روزنامه کائنات
2

سیاسی

۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر - شماره 4720

چرا اعتراض به نسل‌کشی توسط اسرائیل مهم است؟


 اختناق گواهی در مورد نسل‌کشی اسرائیل در غزه منجر به درک ناقص از وضعیت نسل‌کشی از سوی افکار عمومی جهان، واکنش بین‌المللی با تأخیر یا ناکافی، و تداوم روایت‌ها و سیاست‌های مضر و سکوت وسیع شده است. برای شکستن همین اختناق و خودخفه‌سازی بود که تنها ۴۰ روز پس از شروع نسل‌کشی در غزه متخصصان سازمان ملل طی بیانیه‌ای از جامعه‌ی بین‌المللی خواستند از وقوع نسل‌کشی جلوگیری کنند، تقاضایی که شنیده نشد
یاسر میردامادی از اصلاح طلبان میانه رو در مقاله ای که در کانال «مشق نو» منتشر شده، به وقوع ۴ نوع بی عدالتی در نسل کشی اسراییل در غزه اشاره کرده است. مقاله حاضر هرچند دارای مبانی علمی مستحکمی است، اما با توجه به این که دیوان بین المللی لاهه با تایید جنایات جنگی گالانت و نتانیاهو، آنان را مستوجب تعقیب و بازداشت و محاکمه دانسته، حائز اهمیت است. این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
هیچ تردید موجهی در این داوری نیست که نسل‌کشی اسرائیل در غزه مصداق بسا انواع بی‌عدالتی است، چه بی‌عدالتی معرفتی و چه بی‌عدالتی غیر معرفتی. دست‌کم چهار نوع بی‌عدالتی غیر معرفتی را می‌توان در نسل‌کشی اسرائیل در غزه برشمرد: ۱. بی‌عدالتی حقوقی، ۲. بی‌عدالتی سیاسی، ۳. بی‌عدالتی اخلاقی و ۴. بی‌عدالتی قضایی. گرچه تمرکز بحث من در این نوشته بر بی‌عدالتی غیر معرفتی نیست بلکه بر بی‌عدالتی معرفتیِ حاصل از نسل‌کشی اسرائیل در غزه است، از باب مقدمه‌چینی، این چهار قسم بی‌عدالتی غیر معرفتی را به اختصار تمام توضیح خواهم داد.
 ۱. بی‌عدالتی حقوقی. نسل‌کشی اسرائیل در غزه نقض فاحش و نظام‌مند حقوق بشردوستانه‌ی بین‌الملل است، نقض حقوقی که دست‌کم شامل این موارد می‌شود: کشتار غیرنظامیان، حمله‌ی عامدانه و وسیع به مراکز درمانی و امدادی و تخریب عامدانه‌ و نظام‌مند زیرساخت‌های غیرنظامی. حق حیات به منزله‌ی اساسی‌ترین حق بشری به شکل وسیعی از سوی اسرائیل نادیده گرفته شده و مردم غیر نظامی غزه در معرض کشتار گسترده‌ی اسرائیل قرار گرفته‌اند.
۲. بی‌عدالتی سیاسی. شورای حقوق بشر با گذشت بیش از یک سال از نسل‌کشی اسرائیل در غزه حتی از برگزاری یک نشست ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در غزه ناتوان مانده است. اسرائیل شش دستور موقت دیوان بین المللی دادگستری مبنی بر جلوگیری از نسل‌کشی و فراهم کردن دسترسی مردم غزه به کمک‌های بشردوستانه را نادیده گرفته است.
۳. بی‌عدالتی اخلاقی. سکوت و بی‌تفاوتی در برابر نسل‌کشی اسرائیل در غزه، از نظر اخلاقی خود نوعی مشارکت منفعلانه در این جنایت محسوب می‌شود. کشتار کودکان، زنان و افراد بی‌گناه، و محروم کردن مردم از نیازهای اولیه‌ی زندگی نقض آشکار اصول اخلاقی و انسانی است.
۴. بی‌عدالتی قضایی. علی‌رغم وجود سازوکارهای لازم برای تعقیب و محاکمه‌ی افراد دخیل در جنایات جنگی اسرائیل، اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته است. دیوان بین‌المللی دادگستری علی‌رغم شواهد کافی، حکم قاطعی برای توقف عملیات نظامی نسل‌کشانه از سوی اسرائیل در غزه صادر نکرده است.
اما از همه‌ی این‌ها گذشته، ادعای من در این نوشته آن است که نسل‌کشی اسرائیل در غزه، علاوه بر آن‌که مصداق بسا انواع بی‌عدالتی غیر معرفتی‌ای است که به برخی از آن‌ها گذرا اشاره شد، از مصادیق نوع خاص دیگری از بی‌عدالتی است که بسیار کمتر به آن پرداخته شده است: «بی‌عدالتی معرفتی».در یک کلام، ادعای من در این نوشته آن است که انکار نسل‌کشی اسرائیل در غزه مصداق بی‌عدالتی معرفتی است.
اما چرا مسأله‌ی نسل‌کشی اسرائیل در غزه باید مسأله‌ی وجدان بیدار ایرانی هم باشد. آیا اصلاً لازم است در چرایی این موضوعِ اخلاقاً واضح سخن بگوییم؟ آیا نه این است که از منظر انسانی قرار است هیچ‌گاه سمت نسل‌کشی نایستیم، حتی با سکوت و بدتر از آن با انکار نسل‌کشی؟ اما با کمال تأسف، جانبداری حکومت ایران از آرمان فلسطین و نامحبوبیت حکومت، موجب وازنش فزاینده‌ی بخشی از ایرانیان نسبت به آرمان فلسطین و در نتیجه سکوت در برابر نسل‌کشی اسرائیل در غزه شده است.
این وازنش گاهی از سکوت فرا می‌رود و خود را در قالب دفاع از دیدگاه واقع‌گرایی تهاجمی[۶] در روابط بین‌الملل نشان می‌دهد. واقع‌گرایی تهاجمی نظریه‌ای در سیاست بین‌الملل است که می‌کوشد رفتار قدرت‌های بزرگ را توضیح دهد. این نظریه می‌گوید کشورها بازیگرانی عقلانی هستند که در یک نظام پر هرج‌ومرج (آنارشیک) عمل می‌کنند. فقدان مرجعیت مرکزیِ مؤثر در نظام بین‌الملل کشورها را مجبور می‌کند برای تضمین بقای خود به قدرت خویش متکی باشند. این بدان معناست که کشورها همواره نگران موازنه قدرت‌اند و سعی می‌کنند قدرت خود را به بهای تضعیف یا حذف رقبا افزایش دهند. واقع‌گرایان تهاجمی بر این باورند که کشورها، به‌ویژه قدرت‌های بزرگ، عمدتاً به‌دنبال بیشینه‌سازی قدرت خود هستند، با هدف نهایی دستیابی به سلطه‌ی منطقه‌ای. واقع‌گرایان تهاجمی در مقابل کسانی قرار می‌گیرند که استدلال می‌کنند صلح دائمی میان قدرت‌های بزرگ ممکن است.[۷]
دیدگاه واقع‌گرایی تهاجمی در روابط بین‌الملل وقتی در موضوع نسل‌کشی غزه پیاده شود از آن این نتیجه به‌دست می‌آید که چون فلسطینی‌ها قدرتی ندارند- حتی در پس گرفتن کشور اشغال‌شده‌شان، چه رسد به ماورای آن- خیر جمعی ایران در آن است که سمت قدرت بایستد، یعنی سمت آمریکا و متحد منطقه‌ای‌اش اسرائیل، و از این رو ایرانی‌ها بهتر است که نسل‌کشی اسرائیل در غزه را یا انکار کنند یا دست‌کم با بی‌اعتنایی از کنار آن بگذرند.
در نقد این دیدگاه چه می‌توان گفت؟ در نقد آن، از جمله، می‌توان گفت که پیروی از قدرت صِرف، بی‌توجه به حقانیت حقوقی و اخلاقی، می‌تواند به نقض اصول اخلاقی و انسانی منجر شود. حمایت از ظلم، حتی اگر به نفع منافع موقت ملی ایران باشد، از نظر اخلاقی و آرمان‌گرایانه قابل دفاع نیست. وانگهی، اگر پیروی از قدرت صِرف، ملاک مبارزه‌ی سیاسی باشد آن‌گاه دیگر معیاری برای مخالفت با سیاست‌های حکومت ایران هم باقی نمی‌ماند. زیرا قدرت فعلاً چهارقبضه در دست حکومت است و منتقدان حکومت یا زبان در کام گرفته‌اند، یا در تبعید اند، یا در حصر و حبس، یا حتی مجروح و جان‌باخته.
وانگهی این دیدگاه واقع‌گرایانه‌ی تهاجمی، پیچیدگی‌های روابط بین‌الملل را نادیده می‌گیرد. همسویی با قدرت‌های بزرگ لزوماً به تأمین منافع ملی نمی‌انجامد بلکه می‌تواند به وابستگی و تضعیف استقلال کشور منجر شود. از این گذشته، حمایت از حقوق فلسطینیان در بسیاری از کشورها و در میان افکار عمومی جهان طرفداران بسیاری دارد و این طرفداری رو به گسترش است. نادیده گرفتن این واقعیت می‌تواند به انزوای سیاسی ایران در افکار عمومی جهان منجر شود؛ گرچه، در مقابل، این هم انکارپذیر نیست که دفاع یکجانبه از آرمان فلسطین بدون در نظر گرفتن منافع درازمدت ملی هم می‌تواند به انزوای سیاسی ایران منجر شود. در نهایت، ما به توازنی میان منافع ملی و جانبداری از حقوق فلسطینیان نیاز داریم. از همه‌ی این‌ها گذشته، این دیدگاه واقع‌گرایانه‌ی تهاجمی در روابط بین الملل، نظر بخشی از جامعه‌ی ایران را به کل جامعه تعمیم می‌دهد. بسیاری از ایرانیان ممکن است همچنان از حقوق فلسطینیان و آرمان فلسطین حمایت کنند، گرچه با سیاست‌های حکومت ایران مخالف‌اند. بر این اساس، ضرورت اعتراض ایرانیان به نسلی‌کشی اسرائیل در غزه، هم دلایل محکم اخلاقی و حقوقی دارد و هم بر فهمی چندجانبه‌نگر از روابط بین الملل بنا شده است.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه