انرژی
دبیرکل پیشین مجمع کشورهای صادرکننده گاز با اشاره به اینکه گاز یک سوخت مناسب در حال گذار است، گفت: اعتقاد ما (صادرکنندگان گاز در دنیا) این است که تا سال ۲۰۵۰ همچنان بیش از ۶۰ درصد سبد انرژی جهانی از انرژیهای فسیلی تأمین میشود. به گزارش کائنات و به نقل از شانا، میزبانی ایران از بیستوششمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز فرصتی فراهم آورد که درگفتوگو با سید محمدحسین عادلی، دبیرکل اسبق مجمع کشورهای صادرکننده گاز مروری تاریخی بر فلسفه شکلگیری این مجمع از ابتدا تا کنون داشته باشیم و ضمن آن تحولات تجارت گاز طی دهههای اخیر را از نگاه او ببینیم. عادلی که در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ بهعنوان دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز فعالیت میکرد، معتقد است در دوره دبیرکلی ایران با ارائه مدل جهانی انرژی مبتنی بر گاز، جیئیسیاف به صحنه بازار جهانی گاز آمد و تأثیر خود را نیز بر این بازار گذاشت. وی تأکید کرد که قبل از دبیرکلی ایران برچسب کارتل بودن جیئیسیاف به قدری پررنگ بود که برخی شرکتهای بزرگ بینالمللی از حضور در نشستهای مجمع واهمه داشتند که مبادا علیه آنها اقامه دعوی شود، اما در دوره دبیر کلی ایران به مرور فضا شکسته شد. عادلی معتقد است تا سال ۲۰۵۰ بالای ۶۰ درصد سبد انرژی جهانی از انرژیهای فسیلی تأمین میشود. محمدحسین عادلی، دبیرکل پیشین جیئیسیاف به مناسبت برگزاری بیستوششمین اجلاس وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید: *چطور شد که مجمع کشورهای صادرکننده گاز شکل گرفت؟ فکر و ایده تأسیس گرد هم آمدن کشورهای صادرکننده گاز با عنوان یک مجمع در راستای منافع مشترک یکدیگر، از زمانی آغاز شد که گاز یک سوخت بینالمللی تلقی شد. درواقع انرژی گاز تا مقطعی (شاید حدود دهه ۸۰ میلادی) بهعنوان یک سوخت داخلی محسوب میشد که آرامآرام با توسعه تجارت جهانی، بهصورت یک سوخت و کالای بینالمللی درآمد که عمده صادرکنندگان این کالا در وهله نخست روسیه و تعداد معدودی از کشورهای آفریقایی همچون الجزایر و نیجریه بودند. در آن مقطع بحث درباره اینکه برای صادرات این کالا، اتحادیه یا گروهی با هم سازمان پیدا کنند، وجود نداشت، اما بعد از بحرانهای انرژی در دهه ۸۰ میلادی، همچنین مسائل مختلف ازجمله تحریمهای ایران و ... در اواخر دهه ۹۰ میلادی این ایده مطرح شد که کشورهای صادرکننده گاز همچون ایران، روسیه و قطر (کشور نوپای صادرکننده در آن زمان) این مجموعه را تشکیل دهند. ایران صادرات گاز به ترکیه را آغاز کرده و علاقهمند به توسعه و گسترش آن به کشورهای مختلف بود. درواقع اواخر دهه ۹۰ و آغاز دهه ۲۰۰۰ میلادی با توجه به رونق اقتصادی ایران، این ایده وجود داشت که ایران قطب انرژی تبدیل شود و گاز بهعنوان یکی از کالاهای مهمی که میتواند در این قطب شراکت داشته باشد، گنجانده شود. در این میان کشورهای صادرکننده مهم همچون روسیه و قطر هم از این ایده استقبال کردند. پس از آن کشورهای دیگری همچون مالزی، بولیوی، اندونزی و برونئی هم که صادرات گاز محدودی داشتند به این مجمع پیوستند. سرانجام ۶ کشور در سال ۲۰۰۱ میلادی در تهران گرد هم آمدند. در همان نشست درباره مقدمات این موضوع بحث شد و این ایده شکل گرفت و در سال ۲۰۰۳ میلادی مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جیئیسیاف) با یک بیانیه رسمیت یافت. با این حال حدود هشت سال طول کشید تا این کشورها به این نتیجه برسند که مجمع را به یک سازمان بینالمللی انرژی همچون اوپک و آژانس بینالمللی انرژی تبدیل کنند که این موضوع عملاً در سال ۲۰۱۰ میلادی نهایی شد و بهعنوان سازمان بینالمللی به ثبت رسید و با شکلگیری دبیرخانه آن در دوحه قطر، دبیرکل آن مشخص و اساسنامه آن تهیه شد. کشورهای متقاضی عضویت باید درخواست را در پارلمان خود به تصویب میرساندند و بودجهای برای آن اختصاص میدادند. بدین ترتیب فعالیت سازمانیافته مجمع کشورهای صادرکننده گاز از سال ۲۰۱۰ با اولین دبیرکل از کشور روسیه آغاز شد. *ایران در ایجاد این سازمان چقدر مؤثر بود؟ ایران هم در ایده ایجاد، همچنین پیگیریهای مجمع کشورهای صادرکننده گاز نقش مؤثری داشت و بهعنوان دارنده دومین ذخایر گازی جهان، خود را در موقعیتی میدید که میتواند چنین پیشنهادی را مطرح کند و مورد استقبال قرار گیرد. بهویژه آنکه در دهه ۲۰۰۰ میلادی موضوع گاز در حال تبدیل شدن به یک موضوع بینالمللی بسیار مهم بود، زیرا کشورهای زیادی به سمت خرید گاز بهعنوان انرژی پاک فسیلی و منبع سوختی با آلایندگی کمتر در مقایسه با زغالسنگ و نفت روی آورده بودند. *شکلگیری مجمع کشورهای صادرکننده گاز چه بازتابهایی در سطح بینالمللی داشت؟ در ابتدای شکلگیری مجمع کشورهای صادرکننده گاز، با توجه به اینکه کشورهای مصرفکننده نگران این بودند که یک کارتل تشکیل شود، اقدام به مبارزه تبلیغاتی با آن کردند و میگفتند این مجمع یک کارتل برای کنترل عرضه گاز است که با مدیریت عرضه میخواهد قیمت آن را افزایش دهد. این کشورها هم معمولاً رسانههای اصلی دنیا را در اختیار دارند، بنابراین برخی کشورهایی که در ابتدای تأسیس این سازمان به آن پیوسته بودند، با نگرانی از روابط خود با کشورهای مصرفکننده آرامآرام بهعنوان ناظر باقی ماندند و برخی هم از آن خارج شدند که ازجمله میتوان به مالزی، برونئی و اندونزی اشاره کرد. *چنین هدفی، یعنی مدیریت عرضه و قیمت، واقعاً میان مؤسسان مجمع وجود داشت؟ خیر، از ابتدا - ۲۰۱۰ میلادی - که برای جیئیسیاف اساسنامه نوشته شد، این مسئله قید نشد که این مجمع قرار است از طریق مدیریت عرضه، کنترلکننده قیمت باشد، با این حال برخی کشورها با نگرانی از سازمان خارج و کشورهای دیگری جایگزین شدند و درمجموع کشورهای عضو حدود ۱۳ کشور و کشورهای ناظر مشتمل بر چهار کشور بودند که به مرور در دوره اول دبیر کلی اول، سازمان شکل اداری به خود گرفت. *به دوره دبیرکلی ایران بپردازیم که شما بهعنوان دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز انتخاب شدید. در این دوره شاهد چه تغییر و تحولانی بودیم؟ در دوره دبیرکلی ایران که بنده دبیرکل بودم، مجمع شکل محتوایی جدیدی به خود گرفت، یعنی اگر در دوره اول پوستههای مجمع کشورهای صادرکننده گاز از نظر اداری تشکیل شده بود و تا پیش از دبیرکلی ایران میگفتند خروجی این سازمان غیر از جلسه و صحبت چه خواهد بود؟ اما در دوره دوم کارهای محتوایی انجام شد. *فعالیتهای محتوایی شامل چه اقدامهایی بود؟ سازمانهای بینالمللی انرژی که تعداد محدودی هستند، تأثیرگذاری خود را از طریق اهرمهایی که در اختیار دارند، انجام میدهند. برای نمونه اهرم اوپک هماهنگی مقدار تولید است که با مدیریت تولید و عرضه در قیمت و بازار اثرگذار است و به تبع هر کشوری سهم بیشتری داشته باشد، نقش بیشتری دارد. آژانس بینالمللی انرژی نیز بر منافع مصرفکنندگان تمرکز دارد و از طریق روایتهای مختلف با تحلیل و اخبار درباره بازار انرژی بهصورت روزانه، ماهانه، هفتگی، ادواری و سالانه اثرگذار است. این سازمان با این اهرم به بازار انرژی جهت میدهد و خطمشی و راهبرد تعیین میکند. البته تأثیر دیگر آن از طریق کشورهایی است که در بخش تقاضا بازیگرند و خریدار حجم زیادی از انرژی هستند. در دوره دبیرکلی ایران به این نتیجه رسیدیم که هم نمیخواهیم و هم نمیشود مثل اوپک از طریق مدیریت تولید و عرضه تأثیرگذار باشیم، بنابراین تنها نمونه موجود برای نقشآفرینی در بازار، آژانس بینالمللی انرژی بود تا مکانیسم اثرگذاری بر بازار و خطدهی از طریق ارائه تحلیل و خبر در دستور کار قرار گرفت که این موضوع مستلزم ابزارهای علمی بود. مهمترین ابزار و مدل علمی که در دوره دبیرکلی ایران به آن پرداخته شد و توانستیم به چشماندازی در این بازار دست یابیم، مدلی به نام «مدل جهانی انرژی مبتنی بر گاز» است که در مقطع دو ساله تهیه شد. با استفاده از این مدل، اطلاعات چاههای گاز ۱۱۰ کشور دنیا را بهصورت روزانه و هفتگی، با توجه به مقدار تولید بهدست میآوریم. به دلیل تمرکز تمام مدلهای انرژی جهان بر نفت و سایر حاملها، این تنها مدل با تمرکز بر گاز در دنیا است که جیئیسیاف سالانه با ابزار چشمانداز، آن را منتشر میکند. ابزارهای دیگر که در دوره دبیرکلی ایران تنظیم و به دنیا عرضه شد، مشتمل بر ابزار تحلیل بازار گاز (ماهانه)، تحلیل کوتاهمدت بازار گاز، بولتن آماری و بریفینگ روزانه بازار گاز بود که در مورد آخر به شکل روزانه ساعت ۱۰ صبح به وقت دوحه بستهای از این بازار (وضع گاز، قیمت، خرید و حمل روزانه ...) به دنیا مخابره میشود. با توجه به اینکه مجمع کشورهای صادرکننده گاز حدود ۷۰ درصد از ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد، آمارهای اصلی در انحصار مجمع است و بهعنوان اطلاعاتی دست اول امکان تحلیل زیادی به جهان انرژی میدهد. از دیگر اقدامها در دوره دبیرکلی ایران، برگزاری نشست ماهانه برای بحث و تحلیل گاز در دبیرخانه با سخنرانی بنده و یک سخنران خارجی مؤثر متشکل از استادان، نمایندگان شرکتهای مطرح و ... بود که با استقبال مناسبی همراه بود. با این اقدامها به صحنه بازار آمدیم و تأثیر خود را از طریق خبر، راهبرد و تحلیل دنبال کردیم که نتیجه مناسبی داشت. اقدام دیگر در دوره دبیرکلی بنده تحقیق درباره ایجاد انستیتو گاز به پیشنهاد الجزایر در این کشور بود که تصویب و مقدمات آن بعداً انجام شد و هنوز در حال رشد است و خروجی خاصی نداشته است. با این اقدام قرار است کشورهای مختلف دانش فنی خود را عرضه کنند. تمام اقدامهای انجامشده در دوره دبیرکلی ایران غیر از جلسات و سخنرانی ماهانه تاکنون به قوت خود باقی است. *آیا با این اقدامها توانستید از کارتل بودن مجمع اتهامزدایی کنید؟ در صحنه بینالمللی همیشه این سؤال بود که قصدتان این است از طریق محدود کردن عرضه قیمت را افزایش دهید؟ حتی این اتهام را هم به ما میزدند که میخواهید کارتل شوید و تا مدتها هم مجمع بهعنوان کارتل یا اوپک گازی بر سر زبانها بود. باید این نکته را یادآور شوم که برچسب اوپکگازی از سوی غربیها برای بایکوت کردن مجمع کشورهای صادرکننده گاز مطرح و پررنگ شد. به این دلیل که برچسب گذاشتن بهعنوان کارتل از نظر قوانین، به کشورهای مصرفکننده اجازه میدهد علیه کارتلها اقامه دعوی کنند. چون قوانین اقتصادی کشورها اجازه نمیدهد عدهای برای کنترل عرضه کالا تبانی کنند. این برچسب قبل از اینکه ایران دبیرکل جیئیسیاف شود بهقدری پررنگ و زیاد بود که برخی شرکتهای بزرگ بینالمللی از حضور در جلسات واهمه داشتند تا مبادا علیه آنها اقامه دعوی شود. به همین دلیل در مواجهه با مجمع با احتیاط برخورد میکردند که در دوره دبیرکلی ایران به مرور فضا شکسته شد. *ممکن است برای برخی این سؤال مطرح شود که چرا برای مجمع کشورهای صادرکننده گاز نمیتوان نقش و اهرمی همچون اوپک قائل شد؟ ماهیت بازار گاز با نفت متفاوت است. نفت بازار واحد جهانی با عرضه و تقاضای جهانی است بنابراین میتوان عرضه آن را مدیریت کرد. در مقابل، گاز کالایی محلی با بازار محلی و منطقهای است. برای نمونه «هنریهاب» مرجعی برای قیمتگذاری گاز طبیعی در آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد که قیمت گاز در آن بازار ۲ تا ۳ دلار در هر میلیون بیتییو است. در اروپا بازارهای دیگری با قیمتهای میانگین ۹ تا ۱۱ دلار در هر میلیون بیتییو است و در شرق آسیا هم هاب دیگری است که بالاترین قیمت به آنجا اختصاص دارد. در نتیجه بازیگران هر بازار متفاوت هستند و نمیتوان کنترل واحدی بر آنها داشت و به شکل کارتلی عمل کرد، باید از طریق ابزارهای دیگری عمل کرد. به همین دلیل مؤسسان جیئیسیاف از ابتدا با همین شناخت، نام آن را مجمع صادرکنندگان گاز گذاشتند. *اگر بخواهیم به ارزیابی کارنامه مجمع از سال ۲۰۱۰ تا کنون بپردازیم، فکر میکنید مجمع توانسته جایگاه خود را در بازار جهانی گاز ارتقا دهد؟ فکر میکنم جیئیسیاف روند رو به رشد و قابلتوجهی داشته، اما همچنان تأثیرگذاری در کل دنیا آنطور که باید و شاید نداشته است. علت آن هم این است که نه گاز بازاری است که میتوان در آن اثرگذار بود و نه بازیگران آن بازیگرانی هستند که بتوانند اثرگذار باشند. اثرگذاران در بازار در درجه اول کسانی هستند که سهم بیشتری از بازار دارند. جیئیسیاف با وجود در اختیار داشتن سهم بالایی از بازار، اما در بخش سرمایهگذاری سهم بالایی ندارد. افزون بر آن تحولات بازار گاز که مهمترین آن جنگ اوکراین و بههمریختن بازار گاز روسیه است، این موضوع را بهگونهای متأثر کرده که صادرات گاز روسیه به اروپا که زمانی به ۲۰۰ میلیارد مترمکعب گاز در سال میرسید، فکر نمیکنم بیشتر از ۱۰ تا ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال باشد. بازیگران جدید بازار گاز قطر، نیجریه، آذربایجان ترکمنستان، نروژ، هلند، آمریکا و استرالیا هستند. *در تحلیلهای جیئیسیاف این موارد را پیشبینی میکردید؟ برخی از آنها مثل ظهور آمریکا، استرالیا و کشورهای اروپایی قابل پیشبینی بود، اما از بین رفتن بازار روسیه را اصلاً پیشبینی نمیکردیم، چون سیاسی است. *آیا مجمع به فکر ارتقای تأثیرگذاری در سطح بینالمللی است؟ به نظر من نوع کشورهایی که با هم در مجمع گرد هم آمدند همه در اثرگذاری سازمانها مؤثرند. اگر منافع سیاسی با هم هماهنگ و مشترک باشند، اثرگذاری بیشتری دارند. کشورهای عضو همچون نیجریه، ایران، مصر و روسیه از بازیگران صحنه گاز هستند، در نتیجه فکر میکنم اثرگذاری هر سازمانی به هماهنگی سیاسی اعضا مرتبط است. از این رو فکر میکنم باید در انتشار تحلیلها، حضور در مجامع بینالمللی، سخنرانیها و اعلام استراتژیهای آینده بیشازپیش فعال شوند.