روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ شنبه ۱۶ تير - شماره 4628

سرمایه اجتماعی دولتها


 فرین وحدتی - سرمایه اجتماعی دلالت بر میزان مطلوبیت و پشتیبانی مردم و نهادهای اجتماعی برآمده از آن ، از سیاست های دولت دارد. در جوامعی که از سرمایه اجتماعی در حد بالایی است،دولت و جامعه مکمل یکدیگرند و بنابراین احتمال موفقیت راهبردها و سیاست‌ها در عمل به مراتب بیشتر است. سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است و شناسایی آن به عنوان یک نوع سرمایه، چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمان ها و بنگاه هاء می تواند شناخت جدیدی را از سیستم های اقتصادی-اجتماعی ایجاد و مدیران را در هدایت بهتر سیستم ها یاری کند. سرمایه اجتماعی شامل شایستگیها، دانش، ویژگیهای اجتماعی و شخصیتی شامل خلاقیت، تجسم در توانایی برای انجام کاری جهت تولید ارزش اقتصادی است. سرمایه اجتماعی می تواند مزایایی در راستای انتظام و انسجام درونی و کارکردی سیستم در جهت تحقق اهداف و مطلوبیتهای مورد نظر برای سازمانها به ارمغان آورد، پس شایسته توجه و توسعه است. توسعه سرمایه اجتماعی مستلزم توجه به ملزومات و بسترسازی مناسب در این زمینه است.
هر چند سال یک‌بار به طور معمول جامعه ما شاهد یک رشته فعالیت‌های گسترده علمی و مدیریتی در سطح دولت می‌باشد که با هدف تدوین برنامه‌ای برای هدایت و اجرای فعالیت‌های آبادگرانه کشور صورت می‌گیرد. درباره اهداف این برنامه‌ها و تلاش دست‌اندرکاران آنها که در پی توسعه اقتصاد ملی کشور هستند تردیدی راه ندارد. ولی هرگاه دستاوردها و نتایج این برنامه را با دستاوردهای برنامه‌های عمرانی چند کشور نمونه دیگر به‌ویژه کره، چین، مالزی مقایسه می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که مجموعه فعالیت‌های توسعه‌ای کشور با معضلاتی دست به گریبان است که از حرکت جدی به سوی پیشرفت جلوگیری می‌کند. از دیدگاه کلان این معضل را می‌توان در قالب سطح نازل شکل‌گیری «سرمایه اجتماعی» در جامعه مورد مداقه قرار داد که سرچشمه بسیاری از فعالیت‌های بازدارنده دیگر می‌باشد.; سرمایه اجتماعی تمام الزاماتی را که برای توسعه ضرورت دارند در خود جای می‌دهد. پرداختن به مسائل نظری و اجرایی سرمایه اجتماعی و نیز تبیین الزامات نهفته در آن برای توسعه اقتصادی اجتماعی جالب و اساسی است و جای آن دارد که از سوی متخصصان کشور مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا روشن شود که در کشورهای موفق در راه توسعه، مدیریت بر آن چگونه تحقق پذیرفته است. سرمایه اجتماعی یکی از چندین متغیرهای اصلی در فرآیند توسعه می‌باشد که نقش کلیدی را بر عهده دارد.
سرمایه اجتماعی سنگ بنای جامعه مرفه و دولت کارآمد است و در سایه حفظ، تقویت و انباشت این منبع ارزشمند است که جامعه می تواند از دستاوردهای توسعه و حکمرانی خوب بهره مند شود. از این رو، دولت نه فقط باید پیامدهای اقداماتش بر سرمایه اجتماعی را ارزیابی کند، بلکه لازم است همواره محیط اجتماعی اعتمادآوری را فراهم آورد که اعتمادپذیری، تمایل به حفظ قول و قرارها، تمایل به همکاری و همیاری و واردشدن در شبکه های اجتماعی را برای اعضای جامعه سودمند و معنادار سازد. نگارنده معتقد است که سرمایه اجتماعی با تعدیل یا از مطلوبیت انداختن نارسایی هایی چون ناکارایی تخصیصی، کسادی سازمانی، مشکل کارگزاری و فساد در بخش عمومی و نیز تنش و تعارض های احتمالی بین سیاستمداران و بوروکرات ها، و در عین حال تقویت نظارت درونی، امکان عرضه کالای مدیریت عمومی بهتری را فراهم می کند. دولت از یک سو می تواند از طریق بهسازی فردی، اجتماعی و نهادی و نیز تدارک محیط اجتماعی اعتمادزا، زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم آورد و از سوی دیگر، با تضعیف منابع سازنده سرمایه اجتماعی به تخریب آن کمک کند.
اصلی‌ترین دغدغه دولت‌ها تأمین امنیت ملی با تأکید بر حفظ سرمایه اجتماعی است زیرا امنیت ملی، حاصل رضایتمندی شهروندان و گروه‌هاست که می‌توان آن را در چهره سرمایه اجتماعی قوی مجسم کرد. بی‌تردید توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی ناشی از اهمیت شاخص‌هایی مانند مشارکت، انسجام و اعتماد در نظام‌های اجتماعی است. چنان که در طول تاریخ دولت‌ها همیشه نگران این مهم بودند که تا چه میزان می‌توانند بر همکاری جامعه تکیه نمایند تا با این پشتوانه عظیم فعالیت‌ها و راهبردهای دولت را پیش ببرند؛ بنابراین پرواضح است بدون سرمایه اجتماعی بخش قابل‌توجهی از منابع هدر می‌رود و هزینه‌ها باید صرف تأمین ثبات، توافق و همکاری‌ها ‌شود. بر این اساس می‌توان عنوان نمود که سرمایه اجتماعی در یک دوره طولانی و به سختی ایجاد می‌شود ولی تخریب آن به سرعت انجام می‌گیرد که ثمره آن جز تزلزل امنیت ملی نمی‌باشد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه