صفحه اول
کریم نوروزپور- سخنان دکتر پزشکیان در نیویورک برای حصول به صلح جهانی بسیار مهم و اثرگذار است.صلح جهانی مفهومی آرمانی و ایدهآل از برقراری آزادی و صلح و خوشحالی در گسترهٔ تمامی کشورهای جهان یا در میان همهٔ موجودات است. صلح جهانی ایدهای جهانی برای پرهیز از خشونت است که ملل جهان با میل خویش برای رسیدن به آن همکاری میکنند؛ چه داوطلبانه و چه به وسیلهٔ یک نظام حکومتی که از جنگاوری بازداری میکند. این اصطلاح گاهی به ازبینرفتن همهٔ خصومتها و عداوتها بین همهٔ افراد گفته میشود. برای مثال صلح جهانی میتواند پایانی بر همهٔ جنگها یا کشمکشها بین برادر با برادر و خواهر با خواهر در نظر گرفته شود. گر چه در دیدگاه تاریخ و تاریخنگاران این خواسته آرزویی ناممکن و دستنایافتنی است؛ آرزوئی که در تمام دورانها و جامعهها، تحقق نیافته، اما در دیدگاه دینی ودر وعدههای مذاهب حق رسیدن به چنین جهانی، ممکن و دستیافتنی است چنانچه در مقاطعی کوتاه، که حکومت به دست پیامبران یا حکیمان و جانشینان آنان بوده، این خواسته بشریت تحقق یافته است. هر رویدادی که یک بار وقوع آن تجربه شده باشد، به حکم عقل، تکرار آن برای بار یا بارهای دیگر نیز ممکن است؛ از این رو در نظر پیروان ادیان، صلح و عدالت و امنیت واقعی برای بشر، در هر دوره تاریخی ممکن دانسته شده، یعنی بشر خواهد توانست با پیروی از قواعد اخلاقی و اصول حکمت و خردورزی، سایه راحت و آسایش را بر سر خود ببیند. اما تحقق این وعده اولا، مشروط است به شناسایی «ارکان و عناصر» سازنده و پدیدارنده آن و سپس تحقق بخشیدن به این عناصر مثبت که کوشش پیامبران و مصلحان اخلاق دینی، همواره برای آموختن آن به انسانها و بازگشودن مدرسهای برای آموزش آن بوده و تاریخ نشان داده است که همه پیامبران -- کم یا بیش و در مقیاسهای گوناگون --- به این هدف الهی دست یافتهاند. ثانیا، مشروط به آسیبشناسی صلح و عدالت میباشد. زیرا همه عوامل ظلم، که منشا تنازع و درگیری افراد یا ملتها و دولتها میشوند، عینا موانع صلح و عدالت به حساب میآیند و به آن آسیب وارد میسازند. هم شناخت صلح و عدالت و هم برقراری آن بستگی به شناخت عواملی ضداخلاقی دارد که مواد و عناصر اصلی آتشافروزی جنگ و دشمنی است. ثالثا، شناخت انسان و ساختار درونی او ضروری است، زیرا بدون آشنایی با روانشناسی و تواناییها و ویژگیهای انسان که او را از منش حیوانی دور ساخته و به صفات خدایی موصوف میگرداند، نمیتوان از دو شناخت پیشین، یعنی عناصر مثبت و عناصر منفی برای صلح و عدالت در جهان بهره گرفت و فضایی انسانی ساخت. به تعبیر دیگر، شناخت انسان و امکانات ذاتی او زمینه اصلی بهرهگیری از روشهای سودمند انبیأ و حکما و پرهیز از عواملی مخرب و تهدیدکننده صلح و عدالت اجتماعی است. موارد زیر مسایلی اند که اگر کشورها و رهبران جهان اراده قاطع سیاسی جهت تطبیق این موارد داشته باشند، بدون شک جهان ما به یک جهان سراسر صلح و همزیستی مسالمت آمیز مبدل خواهد شد:۱.صلح پایدار جهانی بدون تامین عدالت و عدالت بدون صلح پایدار جهانی قابل تحقق نیست. تا وقتی که عدالت تامین نشود کشورها و دولت ها به هیچ صورت به صلح پایدار جهانی دست نخواهد یافت.۲.از بین بردن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی.فقر و تنگدستی از مورد دیگر است که همواره تهدید و خطر جدی برای صلح بوده است بنابر این نمی توان توقع داشت از فقیری که نان خوردن ندارد با غنی که همه چیز دارد صلح کند و در کنار هم زندگی با صلح داشته باشند.۳.کثرتگرایی اجتماعی در تمام بخشها اعم از کثرت گرایی فکری، کثرت گرایی دینی، کثرت گرایی آزادی و …تا وقتی کثریت گرایی اجتماعی به رسمیت شناخته نشود صلح پایدار قابل تحقق نیست.کثرت گرایی به این معنی که تمام افراد جامعه بشری به طور برابر حق مشارکت سیاسی داشته باشند و در تصمیم گیری و تعیین سرنوشت شان سهم برابر داشته باشند.۴.حضور عملی زنان در تمام عرصه ها در کنار مردان.باید قبول کنیم که زنان نیم از پیکر جامعه بشری هستند و بخاطر صلح پایدار نقش و سهم زنان مد نظر گرفته شود.زنان باید در تمام بخش ها از حقوق حقه شان برخوردار باشند تا ما به صلح واقعی دست بیابیم.۵.تامین حقوق اقلیت ها. حقوق اقلیت ها در هر جامعه باید تامین شود و به نظرات شان احترام گذاشته و گرنه واکنش اقلیت ها را در پی خواهد داشت و در نتیجه صلح با خطر مواجه خواهد شد.۶.آموزش و تحصیل بر مبنی ارزش های والای انسانی،مورد اساسی در تامین صلح پایدار جهانی است.