صفحه اول
مینوشجاعی- کودکان کار و کودکان خیابانی روزانه مورد آزارهای متعددی همچون کتک، توهین، گرما، سرما، گرسنگی و آزار جنسی قرار میگیرند که منجر به آسیبهای جسمی و روحی و روانی برای آنها میشود. درحالیکه ۱۲ ژوئن «روز جهانی مبارزه با کار کودک» نامگذاری شده، همچنان ۱۶۰ میلیون کودک کار در سراسر جهان وجود دارد. در کشور ما نیز طبق آمارهای موجود ۷۰ هزار کودک کار (آمارهای غیررسمی حدود یک میلیون نفر است) زندگی میکنند که گفته میشود ۸۰ درصد آنها اتباع خارجی هستند و ایرانی نیستند.کودکان کار و کودکان خیابانی روزانه مورد آزارهای متعددی قرار میگیرند که منجر به آسیبهای جسمی و روحی و روانی آنها میشود. کمبود یا نداشتن پول یا غذا، افزایش قیمت کالاهای اساسی، مقروض بودن خانوادهها، شوکهای خانوادگی همچون مرگ یا بیماری سرپرست خانواده، کمبود برداشت محصول، تقاضا برای کارگر ارزان در کارگاههای کوچک غیررسمی، عدم توازن کسب و کار، درآمد مزرعهٔ خانوادگی با هزینهٔ نیروی کار، نبود مدرسه یا وجود مدارسی با سطح کیفی پایین و ضعیف یا مواد درسی نامربوط (کودکان در طول دوره تحصیل برای خانوار فقط هزینه دارند، و زمانی این هزینهها جبران میشود که بعد از اتمام تحصیلات مشغول به کار شوند. بعضی از خانوارهایی که در منطقهای زندگی میکنند که در آن کیفیت آموزش پایین است به این مسئله فکر میکنند که به علت کیفیت پایین آموزش، فرزند آنها در آینده توانایی رقابت با کودکان دیگر که در مدارس با کیفیت درس میخوانند را ندارد، در نتیجه امکان جبران هزینههای تحصیل کودک در آینده وجود ندارد. در نتیجه تحصیل کودک صرفاً اتلاف عمر کودک و منابع مالی خانوار است. در چنین شرایطی خانوار تصمیم میگیرد که کودک خود را به سر کار بفرستد. گزارش جدید صندوق کودکان سازمان ملل متحد و سازمان بینالمللی کار سازمان ملل نیز که در آستانه روز جهانی مبارزه با کار کودکان (۱۲ ژوئن/۲۲ خرداد)، منتشر شد؛ نسبت به افزایش بیسابقه تعداد کودکان کار زیر ۱۱ سال هشدار میدهد. طبق آمار منتشر شده از سوی یونیسف و آیالاو همچنین بیش از نیمی از کودکان کار در سراسر جهان بین پنج تا ۱۱ سال سن هستند.جمعیتی که به اعتقاد کارشناسان در معرض خطر آسیبهای اجتماعی متعددی قرار داشته و میتواند برای جامعه نیز خطرساز باشد و علیرغم سیاستگذاریهای متعدد برای ساماندهی این کودکان و پیشبینی ممنوعیت کار کودکان در کنوانسیون حقوق کودک، بررسیهای میدانی افزایش شمار این جمعیت را نشان میدهد.براساس «قانون کار» کار کودکان زیر ۱۵ سال یک امر غیرقانونی است. همچنین مطابق با قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، استثمار از کودکان (به کار واداشتن کودک) ممنوع است اما در حال حاضر هیچ سیستم نظارتی جهت پیشگیری از کار کودکان وجود ندارد. کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال نیز مطابق قانون کار با رعایت برخی ضوابط نظیر ساعات کاری کمتر و حذف شیفت شب کارفرمایان مجاز به استفاده از کار کودکان هستند. در این زمینه هم به دلیل نبود بازرسیهای مشخص، پشتیبانی لازم از کودکان و رعایت مقررات مربوطه اتفاق نمیافتد و گاه کودکان با شرایطی سختتر از بزرگسالان به کار گرفته میشوند. کار کودک نباید مانع از تحقق سایر حقوق شهروندی او شود؛ دوم بر مبنای قوانین جاری کشور حمایت و حفاظت از کودک باید مد نظر برنامهریزان باشد؛ گرچه آرمان ما این است که کودکان نباید کار کنند و مدافعین حقوق کودک هم همین موضوع را دنبال میکنند؛ اما وقتی به مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بینالمللی کار مراجعه میکنیم. آنجا به صراحت به کشورها توصیه شده است که در برخی از موضوعات توصیههایی شده است از جمله اینکه سن کار کودک را متناسب با موضوعات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی جامعه خود تعریف کنند و دوم اینکه مشاغلی که کودکان نباید در آنها فعال باشند تعریف شود؛ خوشبختانه کشور ما هردوی این اقدامات را انجام داد. برای حذف کار کودک باید فقر کودکی از بین برود. در واقع برای تمامی این کودکان فرصت آموزش، خدمات بهداشتی و درمانی و حداقلهای زندگی (نظیر مسکن) باید فراهم شود. کودک جدا از خانواده قابل تصور نیست، بنابراین به منظور پایان کار کودکان در یک جامعه باید به مبحث فقر و اصل برابری توجه شود.عوامل متعددی نیز در این زمینه تاثیرگذار است، اما مسئولیت اصلی جهت رفع این مساله از طریق سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی در سطح کلان با دولت است. برای خروج کودکان از چرخه کار باید به صورت بنیادی در حوزههای آموزش و سلامت برنامهریزی کرده و این امر نیازمند هزینهکرد بودجههای هنگفت نیز نبوده و با برنامهریزیهای جامع شدنی خواهد بود.