صفحه اول
کاظم عبداللهی- مهندسی فرهنگی یکی از مطالبات اصلی رهبر معظم انقلاب اسلامی از شورای عالی انقلاب فرهنگی به شمار میرود که بارها و به صورت موکّد از سوی ایشان مطرح گردیده است. بدون تردید مهندسی فرهنگی تأثیر تعیینکنندهای در اصلاح و بهبود وضع نابسامان فرهنگی کشور، ایجاد زمینة لازم برای مقابلة فعّال و مبتکرانه با ابعاد تازة تهاجم فرهنگی غرب و از همه مهمتر تضمین حیات انقلاب اسلامی به عنوانی یک انقلاب عظیم فرهنگی خواهد داشت؛ لذا سرمایهگذاری مادی و معنوی جدّی و سریع برای اجرای مهندسی فرهنگی یکی از ضرورتهای گریزناپذیر قلمداد میشود. مهندسی فرهنگ در هر کشوری با توجه به قوانین حاکم و شرایط خاص آن کشور بر عهده گروه ها، سازمان ها یا افراد خاصی قرار داده می شود. در کشور ایران این امر مهم از سوی مقام معظم رهبری بر عهدة شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته است. ایشان می فرمایند: شورای عالی انقلاب فرهنگی را در واقع باید اطاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه های کشور اعم از دستگاه های فرهنگی و سایر دستگاه ها و مرکز مهندسی فرهنگی کشور به حساب آورد. ایشان همچنین می فرمایند: مهندسی فرهنگی کشور منحصراً توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی امکان پذیر است. در بین سالهای 1384ــ1385 دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گامهای اولیه را برای تهیة نقشة مهندسی فرهنگی و فراهمسازی زمینههای لازم برای آغاز این امر برداشت که از اقدامات مهم آن میتوان به برگزاری همایش ملی مهندسی فرهنگی اشاره کرد که با سرنوشت اغلب همایشها در کشور روبهرو گردید و محصول معتنابه و مورد قبولی را در پی نداشت. بنابراین باید گفت با وجود این تلاشها، هنوز امکان دستیابی به نقشهای دقیق و شایان دفاع از مهندسی فرهنگی میسر نگردیده است. البته گمان میرود دست نیافتن به تعریفی دقیق، عالمانه، روشن و مشترک از مهندسی فرهنگی و اهداف آن، کماتکایی به پژوهش (به معنای دقیق کلمه) و صاحبنظران صاحب نام حوزوی و دانشگاهی و در نتیجه انجام دادن دستهای طراحیهای انتزاعی و ناکارآمد، به علاوه گسترش قلمرو آن در عرصههای علمی متعدد و متنوع، مهمترین مشکل در کُند شدن حرکت شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسیر مهندسی فرهنگی بوده است. ز مباحث نوینی که در طول دهة اخیر در سطح کشورهای صنعتی مطرح گردیده است مهندسی فرهنگی است. البته این مفهوم در غرب بسیار اخص از آن چیزی است که در این مقاله مورد توجه است. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، مهندسی فرهنگی سه وظیفه مهم یعنی ارزیابی وضعیت فرهنگی موجود، تعیین فرهنگ آرمانی یا همان وضعیت فرهنگی مطلوب و ارائه برنامه، ارائه طریق یا همان تعیین چگونگی رسیدن به وضعیت مطلوب را بر عهده دارد. ایشان می فرمایند: یکی از مهم ترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است؛ یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون زا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسان ها و جامعه به وجود می آید چگونه باید باشد، اشکالات و نواقصش چیست و چگونه باید رفع شود؛ کندی ها و معارضاتش کجاست؟ با توجه به بحث های پیشین می توان نتیجه گرفت برای مهندسی فرهنگ کشور باید: 1ـ فرهنگ، عناصر و مقولات فرهنگی و نقش ویژه آنها را در شکل گیری فرد و جامعه به خوبی شناخت. 2ـ باید با نگاهی جامع، همه ابعاد فرهنگی مانند دانش ها، نگرش ها، هنر، آداب، رسوم و... و تأثیر هر کدام بر یکدیگر را مورد بررسی قرار داد. 3ـ وضعیت فعلی فرهنگ کشور باید واقع بینانه و مبتنی بر پژوهش های میدانی شناخته شود. 4ـ نقاط ضعف فرهنگ کشور و خطرهایی که جامعه اسلامی را تهدید می کند و بر آن تأثیر منفی می گذارد به خوبی مورد سنجش قرار گیرد. یقیناً آسیب شناسی یکی از عوامل مهم برنامه ریزی فرهنگی می باشد. 5ـ نقاط قوت فرهنگ کشور به عنوان سرمایه های عظیمی که می تواند دستمایه اصلی تحولات تکاملی فرهنگی باشد شناخته شود. 6ـ وضعیت مطلوب و آرمانی فرهنگ کشور یا همان جامعه آرمانی (اتوپیای) اسلام با توجه به تمامی ابعاد و زوایای آن (آگاهی ها، اعتقادات، هنرها، اقتصاد، سیاست، معماری، لباس و...) تبیین شود. 7ـ برای حرکت از وضع موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب، نقشه راه که نشان دهنده تمامی مراحل می باشد طراحی و برنامه ریزی شود. 8ـ اقدامات عملی لازم برای اجرای مرحله ای این حرکت عظیم آغاز شود.