صفحه اول
مراد عبایی- اگر جامعهای بخواهد از تجربه سیاسی خود استفاده کند، نیاز به تفکیک مسئولان دولتها دارد. مردم باید بدانند چه کسانی با چه رویکردی مدیریت و اداره جامعه را به عهده داشته و چگونه امتحان پس میدهند؛ این قضیه به مردم کمک میکند تا بتوانند در انتخابهای بعدی از آن استفاده کرده و در نهایت با استفاده از این تجربه به توسعه سیاسی برسند، لذا این قضیه ما دولت فراجناحی عبارتی است که مدتهاست در ادبیات سیاسی کشور وارد شده و درواقع بین گروههای سیاسی کشور فراجناحی بودن تبدیل به موضوعی چالشبرانگیز شده است. دولتها متاسفانه بعد از هر انتخاباتی اعلام میکنند که ما دولت فراجناحی هستیم. آیا منظور از دولت فراجناحی، دولتی است که لزوماً کابینهاش از چند جناح و گروه سیاسی باشد؟ در یک نظام دموکراتیک هیچ فردی بدون تکیه بر یک جناح و یا حزب با مرزهای شفاف و معین نمیتواند مدعی بهدست گرفتن قدرت باشد. اما چه اتفاقی رخ میدهد که در یک نظام سیاسی و تفکر سیاسی یک ملت جناحی بودن به یک ضدارزش تبدیل میشود؟ این امر چه آسیبهایی را متوجه جامعه میکند و خود جناحها و احزاب در به وجود آمدن چنین تفکری تا چه اندازه مقصر هستند؟ باید توجه داشت که در کنار این جبهه و جناح، مسئله نقش پیش میآید. نقش به این معنا که زمانی که کاندیدای ریاستجمهوری از یک جناح خاص به قدرت رسید، باید مرزهای اندیشگی آن جناح، هدفگذاریها و شعارهایی که در غالب آن جناح مطرح کرده است مورد توجه قرار دهد و دیگر جناحهای سیاسی به حرمت رای مردم به او، در یک نظام دموکراتیک، آن نظام اندیشگی را در یک زمان معین غالب بداند. هیچ مسئولی در یک نظام دموکراتیک بدون تکیه بر یک جناح و یا حزب نمیتواند مدعی بهدست گرفتن قدرت باشد.باید توجه داشت که مسئولان کشور در عین حال در پاسخگویی به تمام جناحها در غالب نقش پذیرفتهشده در نظام دموکراتیک، مسئولان فراجناحی هستند. پس فراجناحی بودن یک امر پسندیده در جای خود به عنوان پاسخگو بودن به تمامی مردم در قبال نقشی است که از طریق پیوند با یک جناح پذیرا شده است. بدین ترتیب آنچه که در فرضیه اول مطرح شد، یعنی عدم تعارض بین مفاهیم جناحی و فراجناحی، اینجا در ادبیات سیاسی مشخص میشود. حفظ وحدت در کشور و کاهش عوامل تفرقه، یکی از تذکرات و توصیههای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات بهمناسبت حماسه ۱۹ دی بود: «تذکر بعدی که به نظر من این هم بسیار مهم است، مسئله حفظ وحدت در کشور است. ما عوامل تفرقه را هرچه میتوانیم باید کم کنیم. البته اختلاف سلیقهها وجود دارد، اختلافنظرها وجود دارد، اختلافروشها و منشها وجود دارد، اینها هست، منتها نباید بگذاریم که اینها به جبههگیری در مقابل یکدیگر بینجامد، آن انسجام عمومی مردم با این اختلافها اوج پیدا بکند.» چرایی تذکر به حفظ وحدت در کنار تذکراتی، چون توجه به حساسیتزدایی از اصول، تقویت امید و چشمانداز آینده، بیان موفقیتها و دستاوردهای نظام، مردمی بودن و توجه به ظرفیتهای مردمی و تلاش مضاعف مسئولان برای حل مشکلات کشور از زبان رهبری نظام که با اشراف بر وضعیت راهبردی، دغدغه خنثیسازی تهدیدات و حل مشکلات اساسی را دارد، اختلاف برآمده از گسلها و شکافهای اجتماعی-سیاسی مثل زلزله ناشی از گسلهای زمینشناختی هستند که اگر آمادگی قبلی وجود نداشته باشد، میتواند خسارتهای بزرگ به بار آورده و این خسارتها دامن تمامی اهالی منطقه را میگیرد و ترمیم و جبران آن هم سالها و نسلها طول میکشد. شاید بشر در برابر گسلهای جامعهشناختی، ناتوان است و کاری از او برنمیآید، ولی هم ترمیم گسلهای اجتماعی و سیاسی مقدور است و هم با تکیه بر عقلانیت و اخلاق میتوان از فعال شدن آنها جلوگیری کرد. چنین خواستهای از دشمنان نمیتوان داشت، اما از بازیگران داخلی انتظار میرود که با محوریت منافع ملی و مصالح کشور نسبت به هرگونه اختلاف داخلی که میتواند زمینهساز موجسواری معاندان و دشمنان نظام و کشور باشد، ملاحظه لازم را به عمل آورند.