روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور - شماره 4665

گزارش تحلیلی کائنات از نقش پیامبر(ص) در راستای تمدن سازی اسلامی؛

ایجاد آرامش و امنیت، گسترش اخلاقیات و اصلاح اقتصادی

  فرخ رضاپرور- «...آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟» (بخشی از پیام مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی)
روز ۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اعظم (ص) است. وجود مقدسی که خداوند متعال تمام جهان را به یمن او و عترت پاکش آفرید و نور او اول مخلوق خداوند است. پیامبری که خداوند حکیم بارها در قرآن کریم او را ستوده است. امام باقر (علیه السلام) در روایتی چنین می‌فرماید: «من أصیب بمصیبة فلیذکر مصابه بالنبی (صلی الله علیه و آله) فانه من أعظم المصائب» (کافی ج ۳ ص ۲۲۰) هر کس به مصیبتی گرفتار شد، پس باید مصیبت خود را نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) بیاد آورد پس همانا که مصیبت پیامبر از بزرگترین مصیبت‌هاست.
پیامبر خاتم آینه تمام‌نمای اخلاق، زهد و پرهیزگاری بودند و در پرتو آموزه‌ها و رهنمودهای نجات بخش ایشان مسلمانان، فصل نوینی را در تاریخ بشریت رقم زدند. آخرین فرستاده پروردگار با رهنمون ساختن بشر به سوی سعادت حقیقی و نمایان کردن جلوه‌های دیگری از دنیای هستی به پرورش امتی یکتاپرست و آزادیخواه در سراسر گیتی پرداختند. هدف ایشان تحول فرهنگی جامعه بشری بود.
در نزد متفکران علوم اجتماعی، پی‌ریزی جامعه ایده آل دغدغه‌ای دیرینه است و هرکدام طرحی برای ساختن جامعه مطلوب ارائه داده‌اند: اوتوپیا، مدینه فاضله، شهر خدا، جامعه بی طبقه و… اسم‌های آشنایی برای طرح جامعه ایده آل است. در اسلام، هم در مقام طرح و هم در بنای جامعه ایده آل نمونه قابل مطالعه وجود دارد و دست مسلمانان در این زمینه تهی نیست. دوران حاکمیت ده ساله پیامبر (ص) در مدینه النبی زمان پی‌ریزی یک جامعه نوین است که هم در زمان خود و هم در دوره‌های بعدی می‌تواند الگو قرار بگیرد.
جامعه‌ای که پیامبر (ص) براساس مبانی اسلام تأسیس کرد و اندیشه حکومت اسلامی را در آن ترویج نمود، جامعه‌ای مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی و الهی و کمالات انسانی است و بی طرفی افراد جامعه و دولت و حکومت نسبت به ارزش‌ها و کمالات و اخلاقیات بی معناست، در حالی که جامعه مدنی غربی چنین است. جامعه دینی و حکومتی که پیامبر (ص) موسس آن بود بر مبنای مشروعیت نظام با منشأ الهی بنا شده است.
عربستان در زمان ظهور پیامبر
تمام مورخان نوشته‌اند كه هنگام بعثت، در سراسر مكه، جز 11 نفر و در مدينه، جز 13 نفر، سواد خواندن و نوشتن نداشتند.
پیامبر اسلام (ص) وقتي وارد مدينه شد، اوس و خزرج، دو قبيله بزرگ و پرآوازه مدينه، گرفتار جنگ داخلي بودند.
سخنان امير مؤمنان عليه السّلام در بيان اوضاع عرب قبل از اسلام، شاهد زنده‏ اى است كه آنان از نظر زندگى و انحطاط فكرى و فساد اخلاقى در وضع اسفناكى بودند.
امير مؤمنان در يكى از خطبه‏ هاى خود، وضعیت اسفناک عرب پيش از اسلام را چنين بيان مى‏ كند:خداوند، محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم را بيم دهنده جهانيان و امين وحى و كتاب خود، مبعوث كرد و شما گروه عرب در بدترين آيين و بدترين جاها به سر مى‏برديد. در ميان سنگلاخ‏ها و مارهاى كر (كه از هيچ صدايى نمى‏رميدند) اقامت داشتيد. آب‏هاى لجن را مى‏ آشاميديد و غذاهاى خشن (مانند آرد هسته خرما و سوسمار) مى‏خورديد و خون يك‏ديگر را مى‏ريختيد و از خويشاوندان دورى مى‏كرديد، بت‏ها در ميان شما سرپا بود، از گناهان اجتناب نمی كرديد. (نهج البلاغه، خ 26)
 ويل دورانت در كتاب تاريخش می گوید:وقتي پيامبر اسلام از نعمت‌هاي بهشتي سخن مي‌گفت، از حور و طيور و قصور بهشتي سخن مي‌گفت، عربي برخاست و گفت: يا رسول الله! آيا در بهشت جنگ و كشتار هم هست يا خير؟ پيامبر اسلام فرمود: بهشت جاي جنگ نيست. آن عرب گفت: پس اين بهشت به درد ما نمي‌خورد.
تمدنی که پیامبرصلی الله علیه و آله  پایه ریزی کرد
یکی از شعارهای رسول اکرم (ص) در ابتدای رسالتشان این بود: إنما بعثت لإتمم مكارم الأخلاق.
من مبعوث شده ام تا اخلاق را به حد اعلي برسانم و مردم را به بالاترين درجه كمال اخلاقي نائل كنم.
پیغمبر اسلام (ص) بين مردم قبایل اوس و خزرج كه بنا به گفته برخی  120 سال گرفتار جنگ و كشت و كشتار بودند، طوري صلح برقرار كرد كه در برخي از غزوات مانند أحد، وقتي براي شهيدي كه لحظات آخر جان دادنش است، آب مي‌آورند، مي‌گويد آن زخمي و جانبازي كه در آن طرف افتاده است، از من بيشتر نياز دارد و آب را به نفر دوم مي‌رساند، و او هم همين‌طور تا نفر دهم كه مي‌گويد نفر اول بيشتر از من تشنه‌‌تر است، آمدند ديدند كه نفر اول شهيد شده است، ديدند نفر دوم تا دهم، همگي به شهادت رسيده‌اند.
ویل دورانت که در جهان غرب از شهرت برخوردار است، در کتاب تاریخ تمدن  درباره شخصیت پیامبر اسلام می نویسد :
« ... ظاهراً هیچ کس در فکر این نبود که به وی خواندن و نوشتن بیاموزد ، اما او دقایق امور را بهتر از مردم تعلیم دیده می شناخت . در آن موقع ، هنر خواندن و نوشتن از نظر اعراب اهمیتی نداشت . به همین دلیل ، در میان قبیله قریش بیش از هفده تن خواندن و نوشتن نمی دانستند . با این همه ، معروفترین و بلیغ ترین کتابِ زبان عربی از زبان پیامبر جاری شد . او چنان مهارتی در شناخت مسائل زندگی مردم نشان داد که در این زمینه هیچ کس به پای او نمی رسد . در کتاب او قرآن ، قانون و اخلاق یکى است ، در قرآن ، رفتار دینى شامل رفتار دنیوى نیز هست و همه مطالب آن از جانب خداوند بر محمد وحى شده است . در قرآن مقرراتى درخصوص ادب / تندرستى / ازدواج و طلاق / رفتار با فرزندان ، بردگان و حیوانات / تجارت / سیاست/ قرض و ربا / عقود و وصایا / امور صناعت / مسائل مالی / جریمه و مجازات / جنگ و صلح و غیره وجود دارد . »
“ ویل دورانت “ همچنین به بیان رشد سریع علوم در پرتو آموزه های پیامبر اسلام پرداخته، می نویسد :« تمدن اسلام از سال 81 ـ 597 ق ( 700 ـ 1200 م ) در اوج تعالى و پیشرفت و ترقى در زمینه انواع علوم و فنون قرار داشت . علوم تجربى اعم از پزشکى ، شیمى ، فیزیک ، زمین شناسى ، زیست شناسى و گیاه شناسى در اوج خود بود و بزرگترین دانشمندان و مُبدعان این علوم در گستره جهان اسلام به تدریس و تألیف و تحقیق در این علوم اشتغال داشتند . آنها این دانش هاى گسترده بنیادی را به همسایگان و جویندگان دانش که از سرزمینهاى مختلف به حضور آنها مى رسیدند ، مى آموختند ... جهان غرب در این دوره درخشان اسلامى ، گرفتار اندیشه های قرون وسطایى و توحش و جزم اندیشى کلیسا و کاملاً عارى از تعقل و تفنن بود . برعکس ، در جهان اسلام دانشمندان کم نظیرى چون ابن سینا ، خوارزمى ، فارابى ، محمد بن زکریاى رازى ، ابوریحان بیرونى ، حکیم عمر خیام ، ابن خلدون و ... بدون هیچ محدودیتى به ترویج دانش در جهان می پرداختند . »
ویل دورانت در پایان به این واقعیت اعتراف می کند که :« محمد (ص ) با دعوت به سوی اسلام ، در زندگی میلیونها بشر انقلاب روحی نوینی پدید آورد . آنها نیز صدای رسای محمد را شنیدند و از جان و دل او را پذیرفتند . »
نقش مسلمانان در پیشرفت علمی غرب
اما نکته حائز اهمیت دیگر مدیون بودن پیشرفت امروز تمدن غرب به تمدن اسلامی است. تاثیر تمدن اسلامی بر غرب چیزی نیست که غربی ها با نهایت تلاشی که می کنند بتوانند آن را پنهان کند .  آقاي دكتر گوستاولبون فرانسوي در كتاب تمدن اسلام و غرب به صراحت مي‌گويد:
بعضى ها (از اروپائیان) عار دارند که اقرار کنند یک قوم کافر و ملحدى (یعنى مسلمانان) سبب شده اروپاى مسیحى از حال توحّش و جهالت خارج گردد. و لذا آن را مکتوم مى دارند، ولى این نظر به درجه اى بى اساس و تأسّف آور است که به آسانى مى توان آن را ردّ کرد.... نفوذ اخلاقى مسلمانان، آن اقوام وحشى اروپا را كه سلطنت روم را زیر و زبر نمودند، داخل در طریق آدمیت نمود و نیز نفوذ عقلانى آنان، دروازه ى علوم و فنون و فلسفه را كه ما اروپاییها از آن به كلى بى خبر بودیم به روى ما باز كرد و تا ششصد سال، مسلمانان، استاد ما بودند. (تمدّن اسلام و عرب، چاپ چهارم، ص 751.)
دلامبر در این رابطه می نویسد:خدمت مسلمین تنها این نبود که علم را از راه تحقیق و اکتشاف ترقی دهند بلکه روح مخصوصی در آن دمیده و به وسیله نوشتن و گفتن تحریر و نگارش و مدارس عالیه آنرا در دنیا اشاعه و انتشار دادند و در بنای علوم و معارف اروپا از این راه احسانی نمودند که نمی توان برای آن حدی تصور کرد و مسلمین ، قرنها استاد علوم و فنون ملل اروپا بودند.
با این اوصاف در حقیقت تمدن اسلا می را می توان بنیان و پایه گذاری انقلاب علمی اروپا دانست ، و اگر تمدن اسلامی نبود یقینا غرب به این زودی از خواب گرانی که در آن فرورفته بود ، بیدار نمی شد.
دکتر ماکس میرهوف می نویسد:خلاصه علوم شرق مانند باران رحمت بر خاک خشک اروپا بارید و آنرا حاصلخیز ساخت کم کم اروپائیان با علوم شرق آشنا شده کتابهایی در جراحی امراض زنانه و ناخوشیهای چشم نوشتند.
و مسیو لیری می نویسد:((اگر مسلمانان بر روی صفحه تاریخ ظاهر نشده بودند نهضت علمی اروپا قرنها عقب می افتاد)).
گوستاولو بون در جای دیگر از کتاب تمدن اسلام و عرب مرجع بودن کتابهای مسلمانان برای دانشمنمدان غربی را اینگونه به قلم می آورد :((تمام دانشمندانی که قبل از قرن پانزدهم میلادی در اروپا ظاهر شدند کسانی بودند که علوم آنها منحصر به آن چیزهایی بود که از روی کتابهای مسلمین یاد گرفته بودند .برای دانشمندانی مانند : روژباکن، لئونارپیز ، ارنود ویلنووی ، ریمون ، سانتوسا، آلبرت کبیر، آلفونس دهم و غیره، تنها مرجع علمی آ نها کتابهای مسلمانان بوده است و به قول موسیورنان ، آلبرت کبیر هر چه دارد از ابن سینا است، و سان توما نیز هر چه در فلسفه می دانست از ابن رشد بوده است)).
تمدن سازی رسول الله
هجرت رسول الله(ص) به مدینه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام گردید و ایشان در مدینه موفّق به تشکیل حکومت و ایجاد امتی واحد گردیدند. این واقعه ی عظیم برای همیشه جاویدان ماند و از زمان خود پیامبر رسول خدا (ص) مبدأ تاریخ گردید.
پیامبر مکّرم اسلام(ص) زمانی که به قُبا رسیدند تقریباً چهار روزی را نزد قبیله بَنی عَمروبن عوف ماندند و در همان مدت مسجد قبا که اولین مسجد در اسلام است را، بنا نهادند و قرآن« بنای آن را بر پایه تقوا دانسته است(توبه،آیه 108). سپس به سمت مدینه راهی شدند و زمانی که به محلّه ی بَنی سالم بن عوف رسیدند در وادی “رانوناء” نماز جمعه -اولین نماز جمعه- را خواندند و بعد از پایان نماز بزرگان قبیله ی مذکور مانند عتبان بن مالک و عباس بن عباده بن نضله به حضرت عرضه داشتند در میان قبیله ما فرود بیا و هر چه از اسلحه و مردان جنگجو و مال و آذوقه بخواهی آماده است و لی حضرت فرمودند: شتر مرا رها کنید و راهش را باز کنید که او مأمور است(خلوا سَبیلها فإنها مأموره) و از آنجا گذشتند و به محله بَنی بَیاضه که رسیدند بزرگان قبیله مانند زیاد بن لبید و فروره بن عمرو پیش آمده و تقاضای توقف پیامبر(ص) را در میان قبیله شان نمودند که همان پاسخ رسول الله(ص) را شنیدند(ابن هشام، 1366:ص326). سرانجام شتر رسول الله(ص) به محله بنی مالک بن نجّار رسید و در زمین دو یتیم به نام های سَهم و سُهیل که تحت کفالت معاذبن عفرا بودند، زانو زد و رسول الله(ص)، دعوت ابو ایوب خالد بن زید انصاری را به سبب نزدیکی خانه وی به این زمین قبول نمودند.
بنای مسجد النبی
از اولین اقدامات پیامبر اکرم(ص) در مدینه، تأسیس مسجد بود. مسجد کانون شهر و مدنیت و فرهنگ اسلامی شد. به طوری که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: أَحَبُّ البِلادِ إلی اللهِ مَساجِدُها: محبوبترین جای شهرها در نزد خدا، مسجدهاست. پیامبر(ص) زمین آن دو یتیم را به قیمت ده دینار خریدند و همراه با انصار و مهاجرینی که از مکه آمده بودند، بنای مسجد را آغاز نمودند و قسمتی از یک قبرستان که از زمان جاهلیت بود، را به آن افزودند، ابعاد مسجد یکصد ذراع در صد ذراع و به شکل مربع و پایه دیوارهای آن حدود سه ذراع با سنگ و بقیه آن با گِل و ستونهای آن از تنه درختان خرما و سقف آن از شاخه های درخت خرما بود. در آغاز، قبله ی مسجد به سمت بیت المقدّس قرار گرفت. پیامبر(ص) در قسمت شرقی مسجد، حجره هایی برای خود از خشت و گِل و تنه درختان خرما ساخت و سقف آن را با شاخه های همان درخت پوشاند(ابن سعد، ج1:ص240). سنت رسول الله(ص) در بنای مسجد قبا و نیز مسجد مدینه، با کمترین هزینه و در ساده ترین شکل ممکن بود، تا همه به ساختن مسجد تشویق شوند. از مساجدی که بر طبق سنت نبوی بنا شدند می توان به مساجد بصره، کوفه، بغداد، واسط، قیروان اشاره نمود.
برقرای امنیّت و آرامش در سطح جامعه
پیشرفت و توسعه در تمام ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، در سایه ی ثبات و آرامش و امنیت به وجود می آید. در فضای امنیت است که پویایی سیاسی، رونق اقتصادی و انجام فعالیت های فرهنگی امکان پذیر می باشد، چرا که لازمه ی رشد و خلاقیت و نوآوری در تمام ابعاد، با کمک امنیت است. امنیت لازمه ی شکوفایی تمدن در هر جامعه ای است.
پیامبر مکرّم اسلام(ص) در شرایط سختی موفق به برقراری امنیت همراه با توسعه در قالب دین اسلام و با اندیشه و آگاهی و درایت، شدند. عُدی بن حاتم طائی می گوید: من با چشم خود دیدم یک زن به تنهایی به قصد زیارت خانه کعبه از راه های دور به مکه آمده بود(ابن اثیر، 1398ق:ص 195). و این جمله نشان می دهد که در جامعه ی آن روز امنیت و آرامش برقرار بوده است.
جایگاه امنیت تا حدی است که خداوند متعال در قرآن می فرماید: وعده ی خدا، استخلاف مومنان، تمکین دین و تبدیل خوف به امنیت و استقرار آن است(نور،آیه55). و در جای دیگر امنیت را، از برکات الهی بر مومنان برشمرده است(فتح،آیه 4). در روایات، به امنیّت توجه به بسیار شده است و از نیازهای مهم بشر به شمار آمده است. پیامبر(ص) می فرمایند: نِعمَتان مَکفورتان: الأمن و العافیه: دو نعمت است که ارزش آن بر مردم پوشیده است، یکی نعمت امنیت و دومی نعمت سلامتی (مجلسی،1362ق:ص170). یا رِفاهیه العیش فی الامن: خوشی و آسایش زندگی در امنیت است. یا هیچ نعمتی گواراتر از امنیت نیست.
پیامبر(ص) از همان سالهای آغازین دعوت در راستای تأمین امنیت فردی و اجتماعی می کوشیدند. به عنوان مثال در سال پنجم بعثت، با فشار زیاد و آزار و اذیت هایی که از سوی مشرکان بر مسلمانان اِعمال می شد، وی دستور مهاجرت به حبشه را صادر نمودند و مهاجرت به حبشه علاوه بر نتایجی که منجر به احساس آرامش و امنیت فردی در میان مسلمین در ایجاد راهی برای رهایی از آزار و شکنجه بود و امنیّت جمعی آنها را فراهم نمودند. یا نمونه ای دیگر در زمان هجرت بود. زمان هجرت به مدینه باوجود مسائل و مشکلاتی که بود با تلاش پیامبر تأمین همه جانبه ی امنیت، از جمله انعقاد پیمان برادری(اخوت) میان مسلمانان بود(ابن سعد، بی تا، ج1:ص 238). پیمان نامه ای که میان انصار و مهاجرین و یهودیان بسته شد، نتایجی هم داشت که به جز تأمین حقوق آنها باعث تأمین امنیت هم فردی و هم اجتماعی بیشتر در مدینه بود. در اینجا به برخی از ابعاد مهم امنیت اشاره می شود.
امنیت سیاسی
هجرت راهی برای استقرار امنیت سیاسی در شبه جزیره عربستان بود که با تلاش پیگیر رسول الله(ص) ایجاد گردید. از جمله: ساخت مسجد النبی که مرکز حکومت اسلامی شد(ابن سعد، بی تا:ص240)، ارسال نامه هایی به سران کشورهای دیگر از جمله: ایران، مصر، حبشه، روم و استقبال از هیئت های نمایندگان قبایل عرب شمالی و جنوبی که به مدینه آمده و اسلام خود را اعلام نموده بودند.
امنیت اقتصادی
رسول الله(ص) به لحاظ اقتصادی هم برنامه ی مستحکمی برای شکوفایی اقتصاد مسلمانها داشتند. از اصلاحاتی که آن حضرت انجام دادند برقراری مساوات و برابری میان یاران و به عبارتی برقراری عدالت اجتماعی بود. راه اندازی کاروانهای تجاری و ایجاد بازار مدینه و وقف آن برای تمام مسلمانها(منتظرالقائم، 1385:ص245). تلاش حضرت محمد(ص) در زمینه ی فقر زدایی و ایجاد رفاه، ستودنی است از سخنان ایشان در این باب: «خداوندا از شر کفر و تنگدستی به تو پناه می برم» یا «اگر رحمت پروردگار شامل حال تهی دستان نمی شد، نزدیک بود که فقر به کفر تبدیل شود» یا «خداوندا فقر از آتش نمرود سخت تر است»(محمدی ری شهری، 1416ق، ج3،صص 2442- 2438).
ویل دورانت، کار پیامبر(ص) را به لحاظ اقتصادی بسیاربزرگ می داند و می گوید: در همه ی تاریخ مصلحی را نمی یابیم که به قدر محمد به نفع فقرا بر اغنیاء مالیات وضع کرده باشد(دورانت،1368:ص231). از سیاست های اقتصادی دیگر پیامبر(ص): منع تمرکز ثروت بود. ایشان قسمتی از خمس و زکات و فیءِ را میان گروه های تهی دست جامعه تقسیم کردند که این گروه هم از رفاه نسبی برخوردار شوند و پیروانش را به انفاق در راه خدا و عدم بخل ورزی توصیه می کردند(منتظرالقائم، 1385:ص247). تقسیم غنایم میان مهاجرین با کسب رضایت انصار، بخشیدن اموال به نیازمندان و دادن زکات (توبه، آیات 5، 11، 18،60 و بقره 43، 83،110) منع ربا خواری: که این کار همانند جنگ با خدا و رسولش بیان شده است(آل عمران، آیه 130).
به هر حال ثروت نباید در دست گروهی اندک از افراد جامعه باشد و آنها روز به روز ثروتمند تر و گروهی دیگر از مردم روز به روز فقیر و فقیر تر شوند. ثروتمندان در یک جامعه زمانی تمایل به استفاده از ثروت شان و تبدیل آن به سرمایه را دارند که زمینه و بستر مهم این اقدام یعنی امنیّت در جامعه که عامل تمدّن ساز و مهم است، فراهم بشود در آن هنگام سرمایه گذاری هایی می شود که نتایج آن در جامعه نمود پیدا می کند.
ایجاد دولت و عناصر سازنده ی آن
دولت مجموعه ای از نهادهاست که برای جامعه تصمیم گیری می کنند. از ستون های دولت می توان به این موارد اشاره نمود: 1. سرزمین 2. جمعیت 3. حکومت 4. حاکمیت
سرزمین(territory)
هر کاری که انجام می گیرد و به وجود می آید در مکان یا بستر جغرافیایی امکان پذیر می باشد. تشکیل دولت هم از این قاعده مستثنی نیست. دولتی که پیامبر مکرّم اسلام(ص) ایجاد نمودند در سرزمین مشخصی بود.
حدود متصرفات دولت رسول الله(ص) در سمت شمال از دریای سرخ تا تبوک و أیله و دومه الجندل و در سمت جنوب از یمن تا عمان و بحرین و مناطق مرکزی در نجد شامل قبایل طَی، بنی اسد و بنی تمیم بود.
جمعیت(population)
جمعیت عامل بسیار مهمی است چرا که بدون در نظر گرفتن این عامل انجام هر کاری غیر ممکن است. آگاهی از تعداد افراد در یک جامعه می تواند عاملی مهم در تصمیم گیری هایی که از سوی دولت می شود، به شمار آید. بر اساس گزارشات موجود جمعیت مسلمانان در سال اول هجرت در مدینه بیش از هزار و پانصد نفر و در سال نهم هجرت بیش از صد هزار نفر در شبه جزیره عربستان بودند(منتظرالقائم،1384:ص252).
حکومت- نظام اداری، اجرایی(government)
حکومتی که رسول الله(ص) ایجاد نمودند بر اساس احکام قرآنی و وحی الهی مبتنی بود. از اهداف مهم حکومت اسلامی می توان به برقراری عدالت اجتماعی و تعاون و همکاری اشاره نمود. عدالت الزاماً به معنای از بین بردن کامل فقر در جامعه نیست، بلکه بیشتر به معنای از بین بردن تبعیض طبقاتی است.
پیامبر(ص) در اجرای عدالت و حق کسی را بر کسی دیگر برتری نمی داد. در نزد ایشان اجرای قانون الهی برای زن و مرد یکسان و یکی را بر دیگری ترجیح نمی دادند و حتی به نزدیکانش اجازه ی تخطی از قانون الهی را نمی داد. دین در آیین اسلام با حکومت پیوند دارد. دین بنیان حکومت است و حکومتی که بر اساس دین متکی نباشد همچون ساختمان بی بنیان است و دین بدون حکومت ناقص و بی سامان خواهد بود. دین اسلام نیز بدون داشتن سیاستی نافذ که اجتماع و حکومت را اداره کند، اسلام واقعی نمی باشد. دولت در نظر اسلام آن است که حکومتی بر اساس اخلاق و احیای فضائل انسانی را عهده دار باشد.(حجازی، بی تا:ص 127).
برپایی دولت اسلامی به دست پیامبر، پیاده کردن عملی عدالت و مساوات و فضیلت در جامعه ی اسلامی بود؛ و نمونه ای عملی از محو روح امتیازات کاذب و تبعیض نژادی و گسترش ایمان و فداکاری و امید به آنچه که در نزد خداوند می باشد و نیز برهان قاطعی است برای آن دسته از کسانی که مدّعی اند برپایی حکومت برتر و مبتنی بر اصول اخلاقی، آرزویی نیست که عملی شود ولی در صحنه ی عمل اجرا شد.
حاکمیت(sovereignty)
حاکمیت رسول الله(ص) دارای دو بعد داخلی و خارجی بود از جمله:
- اعزام گروه های سیاسی برای از بین بردن بتها و بتکده ها
- بستن پیمانهای صلح و قبول مالیات بستن بر بتها و بتکده ها
- ورود هیأت های نمایندگی قبایل عرب شمالی 27 هیأت و قبایل عرب جنوبی حدود 44 هیأت به مدینه که بیانگر اقتدار داخلی حکومت رسول الله(ص) بود.
مکاتبات تبلیغی و سیاسی با سران کشورهای کوچک و بزرگ، نشانی از اقتدار حاکمیت آن حضرت در بعد خارجی (منتظرالقائم، 1384:ص235).
 طرح همبستگی وحدت «ایجاد امت»
از پایه های ایجاد و بنای حکومت و جامعه اسلامی در مدینه، علاوه بر مسجد، می توان به عقد برادری میان مهاجرین و انصار و پیمان نامه همکاری میان مسلمانان و غیرمسلمانان-از جمله یهودیان- اشاره نمود.
حفظ وحدت و یکپارچگی از اهمیت زیادی برخوردار است. اصل همکاری و تعاون باید همواره مدّ نظر قرار داده شود. زیرا هر تمدنی در مسیر شکل گیری خود به همبستگی نیاز دارد که ابن خلدون از آن به عنوان «عصبیت»-همبستگی اجتماعی- یاد می کند که اگر این همبستگی از بین برود باعث ایجاد عصبیتی جدید می گردد. پیامبر(ص) در آغاز ورود با اینکه اختلافات نژادی و گروهی در مدینه بود، اما شرایطی را فراهم کردند. که به یکسان سازی اجتماع مسلمانان و همبستگی و برادری آنها انجامید. ایجاد پیمان نامه ی برادری، تلاش اندیشمندانه ای برای ایجاد هویت یکپارچه برای جامعه مسلمانان بود در واقع همان روحیه ی تعاون و همکاری بود که، مسلمانان با کمک هم در ساختن مسجد، حفر خندق یا به طور مثال زمانی که انصار، مهاجرینی را که از مکّه هجرت کرده بودند را، به خانه هایشان راه داداند و از آنها استقبال کردند. در باب وحدت، قرآن می فرماید: و اعتَصِموا بِحَبلِ الله جَمیعاً و لاتفرقوا: به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق و پراکنده نشوید(آل عمران،آیه 102).
رسول الله(ص) در سایه ی این همبستگی و وحدت بود که توانستند امت واحده را تشکیل بدهند. نظام شیخوخیت و عصبیّت قوی ای که در شبه جزیره عربستان در تمام شئون زندگی مردم سایه انداخته بود؛ با کمک تلاش های پیامبر(ص)، در جامعه ی جدید، زدوده شد. نژاد گرایی هم از جامعه طرد شد و آزادی اجتماعی یک حق مسلم برای تمامی افراد جامعه گردید.
انعقاد پیمان اخوت بین مؤمنان بر پیوندهای قبیله ای دوران تاریک جاهلیت جایگزین گردید. هدف از تنظیم این پیمان نامه، شکل دهی چهار چوب اساسی برای برقراری نظام جدید تحت قوانین اسلام و تنظیم و تعریف روابط شهروندان مدینه بود. و خلاصه ای از این قانون:
- هرگاه اختلافی میان مؤمنان پیش بیاید، به خدا و رسولش مراجعه کنند.
- هیچ مؤمنی، مؤمن دیگری را به خاطر کافری به قتل نخواهند رسانید.
- یهودیان بر دین خود و مسلمانان بر آیین خویش خواهند بود.
به هر حال عقد اخوت باعث محو باورهای قبیله ای و استواری هر چه بیشتر روابط میان انسانها بر اساس ایمان و اعتقاد به خدا و برای جامعه ی اسلامی زمینه وحدت و یکپارچگی را فراهم آورد. برابری میان مسلمانان تاحدی بود که یک عرب اصیل قریشی عار نمی دانست که با عربی صحراگرد مانند ابوذر غفاری عقد اخوت بیندد. یا مثلاً برده سفید پوست ایرانی مانند سلمان فارسی در ردیف برده ای سیاه پوستی مثل بلال حبشی باشد. به هر ترتیب رسول الله(ص) حکومت اسلامی را بر اساس تعاون و همکاری بنا نمودند. آن گونه که خداوند می فرمایند: بر نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید و بر گناه و ستم تجاوز نکنید(مائده، آیه 2).
اقدامات رسول الله در بُعد فرهنگی
از مهمترین اقدامات رسول الله(ص) براندازی و نفی شرک و واژگون کردن بت پرستی و دعوت همگان به پرستش خداوند یگانه و نشر توحید کامل و عدم شریک قرار دادن برای او و یکتا پرستی بود.
از دیگر کارها تشویق مسلمانان به علم آموختن و سفارش و تأکید بر این امر مهّم و بر جای نهادن میراث گرانبها در این زمینه است. در دوران جاهلیت در شبه جزیره عربستان، علم و دانش، رونقی نداشت و تعداد باسوادان بسیار کم(در حدود 17 نفر) بود، اما با هجرت رسول الله(ص) به مدینه گام هایی برای رونق علم و دانش برداشته شد و از سوی دیگر در مدینه فرصت لازم وجود داشت و حتی پیامبر(ص) از اسیران غزوه ی بدر (سال دوم هجرت) برای تعلیم به جوانان مدینه بهره برد.
احترام و ارزش قائل شدن برای زنان و دختران(بر خلاف دوران جاهلیت که دختران را زنده به گور می کردند). سواد آموزی هم گام مهمی بود که در جامعه ی آن روز برداشته شد(ابن سعد، بی تا :ص67).
جایگاه و ارزش علم و دانش از منظر رسول الله
نخستین آیات الهی که بر قلب مبارک پیامبر اکرم(ص) فرود آمد، به رسالت آموزشی آن حضرت به فرمان خداوند متعال برای علم آموزی و خواندن، اشاره دارد(علق،آیه 5-1).
از آیات سوره مبارک علق این نکته فهمیده می شود که خداوند بزرگ که خودش بزرگترین معلّم جهان خلقت است، به فراگیری علم و دانش و معرفت آموزی ارزش زیادی قائل شده است و ما را به این نکته رهنمون می کند که سرچشمه تعلیم و تعلّم در اسلام و در قرآن و سپس در سخنان و احادیث و روایات رسول مکّرم اسلام و دیگر ائمه ی اطهار است.
پیامبر اکرم(ص) از راه هایی مانند ایراد خَطابه ها، پند و موعظه، ارشاد و راهنمایی مسلمانان یا از طریق قرائت قرآن و سفارش به نوشتن آن، نوشتن حدیث ، مکاتبه و فرستادن مبلغین اسلامی به سایر سرزمین ها همواره مسلمانان را به علم آموزی و خواندن و تعلّم و فراگیری دانش تشویق می نمودند و به این صورت اولین سنگ بنای فرهنگ و تمدن اسلامی را بنا نهادند(ابن سعد، بی تا،ص373). به تشویق رسول الله(ص)، زیدبن ثابت زبان عبری یا سُریانی(یا هر دو) را آموخت و یا فردی مانند «عبدالله بن عباس» بنابر نقل مشهور با کتابهای تورات و انجیل آشنایی یافت یا «عبدالله بن عمروعاص» به کتاب تورات و به قولی به زبان سریانی وقوف پیدا کرد(زرین کوب،1362: 27). این نمونه ها به خوبی بیانگر این مطلب می باشد که حتی از همان زمان پیامبر(ص) با سفارش و تشویق ایشان، اصحابه هم در طلب علم می کوشیدند. رسول الله(ص) در طول 23 سال تلاش در راه اسلام، از همان روزهای آغاز بعثت تا زمان رحلت، در زدودن و از بین بردن جهل و نادانی مردم تلاش نمودند؛ چراکه نادانی می تواند نابودی و هلاکت مردم را فراهم کند و عبارات حکیمانه و گُهرباری از ایشان در زمینه ضرورت تعلیم و علم آموزی، تلاش برای طلب علم و معرفت، مقام معلم و دانشمندان، جایگاه و ارزش قلم، واجب بودن فریضه ی آموختن یادگارمانده است.
مقام و جایگاه تفکر و تعقل
قرآن مردم را علاوه بر علم آموزی، به تفکر و تعقل در جهان هستی و اسرار آیات الهی فرا می خواند (زرین کوب،1363:ص26): تفکر و تعقّل در قرآن و سرچشمه ی دانش است به طوری که در 13 آیه به صورت استفهام انکاری «أفلا تعقلون» و 17 آیه به شکل«اَفلا تَتَفکَّرون» آمده است(منتظرالقائم،1384:ص 24). این تعداد آیات بیانگر به کارگیری درک و شعور انسان است. در قرآن آیه ای وجود ندارد که خداوند بندگانش را بدون تفکر وادار کند که ایمان بیاورند نماید و یا از بندگانش بخواهد که عملی را به صورت کورکورانه و بدون تفکر انجام دهند. خدا در قرآن می فرماید: قُل هَل یَستَوی الذَینَ یعلمون وَ لا یَعلمونَ انَّما یَتَذَّکر اولوالالباب: بگو آیا آنان که می دانند(خداشناسان) و آنان که نمی دانند(کافران) برابرند؟ تنها خردمندان پندا می پذیرند(زمر،آیه 9).
سیره و منطق رسول الله(ص) بر تفکر و اندیشه استوار بود و بدون تفکر اقدام به انجام کاری نمی کردند. تفکر و اندیشدن قبل از انجام هر کار و به عاقبت آن فکر کردن از اهمیت زیادی برخوردار است و در واقع، راه رسیدن به کمال و سعادت بشری و رسانیدن بشر به ملکوت می باشد. پیامبر می فرماید: ساعَهُ مِن عَالم فِراشِه یِنظُرُ فی عَمَلهِ، خیرمنِ عِبادهَ العابدِ سبعینَ عاماً: یک ساعت تکیه زدن عالم بر بستر خویش و نگریستن در کارها و عملش، بهتر از هفتاد سال عبادتِ عابد است (محمدی ری شهری،ج 8:ص 39428). این نگریستن در کارها باید در راستا ی مصالح اسلام و مسلمین باشد(سبحانی،1378:ص 235).
بهداشت از منظر رسول الله(ص)
رسول الله(ص) همانطور که به عدالت و علم و دانش تأکید داشتند به بهداشت و اینکه عقل سلیم در بدن سالم است هم، همواره تأکید داشتند. در اینجا به تعدادی از سخنان آن حضرت اشاره می کنیم:
در باب بهداشت دهان و دندان: اگر مردم از فواید مسواک زدن آگاه بودند، آن را با خویش به بستر می بردند. ایشان به پیشگیری از بیماری توجه بسیار داشتند و از جمله پیش از هر وضو مسواک می زدند(ابن سعد،بی تا،ج1:ص 398). آن حضرت دندانهایشان را خلال می کردند و می فرمودند: خلال کردن، دهان را خوشبو می کند. می فرمودند: لباسهای خود را تمییز کنید و موهایتان را کم کنید و مسواک کنید و آراسته و پاکیزه باشید.(نهج الفصاحه، شماره 377:ص72) یا می فرمودند: خداوند از بنده اش می خواهد که خود را آراسته دارد و خود ایشان خود را چنان خوشبو می نمود که بوی خوش او، آمدنش را از دور خبر می داد.
سخنان ارزشمند رسول الله(ص) در باب رعایت بهداشت بدن، دهان، دندان و محیط زیست و ... آثار و نتایج بسیار مطلوبی هم برای خود فرد و هم برای جامعه دارد.(مثلاً به لحاظ سلامت روانی، جسمی، اخلاق و ...). پاکیزگی، سبب خشنودی پرودگار می شود. افرادی که در یک جامعه به سلامتی و بهداشت خود اهمیت می دهند، بهتر قادرند به انجام کارها و فعالیت های خود بپردازند که این خود باعث رشد جامعه به سوی ترقی و تمدن سازی است.
دولت اسلامی با شکل گیری با شهرنشینی
تمدن اسلامی با تشکیل حکومت در مدینه پا گرفت؛ یعنی مکانی که دولت اسلامی با شکل گیری با شهرنشینی در مدینه ی منوّره همراه شد. هر تمدنی نیاز به ایجاد فضای آرامش بخش دارد و بنابراین پیامبر(ص) به مدینه منوره هجرت نمودند، چراکه امنیت حاکم بر آن می توانست شرایط ایجاد ارکان حاکمیت اسلامی را برای پیامبر(ص) به وجود آورد. از سوی دیگر ایشان در مدینه مسئولیت حکومت اسلامی را بر عهده گرفتند. ایشان در مکّه اسلام را تبلیغ می نمودند؛ و زمانی که به امر پروردگارش به مدینه هجرت نمودند حکومت اسلامی صورت اجرایی به خود می گرفت.
تلاش رسول الله(ص) در راستای تمدن سازی: ایجاد آرامش و امنیت، ایجاد روحیه همبستگی، اتحاد و برابری و برداری، ایجاد روحیه تعاون و همکاری، گسترش اخلاقیات، ایجاد رفاه نسبی و تولید علم و سواد آموزی و اصلاح اقتصادی بروز یافت رسول الله(ص) پایه گذار فرهنگ و تمدن اسلامی گردیدند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه