گزارش
داود سمیعی - اسامی افراد شناخته شدهای که داوطلب نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ایران شدهاند فهرست بلند بالائی را شامل میشود. با قدری تأمل بر روی فهرست مزبور به نظر میرسد که اگر اتفاق غیرمترقبهای رخ ندهد ابراهیم رئیسی، علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری نسبت به بقیه داوطلبان شانس بیشتری برای پیروزی دارند. روزهای ثبت نام کاندیداها در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و با تأیید صلاحیت کاندیداها و انصراف احتمالی عدهای از آنها به نفع کاندیدهای دیگر، چهرههای اصلی برای حضور در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری مشخص میشود. در این روزها هر کاندیدای شاخصی که در وزارت کشور حضور پیدا میکرد در نشستی خبری حاضر میشد تا علاوه بر پاسخ به پرسشهایی در خصوص چرایی حضور در انتخابات و برخی سوالهای مربوط به فضای سیاسی کشور نگرشی کوتاه از اهم مشکلات کشور، تمرکز بر مهمترین سیاستهایش را ارائه دهد. شاید نتوان در این مجال کوتاه ثبت نام کاندیداتوری انتخابات، انتظار داشت افراد برنامههای اجرایی خود را عیان کنند، اما در همین فرصت کوتاه کم نبودند کاندیداهایی که بر مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم اذعان کردند، از بیکاری و فقر گفتند و حتی برخی بر مسائلی خاص مانند بورس یا مسکن و حتی خدمت سربازی و تحول در آن سخن گفتند. یکی میخواهد تورم را به صفر برساند و دیگری از زیر و رو کردن اقتصاد کشور سخن میگوید. یکی قرار است زیر میز بزند و برعکس دولت فعلی رفتار کند و دیگری از آغوش باز برای همه دنیا صحبت میکند. دوباره موسم انتخابات شده و بازهم شعارهایی از برخی نامزدهای احتمالی شنیده میشود که در واقعیت چندان عملی به نظر نمیرسند. کسانی که شورای نگهبان صلاحیتشان را تائید کند میتوانند از هفتم خرداد به مدت ۲۰ روز تبلیغات انتخاباتی داشته باشند و ۲۸ خرداد روز انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری خواهد بود. بر پایه آمار رسمی وزارت کشور در این دوره بیش از ۵۹ میلیون و ۳۱۰ هزار نفر دارای شرایط رای دادن هستند که نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر آنها رای اولی به شمار میروند. ۸ سال قبل؛ از معیشت تا مذاکرات هسته ای هشت سال پیش و در چنین روزهایی در پایان دولت دهم، فشار تحریمهای سازمان ملل و آمریکا از یک سو و ناکارآمدی دولت و سوءمدیریت محمود احمدینژاد و مدیرانش از سوی دیگر باعث شده بود تا کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دو موضوع مهم را به عنوان شعار اصلی خود در انتخابات برگزینند. اولی معیشت مردم و اصلاح اقتصاد کشور و دومی تلاش برای حل مناقشه هستهای ایران و به سرانجام رساندن مذاکرات بیپایان هستهای. در آن انتخابات محمدباقر قالیباف با شعار "ایران سربلند" تلاش کرد بیشتر روی مسائل معیشتی مردم تمرکز کند و مبهم بودن موضعش درباره مذاکرات هستهای و روابط بینالملل به نقطه ضعفی برای او بدل شد و وی را به بازنده انتخابات ۹۲ تبدیل کرد. همچنین کارنامه سعید جلیلی با سابقه چند سال مذاکره بیحاصل هستهای و بردن نام ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و قطعنامههای پیاپی علیه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی مشخص بود و گفتمان ادامه مقاومت او به مذاق مردمی که دیگر تاب مقاومت نداشتند خوش نیامد. به همین دلیل شعار "حیات طیبه" جلیلی که در سخنان خود تاکید مفرطی بر آزاد کردن ظرفیتها داشت به جز جبهه پایداری، حتی مورد استقبال اصولگرایان هم قرار نگرفت و بسیاری از مردم هم دولت جلیلی را ادامه دولت احمدینژاد با همان فشارهای بینالمللی و نابسامانی اقتصادی میدانستند. از طرفی محسن رضایی با شعار "سلام بر زندگی" تلاش کرد روی مسائل اقتصادی تمرکز کند و وعده افزایش یارانهها را داد اما سخنان کلی او درباره سیاست خارجی و اظهارات گاها عجیبش درباره نحوه تعامل با دنیا، او را هم از قافله ریاست جمهوری پیاده کرد. همچنین علیاکبر ولایتی نام دولت خود را "دولت متمم" (متدین، تجربهدار، متخصص، معتدل، مشورتپذیر) گذاشت و به عنوان دیپلماتی باسابقه، بر تنشزدایی در سیاست خارجی تمرکز کرد اما نداشتن برنامه اقتصادی مشخص، او را هم در رسیدن به پاستور ناکام گذاشت. محمدرضا عارف هم که در روزهای پایانی به نفع روحانی از رقابت انصراف داد از "معیشت، منزلت و عقلانیت" سخن میگفت و محمد غرضی دولت خود را دولت ضدتورم معرفی میکرد و معتقد بود که در سیاست خارجی باید به آمریکا فشار بیاوریم! در این میان کسی که هر دو موضوع معیشت مردم و روابط حسنه در سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای را با جمله معروف «هم چرخ زندگی مردم بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ»، به خوبی با هم تلفیق کرد و گفتمان انتخاباتی خود را با سه محور "نجات اقتصاد، تعامل سازنده با جهان و احیای اخلاق جامعه" به پیش برد حسن روحانی بود که با شعار "دولت تدبیر و امید" توانست با قدرت سخنوری خود و اقناع مخاطبان، پیروز انتخابات ۹۲ شود. اطلاع کافی از چالشهای کشور وجود دارد؟ دیروز مسعود خوانساری در مراسم رونمایی از «بسته نجات اقتصاد ایران (بنای ایران)» اظهار داشت: اگر داوطلبین سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اطلاع کافی از چالشهای کشور داشتند، تعداد افراد ثبتنامکننده تکرقمی میشد. رئیس اتاق بازرگانی تهران با اشاره به مهمترین چالشهای کشور گفت: طی ۱۶ سال گذشته ۱۷ میلیون نفر در سن کار به جمعیت کشور افزوده شدند. با این حال متوسط اشتغال ایجاد شده سه میلیون نفر بوده است. همچنین سرمایه اجتماعی در تمامی بخشهای کشور دچار ریزش شده است. مسائل تحریم که ضربه جدی به اقتصاد کشور زده، هنوز هم پابرجاست. سردرگمی سیاسی در کشور یکی از عوامل بازدارنده پیشرفت و توسعه اقتصادی ایران بوده است. بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار در سال یارانه انرژی غیرهدفمند پرداخت میشود بدون اینکه این مؤلفه در توسعه و رشد اقتصادی نقشی داشته باشد. خوانساری تأکید کرد: میانگین رشد تورم منطقه ۶ تا ۹ درصد است، درحالیکه تورم ما با کشورهایی همچون سودان، گابن و آرژانتین در یک رده قرار دارد. درواقع تورم ما حتی نزدیک به کشورهای منطقه هم نیست؛ ضمن اینکه جزو بدترین کشورها از نظر رتبه فساد هستیم. هر چهار سال یکبار به دلیل انتخابات فضایی فراهم میشود که بتوان این مسائل را مطرح کرد؛ تجربه نشان داده گفتگو با حاکمین و سیاستگذاران زمانی جواب میدهد که تبدیل به یک مطالبه عمومی شود. ازاینرو در طرح پژوهشی «بنای ایران» سعی شده به چالشهای کشور به صورت مفصل پرداخته شود تا تبدیل به یک مطالبه عمومی شود و کاندیداهایی که در مناظره شرکت میکنند، به بحثهای بیهوده نپردازند و مناظره تبدیل به شوی تلویزیونی نشود بلکه در ارتباط با این چالشها صحبت شود. شعارهای عوام فریبانه فقط برای پر کردن سبد رأی اینها تنها بخشی از وعدههای انتخاباتی نامزدهایی بود که ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ تعدادی از کاندیداهای حاضر در این رقابت باشند اما همان گونه که اشاره شد تاکنون بسیاری از از این وعدهها بیش از آن که عملی و بر مبنای درک صحیحی از شرایط کشور و سیاستهای کلی نظام باشند، بیشتر به آرزوهایی دست نیافتنی و یا شعارهایی عوامفریبانه شباهت دارند که با کلیگویی تلاش میشود ضعفهای آن دیده نشود. با این وجود به نظر میرسد هنوز برای قضاوت زود است و باید منتظر روزهای منتهی به انتخابات ماند و دید آیا کاندیداهای اصلی و جدی ۱۴۰۰ قرار است با چنین شعارها و وعدههایی وارد کارزار انتخاباتی شوند و یا این که با برنامه مشخص و مدونی که مبتنی بر واقعیات جاری و اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی است پا به عرصه خواهند گذاشت. چالش اساسی کشور برای نامزدهای ریاست جمهوری واکسیناسیون ملی، اقتصاد، امور زیربنایی، صندوقهای بازنشستگی و تحریمها مسائل اساسی کشورند که ارائه برنامه برای حل آنها میتواند محل مناظره و رقابت کاندیداهای ۱۴۰۰ باشد. اقتصادمان چه می شود؟ دولت آینده اگر در مورد موضوعات کلیدی مبتلابه اقتصاد ایران برنامه و دیدگاه نداشته باشد، اقتصاد کشور را به سمت نامعلومی هدایت میکند. مردم میتوانند در این دوره زمانی و بدون توجه به جنجالهای سیاسی از کاندیداهای ریاست جمهوری مطالبه برنامه داشته باشند. افشاگری و هیاهوهای زودگذر هیچ دردی از کشور دوا نمیکند و فقط چند روزی باعث سرگرمی رسانهها میشود. در غیاب نظام حزبی در ایران، حداقل نیاز کشور این است که کاندیداهای ریاست جمهوری نشان دهند چه تصویری از وضعیت کشور دارند و برای اصلاح آن چه میکنند؟ بر این اساس نیاز است که کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامههای خود یا اظهارنظرهای عمومی که از این پس خواهند داشت، در مورد ۱۴ مساله اقتصاد ایران پاسخ درخور توجه داشته باشند. این موضوعات چنین هستند: ۱. برنامه آنها برای مهار نرخ رشد نقدینگی چیست؟۲. برای افزایش صادرات غیرنفتی چه برنامهای دارند؟۳. برنامه عملیاتی آنها برای مهار تورم و بهبود وضعیت معیشتی مردم چیست؟۴. در مورد تعامل با جهان چه دیدگاه و برنامه اجرایی دارند؟۵. دولت آینده در مورد اصلاح نظام بانکی چه برنامهای دارد؟۶. اقدامات اصلاحی که دولت آینده برای اصلاح نظام بودجهریزی و کاهش کسری بودجه به کار میگیرد، چه خواهد بود؟۷. برنامه کاندیداها برای ایجاد استقلال بانک مرکزی چیست؟۸. اصلاحات در نظام مالیاتی، بیمهای و گمرکی از ضروریات کشور است. کاندیداهای ریاست جمهوری چه شناخت دقیقی از این حوزهها دارند و برای حل مشکلات آنها چه میکنند؟۹. طی دوره چهار ساله آینده برای جذب سرمایههای خارجی چه برنامه عملیاتی وجود دارد؟۱۰. برنامه کاندیداها برای مواجهه با فساد و کاهش آن چیست؟۱۱. برنامه دولت برای حذف امضاهای طلایی چیست؟۱۲. راهبردهای دولت آینده برای اصلاح نظام ارزی و بهخصوص حذف ارز رانتی ۴۲۰۰ تومانی چیست؟۱۳. دولت آینده چگونه میخواهد با اصلاح نظام یارانهای، عدالت را به این بخش بازگرداند؟۱۴. تکلیف پروژههای نیمهتمام در دولت آینده چیست؟ کرونا و ضرورت واکسیناسیون ملی در شرایط فعلی پاندمی کرونا نخستین اولویت کشور و مطالبه جامعه واکسیناسیون عمومی است. بر اساس اعلام مدیرمرکز روابط عمومی وزارت بهداشت تاکنون ۳ میلیون و ۱۹۵ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن کرونا وارد و تحویل وزارت بهداشت شده و در زنجیره توزیع قرار گرفته است. بر اساس آخرین اعلام رسمی وزارت بهداشت از این میزان واکسن واردشده یک میلیون و ۶۲۳ هزار و ۲۷۹ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۳۱۹ هزار و ۷۹۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کرده و واکسینه شدهاند. در مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به یک میلیون و ۹۴۳ هزار و ۷۲ دوز میرسد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی برای قطع زنجیره دستکم باید ۷۰ درصد مردم دنیا واکسینه شوند. این یعنی تا واکسینه شدن ۵۶ میلیون نفر از جمعیت حدودا ۸۰ میلیونی ایران راه زیادی باقی مانده است. از سوی دیگر جهشهای آینده ویروس نیز ممکن است بر روند واکسیناسیون عمومی تاثیرگذار باشد و آن را کندتر کند. به این ترتیب کاندیداهای نهایی ریاستجمهوری باید به این پرسش پاسخ دهند که چگونه واکسیناسیون عمومی را پیش خواهند برد و تا پایان همهگیری کرونا چطور از موجهای احتمالی آتی جلوگیری میکنند؟ سرنوشت برجام و مذاکرات پرونده هستهای ایران پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد تبدیل به یکی از بحرانهای کشور شد و حالا از جمله چالشهای دولت آینده است. با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا مذاکرات وین برای احیای برجام آغاز شده و همزمان گفتوگوهای منطقهای میان ایران و عربستان نیز در جریان است. هرچند گفتوگو درباره این حوزه پربسامدترین موضوع مناظرههای نامزدها خواهد بود اما نمیتوان از اهمیت آن چشم پوشید و روشن شدن برنامه هر یک از آنها در این عرصه ضروری به نظر می رسد. مردم چه می گویند؟ برای این موضوع به یک رسانه غیر ایرانی مراجعه کردم ! در مقابل ساختمان تالار بزرگ وزارت کشور، مکان ثبت نام داوطلبان نامزدی ریاست جمهوری ایران، چند شهروند تهرانی در پاسخ به خبرنگار «آناتولی» از دغدغههای خود نسبت به آینده این کشور و حال و هوای انتخابات ریاست جمهوری سخن گفتند. حسینیکیا، یکی از شهروندان تهرانی که شغلش مهندسی پزشکی است، گفت: من صد در صد در انتخابات شرکت میکنم. در این دو روز نیز روند ثبت نام را کمابیش پیگیری کردم. وی که معتقد است انتخابات این دوره ریاست جمهوری پرشور خواهد بود، درباره خواستهاش از رئیسجمهور آینده، افزود: به قولهایی که میدهند عمل کنند. با توجه به بیکاری و مشکلات اقتصادی که در جامعه وجود دارد، سعی کند آنها را برطرف کند. در حال حاضر طیف زیادی از جوانان بیکار هستند. امیدواریم بتوانند مشکلات جامعه را برطرف کنند. رحیم مهرابی، دیگر شهروند ایرانی ساکن کرج است که برای ثبت نام به عنوان داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آمده است. او به خبرنگار آناتولی گفت: من 40 سال کارگری کردم و در حال حاضر بازنشسته هستم. امروز آمدم به عنوان یک افتخار خدمتگزار مملکت باشم. اما دوره قبل که آمدم ثبت نام کنم گفتند با سیکل هم مشکلی ندارد، اما حالا میگویند بالای لیسانس باید باشید. من میخواهم بدانم آنها که لیسانس دارند تجربهشان بیشتر است یا کسی که مدرک ندارد؟ آنهایی که یک شبه لیسانس و دکترا میگیرند بهتر است یا کسانی که تجربه دارند؟ وی در پاسخ به این سوال که مشکلات ایران را به عنوان کسی که میخواهد ثبت نام کند، چه میداند، گفت: مشکلات کشور خیلی است. از نظر بیکاری، تورم و امنیت مشکلات زیادی داریم. واقعا امنیت نداریم. از نظر تورم هم شرایط طوری شده است که مردم به نان شبشان محتاج هستند. چرا یک عدهای بیایند به عنوان خدمت گزار به چپاول گری و عدهای دیگر محتاج باشند. خانم جوانی درباره توقعات از رئیس جمهور بعدی معتقد است: بیشتر فکر میکنم وضعیت معیشت و شغل برای جوانان به نظر مهمترین دغدغه است.