صفحه اول
منیر فرزلد- اقدام شورای حکام که تحت نظر لابی آمریکا و همپیمانان اروپایی آنها انجام شده در راستای فشارهایی است که دو دهه در حوزه هستهای به ایران وارد میکنند لذا این اتفاق غیرقانونی جدید نبوده و مثل همیشه مبنای حقوقی نداشته و بر اساس واقعیت، تنظیم و صادر نشده است. سه دولت اروپایی و آمریکا - که سابقه طولانی در بدعهدی و عدم پایبندی آشکار به تعهدات خود از جمله در قالب برجام و توسل به تحریمهای ظالمانه و فشارهای غیرقانونی علیه ملت ایران دارند - به جای کمک به تداوم فضای سازنده ایجاد شده بین ایران و آژانس، حتی منتظر نتایج سفر مدیر کل آژانس هم نمانده و در یک اقدام تقابلی و ناموجه، قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام ارائه نمودند. البته این قطعنامه از حمایت نیمی از اعضای شورای حکام برخوردار نشد که خود مبین مخالفت آنها با رویکرد سیاسی و مخرب بانیان قطعنامه میباشد. این رویکرد سیاست زده، غیر واقعبینانه و مخرب فضای مثبت ایجاد شده و تفاهمهای حاصل از آن را مخدوش میکند. چنین اقدامی، آن هم در زمانی که ایران و آژانس در مسیر تعامل سازنده قرار داشتند، بار دیگر ثابت کرد که سه دولت اروپایی و آمریکا در ادعای خود مبنی بر حفظ اعتبار آژانس به هیچ وجه صداقت ندارند و موضوع هستهای ایران صرفا بهانه و دستاویزی برای پیشبرد اهداف نامشروع آنها است. این قطعنامه، ادعاهای سیاسی ریشهدار در اسناد جعلی رژیم صهیونیستی را تکرار میکند و از ایران میخواهد توضیحات معتبر درباره ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در دو مکان اعلامنشده ارائه دهد و آژانس را از مکان فعلی مواد هستهای یا تجهیزات آلوده مطلع کند. علاوه بر این، قطعنامه خواستار ارائه اطلاعات، اسناد و پاسخهای مورد نیاز آژانس و فراهم کردن دسترسی بازرسان به مکانها و مواد مورد نظر شده است. در این قطعنامه آمده است که ارائه این اطلاعات و دسترسیها و انجام راستیآزماییهای بعدی توسط آژانس، برای دبیرخانه ضروری است تا بتواند گزارش دهد که دیگر مسئلهای برای بررسی شورای حکام و اقدام بیشتر باقی نمانده است. قطعنامه اخیر به مراتب رای کمتری نسبت به قطعنامه قبلی داشت و تقریباً میتوانیم بگوییم همه اعضایی که رای ممتنع دادند مایل به تصویب این قطعنامه نبودند و سخنرانی های بسیار خوبی داشتند. آنها تعجب می کردند از اینکه چرا غربی ها روش فشار را در پیش گرفتند. مراجع صلاحیتدار جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف پیشتر اعلام کرده بودند که اتخاذ هرگونه اقدام تقابلی و سوء استفاده از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای پیشبرد اهداف نامشروع و سیاسی، با پاسخ متقابل ایران مواجه خواهد شد. مختصات پاسخ احتمالی ایران از قبل نیز به مدیرکل آژانس اطلاعرسانی شده است. اما اروپاییها و آمریکا روند تصاعد تنش با ایران را در دستور کار دارند. تحلیل اروپاییها این است که جمهوری اسلامی ایران به برنامه هستهای خود نگاه امنیتی دارد. یعنی این برنامه را به عنوان یک عامل بازدارنده و توازنبخش در دنیای پرتلاطم امروز میداند و به همین دلیل از این برنامه دست برنخواهد داشت. البته به اعتقاد آنها، شاید ایران برنامه خود را در چارچوب انپیتی حفظ کند اما در همین چارچوب نیز توان بالقوه را حفظ خواهد کرد تا در آینده، هرگاه که نیاز داشته باشد، بتواند در دکترین هستهای خود تغییر ایجاد کند. اروپا و آمریکا همین توان بالقوه را نیز تحمل نمیکنند، چون اصلا تمایل ندارند ایران به یک کشور ایمن و دارای عامل توازنبخش تبدیل شود. آنها به دنبال این هستند که در نهایت، مکانیزم ماشه را فعال کنند، به این دلیل که از احیای برجام ناامید هستند و میدانند در اکتبر سال 2025 قطعنامه 2231 به پایان میرسد و دیگر نمیتوانند از مکانیزم اسنپبک یا ماشه استفاده کنند. از آنجا که برنامه هستهای ایران پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است و آنها نیز فقط تا اکتبر سال آینده فرصت دارند، سعی خواهند کرد به تدریج روند افزایش تنش هستهای با ایران را پیگیری و در نهایت، مکانیزم ماشه را فعال کنند.