جامعه
رقیه فتوحی- فساد یک فعل غیر اخلاقی، غیر قانونی و تقلب آمیز است که با هدف کسب منافع غیر مشروع بوسیله یک یا چند نفر انجام می شود و می توان آن را با کاربرد غیر اخلاقی هر نوع امکانات عمومی(دولتی) برای کسب منافع شخصی، انحراف از امانت و درستی از طریق ارتشا یا تبانی، انجام فعلی مغایر قانون به منظور مساعدت به شخص ثالث در ازای دریافت وجه توسط کارکنان دولت تعریف نمود. فساد ، نقض قوانین موجود برای تامین منافع و سود شخصی است از فساد غالباً به عنوان یک بیماری شدید نام برده می شود. بیماری نظیر سرطان و یا ایدز که بطور بی رحمانه از یک سازمان به سازمان دیگر و از یک نهاد به نهاد دیگر سرایت می کند، بطوریکه تمام نهادهای موجود را تحلیل برده تا منجر به فروپاشی سیستم سیاسی حاکم شود مطالعه تاریخ تمدنهای باستان بیانگر این نکته است که فساد در جوامع بشری قدمتی به اندازه تمدن داشته و اکنون نیز یکی از مسائل مبتلا به کشور های جهان میباشد. حدود سهدهه است که کشور ما فسادهای اقتصادی متعددی را تجربه میکند که ابعاد آن بعضا سر به میلیارد دلار میزند؛ اما ظاهرا مسوولان ذیربط ابزار یا روش کارآمدی برای ریشهکن کردن آن هنوز نیافتهاند؛ تکرار و تواتر این فسادها شاهدی بر این مدعاست. به نظر میرسد رویکرد اصلی متولیان امر برای مبارزه با چنین فسادهایی توسل به مجازاتهای سنگین بازدارنده از قبیل اعدام و حبسهای طولانیمدت برای مجرمان است؛ اما تجربه نشان میدهد این رویکرد چندان نتیجهبخش نبوده است. گرچه برخوردهای قضایی با این پدیده ضرورتی اجتنابناپذیر است، اما اثر آن الزاما بازدارندگی مطلوب را ندارد. طبق پژوهشها، ایران تاکنون یازده نهاد مبارزه با فساد را تشکیل داده است اما سوال اصلی این است که این نهادها چقدر در مبارزه با فساد موفق عمل کردهاند. آیا آنها دستاوردها و عدم موفقیتشان را به طور شفاف با مردم در میان میگذارند؟ اغلب اقدامات این نهادها در هالهای از ابهام قرار دارند. نشستها و جلساتشان با خروجیهای قابل ارزیابی در رسانهها پوشش داده نمیشوند. همچنین اعضای این نهادها در معرض پرسشهای رسانهها و افکار عمومی قرار نمیگیرند. فساد اعتماد مردم به دولت را خدشه دار می ساز د و ثبات سیا سی و هنجارها ی فرهنگی و ملی واجتماعی را متزلزل نموده و با تخریب رقابت منصفانه در بازار کار و تخصیص ناکارآمد منابع مانع رشد اقتصادی می شود. لذا اعتماد عمومی یکی از سرمایه های اجتماعی است که وحدت را درسیستمهای اجتماعی ایجادوحفظ نموده و ارزشهای دموکراتیک راپرورش می دهد.اعتماد عمومی بعنوان یکی از ارکان حاکمیت هرنظام سیاسی و مبنای مقبولیت آن ، اتکال متقابل دولت و ملت راتحکیم می بخشد،حال آنکه وظیفه دولت مدیریت صحیح این اعتماد عمومی و افزایش میزان آن است. فساد اداری نابسامانی های بسیاری برای جوامع بشری به دنبال داشته و جنگ های پی در پی، خشونتها و قیام علیه تمدنهای حاکم، از بین رفتن سازمانها و در هم ریختن جوامع ناشی از فساد بوده است . به عبارتی فساد پاداشی نامشروع است که برای ورود فرد متخلف به تخلف از وظیفه، تخصیص داده می شود. بطوریکه این پاداش، سوء استفاده از اختیارات دولتی را برای کسب منابع شخصی موجب می گردد.اگر چه جامعه ایران ، جامعه ای توام با گرایشهای مذهبی و ملی است که همه آنها فساد را پدیده ای زشت شناخته اند و همواره تاکید بر مبارزه با آن کرده اند ، با این حال شاهد این هستیم که شیوع فساد در جامعه مسیر بسیاری از پیشرفتهای اجتماعی و ملی را بسته و هزینه های هنگفتی را بر دوش کشور و در نهایت مردم گذاشته است که یکی از مهمترین آنها در بعد کلان ، افزایش فاصله طبقاتی میان طبقات اجتماعی غنی و فقیر است. هیدن هیمر،محقق علوم سیاسی فساد اداری را به سه گونهٔ سیاه، خاکستری و سفید تقسیم کرده است. موضوع فساد همواره و از بدو وجود تمدن ها وجود داشته و گریبانگیر دولتها می باشد و حکومتها و دولتها از قرنها پیش با مشکل سوء استفاده کارگزاران دولتی روبرو بوده اند.