صفحه آخر
کائنات| سومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی حقوق تئاتر با توضیحاتی درباره سخنان معاونت هنری در جلسه پیشین کانون کارگردانان، یادآوری نمایشهایی که دههای گذشته توقیف شدهاند و.... برگزار شد. در آغاز این نشست که شامگاه ۱۹ شهریور ماه در سالن استاد جوانمرد خانه تئاتر برگزار شد، دکتر قطبالدین صادقی با اشاره به مباحث و حاشیههایی که در جلسه پیشین این سلسله نشستها مطرح شد، یادآوری کرد: نیچه در کتاب «فراسوی نیک و بد» معتقد است روش رسیدن به یک هدف، از خود آن هدف مهمتر است. بر این اساس، هر حرف درستی اگر مبتنی بر روش مطلوبی نباشد، ارزشی ندارد. او تاکید کرد: در شان جامعه دانشگاهی و فرهنگی ما نیست که با ادبیاتی سخیف در آن صحبت شود. چراکه برای اثرگذاری بر جامعه باید با زبانی معقول و منطقی با آن گفتگو کنیم و فراموش نکنیم باید زبان منطق و استدلال نیرومند و عقلانی داشته باشیم. در ادامه وحید آگاه، حقوقدان و مشاور حقوقی کانون کارگردانان نیز تاکید کرد: اگر تا ۲۰ سال پیش هنر بدون حقوق میتوانست به کار خود ادامه دهد، امروز با سوء استفادههایی که میشود، آشنایی به حقوق واقعا ضروری است. شهرام گیل آبادی، رییس کانون کارگردانان نیز عنوان کرد: حتی قانون هم در روح زمان قابل تغییر است. هرچند کسانی که قانون را مینویسند، مطلع هستند قانونی که قابل انعطاف نباشد، ممکن است کارایی نداشته باشد. تهمتهایی که زدند، قابل پیگیری است او با اشاره به موارد مطرح شده در جلسه دوم حقوق تئاتر یادآوری کرد: وقتی در آن جلسه تهمت نفاق، جاسوسی و سیاسیکاری مطرح شد، از طرف دوستان و اعضای کانون مورد عتاب قرار گرفتیم که چرا نسبت به این سخنان واکنشی نشان ندادیم که این موضوع به دلیل رعایت متانت بود. بسیاری از سخنانی که در آن جلسه مطرح شد، به لحاظ قانونی قابل پیگیری است چون مصداق عمل مجرمانه است.متاسفانه عدهای با ایجاد تفرقه در میان هنرمندان میخواهند اهداف خویش را دنبال کنند. گیل آبادی در ادامه سخنان خود درباره رویههای فعلی سانسور متذکر شد: بحث ما اصلاح رویههای نادرست است. کسی حق ندارد پیش از اجرای یک نمایش و در این مرحله، از کارگردان تعهد بگیرد. آیین نامه فعلی اجرای تئاتر، ۳۴ مورد غلط دارد. او با تاکید بر اینکه از حضور مسئولان در سلسله نشستهای حقوق تئاتر استقبال میکنیم، افزود: آمادگی داریم به هر کسی که حرفی دارد، فرصت صحبت بدهیم ولی واقعیت این است که شما سالها گفتهاید ولی به کجا رسیدهاید، خوب است کمی بشنوید، حرف جامعه تئاتر مشخص است. گیل آبادی در پایان سخنان خود در بخش اول این پنل گفت: نمیخواهیم به حاشیهها بپردازیم و اگر کسی ما را به روابط با سفارتخانهها متهم میکند، ایرادی ندارد. این همان تفکری است که تئاتر ما را اداره میکند. شورای نظارت نمیتواند بین تئاتر سیاسی و سیاستبازی فرق بگذارد سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره کانون کارگردانان با قدردانی از حضور محمود سالاری، معاون امور هنری در نشست پیشیین کانون و طرح بحثی درباره تفاوت سیاسی کاری با تئاتر سیاسی گفت: از بیانیه شورای نظارت هم که بعد از نشست دوم منتشر شد، خیلی خوشحال شدم که بسیاری از سخنان آقای سالاری را تایید کرده بود چون نشان میدهد باب گفتگو باز است اما چه کسی میتواند میان تئاتر سیاسی و سیاسیکاری توفیر بگذارد؟ اگر چنین پرسشی را از مسئولان بپرسیم، پاسخ آنان این است که شورای نظارت میتواند چنین کند. که از قبل از انقلاب تاکنون، وضعیت همین است، در حالیکه تعطیلی خیلی از اجراها به این دلیل است که شورای نظارت نمیتواند بین تئاتر سیاسی و سیاستبازی فرق بگذارد. این کارگردان ادامه داد: وقتی از سانسور میگوییم، منظورمان دوستان فعلی شورای نظارت و ارزشیابی نیستند، شهادت میدهم هیچ یک از این دوستان این شورا مانع کار آقای بیضایی نشدند. منظور ما سیستم کلی سانسور است. رحمانیان خطاب به اعضای شورای نظارت اضافه کرد: در این کشور اتفاقی افتاده که پیش از شما شروع شده و شما میراثدار آن هستید. اگر در جستجوی راه حلی برای آن هستید، که اتفاق خوبی است اما لطفا نگویید این مشکل از اساس وجود ندارد. از هر چه بگذریم، سخن زرد خوشتر است! او با ابراز تاسف از اینکه ویدیویی که از درگیریهای لفظی جلسه پیشین کانون کارگردانان منتشر شده، بسیار پربازدید بوده است، اضافه کرد: وقتی فیلم این تشنج این گونه مورد توجه است، باید تاسف خورد چراکه نشان میدهد از هر چه بگذریم، سخن زرد خوشتر است در حالیکه این گونه ویدیوهای جنجالی، هیچ کمکی به اصلاح مشکلات ما نمیکند. وقتی که برق تئاتر شهر در میان اجرای «مفتش» قطع شد در ادامه بهزاد فراهانی، به عنوان نخستین سخنران جلسه با اشاره به مشکلاتی که سالها پیش برای اجرای برخی از نمایشهایش ایجاد شده، یادآوری کرد: در تمامی کارهایی که به صحنه بردم با پدیده سانسور و مساله عدم درک شوراهای متفاوتی که کارها را میبینند، رو به رو شدم. من نمایشی داشتم به عنوان «مفتش» که پرده اولش اجرا شد و برای پرده دومش گفتند برق قطع شده و نمیتوانیم امنیت اجرا را تامین کنیم با اینکه حاضر بودیم با نور شمع پرده دوم را اجرا کنیم، اجازه ندادند. ما بیرون آمدیم و دیدیم که همه جا برق دارد به جز تئاتر شهر. فراهانی که سالهاست عضو هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر است، افزود: به دلیل فعالیتهای صنفی با دو رییس جمهور وقت دیدار داشتم که گفتند ما نمیتوانیم پول بدهیم که شما ما را نقد کنید. وی با اشاره به مواردی که در برخی از نمایشهایش با ممیزی سلیقهای روبرو شده است، ادامه داد: واژه عدالت، عشق، دگرگونی در دهه ۶۰ در کارهای ما سانسور میشد. الان نه تنها برای اجرای تئاتر در سالنهای دولتی کمک هزینه نمیدهند بلکه از بخشی از درآمد گیشه را هم میگیرند . مدیران دنبال بازیگران چهره هستند! فراهانی با ابراز تاسف از چهرهگرایی در تئاتر افزود: وقتی میخواهیم کار کنیم اولین حرفی که مدیران میگویند این است که آرتیست مشهور شما کیست؟ به آنان می گویم چه کسی مشهورتر از خود من، ما برای تماشاگر تئاتر کار میکنیم ولی باید هنرپیشه مشهور داشته باشیم که اجازه اجرا بدهند. از طرف دیگر در مراحل مختلف تمرین، دوستان شوای نظارت حضور مییابند. او با اشاره به مشکلاتی که سالها پیش برای اجرای دیگر نمایشش رخ داده، گفت: در یکی از اجراها، یکی از ترانههای سیما بینا را استفاده کردیم که در اولین بازبینی آن را حذف کردند در حالیکه یک ترانه فولکلور بود. ما هرگز نفهمیدیم حذف تصویر برخی از دوستی همچون فخری خوروش، فنیزاده چه دلیلی دارد. وقتی ۶۰ مورد از یک اثر حذف شود، چه از آن باقی میماند. با این اتفاق آرتیستی هم که قرار است در نمایش بازی کند، دچار مشکل میشود. زورمان نرسید که مانع سانسور غیر قانونی شویم فراهانی ابراز تاسف کرد: خیلی از کسانی که مجوز اجرای نمایشها را میدهند، سواد و دانش کافی ندارند. از طرف دیگر، سانسور نمایش قبل از اجرای آن غیر قانونی است. ولی زورمان نمیرسید که مانع این کار بشویم. اگر به ناچار به این رویه غلط تن دادهایم، از شما میخواهیم دستکم افرادی با سواد را به عنوان اعضای شورای نظارت انتخاب کنید. او با ابراز تاسف از اینکه سانسورهای سلیقهای که در هر شب اجرا از سوی یکی از دوستان شورای نظارت اتفاق میافتد، افزود: این نوع نگاه به تئاتر، تئاتر ما را خونین و زخمی میکند و باید منتظر بشویم که خرد و دانش دوستان ارتقا پیدا کند. در بخش بعدی، صادقی با اشاره به موارد مطرح شده از سوی فراهانی، یکی از نظریات فروید را یادآوری کرد و گفت: از نگاه فروید، دوست داشتن و کار کردن از پایههای تمدن است ولی گاهی حس میکنم نه دیگر یکدیگر را دوست داریم و نه میتوانیم کار کنیم. گاه باید این مِهر را به مسئولان هم داشته باشیم. ما کشوری با تمدن ۷ هزار ساله داریم. این همه نیروی متخصص داریم ولی چرا نمیتوانیم خوب کار کنیم. اجازه بدهیم مردم تصمیم بگیرند! در ادامه وحید آگاه با بیان اینکه نمیتوان به راحتی میان تئاتر سیاسی و سیاسیکاری تمایز قائل شد، ادامه داد: میتوانیم مدتها بگردیم که تفاوت تئاتر سیاسی با سیاسی کاری چیست. ما یکسری قوانین و شرعیات داریم که باید آنها را رعایت کنیم اما گیرم که همه تئاترهای ما سیاسی کاری باشد، چه ایرادی دارد؟! اجازه بدهیم مردم در این باره تصمیم بگیرند. اگر مردم این کارها را نپذیرند، آنها را نمیبینند. تعاریف سیاسی کاری و تئاتر سیاسی و اینها، مال دانشگاه است. حتی ایجاد نومیدی در مردم هم که به برخی از کارها نسبت داده می شود، جرم نیست. وقتی جامعه ما دچار مشکل و کم امید است، چرا نباید درباره این موضوع صحبت کنیم. نمیتوانیم برای هنرمند تعیین تکلیف کنیم و اگر کارش ناقض قانون نباشد، نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. در تایید این سخنان، گیل آبادی هم گفت : اگر ما بخواهیم، هر چیزی میتواند در سیاهنمایی بگنجد، پس نباید به این عنوان، جلوی کارها را بگیریم. به یک نمایش بومی گفتند به امپریالیسم فحش بده! در ادامه نشست، رحمانیان با یادآوری مشکلاتی که برای اجرای نمایش «مروارید» در دهههای گذشته ایجاد شده بود، گفت: متن این نمایش یکی از نمایشنامههای شاهکار زنده یاد عزتالله مهر آوران است که با کارگردانی اکبر زنجانپور روی صحنه رفت و اجرای آن یک هفته تعطیل شد چون در این نمایش پای ناخدا را یک کوسه خورده بود! بعضی سانسورها ناجوانمردانه است چون هیچ مبنای عقلانی ندارد. گروه اجرایی این نمایش را وادار کردند که به امپریالیسم فحش بدهند در حالیکه این اثر، یک کار بومی بود و هیچ ربطی به امپریالیسم نداشت. او با اشاره به توقیف دو نمایش از بهرام بیضایی و بهزاد فراهانی در دهه هشتاد تاکید کرد: درست است که هر دو اینها هنرمندانی محکم و مغرور هستند اما من صدای شکسته شدن استخوان آنان و صدای شکستن دلهایشان را شنیدم وقتی که نمایشهایشان تعطیل شد. جواب این دل شکستنها، را خدا بدهد. سانسور فقط یک نمایش را تخریب نمیکند، یک هنرمند و یک گروه را تخریب و حافظه تماشاگر را ویران میکند.