صفحه اول
رضا براری- رشد اقتصاد در دهه گذشته نزدیک به صفر و حدود ۰.۳% بوده است. پس از دهه نود، رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰، ۴.۴%، در سال ۱۴۰۱ بالغ بر ۴% و در سال ۱۴۰۲ رشد اقتصادی به روایت مرکز آمار در بهار ۷.۹% و در تابستان ۷.۱% ثبت شده است. برخلاف دیدگاهای سنتی که به رشد اقتصادی توجهی ندارند، اگر با مشکلات اقتصادی برخورد کارشناسی داشته باشیم و بدنبال رشد اقتصادی مستمر و پایدار باشیم، رشد اقتصادی ما را به سمت توسعه اقتصادی هدایت میکند. تاکید میکنم که با روشهای سنتی و غیرعلمی که به قبل از انقلاب صنعتی برمیگردد به رشد اقتصادی نخواهیم رسید. اگر بخواهیم بعد انقلاب اسلامی را به چند دوره تقسیم کنیم، اولین دوره را میتوان دوره انقلاب و جنگ نامید. در این دوره رشد اقتصادی با فراز و نشیبهای فروانی همراه بود. اما اگر بخواهیم از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ را بعنوان یک دهه مورد بررسی قرار دهیم، در این دوره رشد اقتصادی بطور متوسط منفی ۴.۸% بوده است. پس از آن در بازه ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹ یک بازه بیست ساله بوده که متوسط رشد اقتصادی در آن بازه به حدود ۵% میرسد که عدد نسبتا قابل قبولی است. از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ هم که رهبر انقلاب از آن بعنوان دهه تعطیلی نسبی اقتصاد ایران نام میبرند، رشد اقتصاد نزدیک به صفر و حدود ۰.۳% بوده است. پس از دهه نود، رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰، ۴.۴% بوده، در سال ۱۴۰۱، ۴% و در سال ۱۴۰۲ رشد اقتصادی به روایت مرکز آمار در بهار ۷.۹% و در تابستان ۷.۱% ثبت شده که نشان میدهد ما از فضای دهه ۹۰ خارج شده و روند رشد اقتصادی تغییر کرده است. رشد موضوعی کمی است و با اعداد و ارقام میتوان آن را نشان داد و در تحلیلها و آمارها وارد کرد در صورتی که توسعه مفهومی کیفی بوده و باید از سوی آحاد مردم احساس شود و در بطن جامعه ملموس باشد. رشد تولید و رشد صنعتی مرتبط با رشد اقتصادی بوده و به معنای افزایش سطح تولید و افزایش درآمد در کشور یا همان تولید ناخالص ملی است که کشورها با عدد و ارقام سالانه آن را نمایش میدهند. طبیعی است در جهان حاضر کشورها تلاش دارند در GDP عدد بیشتری را کسب کنند. آنچه در رشد تولید اهمیت بسیاری دارد این است که بتوانیم سرمایهها را افزایش دهیم. سرمایه عبارت از پول و نیروی کار که باید در بازار اقتصاد و تولید کشور بیشتر شوند. نکته دیگر این است که باید بهره وری عوامل تولید را افزایش دهیم تا بتوانیم به رشد واقعی دست پیدا کنیم یعنی هر فرد توانایی انجام کار بیشتر نسبت به گذشته داشته باشد. هر ماشین، دستگاه و خط تولید، یا در سطح کلان هر صنعت توانایی افزایش سطح تولید بیشتری در نسبت به بازار سال گذشته داشته باشد در مسیر رشد و در ادامه توسعه گام برداشته است. به عنوان مثال، اگر امسال ۱۰۰۰ واحد تولید داشتیم باید سال آینده عدد بیشتر باشد. طبیعی است نخست باید روی بهره وری تمرکز کرد. اگر از همین ابزاری که در اختیار داریم استفاده بهتر داشته باشیم و با همان امکانات و سطح مصرف انرژی و با تعداد نفرات، در خروجی میزان بیشتری واحد تولید شاهد باشیم رشد محقق شده است. ظرفیتهای خالی زیادی وجود دارد که باید مورد استفاده قرار گیرد. این هم فرصتی است که از آن سخن زیاد شنیده میشود اما در عمل برای اجرا مشکل داریم. قوانین، مقررات و حتی یک سلسله از سیاستهایی که از گذشته به دولتها به ارث رسیده و همیشه دست و پاگیر بوده اند مانع محسوب میشوند. برخی از آنها سبب میشود نتوانیم از ظرفیتهای در اختیار استفاده کنیم. به عنوان مثال مهندسان فارغ تحصیلان فعال در حوزهها بسیار کمتر از خروجی دانشگاهها است. این نشان میدهد ما نتوانسته ایم بخش زیادی از تحصیل کردهها را در حوزههای تخصصی به کار گیریم و از توانمندی و تخصص آنها بهره مند شویم.