روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1402 سه‌شنبه 3 بهمن - شماره 4533

پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی


  محمود عبادیان- فرهنگ و ادبیات فارسی از مهم ترین مولفه های هویت فرهنگی هر کشوری است که از آن به عنوان میراث یک ملت یاد می شود و استمرار و بقا هر جامعه ای بستگی به ماندگاری و دوام آن دارد، به همین منظور در طول تاریخ استعمارگران برای غلبه بر سرزمین های گوناگون کوشیده اند تا با تسلط بر زبان یک قوم بر آنها حکمرانی کنند، بر این پایه حکومت ها تمامی برنامه های خویش را در مسیر پاسداری از زبان مادری به کار می بندند تا از تهاجم زبان بیگانه جلوگیری کنند . اهمیت این موضوع در ایران برای نخستین بار در زمانبرقراری مناسبات تجاری با دیگر کشورها احساس شد زیرا در آن هنگامه به دلیل تعامل با آنها، واژگان و ادبیات سرزمین های گوناگون به زبان فارسی راه یافت . ادبیات و زبان فارسی به عنوان یکی از زبانهای زندهو مطرح در دنیا بوده و به عنوان زبان رسمی و اصلی میهن اسلامی ایران می باشد. با توجه به قدمت و گستردگی ادبیات فارسی و با توجه به اینکه از جهاتی متاثر از اسلام و مسلمین بوده است ، می توان آنرا از زوایای مختلف ، به عنوان یکی از علوم اسلامی مورد بررسی و دقت نظر قرار داد.
زبان ها، آیینه اقوام هستند. هر قومی مانند فردی از افراد جامعه، دوره‌های مختلف عمر شامل کودکی، جوانی و پیری را می‌گذارند. حیات اقوام همیشه درحال تغییر بوده و به‌دلیل همین تغییرات است که دگرگونی‌های مختلف در زبان به وجود می‌آید. از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر زبان می‌توان به روابط بین‌الملل اشاره کرد. وجود روابط بین‌المللی چه از سر مصالحه باشد و چه از سر جنگ بر زبان مردم جامعه اثرگذار خواهد بود.
زبان فارسی نماد هویت ملی ایرانیان و زنجیره پیوند دهنده ما به تاریخ است. ابوالقاسم منصوربن‌حسن فردوسی از بزرگترین شاعران حماسه سرای ایران است. فردوسی به‌مدت سی و سه سال مشغول سرودن شاهنامه بود. وی شاهنامه را به زبان ساده و به نظم سرود تا بتواند زبان فارسی را زنده نگه دارد. اکثر ملت‌های جهان سروده‌ای که براساس حماسه باشد ندارند، اما شاهنامه فردوسی مخصوص ایرانیان بوده و در جهان نیز شناخته شده است.
زبان فارسی، نماد هویت ملی ایرانی است و زنجیر پیوند دهنده ما به تاریخ است. اگر به این زبان و ادبیات خدشه ای وارد شود، در حقیقت ارتباط ما با هویت و باورهای ملی مان و با اسطوره های ادبی ایرانی چون حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی و… متزلزل خواهد شد و از بین خواهد رفت.
امروزه دول غرب با واسطه هنرهایی چون سینما، موسیقی و ابزار رسانه ای و… تلاش مضاعفی را در جهت ترویج زبان و فرهنگ خود به نمایش گذارده اند. البته ایرادی بر آنها وارد نیست، ایراد از ماست که نتوانستیم در حفظ و توسعه زبان مادری در کشور و به نسل های بعد از خود و خارج از کشور با سیاست درست عمل کنیم. در جهان، هر کشوری که طرح و برنامه در حوزه زبان و فرهنگ نداشته باشد، محکوم به زوال فرهنگی است. ایران با عقبه تمدنی و فرهنگی شگرف و با وجود دانشمندان، شاعران، نویسندگان و مورخینی که به حد کمال در حفظ و انتقال زبان اصیل و فرهنگ غنی پارسی به نسل های بعد، تلاش کردند، باید در جهت انتقال این امانت ارزشمند به آیندگان بکوشد و در ترویج زبان و فرهنگ سرزمینش تلاش وافری از خود نشان دهد و این مهم با سیاست گذاری های درست و عملکرد به جا و صحیح ممکن خواهد شد.
وجود عناوین بیگانه بر سردرب اماکن تجاری در سطح شهر، استفاده از اصطلاحات غلط و بیگانه در مکاتبات اداری، وجود طرح های نشان‌های تجاری با نشانه های غیر ایرانی، تبلیغات محیطی که از عناصر تبلیغیِ بیگانه بهره برده است، همه نشانه های بارز هجمه زبانی و فرهنگی به زبان فارسی است و تنها راه برون رفت از این موضوع نهادینه کردن آن در اذهان مردم و آگاهی دادن به آنان است، به گونه ای که به یک فرهنگ و عادت مطلوب تبدیل شود و استفاده از عناوین و اصطلاحات بیگانه، به عنوان یک امر مذموم در بین مردم عمومیت یافته و فرهنگ سازی شود.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه