روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۲ دوشنبه ۲۷ شهريور - شماره 4446

فرمان تاریخی امام خمینی(ره) برای تشکیل قوای سه گانه سپاه پاسداران؛

بازدارندگی دفاعی ایران چگونه رقم خورد؟

کائنات|سی و هشت سال پیش، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران فرمانی را خطاب به محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران صادر کردند تا این نیروی مردمی از ساختار کامل و قوای سه گانه برخوردار شود؛ فرمانی که اگر صادر نمی‌شد، بازدارندگی تاریخی ایران در این سال‌ها به دست نمی‌آمد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شخصی محسن رضایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از روزهای آغازین جنگ، به صورت گسترده در جبهه‌های جنگ حضور داشت. در آغاز، شهرستان‌هایی که در نوار مرزی غرب کشور و در نقاط پیشروی ارتش بعث عراق بودند، به طور طبیعی وارد جنگ شدند که از آن‌ جمله می‌توان به سپاه شهرستان‌های آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، اهواز، قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب اشاره کرد. عملاً در این شهرستان‌ها، سپاه سازماندهی نظامی پیدا می‌کرد و تغییر ساختار اداری سپاه به سوی سازماندهی نظامی به شکل یک ضرورت برای دفاع از کشور درمی‌آمد.
با تدبیر محسن رضایی آرام آرام ساختار فرماندهی سپاه از مرکز نشینی خارج و در جبهه‌های جنگ مستقر شد و به عنوان یکی از ارکان طرح‌ریزی عملیات‌ها برای بیرون راندن ارتش بعث عراق به فعالیت پرداخت، به ضرورت سازماندهی نظامی ساختار سپاه برای اجرای عملیات‌ گوناگون پی برد. از سوی دیگر، نیروهای داوطلب بسیجی به صورت گسترده برای اجرای عملیات به جبهه‌های جنگ می‌آمدند و این مسأله نیاز به سازماندهی نیروهای داوطلب در ساختار جدید را برجسته‌تر می‌کرد.
از عملیات ثامن الائمه که حصر آبادان شکسته شد، سپاه به این نتیجه رسید که جز با سازماندهی نظامی مناسب نمی‌تواند حجم گسترده نیروهای داوطلب حاضر در جبهه جنگ را در عملیات‌ گوناگون به کار بگیرد؛ بنابراین به ایجاد ساختارهای جدید در سازماندهی نظامی جنگ پرداخت. پیش از عملیات ثامن الائمه هم برخی مسئولان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که باید گردان‌های رزمی در سپاه به وجود بیاید. طرح این گردان‌های رزمی تهیه شد و به عنوان برنامه در دستور کار قرار گرفت، اما عملاً پس از عملیات طریق القدس، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسید که برای طرح ریزی و اجرای عملیات‌ بزرگ باید سازماندهی نظامی گسترده ای در جبهه‌های جنگ انجام دهد.
بنابراین پیش از عملیات فتح‌المبین، سردار محسن رضایی، طرح تشکیل تیپ‌های رزمی متشکل از پاسدارها و نیروهای داوطلب بسیجی را اجرا کرد و این تیپ‌ها پس از عملیات طریق القدس، عملاً تشکیل شده بودند ولی چون برای عملیات فتح‌المبین، نیاز به سازماندهی گسترده‌تر و تیپ‌های بیشتری از سپاه بود، فرمانده وقت سپاه آقای محسن رضایی به محور کردستان و غرب سفر کرد و از فرماندهان مستقر در آنجا مثل سردار حاج احمد متوسلیان خواست به کمک حاج همت و شهید شهبازی یک تیپ رزمی را تشکیل بدهد و نیروهای سازماندهی شده را به منطقه جنوب منتقل کند.
البته پیش از آن، نیروهای مستقر در جبهه جنوب به صورت تیپ سازماندهی شده و تیپ امام حسین (ع) به فرماندهی سردار شهید حسین خرازی، تیپ نجف اشراف به فرماندهی سردار شهید احمد کاظمی، تیپ ۷ ولیعصر (عج) به فرماندهی سردار رئوفی و تیپ المهدی (عج) به فرماندهی سردار فضلی تشکیل شده بود. این سازماندهی ادامه پیدا کرد تا این که فرماندهی سپاه در عملیات والفجر مقدماتی که پس از عملیات رمضان انجام شد، سازماندهی لشکر را برای سازماندهی طرح‌های واحدهای خود انتخاب کردند و هر تیپ پس از گسترش سازمانی تبدیل به یک لشکر عملیاتی شد. البته باید گفت، از عملیات فتح المبین به بعد، تعداد گردان‌هایی که در هر تیپ سپاه به کار گرفته می‌شد، به استعداد یک لشکر و بیشتر بود. مجموعه این اقدام‌ها موجب گسترش ظرفیت‌های رزمی سپاه و تحول جبهه‌های جنگ شد.
پس از عملیات بیت‌المقدس، ارتش بعث عراق با یک برنامه تحولی، توان رزمی خود را گسترش داد و فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به برتری نسبی در مقابل ارتش بعث عراق و تغییر موازنه قوا به سود ایران، نیاز به یک تحول دیگر در سازماندهی جدید نیروها دارند. نیاز به توسعه سازمان رزم، مرتب به مسئولان ارشد کشور یعنی آیت الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت و آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت منتقل می‌شد، ولیکن سازماندهی گسترده سپاه نیاز به یک تصمیم ملی داشت که فقط شخص حضرت امام (ره) می‌توانست به عنوان فرماندهی کل قوا تصمیم بگیرد.
پس در این شرایط در سال ۱۳۶۴ از یک سو نیاز به به رسمیت شناخته شدن سازماندهی نظامی سپاه از سوی مسئولان کشور وجود داشت که سپاه بتواند بودجه و اعتبار لازم را رسما از مراجع رسمی کشور دریافت کند و همه مسئولان هم سازماندهی نظامی سپاه (در قالب تیپ و لشکر و ...) را بپذیرند و از سوی دیگر، ضرورت‌های موجود در جبهه‌های جنگ نیاز به تحول را برجسته می‌کرد و سپاه به عنوان نیروی اصلی و فعال و تعیین کننده شرایط جبهه‌های جنگ برای این مهم نیاز به توسعه کیفی و کمی داشت.
در چنین شرایطی حضرت امام (ره) تشخیص دادند که توسعه فقط در ظرفی به نام سپاه می‌تواند رخ دهد، به این دلیل که از یک سو سپاه اسیر ساختارهای از پیش تعیین شده نبود و از دیگر سو، تنها سازمانی که می‌توانست نیروهای داوطلب مردمی را به خوبی و با گستردگی سازماندهی و به کارگیری کند، سپاه بود. حضرت امام (ره) این دو واقعیت را تشخیص دادند و به این نتیجه رسیدند، تنها سپاه می‌تواند ظرف مناسبی برای نیروهای داوطلب مردمی و توسعه توان رزمی کشور باشد و به این ترتیب، نقش جدی در ایجاد قدرت نظامی جدید برای کشور ایفا نماید.
بنابراین با چنین ملاحظاتی حضرت امام (ره) با ابتکار خودشان و با تماسی که از طریق فرزندشان حاج احمدآقا با فرمانده سپاه آقای محسن رضایی برقرار کردند، از سپاه خواستند درخواستی را در این زمینه بنویسند و به این ترتیب در پاسخ به این نامه بود که دستور تشکیل نیروهای سه گانه سپاه را صادر فرمودند.
سردار سرلشکر محسن رضایی، در یادداشتی درباره تاریخچه این فرمان نوشته بود: «مدتی بود که در بحبوحه جنگ، زمزمه‌هایی مبنی بر انحلال تیپ و لشکرهای سپاه به گوش می‌رسید. روزی فرزند حضرت امام، مرحوم حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند: «نامه‌ای برای حضرت امام بنویس و از ایشان تأسیس نیروهای سه‌گانه‌ی زمینی و هوایی و دریایی سپاه را درخواست کن. امام نظر دارند که سپاه به نیروهای سه‌گانه مجهز شود.»
هم بسیار خوشحال شدم و هم تعجب کردم، چون ما در سپاه، به دنبال تثبیت یک نیروی زمینی و یک سازمان دریایی و هواییِ متوسط بودیم. از سوی دیگر، از برداشت و عکس‌العملِ برادران ارتش هم در این خصوص نگران بودم؛ ضمن اینکه اجرای چنین حکمی، امکانات، نیاز داشت که در اختیار دولت و مسئولان کشور بود و چون آنها ابهام داشتند معلوم نبود حکم حضرت امام، در اجرا، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. لذا در پانزدهم شهریور ۶۴ در نامه‌ای خدمت حضرت امام، تأسیس سه سپاه زمینی، هوایی و دریایی را درخواست کردم. یازده روز بعد در ۲۶ شهریور ۶۴، حضرت امام، فرمان تشکیل نیروهای سه‌گانه‌ی سپاه را صادر فرمودند.
بعدها حاج احمد آقا نقل کردند که حضرت امام، فقهای محترم شورای نگهبان را احضار کرده و فرمودند: «می‌خواهم به سپاه، دستور تأسیس نیروهای سه‌گانه را بدهم. بررسی کنید آیا وفقِ قانون اساسی هست؟» و حضرت امام خطاب به فقهای محترم شورای نگهبان افزوده بودند که «البته اگر شما مخالف هم باشید من این کار را خواهم کرد.»

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه