صفحه اول
مشیر رزاقی- ورزش زورخانه ای، ورزشی که پیشینهای کهن در فرهنگ ایرانی دارد و نمایانگر پیوند جوانمردی و قدرت روحی و جسمی است. ورزش زورخانهای و پهلوانی، ریشه در تفکر بزرگ شیعه و اسلام دارد و گود زورخانه و ورزش باستانی نماد فروتنی و تواضع ورزشکاران است که پهلوان در کنار پرورش جسم و تن، روحش را نیز از ناملایمتها و صفات رذیله میزداید. در تاریخ و تمدن ایران باستان و آموزه های دینی ما ایرانیان ریشه دارد ،بنابراین ترویج فرهنگ پهلوانی در عرصه ورزش و حتی فراتر از ان اشاعه ان در فرهنگ عمومی جامعه و تسری ان در مراودات و کارهای روزمره همچنین توسعه ورزش زورخانه ای که با طنین ملکوتی صلوات و ذکر ال الله بویژه مولا علی (ع)همراه است ، وظیفه ملی و اخلاقی ما به شمار می آید. علی علیه السلام همان گونه که الگوی شجاعت و مبارزه و جهاد است، الگوی تسامح و عفو و گذشت نیز هست و البته الگوی غیرت دینی، حق باوری، قاطعیت و ارزش مداری هم است. علی هم عَمرو را عفو میکند و هم میکشد! آن جا که پای خودش در میان است، عمرو را میبخشد و آن جا که دستور خدایش فرا روی اوست، عمرو را سر میبرد و بر آن افتخار میکند! کشتن نفس اماره و تلاش برای رضای خدا در راه دین، سبب شد مولای متقیان امام علی (ع) نماد بزرگی و جوانمردی دنیا باشد و ۱۷ شوال هر سال به روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامگذاری شود. بنابر برخی روایات، پیامبر (ص) ضربه علی بن ابیطالب (ع) بر عمرو بن عبدود را در این جنگ، برتر از عبادت همه جِنیان و انسانها دانسته است. هر ایرانی برای پاسداشت فرهنگ پهلوانی که مبتنی بر تمدن غنی ایرانی است و گسترش ورزش زورخانه ای که برای ما فراتر از ورزش أهمیت دارد و به میراث فرهنگی ناملموس تبدیل شده، باید کوشا باشیم. در این بین آنچه اهمیت دارد علاوه بر وظیفه فردی، نقش آفرینی نهادهای متولی در این عرصه بویژه فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای و وزارت ورزش و جوانان است تا با برنامه ریزی مبتنی بر شان فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای شاهد سرایت روحیه پهلوانی، مرام جوانمردی و اخلاق اسلامی در کلیه ورزش ها باشیم. پهلوان در نزد ایرانیان، مردی است تنومند که اخلاق نیکویی دارد، در حقیقت خلق نیکو بوده که یک پهلوان را حقیقتاً «پهلوان» میکرده است. قدمت فرهنگ پهلوانی را میتوان تا ایران باستان دنبال کرد، زمانی که پهلوانان نیرومند در برابر اهریمنها مقاومت میکردند و به جنگ با آنها میرفتند. در شاهنامه فردوسی، قصه پهلوانان بسیاری را همچون زال و رستم شنیدهایم. پهلوانانی که از نظر اخلاق سرآمد بوده و با پشت سر گذاشتن تمرینهای سخت، برای پیروزی جبهه خیر علیه شر، وارد میدان نبرد میشدند. در شاهنامه می خوانیم که طبقه پهلوانان از دوران کشف آتش به وسیله جمشید پدید می آیند و پس از طبقه روحانیون قرار می گیرند. حفظ تمامیت ارضی مملکت و کیان سلطنت و دفاع از خاک و ناموس مردم سرزمین خودی، بر عهده این طبقه بوده است. پهلوانان برای انجام وظیفه خود و ایفای کارکردهای تعیین شده، بیش از هر چیز- جدا از مسائل معنوی و روحی- لازم داشتند که هنر رزم را بدانند . هنری که به وسیله آن ضمن کسب توانایی های جسمانی و بدنی، قادر باشند از ابزار و ادوات جنگی آن روزگار مثل نیزه و شمشیر و تیر و کمان و مهارتهای لازم رزمی مثل سواری و کشتی و شنا و کوهنوردی استفاده کنند . آموختن «هنر رزم» نیز بدون طی مراحل ویژه آموزشی ممکن نبود. این آموزش ها به مسائل مادی و آموختن هنرهای تکنیکی و فیزیکی محدود نمی شد و در آن درس اخلاق و منش پهلوانی، از اهمیت بسزا و مهمی برخوردار بوده است. پس از ورود دین مبین اسلام، آداب اسلامی با این ورزش عجین شد و با تاثیرپذیری از سرشت جوانمردی امام علی علیه السلام و با توجه به فرهنگ ایرانی و اسلامی به مسیر خویش ادامه داد و اکنون به عنوان میراث اصیل ایرانی در جهان مطرح است. شالوده زورخانه و ملزوماتش نه فقط جایگاه بالا بردن توانمندی جسم که کلاس درس اخلاق نیز است. چرا که آیین و مکتب ورزش زورخانه ای، خودپرستی و غرور را از بدترین صفات میداند و به همین دلیل در تلاش است تا تواضع و فروتنی را علاوه بر تنومندی در ورزشکاران ایجاد کند. اگر ورزشکاری در این آیین به مقام قهرمانی برسد، از تکبر و غرور دور باشد و در مقابل همه مردم و استادان خود، فروتن بوده و رفتار و کردار نیکی داشته باشد، به مقام پهلوانی هم نایل میشود.