشارکت ۵۰درصدی شهروندان در انتخابات اخیر ریاستجمهوری مشاهده کرد. وفاق بدون مشارکت و حضور مردم امکانپذیر نیست. اینکه تمام صلح طلبان کشور و دنیا دور هم جمع شوند اما جنگ طلبان همراهی نکنند نمیتوان به توافق رسید. باید این گروهها را به شکلی کنترل کرد تا سیستم را به سمت تنش و درگیری نبرند. وی افزود: تنها راهش این است که وفاق به گفتمان ملی همچون دوم خرداد تبدیل شود تا موج اجتماعی شدید و وسیعی به وجود آورد تا NGOها و تشکلهای مردم نهاد به میدان بیایند. میتوانیم بدون شناخت ایران اولویتهای مورد نیازمان را تعیین کنیم. متاسفانه استراتژیهایی تعیین کردهایم که جوابگو نیست. به همین دلیل است که هر یک از مسئولان و اساتید دانشگاهها میگویند چیزی که من میگویم اولویت کشور است. وفاق زمانی اتفاق میافتد که مسئله ایران در داخل حل شود نه مسئله این جناح و اون جناح و این حزب و آن تشکیلات. تا زمانی که مسئله هویت ملی شکل نگیرد، انسجام و وفاق ملی شکل نخواهد گرفت. مسائل توسعهای و شکافها باید حل شود تا وفاق ملی شکل بگیرد. بسیج ملی برای توسعه باید شکل بگیرد. دولت و بخش خصوصی باید در این موضوع کمک کنند. توسعه صلح محور باید در دستور کار دولت و حکومت قرار بگیرد. در انتها این یادداشت را با گفته ظریف در پایان همایش «گفتوگوی ملی برای وفاق ملی» به پایان می برم که با تاکید بر اینکه مردم اصل وفاق هستندگفت: سی درصدی که در این انتخابات شرکت نکردند، کسانی هستند که درد کشور را میفهمند. باید با اینها گفتگو کنیم. وفاق به معنای تقسیم رانت و ایجاد شرکت سهامی نیست. نشنیدن مردم یعنی راه غلط را ادامه دادن. مردم اصل وفاق هستند. سی درصدی که در این انتخابات شرکت نکردند، کسانی هستند که درد کشور را میفهمند. باید با اینها گفتگو کنیم. وفاق به معنای تقسیم رانت و ایجاد شرکت سهامی نیست. وفاق به معنای شنیدن مخالفین دولت و شنیدن مردم است. هرچه داریم از مردم داریم. اگر مردم نبودند جنگ را باخته بودیم. مردم در برابر اشغال ایران و تحریمها مقاومت کردند. حضور مردم در انتخابات ۹۲ به اوباما نشان داد تحریم بر مشارکت مردم اثری نداشت.خیلی از راه حلها را مردم میدانند.