روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ چهارشنبه ۳ مرداد - شماره 4640

گزارش کائنات از ضرورت تقویت احزاب در کشور

ایران دولت سایه نمی خواهد

  چهره مرادی- هفته پیش عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: مسیر  دولت سایه که آغاز شده است، قوی تر از گذشته دنبال خواهد شد. سعید جلیلی در جمع اعضای ستاد انتخاباتی در شهر یاسوج، اظهار کرد: ما همواره تلاشمان این بود که به مسیر با صلابت و عزتمند کشور در هر برهه ای کمک کنیم و اگر جایی هم ایرادی و انحرافی می دیدیم سعی می شد که با همان رویکرد حل مساله اقدام کنیم. وی ادامه داد: تفاوتی هم نمی کند اینکه یک دولت رقیب ما  یا دولت همراه جریان ما باشد، ما آن حرکت و مسیری را که آغاز کرده ایم بر انجام و استمرار آن با قدرت اصرار می ورزیم. درست است که شخصی که رای اورده و پیروز انتخابات شده و هم اینک هم مسئولیت اجرایی با او و همراهان وی است اما این به معنای شانه خالی کردن از زیر بارمسئولیت برای طرف رقیب که رای کمتری آورده است نیست.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: دولت سایه که برخی ها ایرادهایی هم از کارکرد و رویکرد آن گرفته اند و البته ما این را با قوت و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد، در حقیقت یک گفتمان است و مسیری است که آغاز شده و البته قوی تر از گذشته دنبال خواهد شد. جالب است که کسانی که ادعای آزادی و اندیشه ورزی دارند و یا مدعی کثرت گرایی هستند ظرف این روزها با غوغاسالاری به دنبال این هستند که بتوانند به این «دولت سایه» که ما مطرح کردیم ایراد بگیرند و ما را محکوم به دخالت در امور کنند.  این در حالی است که رویکرد و گفتمان دولت سایه بر کمک و همراهی با دولت ها چه یک دولت رقیب و یا دولت همراه باشد، استوار بوده است و بارها تاکید کردیم که دولت سایه یک دکان نیست بلکه یک گفتمان  است.
سیستم سیاسی انگلیس
اصطلاح دولت در سایه برگرفته از روش و سیستم سیاسی انگلیس است که بر نظام سیاسی بسیاری از مستعمرات سابق بریتانیا -مانند کانادا، استرالیا و نیوزیلند- نیز سرایت کرده است.
در‌واقع مفهوم دولت در سایه، نخستین‌ بار در قرن نوزدهم مطرح شد و از همان ابتدا به‌عنوان راه‌حلی برای مهار قدرت و جلوگیری از تک‌قطبی‌شدن قدرت سیاسی شناخته می‌شد. اجرای آن‌ هم توسط احزابی تعریف می‌شد که ماجراهای خود را داشتند.
برای مثال، در سال‌های نخست‌وزیری مارگارت تاچر (۱۹۷۹-۱۹۹۰)، ‌حزب کارگر بریتانیا تحت رهبری نیل کیناک و بعد‌ها جان اسمیت، دولت در سایه قدرتمندی شکل داد و نقش مهمی در مهار سیاست‌های محافظه‌کارانه تاچر ایفا کرد. اما در ایران که جلیلی خود را طلایه‌دار این واژه می‌داند، درحقیقت اولین بار از زبان محسن رضایی خارج شد. او در سال 88 در مناظره با میرحسین موسوی این ایده خود را چنین شرح داده است: «من دولت رسمی دارم و دولت در سایه‌ و دولت سایه‌ام شامل اتاق فکری با حضور سابقون است. منتقدان هم در دولت در سایه هستند. کارش نظارت، مشورت و رصد است. دولت ما، دولت تعریف از یکدیگر نیست». میرحسین موسوی نیز‌ در همان مناظره، به این ایده رضایی چنین واکنش نشان داد: «تفکر من از دولت سایه، ‌مانند انگلیس است که در آن احزاب مخالف، دولت سایه تشکیل می‌دهند. ایجاد «دولت در دولت» باعث اغتشاش است».
انتخابات اخیر و مسائلی که ایجاد کرد زمینه و بستر ورود به این موضوع خطیر تحزب را فراهم کرده است و از همین رو چه خوب است آقای جلیلی که موضوع دولت سایه را مطرح کرده‌اند اقدام به تأسیس یک حزب نمایند و در دور بعد انتخابات مجلس در حوزه‌های انتخابی در استان‌ها و شهرستان‌ها نامزدهای حزب خود را معرفی نمایند و خود ایشان نیز از تهران یا هر جا صلاح می‌دانند نامزد شوند و تا آن زمان طرح دولت سایه را هم دنبال کرده و در صورت رأی‌آوری و تصاحب کرسی‌های مجلس، نظرهای کارشناسی که در ذیل دولت سایه به آن رسیده‌اند را از طریق مجلس دنبال نموده و چه بسا خود نیز بر کرسی ریاست مجلس جلوس نمایند و نقش آفرینی موثرتری در بهبود روند کشور داشته باشند.
این امر می‌تواند برکات متعددی داشته باشد و یکی از نقیصه‌های کشور را که ضعف تحزب در کشور است را یک گام به سمت علاج نزدیک کند.
در چنین وضعیتی ایشان برای نامزدی در ادوار بعدی ریاست جمهوری نیز مستقلاً حضور خواهند یافت و نه ایشان از کسی درخواست کناره‌گیری خواهد داشت و نه دیگران از ایشان، مجادلات بی حاصل درون گفتمانی بعد از انتخابات نیز رخ نخواهد داد. به سخن دیگر با این اقدام کشور یک گام به تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی که امکان شناخت برای رأی دهندگان بیشتر و برای اداره کشور و ایجاد حاکمیت مطلوب به صواب نزدیک‌تر خواهد شد.
مخالفان دولت سایه
حمیدرضا جلائی پور فعال سیاسی اصلاح طلب، در کانال تلگرامی خود نوشت: آقای سعید جلیلی شایسته است گزارش دهند که در دهه گذشته، دولت سایه‌شان، با چه پرسنلی و از طریق چه منابعی و در کدام ساختمان تشکیل می‌شده است؟ انتشارات این دولت‌سایه چه بوده است؟ این دولت سایه چه خدماتی به دولت مرحوم رئیسی داده است؟
احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «پدیدۀ مرموز!» در کانال تلگرامی خود نوشت: سعید جلیلی اگر خواهان ادامۀ فعالیت سیاسی است، به جای تشکیل “دولت در سایه” که اسم بی‌مسمایی در نظام جمهوری اسلامی است، باید حزب تشکیل دهد. دولت در سایه بدان سان که او مراد و دنبال می‌کند، یعنی پدیدۀ مرموزی که اعضا و منابع و ارتباطات و نوع فعالیتش برای جامعه شناخته شده نیست و عملاً یک نیروی زیرزمینی به شمار می‌رود. حزب سیاسی، اما پدیده‌ای شفاف است و منابع مالی و انسانی و برنامۀ قابل پنهانی از چشم رسانه‌ها ندارد.
در همین رابطه، محمود صادقی نیز در نقد تلاش‌های مداوم جلیلی برای ماندن در زمین سیاست‌ورزی در ردای دولت موازی ‌گفته است: «رهبری فرمودند نباید تشکیلاتی موازی با دولت ایجاد شود، اگر بخواهد موازی‌کاری و مداخله شود، طبیعتا این خلاف قانون است. من اصل دولت سایه را نفی نمی‌کنم، اما شیوه اجرائی آن را به شکلی که مستلزم مداخله باشد، نمی‌پذیرم. آن چیزی که قابل پذیرش است مدلی است که در دنیا متداول است».
محمود صادقی‌ درباره استمرار فعالیت دولت سایه و اینکه این شبکه‌سازی چه مبنای قانونی و حقوقی دارد، به ایلنا گفته است: «مفهوم «دولت سایه» در انگلیس متداول است و معمولا حزب و اپوزیسیونی که در انتخابات رأی نمی‌آورد، در خودشان کابینه سایه تشکیل می‌دهند. برای مثال، در حال حاضر که حزب محافظه‌کار شکست خورده، اعضای آن بلافاصله کابینه تشکیل دادند و گفتند فلانی وزیر کشور و فلانی وزیر کار دولت سایه است و دیگر وزرا را اعلام کردند‌‌ و از این‌رو در دوره‌ای که در قدرت نیستند، مسائل را دنبال، بررسی و اظهارنظر می‌کنند، آن‌‌هم بدون اینکه اختیار خاصی داشته باشند؛ در درون حزب خودشان اظهارنظر می‌کنند». صادقی در پاسخ به اینکه چرا شخصی مانند جلیلی در چارچوب قانون و حزب این کار را انجام نمی‌دهد؟ گفت: اصلا ایشان عضو چه حزبی هستند؟ این حرف بی‌معنا‌ست که یک فرد تشکیل دولت سایه دهد. آن چیزی که در دنیا متداول‌ است، این است که احزاب سیاسی نسبت به این کار اقدام می‌کنند و اصطلاحا چون خارج از قدرت قرار دارند و به آنها اپوزیسیون گفته می‌شود، دست به چنین کاری می‌زنند که اتفاقا چیز خوبی است؛ زیرا حزب وقتی خارج از قدرت است، کارها و روندها را دنبال می‌کند و وقتی به قدرت رسید اطلاعاتش به‌روز است و نظر دارد، اما هیچ مداخله‌ای در امور دولت مستقر نمی‌کنند.
لازمه‌ این کار، اولا کار حزبی است. هرچند در قانون احزاب چنین چیزی پیش‌بینی نشده است، ولی به نظرم منعی هم ندارد. ثانیا صرفا یک کنشگری حزبی است و هیچ‌گونه دخالتی در امور دولت و وزارتخانه‌ها انجام نمی‌دهند. این فعال سیاسی درباره اینکه چقدر ضرورت دارد منابع و عملکرد دولت سایه‌ شفاف شود و بر آن‌ نظارت شود؟ عنوان کرد: ایشان فراتر از دولت در سایه عمل می‌کند. دولت در سایه هیچ‌گونه دخالتی ندارد، اما ایشان مثلا در شورای عالی امنیت ملی حضور دارند یا مثلا برادرشان در صداوسیما حضور دارد و ممکن است شائبه استفاده از امکانات آنجا پیش بیاید که این مسئله حتما اشکال دارد. به قول نقوی‌حسینی «همان‌طور که آقای پورمحمدی هم گفت، بهتر است جلیلی از سایه به آفتاب بیاید و مانند یک کنشگر سیاسی عمل کند». به گفته این فعال سیاسی اصولگرا، «بهتر است اول شکست خود را بپذیریم و قبول کنیم که مردم ما را نپذیرفتند، بعد به خودمان بپردازیم به جای اینکه طرف مقابل را مقصر بدانیم و بگوییم حالا به حسابت می‌رسم. بنابراین به جای این کار بهتر است به خودمان بپردازیم و در مواضع، سیاست‌ها و دیدگاه‌های خود تجدیدنظر کنیم، به دنیای واقعی مردم ورود پیدا کنیم، مردم را درک کنیم، مطالبات آنها را درک کنیم و اینها را فهرست کنیم، راه‌حل پیدا کنیم، این کنش خیلی بهتر است».
درحالی‌که جلیلی در تلاش برای به رسمیت شناخته‌شدن دولت در سایه خود است و هنوز معلوم نیست بودجه سفرها، دیدارها و جلسات در سایه او چگونه تأمین می‌شود، این فعال اصولگرا گفته است: «تا آنجایی که بنده می‌دانم، در بودجه سالانه کشور ردیف بودجه‌ای به نام دولت در سایه جلیلی نداریم. بالاخره جلیلی اینها را هم شفاف کند، عیبی ندارد». به قول نقوی‌حسینی‌ «بهتر است جلیلی به آفتاب بیاید و به‌عنوان یک کنشگر سیاسی مثبت برخورد کند و نقد خود را مطرح کند. البته دولت در حال حاضر کاری نکرده که بخواهیم نقد کنیم، اما خط‌و‌نشان کشیدن و گروکشی در شأن یک کنشگر سیاسی نیست. در هر صورت جلیلی تعدادی رأی دارد که نشان می‌دهد تعدادی حامی سیاست‌های او هستند؛ لذا بهتر است از این پشتوانه در راستای یک کنشگری مثبت، برازنده و فاخر استفاده کند».
دیگر منتقد ادعای جلیلی برای دولت در سایه، عباس سلیمی‌نمین‌ است که در یادداشتی با طرح نکاتی درباره «دولت سایه» نوشته است: «اظهارات اخیر برخی اطرافیان مطرح دکتر سعید جلیلی (نامزد و رقیب اصلی رئیس‌جمهور منتخب) با توجه به اینکه واکنشی را به لحاظ تشکیلاتی برنینگیخته، بسیار تأمل‌برانگیز شده است. اینکه فردی به‌عنوان مشاور ارشد به صراحت بگوید‌ «دولت سایه‌ای که جلیلی از آن سخن می‌گوید، به معنای دولت سایه برای کل حاکمیت است، نه فقط برای قوه مجریه» و سپس افرادی همچون آقای محسن منصوری نیز آن را تکرار کنند و موضعی در قبال آن اتخاذ نشود، نگرانی‌ها درباره عدم شفافیت‌های تشکیلاتی را برمی‌انگیزد. «دولت سایه» به مفهوم متداول امری قابل فهم است، منتها اساس آن باید بر شفافیت باشد. کسانی می‌توانند دولت سایه محسوب شوند که تشکیلات خود را بر اساس قانون تشکل‌ها به ثبت برسانند، اعضای تشکل به کمیسیون احزاب معرفی شوند، مجمع عمومی‌شان سالانه برگزار شود و شورای مرکزی اداره‌کننده تشکیلات‌، «منتخب اعضای معرفی‌شده» باشند».
این پژوهشگر تاریخ و فعال سیاسی در متن خود از نبود شفافیت در تشکلی که جلیلی مدعی هدایت آن است، سخن گفته و نوشته است: «نباید فراموش شود که گردآوردن جماعتی بدون تشکیلات شفاف، زمینه سوءاستفاده و نقش‌آفرینی بدخواهان را به وجود خواهد آورد که مصادیق فراوانی از آن در اختیار است که فعلا از آن می‌گذریم. شایسته نیست شخصیت وارسته آقای جلیلی در فقدان تشکیلاتی که بتواند افراد تندرو را مهار کند -‌که معلوم نیست عقبه‌شان کجاست و چگونه هدایت می‌شوند- مخدوش شود. جوانان پرشور و مؤمن صرفا با بنیان‌نهادن تشکیلات می‌توانند رشدی منطقی پیدا کنند و از افتادن در دام‌های پیچیده سیاسی مصون بمانند. از مخاطرات فقدان حزب و تشکیلات آشکار نباید غافل شد! همه دلسوزان کشور از‌جمله آقای جلیلی، وظیفه خطیری در قبال آموزش و ارتقای معرفت نیروهای جمع‌شده در اطراف خود دارند، و‌گرنه حضور نیروهای سرگردان جز اضطراب‌آفرینی و ظرفیت‌سوزی حاصلی نخواهد داشت».
در این بین، غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، معتقد است دولت در سایه در فعالیت حزبی می‌تواند نمود داشته باشد و از این‌رو گفته است: «من نمی‌دانم کلمه «دولت سایه» در اینجا چه مفهومی دارد؟ دولت سایه مربوط به کشوری است که احزاب فعال هستند، دولت تشکیل می‌دهند و هر حزبی که در انتخابات موفق نمی‌شود، دولت سایه تشکیل می‌دهد. به این معنا که پابه‌‌پای هر وزارتخانه‌ای، شخصیتی را که در آن کار‌ و موضوع وزارتخانه‌ کار کرده و تجربه و سابقه دارد،‌ جمع‌آوری می‌کنند».  او در ادامه در نقد تلاش بی‌ثمر جلیلی گفته است: «در کشور ما یک آدمی آمده و می‌گوید من دولت سایه تشکیل می‌دهم. چه‌کاره است که دولت سایه تشکیل دهد؟ خودش هم که می‌گوید من گروه، حزب و دسته ندارم. اینکه فردی بر اساس سلایق، عقیده و وابستگی‌های خودش بخواهد عده‌ای را نقد کند یا خیر، یک مقدار به معنای لوث‌کردن مفاهیم سیاسی است».
جلیلی که فکر نمی‌کرد بازنده انتخابات پیش از موعد باشد، این روزها در تکاپو برای ادامه مسیر سابق است؛ اما این‌ بار نه‌‌فقط جریان رقیب، بلکه اصولگرایان نیز در مقابل او قرار دارند و مخالف فعالیت دولت موازی هستند و حضور و حیات جریان رادیکالی با این نوع نگاه را آسیبی جدی به منافع ملی ایران قلمداد می‌کنند. در شرایطی که دولت منتخب در مسیر استقرار قرار دارد، تلاش دولت موازی برای تصمیم‌سازی به شکل تشکیلاتی و البته غیر‌کارا‌ همچون‌ گذشته بدون واکنش نیست و با تجربه‌ای که از عملکرد دولت در سایه کسب شده، بعید است او بتواند حمایت بدنه اصولگرایی را با خود همراه کند؛ آن‌هم در شرایطی که مدعی است نه حزبی دارد و نه عضو حزب و تشکیلاتی است که اقداماتش جنبه رسمی به خود بگیرد.
تحول خواهان نباید فضای مجازی را به دولت سایه و مخالفین واگذار کنند
به باور برخی از کارشناسان رسانه‌ای، برخورد با شبکه سایبری ها توسط دولت پزشکیان باعث کاهش تنش در جامعه خواهد شد. دولت پزشکیان برای حفظ انسجام و وحدت نیازمند مقابله با ارتش سایبری است.  محمد صحفی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت خاتمی گفت: به هر حال فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام و تلگرام و غیره امکان دسترسی افراد با هر هویتی تقلبی و یا بصورت ناشناس را دارد. با این وجود دولت‌ باید در مقابل سوءاستفاده سیستماتیک از شبکه‌های اجتماعی ایستادگی کنند و با دست‌هایی که بدنبال ایجاد تفرقه بین صفوف مردم هستند مقابله کند. طرفداران کمپین آقای دکتر پزشکیان در مقطع تبلیغات انتخاباتی یک شور و هیجانی برای نشاندن ایشان بر مسند ریاست جمهوری داشتند که با برنده شدن وی تصور می‌کنند که کار تمام شده است. در حالیکه رها کردن کنش سیاسی پس از برنده شدن نامزد جبهه‌ اصلاحات  اشتباه است . هواداران ایشان و تحول خواهان و دلسوزان کشور نباید صحنه را ترک کنند و  یا میدان کار خبری  را به دولت سایه و مخالفین واگذار کنند، مردم باید تا آخر برای بهبود شرایط و عبور از بحران ها کنار آقای دکتر پزشکیان بمانند. در فضای مجازی این حضور و داشتن «اَکت سیاسی» به اندازه دوره مبارزات انتخاباتی حائز اهمیت است.
 وی افزود: به نظرم من جامعه نباید منتظر نتایج سریع و ملموس باشد و با ندیدن آثار ملموس در عملکرد دولت پزشکیان سرد شده و صحنه را ترک بگوید، بلکه باید با جدیت و با انگیزه در مقابل مخربین چهره دولت بایستد و دولت را در پیشبرد اهدافش کمک کند.
 وی درباره لزوم توجه دکتر پزشکیان به رفع فیلترینگ بیان کرد: دکتر پزشکیان باید طرفداران خود را با سرعت بخشیدن به فرایند رفع فیلترینگ از شیکه های مجازی در صحنه نگه دارد. دکتر پزشکیان لازم است که سیاست‌های مهم خودش را در حوزه‌های مختلف از جمله وزیر ارتباطات، فرهنگ و هنر در کنار مسائل معیشتی با مردم در میان بگذارد. مسأله فیلترینگ شبکه‌های مجازی و کندی اینترنت در حال حاضر دارد مردم را آزار می‌دهد و رئیس جمهور  با رفع فیلترینگ می‌تواند در فضای مجازی، اقدامات تندرو‌ها را خنثی کند. گرم پرشور نگه داشتن هواداران رئیس جمهور پزشکیان در فضای مجازی برای تقابل با سیاه نمایی طرف مقابل یک امر حیاتی و ضروری  است. دولت باید هر طور که شده مردم و بخصوص جامعه هوادران دولت را در صحنه نگه دارد.
 او افزود: آقای جلیلی پنهان نمی‌کند که رئیس حزبی است که نام آنرا دولت سایه گذاشته است و دولت سایه‌اش بر خلاف دکتر پزشکیان که همه چیزش شفاف و روشن است ، سراسر پر رمز و راز و در تاریکی است . از این سو اعضای شورای راهبری و حتی اسامی اعضای کارگروه‌های پیشنهاد وزرا معلوم ‌و شفاف است از آن سو تاکنون کسی نمی‌داند که اشخاص فعال در دولت سایه چه کسانی هستند، شغل و درآمدشان چیست و از کجا ارتزاق می‌کنند؟ این‌ها اصلاً مشخص نیست، بودجه فعالیت دولت سایه هم که لابد بخشی از آن صرف سیاه‌نمایی و فعالیت و سیاه نمایی می‌شود هم مشخص نیست. دکتر پزشکیان می‌تواند با دعوت  از مردم برای حمایت از دولتش در فضای مجازی، این پرده را کنار بزند و در مورد دولت سایه و عملکرد آن شفاف‌‌سازی ‌کند  . رئیس جمهور  می‌تواند از  وزارت اطلاعات، وزارت کشور و در تعامل با اطلاعات سپاه، از آنها بخواهد جزئیات و تار و پود حیاتی دولت سایه را روشن کنند و آنرا از سایه به آفتاب بیاورند.
 صحفی درباره اقدامات اجرایی لازم پزشکیان در وزارت ارشاد گفت: چند شاخص وجود دارد که در وزارت ارشاد آقای پزشکیان باید در اولویت قرار بگیرد. نگاه امنیتی به عرصه فرهنگ و هنر و رسانه که در دولت سیزدهم شکل گرفت باید کاملاً کنار گذاشته شود. اینکه دولت و وزارت ارشاد بخواهد در تمام مسائل دخالت کند  باید کنار گذاشته شود. گسترش آزادی های مشروع و تضمین آزادی اهل قلم و رسانه در اولویت قرار گیرید. متاسفانه شاهد بودیم که در دولت ۱۳ قبل از اینکه دستگاه قضایی جرمی را کشف کند، وزارت ارشاد خود رأسا برای عده‌ای از هنرمندان و سینماگران و یا روزنامه نگاران پرونده می‌ساخت و یا آنها را متهم می‌کرد. این رویه غیر قانونی باید محکوم شود و کنار گذاشته شود. در دولت گذشته وزارت ارشاد به جای اینکه حامی هنرمندان و اهالی فرهنگ باشد، به حجاب و پروانه کار و فعالیت و مجوز  اغلب  هنرمندان که با سیاست‌ها دولت زاویه داشتند گیر می‌داد. اولین چالش دکتر پزشکیان این است که وزیر ارشادی را به کار بگمارد که در اولویت کارش، پایان دادن به فضای امنیتی در وزارت ارشاد باشد. باید دخالت دولت در فضای فرهنگ و رسانه کاهش یابد و تبعیض های ناروا که موجب خودی و غیر خودی اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه می‌شد به جد کنار گذاشته شود.
اتاق فکر «دولت سایه» علیه پزشکیان و ظریف نقشه می‌ کشد
فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: امثال جلیلی با جایگاه حقیقی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارند، به همین دلیل رهبری می‌تواند آنها تغییر بدهد و افراد دیگری را در این جایگاه قرار دهد که مردم هزینه بداخلاقی‌ها و بی‌تدبیری‌ها را ندهند.
«شعاردهندگان علیه ظریف از طرف شکست‌خورده‌ها سازماندهی شده بودند.»، «جلیلی منابع مالی‌ دولت سایه را مشخص کند.»و... اینها عباراتی است که محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به دادن شعار علیه ظریف در نماز جمعه مطرح می کند.
این چهره سیاسی همچنین بر این نکته تاکید می‌کند که وقتی چنین اتفاقای در نماز جمعه اتفاق می‌افتد شورای سیاستگذاری ائمه جمعه باید ورود پیدا کند و تذکر دهد چراکه در صورت تکرار چنین مواردی مردم از نماز جمعه روی گردان می‌شوند.
به باور رهامی طرح شعار و حمله به شخصیت‌ها آن هم در نماز جمعه که نماد وحدت است، منجر به گسترش تفرقه در جامعه می‌شود.
حضور ظریف در انتخابات موثر بود، بهرحال نیروی موثر و شناخته شده است که مورد اعتماد دولت روحانی بوده است. ظریف از حیث رأی‌آوری و مشاوره در حوزه سیاست خارجی آورده خوبی داشته است چراکه او تجربه حضور در سازمان ملل در آمریکا و سپس وزارت امور خارجه را دارد، این تجارب می‌تواند در شناخت مسائل بین‌المللی و جهانی به پزشکیان کمک کند.
البته ظریف در مسائل داخلی و علوم سیاسی کشوری شناخت کمتری دارد چراکه فعالیت سیاسی کمتری داشته و در احزاب و گروه‌ها نبوده است. فضای سیاسی داخلی حوزه مستقلی است که نیاز به شناخت بیشتری دارد، از این‌رو پزشکیان نباید تصور کند که با حضور ظریف، در سیاست داخلی هم براساس همان دیدگاه‌ها عمل کند. امکان دارد فردی در یک زمینه‌ای متخصص باشد و در امر دیگری کمتر شناخت داشته باشد.
لذا به نظر بنده ظریف در حوزه مسائل بین‌المللی شناخت بسیار خوبی دارد اما در حوزه داخلی شامل شناخت نیروها و جریان‌هایی که ما روزانه با آنها برخورد داشتیم و تجربه کسب کردیم، تجربه و شناخت ندارید و اطلاعات شنیداری دارد و حضور فعال نداشته، لذا به عنوان فعال سیاسی داخلی شناخته نمی‌شود اما در حوزه بین‌الملل و سیاست خارجی می‌تواند کمک کند. در مجموع قرار گرفتن ظریف و چند نفر از نیروهای سیاسی که فعالیت داخلی داشتند، می‌تواند به دولت پزشکیان کمک کند.
اما اگر به ظریف اکتفا شود و گفته شود که حضور او منجر به بی‌نیازی از نیروهای دارای شناخت داخلی می‌شود، به دولت پزشکیان آسیب وارد می‌شود همانطور که مطلبی را می‌توان به چند صورت بیان کرد. ما نباید بی‌دقتی کنیم و فکر کنیم چون حرف درستی می‌زنیم، به هر نحوی می‌توانیم این حرف درست را بگوییم، بلکه کیفیت گفتن حرف درست بسیار اهمیت دارد چراکه رقبا نشستند و به قول خودشان دولت پنهان یا دولت سایه تشکیل می‌دهند، امکانات تبلیغاتی دارند، عقبه‌های آتش به اختیار دارند کما اینکه در دوره خاتمی و روحانی مشاهده کردیم که چگونه دولت را زمین‌گیر کردند و به قول خود خاتمی هر ۱۵ روز یک بحران برای دولت ایجاد کردند که دولت به اهداف خودش نرسد. بنابراین نباید اینگونه تصور کرد که چون راه درست می‌رویم و نباید کار به کسی داشته باشیم، خیر شرایط به این ترتیب است که ۵۰ درصد انرژی صرف راه درست رفتن و درست عمل کردن می‌شود و ۵۰ درصد دیگر مربوط به خنثی کردن نیروهای رقیب و جلوگیری از تلاش آنها برای خراب کردن برنامه‌ها و زمین‌گیر کردن، است.
اساسنامه دولت رقیب، دولت سایه یا دولت پنهان باید در کمیسیون ماده ۱۰ تصویب شود
با اسم مشکل نداریم، بهرحال اصل این است که در دنیا وقتی رقابت وجود دارد و برای مثال حزب دموکرات، حزب جمهوری‌خواه فعالیت می‌کند. در هر صورت امر مرسومی است. منتها حزبی است که تابلو، مرامنامه و اساسنامه دارد و اعضای آن مشخص هستند، منابع مالی‌اش معلوم است و اعلام می‌کنند، لذا هیچ اشکالی ندارد که جلیلی هم حزب تشکیل بدهد. حدود ۲۰، ۳۰ سالی است که جلیلی در انتخابات شرکت می‌کند برای مثال در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مشهد کاندیدا بوده تا امسال که در انتخابات شرکت کرده، حدود ۲۰، ۳۰ سال است که در انتخابات شرکت می‌کند که در مجلس یا ریاست جمهوری به پست سیاسی برسد، اشکال ندارد و این کار بدی هم نیست که انسان فعالیت کند اما باید مشخص شود اعضای حزب چه کسانی هستند، این حزب کجا تشکیل شده است.
در حقیقت اساسنامه این دولت رقیب، یا دولت سایه یا دولت پنهان باید در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور تصویب شود و احزاب سالیانه نشست برگزار کنند، شورای مرکزی، اعضای استان‌ها و منابع مالی معلوم شود و دفتری که دخل و خرج‌ها در آن ثبت شود، سالانه به تایید و تصویب کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور برسد و کنترل شود، اینکه اشکالی ندارد.
اما اینکه منابع مالی و اعضا نامعین باشند و در هر نقطه خاصی بحران ایجاد کنند، سفارتخانه‌ای را آتش بزنند، به جایی حمله کنند بعد عقب‌نشینی کنند و بعد دولت مستقر پاسخگوی آتش زدن سفارتخانه و کنسولگری باشد و به عبارتی دولت هزینه اعمال نیروهای بدون تابلوی مشخص را بپردازد، در هیچ جای دنیا مرسوم نیست و این در واقع خیانت به کشور و آسیب زدن به آرای مردم و به عبارتی چوب لای چرخ دولت گذاشتن است. لذا این دو مقوله را باید از هم جدا کنیم.
اتاق فکری که حمله به سفارت عربستان را سازماندهی کرد، نماز جمعه را تبدیل به نماز تفرقه کرد
این شعار دادن‌ها توسط گروه‌های مخالف دولت پزشکیان که در انتخابات شکست خوردند، سازماندهی می‌شود. در واقع وقتی رقیب به صورت رسمی از طرف مردم کنار زده می‌شود، با ایجاد بحران تلافی می‌کنند، اتاق فکری که دولت پنهان و به قول خودشان دولت سایه در آن برای حمله به سفارت عربستان یا کنسولگری انگلیس نقشه می‌کشد، همان اتاق‌ها و نیروهای آتش به اختیاری هستند که این حاشیه‌ها را سازماندهی می‌کنند و متاسفانه از دین و جایگاه نماز جمعه سوءاستفاده می‌کنند، در حالی که جایگاه نماز جمعه به این ترتیب است که حتی اگر رقبا هم آمده باشند، باید امن باشد.
نامش نماز جمعه است یعنی نماز وحدت و انسجام نه نماز تفرقه. متاسفانه تصمیم‌های نیروهای آتش به اختیار نماز وحدت را به نماز تفرقه و چند دستگی و توهین تبدیل کردند و این غیر از اینکه به افراد توهین می‌شود، توهین به خود جایگاه نماز جمعه و امام جمعه هم است چراکه امام جمعه دعوت به رفاقت می‌کند و می‌گوید انتخابات تمام شد و الان دوره رفاقت شروع شده، رهبر انقلاب می‌فرمایند که دوران رقابت تمام شد، دوران رفاقت شروع شده اما عده‌ای در جهت عکس گفته‌های امام جمعه و رهبری تفرقه و دودستگی ایجاد می‌کنند و می‌خواهند آن حقارتی که در شکست انتخاباتی برای آنها حاصل شده را اینگونه جبران کنند.
اگر مسئولین تذکر ندهند مردم از نمازجمعه فاصله می‌گیرند
بله، آنها باید ورود پیدا کنند، جلوگیری کنند و جدای از اینکه در مسئله توهین شخص خودش باید شکایت کند و نیاز به شاکی خصوصی دارد و از بیرون نمی‌توانیم کاری کنیم اما مسئولین نماز جمعه باید تذکر بدهند، برخورد کنند و اجازه ندهند که جایگاه نماز جمعه که محل وحدت و انسجام است، تبدیل به محل تفرقه و توهین شود، در غیر این صورت مردم به تدریج از نماز جمعه روی‌گردان می‌شوند، فاصله می‌گیرند و آن اهدافی که در ایجاد نهاد نماز جمعه و آن جایگاه در نظر گرفته شود بود، دور می‌شوند. بنده فکر می‌کنم با توجه به اینکه رهبری جلیلی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام نصب کرده، خود رهبری ورود پیدا کنند و قضیه را مدیریت کنند و اگر کسی به اقتصاد کشور آسیب وارد می‌کند و اجازه نمی‌دهد مسائل مردم حل شود، او را عوض کنند چراکه جلیلی به دلیل جایگاه حقوقی‌اش در مجمع تشخیص حضور ندارد، بلکه به دلیل جایگاه حقیقی‌اش در آنجا حضور دارد.
افرادی مانند رئیس مجلس به دلیل جایگاه حقوقی خود در مجمع حضور دارند و از طرف رهبری نصب نشدند، اما امثال جلیلی با جایگاه حقیقی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارند، به همین دلیل رهبری می‌تواند آنها تغییر بدهد و افراد دیگری را در این جایگاه قرار دهد که مردم هزینه بداخلاقی‌ها و بی‌تدبیری‌ها را ندهند.
به دولت سایه نیاز نداریم باید آفتابی باشیم
جهانبخش محبی‌نیا، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این سوال که جلیلی بعد از شکست انتخاباتی در برابر پزشکیان بر ادامه روند دولت سایه تاکید کرد. تحلیل شما درباره مبنای حقوقی تشکیل دولت سایه چیست، گفت:‌ تشکیل دولت سایه مبنای حقوقی ندارد. می‌تواند زیرساخت سیاسی داشته باشد و اگر از منظر علم سیاست با تکیه بر حکمرانی و سیاست‌گذاری عمومی و برنامه‌ریزی باشد، خوب است. ولی باز همه ماجرا نیست. بلکه یک نوع توقف در استیلای برانگیخته کردن و تقویت شعارهای سیاسی است که در گذشته نشان داده شده با این نوع روایت‌ها و فرازها در جامعه ایران به جایی نمی‌رسیم. ما در جامعه ایران به دولت سایه نیاز نداریم، اتفاقا باید خیلی آفتابی باشیم تا مردم بتوانند وقتی در انتخابات رای نیاوردیم، نقدهای ما را در قبال دولتی که رأی آورده و می‌خواهیم امر سیاسی را زنده نگه‌داریم، بدانند که چه فرآیندی شکل می‌گیرد.
وی افزود: دولت سایه آقای جلیلی از زمان آقای رئیسی هم راه به جایی نبرد و بیشتر حالت شعاری داشت. ایشان وقتی عضو شورای عالی امنیت ملی کشور است، چطور می‌تواند در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ، IT، هوش مصنوعی و روابط بین‌الملل امر موجود را ارزیابی کند و از طرفی امر مطلوب را پیشنهاد دهد. مگر آنکه حزب داشته باشد. در جامعه ایران حزب معنا و مفهوم ندارد. دولت سایه در بعضی از کشورهای غربی در حالت یک نظریه باقی مانده و امروز احزاب به خوبی این وظیفه را به عنوان حزب موافق یا مخالف انجام می‌دهند و امر سیاست را مدیریت می‌کنند. برخلاف فرهنگی که در غرب گسترش پیدا کرده، در جامعه ایران به دولت تفاهم و دولت‌یار نیاز داریم. در همه انتخابات‌ها متاسفانه آنهایی که در رقابت شکست خوردند، یا به هر دلیلی با اعتماد مردم مواجه نشدند، هرگز دولت‌یاری نکردند بلکه دولت‌شکنی کرده و دود این نوع منازعه‌ها به چشم فقرا، منافع ملی و همبستگی اجتماعی رفته است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه