روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۱ مهر - شماره 4684

سرمقاله

وظیفه نخبگانی


 امیر رضا دارستانی- در جوامع بشری دو گروه بیش از دیگران تأثیرگذار و مورد توجه بوده‌اند. مقامات و مدیران رده‌های مختلف حاکمیت که اداره‌کنندگان،دستگاه‌های‌ حکومتی می‌باشند.محققین،متفکرین و به تعبیر جدیدتر نخبگان که غالبا در حاکمیت حضور فعال و مستقیم ندارند،ولی نقش آنان در بلندمدت بسیار تعیین‌کننده و مهم می‌باشد.ازاین‌رو مسؤولیت و رسالت نخبگان در قبال‌ مردم،مکتب،حکومت و مدیریت به علت برتری استعدادها و دانسته‌ها و امکان نقد و نوآوری و انجام خدمات فکری،فرهنگی که پی‌آمدهای مهم‌ اجتماعی و سیاسی دارد،اساسی و تعیین‌کننده است.نخبگان در قبال‌ حاکمیت و مسؤولیت‌های اجتماعی یکی از سه وضعیت شرکت در حاکمیت؛ پیوستگی و همبستگی با مردم؛انزوا طلبی و فرار از مسؤولیت‌های خدماتی و مدیریتی؛را دارند.هر یک از این سه وضعیت آثار و تبعاتی دارد که نخبگان‌ جامعه به میزانی در آن مشارکت دارند. مهمترین زسالت نخبگان همراهی،همگامی و برای مردم بودن،آموزش و ارتقاء وضع فکری و اخلاقی،هدایت و نقد حاکمیت،نوآمری و تحول مثبت‌ در زندگی و روابط انسانی،مبارزه با جهالت،ظلم و کفر می‌باشد.
«خواص» یا «نخبگان» در همه‌ی جوامع به دلیل جایگاه و اعتباری که نزد عوام و توده‌های جامعه داشته‌اند و نیز به واسطه‌ی برجستگی‌های ذاتی و اکتسابی خویش، همواره از قدرت بالایی در تأثیرگذاری بر افکار، کردار و عادات لایه‌های اجتماعی برخوردار بوده‌اند. از این رو استمرار و بقای هر نظام اجتماعی و سیاسی وابسته به حضور و فعالیت افراد شاخص و ممتازی است که در مناسبات اجتماعی به عنوان «نخبه» تلقّی می‌شوند. از طرفی فقدان مسؤولیت شایستگان و یا انحراف این گروه برجسته از جامعه از مسیر حق، اعتدال و منطق پیامدهای تلخ و برآیندهای منفی گسترده‌ای را در پی خواهد داشت.
بدیهی است که عدول از مسیر حق و حقیقت، اوج‌گیری جبهه‌ی باطل و مؤلفه‌های آن را در پی دارد و دوری از اعتدال و نیز به افراط و تفریط خواهد انجامید. همچنین دوری از منطق، پیامدی جز بی‌قانونی و هرج‌و‌مرج نخواهد داشت. با این وصف اصلی‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین کارکرد نخبگان در ساختار جمهوری اسلامی تقویت روحیات مبتنی بر حق‌گرایی، میانه‌روی و اعتدال و قانون‌گرایی و قانون‌مندی است.
یقیناً نخبگان و سیاسیون و برجستگان اجتماعی در الگوی نظام اسلامی و حاکمیت دینی، با نخبگان و سیاسیون موجود در نظام‌های غربی و لائیک از تفاوت‌های ماهوی و مبنایی برخوردار هستند. نخبگان و انسان‌های شاخص سیاسی و اجتماعی در حاکمیت اسلامی، تکالیف سنگین‌تری دارند که آن‌ها را موظف می‌سازد همواره یاری‌گر جبهه‌ی حق بوده و در صراط مستقیم گام بردارند.
به تعبیر دیگر خواص اهل حق و حق‌گرا، در هر زمان و در هر شرایط و به واسطه‌ی پرداخت هر هزینه‌ای که لازم باشد در جبهه‌ی حق قرار دارند و از آن تبعیت می‌کنند. خواص اهل حق، تکلیف‌گرا بوده، همواره به وظایف و تکالیف دینی و اعتقادی و سیاسی و ... خود واقفند و از بصیرت کافی برای درک شرایط دشوار و مقتضیات زمانه برخوردارند و با تمام توان به این تکلیف عمل می‌کنند. آن‌ها هرگز دچار خستگی و تردید در این صراط مستقیم نمی‌شوند و با ثبات قدم و استحکام و در شرایط خطیر به میدان می‌آیند و به انجام تکلیف و وظیفه‌ی دینی خود می‌پردازند. بر این اساس نخبگان در نظام اسلامی وظیفه دارند زمینه‌ی بسط و تقویت ارکان و مبانی حاکمیت دینی یعنی عدالت، خدمت به خلق خدا، معنویت و امنیت را فراهم آورند و با رفتار و گفتار و بیان و بنان خود، تحکیم‌کننده‌ی مسیر متعالی و روشن انقلاب و ملّت عزیز ایران باشند. نخبگان در این راستا چند وظیفه‌ی خطیر برعهده دارند که عبارتند از:
1-    داشتن بصیرت و قدرت زمان‌شناسی
2-    تزریق اعتدال و منطق به جامعه
3-    ارتقاء سطح تحصیل و درک مردم
4-    تلاش برای حفظ ثبات و آرامش
5-    حساسیت به سرنوشت جامعه و کرامت ملّت
6-    دفع عناصر فرصت‌طلب، ساده‌لوح، کینه‌توز و تهدید‌آفرین (نخبگان راکد و منحرف)
7-    هوشیاری و هوشمندی در برابر توطئه‌ها و فتنه‌های دشمنان و بدخواهان

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه