سرمقاله
رسانه و سواد رسانه ای
محسن صابری- امروزه با گسترش هزاران شبکه رسانه ای، اخبار و مطالب با کسری از ثانیه در جهان منتشر میشود. نوع کیفیت بیان رسانه بسیار اهمیت دارد. اگر مطلبی یا سخنی با شدت کم یا زیاد منتشر شود میتواند تبعات زیادی داشتهباشد که مرزهای کشورها را میتواند جابه جا کند.
در این بین اگر افراد جامعه سواد رسانه ای نداشته باشند، قدرت تشخیص واقعیت را ندارند و میتوانند تحت تاثیر شایعات کذب، دچار هیجانات زود گذر شده و تصمیمات بی نهایت سطحی را بگیرند. این نوع تصمیمات می تواند صدمات زیادی به ساختار جامعه و امنیت مردم وارد کند.
حتی در جریان وقوع حادثهای، نوع زاویهای که رسانه به آن میپردازد میتواند در نوع موضعی که مردم میگیرند، نقش بسزایی داشته باشد. یک موضوع مانند جنگ غزه را شبکههای رسانه ای در سراسر جهان از زوایای مختلفی بررسی میکنند. ممکن است در وهله ی اول همه ی این زوایا بیان درستی داشته باشند اما تنها فردی که دارای سواد رسانه ای است میتواند تشخیص دهد که کدام رسانه به واقعیت نزدیک تر است و کدام قصد پوشش خبری غیر واقعی دارد.
همچتین مسئولین در برابر رسانه ها باید پاسخگو باشند همان گونه که رسانه ها در برابر مسئولین. رسانه ها در برابر مردم مسئولند همان گونه که مردم در برابر رسانه ها. مردم و مسئولین نیز به واسطه رسانه ها نسبت به یکدیگر مسئولند. در این بین، هم مسئولین، هم رسانه ها و هم مردم وظایفی دارند و باید نسبت به یکدیگر پاسخگو باشند. البته پاسخگو بودن با واکنش نشان دادن تفاوت دارد. نیاز نیست به هر مسئله ای سریعا و بدون تفکر واکنش نشان دهیم ولی حداقل می توانیم نسبت به آن مسئله پاسخگو باشیم. پاسخگویی با رعایت سه اصل سرعت، صحت و دقت منجر به شفافیت بیشتر خواهد شد.
سیستمهای رسانهای ما نشاندهندهی پویایی قدرت در جامعه ما هستند. مردم پولدار، نفوذپذیر و قدرتمند به راحتی میتوانند محتوای عظیم و پیامهای رسانهای بسیاری را ایجاد و توزیع کنند، بیشتر رسانهها با منافع تجاری کنترل میشوند. ما اغلب در انتخاب چیزهایی که ببینیم، بشنویم و یا بخوانیم در مقایسه با سازندگان رسانهها نقش زیادی نداریم، بنابراین همواره باید مراقب باشیم و با دید هوشمندانه به مسائل نگاه کنیم. آیا آنها واقعا نگران شما هستند؟ آیا آنها در ایجاد فرهنگ مناسب برای جامعه تلاش میکنند، یا صرفا به دنبال منافع شخصی خود هستند؟
زمانی که قدرت در اختیار چند رسانهی بزرگ باشد، آنها روند تولید محتوا را کنترل میکنند و به دیدگاههایی که به نفع خودشان باشد امتیاز ویژهای خواهند داد و دیدگاههای مخالف را به حاشیه میرانند و یا حتی سانسور میکنند. ما میتوانیم سیستمهای رسانهایمان را تغییر بدهیم و نشان دهیم که افزایش ارزشهای انسانی مهمتر از ارزشهای تجاری است.
به طور خلاصه، بدون این توانایی اساسی افراد ارزش انسانی و یا شهروندی در یک جامعهی دموکراتیک را ندارند. افراد جامعه باید بر سواد رسانه ای درست به اندازهی سواد خواندن، سواد ریاضی و سواد فناوری تسلط داشته باشند تا بدانند چگونه از وقت خود برای استفاده از رسانههای مختلف بهرهمند شوند.
امروزه علاوه بر تربیت شهروندی برای یک جامعه ملی, نیاز آماده سازی شهروندان برای زندگی در جامعه جهانی به صورت یک ضرورت تربیتی درآمده است. آموزش سواد رسانه ای به شهروندان در عصر جهانی شدن, مفهومی کلی است که به مطالعات رسانه ای, فرهنگی, اجتماعی, تاریخی, سیاسی و تکنولوژیکی وابسته است و می توان آن را به آموزش شیوه های بهتر زندگی کردن در عصر اطلاعات و ارتباطات که به طور خاص در یک جامعه و به طور عام در جامعه جهانی می توان اطلاق کرد. سواد رسانه ای به عنوان ابزاری برای حمایت شهروندان در برابر آثار منفی رسانه های جمعی است؛ که چارچوبی را جهت دسترسی, تحلیل, ارزیابی و خلق پیام ها به اشکال مختلف از چاپ گرفته تا اینترنت, فراهم می نماید. سواد رسانه ای رویکردی آموزشی در قرن بیست و یکم محسوب می گردد. چرا که سواد رسانه ای درکی را از نقش رسانه در اجتماع شکل می دهد و کسب مهارت های ضروری تحقیق و بیان عقاید شخصی را برای شهروندان در عصر جهانی شدن ضروری می داند.