روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ سه شنبه ۱۷ مهر - شماره 4688

کائنات از قدرت رو به افول آمریکا گزارش می‌دهد

تل آویو در حلقه آتش مقاومت

 زکریا خرسندی-  امروز و در شرایطی که گمانه‌زنی‌ها درباره تنش میان ایران و اسرائیل افزایش یافته، بسیاری از ناظران در باب هم صدایی ایران و متحدانش می‌گویند و بر این باورند که در صورت شکل‌گیری چنین جبهه‌ای، تل‌آویو در شرایط دشوارتری قرار خواهد گرفت
 در میانه افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل، ایالات متحده کنار اسرائیل قرار گرفته و از متحد دیرینه‌اش حمایت می‌کند. در این میان سوال این است، متحدان منطقه‌ای ایران تا چه اندازه قادرند در میانه تنش میان تهران و تل‌آویو نقش آفرینی کنند؟ خبرگزاری الجزیرهدر این باره نوشت: «در یک سال گذشته، انصارالله یمن در همبستگی با مردم فلسطین و در اعتراض به جنگ اسرائیل علیه غزه، کشتی‌های مرتبط با اسرائیل در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باب المندب را هدف حملات خود قرار داده‌اند. با ترور شهید سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله در یک حمله هوایی گسترده به حومه مسکونی بیروت، معادلات خاورمیانه به شکل جدی تغییر کرده است. پس از ترور رهبر جنبش مقاومت حزب‌الله، یحیی سریع، سخنگوی انصار الله در یک سخنرانی تلویزیونی هشدار داد تا زمانی که اسرائیل حملاتش به غزه و لبنان را متوقف نکند، جنگ علیه این بازیگر ادامه دارد. او تاکید کرد حوثی‌ها با هواپیماهای بدون سرنشین سایت‌های نظامی اسرائیل در تل‌آویو و شهر بندری ایلات در دریای سرخ را هدف قرار داده‌اند.پس از آن اعضای مقاومت مستقر در عراق نیز با انصارالله هم صدا شدند و مواضع اسرائیل را هدف موشک‌های خود قرار دادند.»
همزمان نیروهای اسرائیلی بارها مدعی شده‌اند که سیستم‌های دفاعی این رژیم - با کمک آمریکا، اردن و سایر کشورها - بخش عمده‌ای از حملاتی را که توسط محور مقاومت انجام شده رهگیری کرده است. تل‌آویو ادعا می‌کند که حملات، از جمله موشک‌های ایران که روز سه‌شنبه اسرائیل را هدف قرار دادند، خسارت اندکی برجای گذاشته است؛ ادعایی که متحدان این بازیگر نیز نتوانستند تایید کنند. سینا طوسی، کارشناس ارشد اندیشکده مرکز سیاست بین‌الملل مستقر در واشنگتن دی سی، در این باره به الجزیره گفت: «به باورم رژیم اسرائیل تلاش دارد تا خسارات ناشی از حملات ایران را کم اهمیت جلوه دهد، با این همه همین گزاره نیز نشانه مثبتی است زیرا می‌تواند فشارهای سیاسی بر اسرائیل را افزایش داده و مانع از آن شود تا رادیکال‌های مستقر در ساختار سیاسی این رژیم دست به ماجراجویی پرهزینه‌ای بزنند.» به باور این تحلیلگر، «این مقوله نیاز به برقراری آتش بس را تقویت خواهد کرد.» طوسی در ادامه تحلیل خود به انفعال دولت بایدن اشاره کرد و گفت: «چنین رویکردی صرفا موجب شده تا طرح آتش بس پس از ماه‌ها بی‌نتیجه باقی بماند و امروز خاورمیانه در چنین شرایطی قرار بگیرد.» این تحلیلگر در ادامه خاطر نشان کرد که «هیچکدام از بازیگران منطقه بالاخص ایران خواهان افزایش تنش نیستند با این همه اگر اسرائیل دست به ماجراجویی بزند، مرتکب قمار خظرناکی شده است.»
نفت - اهرمی کلیدی برای مهار تنش؟
طوسی در ادامه گفت و گوی خود به الجزیره گفت: «اهرمی کلیدی برای ایران و متحدانش تأسیسات نفتی در منطقه است.» به ادعای این تحلیلگر، «مقاومت عراق تاکید کرده‌‌ اگر اسرائیل اشتباهی مرتکب شود آنها ساکت نخواهند ماند و تاسیسات نفتی این بازیگر را هدف حملاتشان قرار می‌دهند. حال در چنین شرایطی اگر صادرات انرژی خلیج فارس به شکل قابل توجهی مختل شود، پیامدهایی برای بازار جهانی نفت، اقتصاد جهانی و اروپا خواهد داشت». تاسیسات نفتی مدت‌هاست که هدف همه طرف‌ها بوده و حمله به آنها می‌تواند باعث اختلالی بزرگ شود. به نوشته خبرگزاری الجزیره، سپتامبر 2019، انصارالله یمن مسئولیت حملات پهپادی به تاسیسات نفتی بزرگ متعلق به آرامکو، غول نفتی دولتی عربستان سعودی را برعهده گرفتند، حمله‌ای که در آن بازه زمانی ایالات متحده و ریاض تصور می‌کردند با حمایت تهران انجام شده است. طبق گزارش‌ها، تنها در جریان یک حمله، 5 میلیون بشکه در روز از تولید نفت خام تحت تأثیر قرار گرفته که حدود نیمی از تولید عربستان سعودی یا 5 درصد از عرضه جهانی نفت است. طوسی در این باره گفت: «ما جنس رویارویی انصارالله را شاهد بودیم، این گروه توانسته بود تا عمق خاک عربستان نفوذ کند».
همزمان اعضای مقاومت روز سه‌شنبه هشدار دادند که در صورت مشارکت آمریکا در هرگونه اقدام تلافی جویانه ادعایی علیه ایران یا استفاده اسرائیل از حریم هوایی عراق علیه تهران، پایگاه‌های آمریکا در عراق و منطقه را هدف قرار خواهند داد. به همین ترتیب، وقتی صحبت از پایگاه‌های آمریکا در منطقه، از جمله در عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، بحرین می‌شود، تهران هشدار داده که در صورت هم‌صدایی نسبی بازیگری با تل آویو، آن کشور در این ماجراجویی احتمالی دخیل و مسئول خواهد بود. از همین رو به باور طوسی در چنین شرایطی زیرساخت‌های این گروه از بازیگران نیز به اهدافی کلیدی و مشروع برای مقاومت تبدیل می‌شوند.
آیا مقاومت می‌تواند اسرائیل را متوقف کند؟
آندریاس کریگ، تحلیلگر مرکز بحران ژئوپلیتیک و دانشیار دانشکده مطالعات امنیتی در کینگز کالج لندن، در این باره مدعی شد: «اعضای مقاومت عراق توانایی حمله از راه دور به اسرائیل را ندارند و فاقد زرادخانه‌ای هستند که سایر گروه‌ها مانند حزب‌الله و انصارالله از آن برخوردارند.» کریگ در گفت و گو با الجزیره ادعا کرد که «هدف این گروه (مقاومت عراق) اساساً ایجاد اختلال در فعالیت نیروهای ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده در طول جنگ عراق بوده است. آنها عمدتاً در فضای جنگ چریکی و نامتقارن مهارت دارند هرچند قادرند برای اسرائیل چالش ساز شوند.»
کریگ در ادامه این گفت و گو ادعا کرد، از سوی دیگر، «حزب‌الله یک شبکه جهانی دارد که از آن با پایگاه‌های تابعه در سراسر جهان از جمله در عربستان سعودی و غرب آفریقا فعالیت می‌کنند. چنین شبکه‌ای وضعیت را برای اسرائیل بسیار خطرناک‌تر می‌کند زیرا مقاومت لبنان قادر است به اهداف اسرائیل در خارج از سرزمین‌های اشغالی نیز حمله کند.» کریک در ادامه مدعی شد: «ماه گذشته، انصارالله تل‌آویو را هدف عمیق‌ترین حمله موشکی‌اش قرار داد و بدین طریق مرکز رژیم اسرائیل و پایگاه نظامی این بازیگر را موشک باران کرد. پس از آن انصارالله اعلام کرد که سامانه‌های دفاعی اسرائیل نمی‌توانند موشک مافوق صوت آن‌ها را که در 11 دقیقه از فاصله 2000 کیلومتری به مرکز سرزمین‌های اشغالی رسیده و از یک منطقه باز در حدود 11 کیلومتری فرودگاه بن گوریون عبور داشتند را رهگیری کنند. ناصرالدین عامر، معاون رئیس سازمان رسانه‌ای انصارالله، در شبکه ایکس(توئیتر) سابق گفت که «20 موشک پرتاب شد و تل آویو قادر به رهگیری‌شان نبود.» اسرائیل مدعی شد که موشک‌ها رهگیری شده‌اند. پس از پایان حملات انصارالله، یک مقام اسرائیلی ادعا کرد، 9 نفر جراحات جزئی دیده‌اند.»
اختلال در دریای سرخ
کریگ در ادامه گفت و گویش با الجزیره مدعی شد: «به باورم بستن تنگه باب المندب توسط انصارالله بیش از حمله موشکی توسط این گروه می‌تواند معادلات خاورمیانه و اسرائیل را تحت تاثیر قرار دهد.» بتول دوگان، استادیار روابط بین‌الملل در دانشگاه آنکارا نیز در این باره به الجزیره گفت: «درست است که حملات انصارالله به کشتی‌هایی که متعلق به اسرائیل هستند نتوانسته جنگ در غزه را متوقف کند، با این همه زمینه‌ساز نوعی بی‌ثباتی در دریای سرخ شده و همین مقوله فشارها بر تل‌آویو جهت متوقف کردن رویارویی را افزایش داده است.» او گفت: «حملات انصارالله موجب شده تا اسرائیل احساس ناامنی کند و من فکر می‌کنم این هدف و موفقیت نهایی آنها در حال حاضر است.» این تحلیلگر در ادامه مدعی شد: «ما می‌دانیم که ایران توان موشکی بالایی دارد، اما وقتی انصارالله با تهران هم صدا شود، آن زمان ظرفیت این گروه به قدری افزایش خواهد یافت که قابل ارزیابی نیست.»
بلایی که جنگ به سر فناوری اسرائیل آورد
بررسی‌ها نشان می‌دهد بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی بسیاری از استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های فناور از سرزمین‌های اشغالی خارج شده‌اند و آسیب جدی به اقتصاد فناوری اسراییل وارد شده است.
در پی عملیات «طوفان الأقصی» که توسط نیروهای مقاومت فلسطینی در 7 اکتبر 2024 علیه رژیم صهیونیستی آغاز شد، آسیب‌های گسترده‌ای به زیرساخت‌های امنیتی، اقتصادی و فناوری این رژیم وارد شد. روزنامه معاریو در گزارشی در جولای 2024 اعلام کرد که حدود 40000 شرکت اسرائیلی پس از آغاز این درگیری‌ها مجبور به بستن درهای خود شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال، این تعداد به 60000 برسد. این آمار نشان‌دهنده تأثیرات شدید جنگ بر اقتصاد رژیم صهیونیستی است که حتی قابل مقایسه با بحران‌های قبلی، از جمله بحران کرونا در سال 2020، است؛ سالی که در آن، حدود 74000 شرکت تعطیل شدند. از این تعداد شرکت، 77 درصد کسب‌وکارهای کوچک هستند که به‌عنوان آسیب‌پذیرترین بخش‌ها در مواجهه با بحران‌های اقتصادی شناخته می‌شوند. به گزارشMiddle East Monitor  طبق یک نظرسنجی‌ انجام شده، 56 درصد از مدیران شرکت‌های تجاری اسرائیل اعلام کرده‌اند که از ابتدای جنگ با کاهش قابل توجهی در فعالیت‌های خود مواجه بوده‌اند.
یکی از حوزه‌هایی که به‌شدت تحت تأثیر این جنگ قرار گرفته، حوزه علم، فناوری و زیست‌بوم استارت‌آپی اسرائیل است. این اکوسیستم فناوری که به‌عنوان موتور اصلی رشد اقتصادی اسرائیل شناخته می‌شود، حدود 16 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) و بیش از 50 درصد از صادرات این کشور را تشکیل می‌دهد. همچنین، این بخش بیش از 25 درصد از کل مالیات بر درآمد جمع‌آوری‌شده توسط دولت را تأمین می‌کند.
تأثیر جنگ بر سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری
سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری به دلیل ناپایداری امنیتی و اقتصادی به‌شدت تحت‌ تأثیر قرار گرفته است. پس از حملات حماس و شروع درگیری‌های گسترده در اسرائیل، سرمایه‌گذاران خارجی نسبت به تزریق سرمایه در این کشور با احتیاط بیشتری عمل می‌کنند. این مسئله به‌ویژه در بخش استارت‌آپ‌های فناوری بیشتر مشهود است، چراکه این حوزه به شدت به سرمایه‌گذاری‌های خارجی وابسته است.
بر اساس گزارش Start-Up Nation Policy Institute، در سه ماه پس از حمله حماس، میزان جذب سرمایه در بخش فناوری اسرائیل به پایین‌ترین سطح خود از سال 2017 رسیده است. افزایش ریسک‌های امنیتی و عدم‌اطمینان اقتصادی موجب شده است که بسیاری از سرمایه‌گذاران تمایل کمتری به سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها و پروژه‌های فناوری در اسرائیل داشته باشند. این مسئله به‌ویژه در حوزه‌هایی که مستلزم سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و ریسک‌پذیر هستند، بیشتر دیده می‌شود.
استارت‌آپ‌های فناوری در این شرایط نه‌تنها با مشکلاتی در جذب سرمایه مواجه شده‌اند، بلکه بسیاری از آنها مجبور به کاهش فعالیت‌های خود یا حتی تعلیق کامل عملیات شده‌اند.
شاخص‌های مالی مرتبط با حوزه علم و فناوری
یکی از تأثیرات مشهود این جنگ، افت شدید شاخص‌های مالی شرکت‌های فناوری در بازارهای بورس اسرائیل است. شرکت‌های فعال در حوزه فناوری که به‌عنوان موتور محرک اقتصادی اسرائیل شناخته می‌شدند، اکنون با افت ارزش سهام و کاهش جذب سرمایه مواجه هستند. این کاهش‌ها ناشی از چند عامل عمده است.  نخستین عامل، عدم اطمینان اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی ناشی از درگیری‌های نظامی است. دومین عامل، نگرانی‌های امنیتی است که موجب شده بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی ترجیح دهند سرمایه‌های خود را به بازارهای امن‌تر انتقال دهند. با اینکه برخی بخش‌های خاص همچنان توانسته‌اند سرمایه‌هایی جذب کنند، بخش بزرگی از اکوسیستم فناوری با افت شدید مواجه است. به‌عنوان مثال، حوزه امنیت سایبری همچنان توانسته سرمایه‌هایی جذب کند و حتی چندین معامله بزرگ در این حوزه انجام شده است اما در مقابل، بسیاری از بخش‌های دیگر، از جمله بخش‌های نوآوری و تکنولوژی محور، با افت ارزش سهام و کاهش جذب سرمایه مواجه هستند. این مسئله به‌ویژه در حوزه عرضه‌های اولیه (IPO) مشهود است که روند آن به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی به‌شدت کاهش یافته است.
خروج استارت‌آپ‌ها از اسرائیل
یکی از اصلی‌ترین تبعات جنگ، خروج استارت‌آپ‌های فناوری از اسرائیل است. رژیم صهیونیستی که تا پیش از جنگ یکی از قطب‌های اصلی استارتاپ و نوآوری‌های فناوری در جهان بود، اکنون با موجی از خروج استارتاپ‌ها مواجه است.
بسیاری از استارت‌آپ‌های نوآورانه به دلیل شرایط ناامن اقتصادی و نگرانی‌های امنیتی، تصمیم به انتقال فعالیت‌های خود به خارج از اسرائیل گرفته‌اند. به‌عنوان نمونه، شرکت Soapy  که در زمینه فناوری‌های بهداشت و سلامت فعالیت می‌کند، اعلام کرده است که عملیات خود را به نیویورک منتقل کرده تا از فشارهای امنیتی و اقتصادی ناشی از جنگ دور بماند.  شرکت Alsomine  نیز که در زمینه بلاک‌چین فعالیت دارد، با مشکلاتی در جذب سرمایه مواجه شده و به دنبال انتقال بخشی از فعالیت‌های خود به خارج از اسرائیل است.
بسیاری از استارت‌آپ‌های دیگر نیز به دلیل کاهش حمایت‌های مالی و سرمایه‌گذاری خارجی، به دنبال فضاهای امن‌تر و پایدارتر برای ادامه فعالیت‌های خود هستند. طبق گزارش‌های منتشرشده توسط Times of Israel، حدود 24 درصد از استارتاپ‌های اسرائیلی بخش‌هایی از فعالیت‌های خود را به خارج از کشور منتقل کرده‌اند و حدود یک‌سوم دیگر نیز اعلام کرده‌اند که قصد دارند در سال آینده عملیات خود را به خارج از کشور گسترش دهند.
علاوه بر این، حدود 49 درصد از این استارتاپ‌ها لغو سرمایه‌گذاری‌ها را تجربه کرده‌اند و تنها 31 درصد از آنها اطمینان دارند که می‌توانند در سال آینده سرمایه جدید جذب کنند.
خروج شرکت‌های فناوری از اسرائیل
علاوه بر استارت‌آپ‌ها، شرکت‌های بزرگ فناوری نیز تحت تأثیر این شرایط ناپایدار قرار گرفته‌اند. بسیاری از شرکت‌های چندملیتی که دفاتر و فعالیت‌هایی در اسرائیل داشتند، برای جلوگیری از ریسک‌های احتمالی تصمیم به انتقال فعالیت‌های خود به خارج از کشور گرفته‌اند. به‌عنوان نمونه، شرکت‌هایی مانند Trustifi  و Propel AI  به‌دلیل افزایش خطرات امنیتی و کاهش فعالیت‌های اقتصادی، تصمیم به کاهش فعالیت‌ها و انتقال بخشی از عملیات خود به دفاتر خارجی گرفته‌اند.  خروج این شرکت‌های بزرگ فناوری به معنای کاهش فرصت‌های شغلی در این بخش و همچنین کاهش نوآوری و همکاری‌های بین‌المللی است. بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند دفاتر خود را به کشورهایی که از امنیت بیشتری برخوردار هستند منتقل کنند تا بتوانند بدون نگرانی از وضعیت امنیتی اسرائیل، به فعالیت‌های خود ادامه دهند. این تغییرات نه تنها به دلیل مشکلات امنیتی و نظامی است، بلکه به دلیل کاهش پروازها به اسرائیل و تأثیرات مستقیم اقتصادی نیز است.
جنگ و درگیری‌های مداوم تأثیرات عمیقی بر اکوسیستم فناوری و اقتصاد استارت‌آپی اسرائیل داشته است. افزایش ریسک‌های امنیتی و اقتصادی موجب کاهش سرمایه‌گذاری‌ها، افت شاخص‌های مالی و خروج استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های بزرگ فناوری از اسرائیل شده است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که در صورت تداوم این جنگ و افزایش تنش‌ها، به‌ویژه اگر به درگیری مستقیم با ایران منجر شود، اثرات منفی بر اقتصاد و زیست‌بوم استارت‌آپی اسرائیل تشدید خواهد شد.
رکود اقتصادی ناشی از کاهش مصرف داخلی و افت سرمایه‌گذاری خارجی به شدت افزایش خواهد یافت و بسیاری از شرکت‌ها به تعطیلی کامل کشیده خواهند شد. تا پایان سال 2024، پیش‌بینی می‌شود که هزاران شرکت دیگر تعطیل شوند و اکوسیستم فناوری اسرائیل به شدت تحت تأثیر قرار گیرد.
روایت رسانه غربی از قدرت رو به افول آمریکا
یک رسانه غربی در مطلبی آمریکا را ابرقدرتی سابق دانست که در سایه تحولات بین‌المللی اخیر قدرت خود را از دست داده و رو به افول است.
روزنامه «تاگس آنسایگر» سوئیس در مطلبی با عنوان آمریکای در حال ضعف درباره ایالات متحده آمریکا این طور نوشت: ابرقدرتی که قدرت خود را از دست می دهد. همه جا جنگ است و آمریکا این پلیس سابق جهانی با درماندگی تماشا می کند. خلا قدرت در واشنگتن ایجاد شده و ارتش دست و پایش بسته می شود.
در ادامه این مطلب آمده است: روز سه شنبه، نظامیان اسرائیلی به جنوب لبنان حمله کردند و ایران با موشک به رژیم صهیونیستی حمله کرد. اکنون همه منتظر ضدحمله اسرائیل هستند و هر روز احتمال وقوع یک جنگ بزرگ در خاورمیانه بیشتر می شود. و آمریکا چه می کند؟ این پلیس سابق جهان بارها خواستار اعتدال می شود - و با درماندگی به این وضعیت نگاه می کند.
در ادامه این مطلب آمده است: به نظر می رسد واشنگتن قادر به کنترل روند حوادث نیست ، حتی اگر 40000 سرباز آمریکایی در منطقه جمع شده‌اند و تعدادی نیز برای عملیات مستقر شده‌اند. روز جمعه نیروهای آمریکایی و انگلیسی مواضع یمنی‌ها را گلوله باران کردند. آنها به سرنگونی یک پهپاد آمریکایی در روز دوشنبه پاسخ دادند. اما این تنها یک سیاست نمادین بود، زیرا کنترل واقعی یمنی‌ها بر کشتیرانی در دریای سرخ را تغییر نداد.
این روزنامه سوئیسی در ادامه نوشت: نمایندگان آمریکا و اسرائیل در حال حاضر در مورد اهداف احتمالی کمپین انتقام جویانه علیه ایران نیز بحث می کنند. وسوسه انگیزترین گزینه برای اسرائیل این است که با حمله به تاسیسات هسته‌ای مانع توسعه برنامه هسته‌ای ایران شود. اما روز چهارشنبه، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوالی در این باره گفت: پاسخ منفی است. وی روز جمعه حتی حملات علیه تاسیسات نفتی ایران را رد کرد. وی احتمالاً در آن زمان به اهمیت قیمت نفت برای مبارزات انتخاباتی آمریکا فکر می کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: واکنش دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کاملا متفاوت بود. او به صراحت از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران سخن گفته و از آن حمایت کرده است. ترامپ در یک گردهمایی تبلیغاتی در کارولینای شمالی گفت: «پاسخ بایدن باید این می‌بود: بیایید اول هسته‌ای را بزنیم و بعداً نگران بقیه خواهیم بود».
در ادامه این مطلب آمده است: در این شرایط، اصلاً مشخص نیست که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به دستورالعمل های بایدن پایبند باشد. برعکس: این احساس ایجاد می شود که بایدن تمام اختیارات خود را بر اسرائیل از دست داده است و نتانیاهو اکنون فقط ترامپ را دنبال می کند. وی بارها مخالفت های آمریکا را در چشم جهانیان به چالش کشیده است. اگرچه بایدن ماه ها مدعی بود که آتش بس در دسترس است، اما اسرائیل با کشتار هدفمند رهبران حماس و حزب الله به تشدید جنگ ادامه می دهد.
در ماه سپتامبر، آموس هوخشتاین، فرستاده آمریکا به رژیم صهیونیستی نسبت به اقدام بزرگ علیه حزب‌الله هشدار داد. ساعاتی بعد، هزاران پیجر حزب الله منفجر شدند و به دنبال آن حملات جنگنده های اسرائیلی به رهبر حزب الله که بیش از 500 کشته بر جای گذاشت رخ داد.
وال استریت ژورنال به نقل از «دیوید شنکر»، متخصص خاورمیانه در دوره دونالد ترامپ، می گوید: 7 اکتبر همه چیز را تغییر داد. ما با اسرائیل جدیدی روبرو هستیم که اهداف امنیتی خود را بی وقفه و با کم توجهی به حساسیت های آمریکا دنبال می کند.
این روزنامه سوئیسی در ادامه این مطلب نوشت: بایدن و اطرافیانش تصور می کنند که مانند جنگ سرد، قدرت های رقیب نیز به شرایط باثبات علاقه مند هستند و نظم بین‌المللی تحت نظارت ایالات متحده آمریکا را تایید می کنند. اما این یک قضاوت نادرست است و قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران، روسیه و چین می‌خواهند نظم جهانی آمریکا را نابود کنند، نه اینکه آن را تثبیت کنند. در ادامه این مطلب آمده است: این یک وضعیت جدید برای قدرت برتر جهانی با 750 پایگاه نظامی در 80 کشور جهان است. در طول جنگ جهانی دوم، واشنگتن به طور مداوم طرح شکست آلمان نازی و سپس امپراتوری ژاپن را دنبال کرد تا در نهایت از یک جنگ جهانی سوم با نظم صلح قوی جلوگیری کند. در طول جنگ سرد، ایالات متحده با موفقیت تلاش کرد تا کمونیسم را بدون تبادل هسته‌ای مهار کند و اتحاد جماهیر شوروی را تا زمانی که به دلیل ضعف های خود فروپاشید، مسلح کند. پس از سال 1991، این ابرقدرت مسلط تک قطبی می خواست نظم جهانی مبتنی بر قوانین را تحمیل کند.
در ادامه این مطلب آمده است: اما با وجود اینکه ایالات متحده آمریکا در جنگ سرد پیروز شد، استراتژی آن پس از جنگ شکست خورد. ادعای رهبری آمریکا به طور فزاینده‌ای زیر سوال می رود. در خاورمیانه، دولت ایران می خواهد از متحدان خود برای شکستن قدرت اسرائیل و محدود کردن نفوذ ایالات متحده استفاده کنند. در اقیانوس آرام، چین تحت رهبری شی جین پینگ در حال گسترش سلطه خود است و در حال برنامه ریزی برای الحاق استان جدا شده تایوان است. در اروپا، ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه می‌خواهد با حمله به اوکراین، توسعه برنامه‌ریزی شده ناتو به شرق را خنثی کند. در هر سه منطقه، این درگیری ها می تواند به یک جنگ جهانی تبدیل شود و در هر سه مورد، ایالات متحده آمریکا در این مورد مسئولیت دارد زیرا آنها در دوران بایدن بسیار مردد و ناتوان عمل کردند. در ادامه این مطلب آمده است: بایدن همچنین نتوانست مانع از متحد شدن مخالفانش علیه آمریکا شود. این نیز به دلیل کاهش بازدارندگی پلیس سابق جهانی است. در ماه ژوئیه، گروهی از کارشناسان دو حزبی در واشنگتن به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده کارایی نظامی خود را تا حد نگران کننده‌ای از دست داده است. در گزارشی 132 صفحه‌ای، «کمیسیون استراتژی دفاع ملی» می‌نویسد که ارتش هم مهارت‌ها و هم ظرفیت لازم برای بازدارندگی و پیروزی در نبرد را ندارد. بر این اساس به طور خاص: آمریکا دیگر در دوئل با چین یا روسیه پیروز نخواهد شد. بر اساس این گزارش که به اتفاق آرا تصویب شد، نیروهای مسلح آمریکا فاقد کشتی های جنگی، مهمات، سربازان و سلاح های پیشرفته هستند. در این گزارش آمده است: حتی اگر بودجه دفاعی از 842 میلیارد دلار فعلی افزایش یابد، نمی توان به سرعت این کمبودها را برطرف کرد. سیستم تدارکات پنتاگون برای آن بسیار دست و پا گیر است. مهم‌تر از همه، ایالات متحده فاقد زیرساخت‌های نظامی-صنعتی از نظر امکانات تولید، کارگران ماهر و مواد خام حیاتی است. در میان مدت، آمریکا در معرض این تهدید قرار دارد که از چین بزرگترین رقیب خود عقب بماند. ارتش آزادیبخش خلق اکنون بزرگترین ناوگان جنگی و قویترین ارتش زمینی را از نظر تعداد نیرو دارد. این کشور دارای موشک های هدایت شونده مافوق صوت است که نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا فاقد آن هستند.
در صورت وقوع جنگ بر سر تایوان، صدها موشک در سواحل جنوبی چین به ناوهای هواپیمابر آمریکایی و کشتی های اسکورت آنها حمله خواهند کرد. همانطور که اوضاع امروز پیش می رود، ذخایر موشک های هدایت شونده آمریکا در عرض یک هفته تمام می شود.
با این حال، این گزارش درباره وضعیت ویرانگر و فاجعه بار ارتش آمریکا نتوانست افکار عمومی را برانگیزد و تقریباً هیچ پوشش خبری در مطبوعات پیدا نکرد. مید ستون نویس می نویسد: «این گزارش مانند سنگ در آب غرق شد.»
در ادامه این مطلب آمده است: اگرچه خطرات در سرتاسر جهان در حال ظهور هستند، اما افراد کمی در آمریکا به ژئوپلیتیک علاقه مند هستند. این مسئله نقش کوچکی در مبارزات انتخاباتی فعلی دارد. علاوه بر این، احزاب اصلی آمریکا به دلیل اختلافات عمیق سیاسی دیگر به یک سمت نمی روند. برخلاف دوران جنگ سرد، اصول سیاست خارجی دیگر مورد حمایت اکثریت جمهوری خواهان و دموکرات ها نیست.
حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران؛ از تئوری تا واقعیت!
در روز‌های اخیر و پس از حمله شامگاه سه شنبه گذشته ایران به اراضی اشغالی با بیش از ۱۸۰ موشک پیشرفته بالستیک، رژیم اسرائیل و جریان‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی آن، مانور گسترده‌ای را با محوریت اقدام قریب‌الوقوع این رژیم علیه منافع کشورمان به راه انداخته اند. ایران هشدار داده که حمله این کشور به فلسطین اشغالی در قالب عملیات وعده صادق ۲، بر پایه ماده ۵۱ منشور ملل متحد و حق مشروع دفاع از خود انجام گرفته و هرگونه اقدام آتی اسرائیل علیه تهران، با واکنش به مراتب شدیدتر و ویرانگرِ ایران رو به رو خواهد شد.
با این همه، کابینه امنیتی اسرائیل و البته شخصِ نخست وزیر صهیونیست‌ها به نشان دادن واکنش علیه ایران تاکید دارند. موضوعی که جدای از رقابت‌های راهبردی تل‌آویو با تهران، تا حد زیادی متاثر آبرو و اعتبار بین المللی است که صهیونیست‌ها برای خود قائل هستند و مایل به ارائه چهره‌ای ضعیف از خودشان نزد افکار عمومی بین المللی و دولت‌های جهان نیستند. در این میان، یکی از مسائلی که جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای اسرائیل با محوریت اقدام احتمالی این رژیم علیه ایران مورد اشاره قرار می‌دهد، حمله به تاسیسات اتمی این کشور است.
ایران در سال‌های اخیر، پیشرفت‌های قابل توجهی را در چهارچوب برنامه هسته‌ای خود محقق کرده و بسیاری از کارشناسان عرصه مذکور، ایران را در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت تمام عیار اتمی ارزیابی می‌کنند. از این رو، اینطور به نظر می‌رسد که حداقل به ۴ دلیل عمده، تئوری حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی، چندان واقع بینانه نیست و نمی‌تواند حامل دستاوردی برای این رژیم باشد.
۱: پراکندگی جغرافیایی قابل توجه تاسیسات هسته‌ای ایران
یکی از نخستین مسائلی که در مورد هرگونه اقدام دشمنان ایران علیه تاسیسات اتمی باید مد نظر داشت این است که این تاسیسات، در پهنه جغرافیایی وسیعِ ایران پراکنده هستند و ضربه زدن به آن‌ها کار آسانی نیست. در حقیقت، ایران به صورت عامدانه و هدفمند، مراکز اتمی و تحقیق و توسعه خود در حوزه مذکور را در اقصی نقاط جغرافیای وسیع کشور پراکنده کرده که این مساله سبب شده تا ضریب موفقیت یک حمله موثر جهت از بین بردن توانمندی‌های اتمی ایران، چیزی نزدیک به صفر باشد.
در عین حال، باید توجه داشت که تاسیسات اتمی ایران هم از نظر پدافندی به خوبی حراست می‌شود و هم برخی از این تاسیسات در دل کوه و زیرِ زمین قرار دارند و ارزیابی‌های نهاد‌های اطلاعاتی غربی در سال‌های گذشته به صراحت این نکته را مورد اشاره قرار داده اند که حتی حمله به این تاسیسات با استفاده از بمب‌های سنگرشکن نیز با موفقیت صد در صدی همراه نخواهد بود. از این رو، اسرائیل پس از اقدام احتمالی علیه تاسیسات اتمی ایران، از این شانس برخوردار نیست که ادعای موفقیت و پیروزی قطعی کند.
۲: اسرائیل توانایی حمله مستقل به سایت‌های اتمی ایران را ندارد
یکی دیگر از نکاتی که سال هاست اندیشکده‌ها و مراکز پژوهشی مختلف در جهان به صراحت آن را مورد اشاره قرار می‌دهند این است که اسرائیل به هیچ عنوان از توانایی تجهیزاتی لازم جهت هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای ایران به صورت مستقل برخوردار نیست. به عنوان مثال، این رژیم از امکانات لازم برای سوخت رسانی به جنگنده‌های خود که در هرگونه حمله احتمالی به تاسیسات اتمی کشورمان مورد استفاده قرار می‌گیرند، بی‌بهره است و دولت بایدن نیز از ارائه این تجهیزات به اسرائیل خودداری کرده است.
در عین حال، دولت آمریکا به صراحت اعلام کرده که حمله به تاسیسات اتمی ایران را گزینه‌ای معقول و منطقی نمی‌بیند. به بیان ساده تر، واشینگتن حاضر به همراهی با این گزینه نیست. البته که باید توجه داشت در صورت هرگونه اقدام رژیم اسرائیل علیه سایت‌های اتمی ایران، تهران نیز صاحب مشروعیت حمله به زیرساخت‌های اتمی اراضی اشغالی می‌شود. موضوعی که ایران بر پایه عملیات وعده صادق ۲ و ظرفیت‌های آشکار شده در قالب این عملیات نشان داده که می‌تواند شگفتانه‌های قابل ملاحظه‌ای را علیه صهیونیست‌ها در ادامه راه، رقم بزند.
۳: هراس از تغییر دکترین هسته‌ای ایران
در ماه‌های پس از آغاز جنگ غزه و در بحبوحه تشدید تنش‌های منطقه ای، شاهد بوده ایم که رژیم اسرائیل در برخی موارد با استناد به آنچه کارشناسان و منابع آگاه اعلام کرده اند، اقدام به تهدید اتمی ایران نیز کرده است. به طور خاص پس از ترور شهید اسماعیل هنیه و در کوران طرح موضع گیری‌های مختلف مبنی بر حمله قریب‌الوقوع و انتقام جویانه ایران به فلسطین اشغالی، منابع آگاه اعلام کرده اند که اسرائیل از طریق طرف‌های ثالث، تهران را تهدید اتمی کرده و البته که این منابع گفته اند که ایران نیز اعلام کرده به هر تهدیدی در سطح بالاتر پاسخ خواهد داد.
در این چهارچوب، اقدام علیه سایت‌های اتمی ایران، عملا این پالس را می‌رساند که تهران باید در دکترین اتمی خود تجدیدنظر کند و به سمت کسب تسلیحات هسته‌ای حرکت کند. گزاره‌ای که در راستای حراست از امنیت ملی ایران قرار دارد. پیش از این نیز کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان در موضع گیری صریحی به این نکته اشاره داشته و گزاره حرکت ایران به سمت کسب سلاح‌های اتمی در صورت افزایش طرح تهدیدات علیه تهران با محوریت تسلیحات اتمی را رد نکرده است.
این سناریو در صورت تحقق می‌تواند اسرائیل و متحدان غربی آن را در رابطه با ایران وارد یک بحران تمام عیار کند. در عین حال، ایران با استناد به قواعد بازدارندگی و دفاع از خود، از مشروعیت لازم جهت کسب تسلیحات اتمی نیز برخوردار می‌شود. از این رو، حمله به سایت‌های اتمی ایران توسط اسرائیل، در نوع خود می‌تواند چیزی شبیه به باز کردن جعبه پاندورا برای تل آویو و متحدان غربی و منطقه‌ای آن باشد.
۴: عدم آمادگی اسرائیل برای مواجهه با گزینه‌های ناشناخته
دکترین دفاعی و امنیتی رژیم اسرائیل از بدو تاسیس آن مبتنی بر پرهیز از نبرد در چندین جهبه به صورت همزمان بوده است. موضوعی که مورد تاکید دیوید بن گورین اولین نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس نیز بوده است. حال اگر اسرائیل بخواهد به سایت‌های اتمی ایران حمله کند، این بدان معناست که این رژیم عملا خود را در برابر گزینه‌های ناشناخته قابل توجهی قرار داده که هیچ ادراکی در مورد آن‌ها ندارد.
این مساله به هیچ عنوان در راستای منافع اسرائیل نیست و البته که منابع رسانه‌ای و آگاه در غرب نیز تاکید دارند که هر اقدام اسرائیل علیه ایران، بر آن است تا در نوع خود مانع از آغاز یک جنگ فراگیر منطقه‌ای شود. به بیان ساده تر، اسرائیل این محاسبه را دارد که نباید وارد یک درگیری گسترده با ایران شود و آمادگی این مساله را ندارد. هدفی که حمله به تاسیسات اتمی ایران، آن را محقق نخواهد کرد.
از این رو، تل آویو در رابطه با این گزینه به شدت محتاط است. بگذریم که اساسا ایران در جریان عملیات وعده صادق ۲ به زیرساخت‌های نظامی و اطلاعاتی اسرائیل حمله کرده و اینکه این رژیم بخواهد به زیرساخت‌های اتمی و یا اقتصادی ایران حمله نامشروع کند، به هیچ عنوان تناسبی با اقدام مشروع اخیر ایران در قالب عملیات وعده صادق ۲ ندارد. موضوعی که خود می‌تواند نوید دهنده سناریو‌های نامطلوبی برای اسرائیل در ادامه راه باشد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه