صفحه اول
دکتر «ناصر هادیان» استاد روابط بینالملل و تحلیلگر مسائل استراتژیک در یک گفت و گوی داخلی میگوید که در وضعیت کنونی بهتر است به برجام برگردیم و مطالبات بهحق ما درباره مکانیزم ماشه و خسارت نباید مانعی باشد برای رفع تحریمها و بازگشت به برجام. بدیهی است که منظورم از بازگشت به برجام، رفع تحریمهایی است که ذیل عناوین متفاوت در دوره ترامپ علیه ایران تصویب شده است. واقعیت این است که فشار بر مردم زیاد است. اگر از من سوال کنید که نظام میتواند با این وضعیت تا 10 سال دیگر هم دوام بیاورد، پاسخم مثبت است اما آیا صرفاً بقا مهم است؟ پس توسعه چه میشود؟ آیا بچههای شما فردا روزی نمیپرسند که چرا وضعیت امارات و ترکیه و همسایگان ما اینگونه است و کشور ما 10 سال دیگر وضعیتش همانند بنگلادش امروز یا کرهشمالی خواهد بود؟ لذا ما باید توسعه هم پیدا کنیم ولی آمریکا محدودیتهای زیادی پیش روی توسعه ما ایجاد کرده است. به عنوان مثال همانند دوندهای میمانیم که به پایش وزنه سنگین بستهاند و انتظار داشته باشیم که با دیگران رقابت کند. اگر شما از من بپرسید که آیا با رفع موانع آمریکا، توسعه پیدا میکنیم، جوابم قطعاً منفی است. برای تحقق توسعه، مدیریت قوی در امور اداره کشور، مصرف بهینه منابع، حتی تاکتیکهای مطلوب و غیره باید وجود داشته باشد تا توسعه تحقق پیدا کند. صرف رفع موانع، مساوی با تحقق توسعه نیست ولی وجود مانع، قطعاً تحقق توسعه را اگر نه غیرممکن، اما به سختی امکانپذیر میکند. من با توجه به مولفههای موجود این توصیهها را میکنم. * یعنی مهندسی چانهزنی؟ دقیقاً. باید به برجام برگردیم و چند ماه بعد اگر باز هم مذاکراتی قرار شد انجام شود به حرف طرفین گوش کنیم. در آنجا باید کمترین امتیاز را بدهیم و بیشترین امتیاز را بگیریم تا به یک نقطه معقول برسیم که به نظر این سناریو به نفع مملکت خواهد بود. اما اگر نمیخواهند چند ماه دیگر بر سر مسائل دیگر بحث کنند، بهتر است که همین حالا هم به برجام برنگردند و دلایل خود را ارائه بدهند. بر این اساس باید رفت و صحبت کرد. بارها گفتهام و باز هم میگویم که بایدن فرصت است و تیمی که تشکیل داده، تیم خوبی به حساب میآید و دو طرف یکدیگر را به خوبی میشناسند و فکر نمیکنم بهتر از این تیم برای حل کردن مشکلات در آمریکا گرد هم بیایند. منظورم این است که دست دست نکنید و وقت را هدر ندهید و اساساً این پرونده را تابع سیاست داخلی نکنید. * به سیاست داخلی اشاره کردید. از زمان شکست دونالد ترامپ در انتخابات سوم نوامبر صدای مخالفان زیادی در داخل ایران شنیده میشود که مذاکرات و هرگونه گفت و شنود را برنمیتابند. به نظرتان چرا این طیف تا این حد نگران و عصبی هستند؟ ببینید اصولاً در جناح مخالف مذاکره در داخل کشورمان، دو دسته وجود دارند؛ دسته اول همان کسانی هستند که قلباً میگویند رابطه با آمریکا خوب نیست و آمریکا را استکبار جهانی و شیطان بزرگ و گرگ دنیا میداند که به دنبال سرکیسه کردن ماست. این طیف کلاً با این مسائل مخالفت دارند و اصولاً ایدئولوژی راهنمای تفکر و عملشان است. دسته دوم مخالفتشان این نیست که با آمریکا مذاکره کنیم، میگویند این مذاکره باید توسط «ما» اتفاق بیافتد نه شما. به زبان سادهتر میگویند که بگذارید ما بر سر کار بیاییم و بعد مذاکره کنیم. * بهتر نیست آنها مذاکره کنند؟ راستش را بخواهید من زیاد مخالف مذاکره آنها با آمریکا نیستم و مذاکرات احتمالی آنها را فاجعه نمیدانم اما این در حالیست که آنها بتوانند. من چنین ظرفیتی در این طیف کمتر میبینم. از سوی دیگر اگر آنها بخواهند وارد مذاکره شوند، احتمالاً امتیازات بیشتری خواهند داد. دلایلش هم این است که آنها تیم آمریکایی را نمیشناسند و شناخت بینالمللی کمتری دارند. از سوی دیگر آنها توانایی مدیریت تیم بایدن را ندارند و حتی از مقبولیت کمتری در میان مردم برخوردار هستند. اصرار دارم که به این پرونده با دید «ملی» نگاه شود نه با عینک «حزبی». کاری که در مجلس انجام شد از نظر من بسیار مهم بود و دکتر ظریف میتواند از این اهرم استفاده کند. این یعنی «اقدام ملی و مکمل» که به خوبی طرحریزی شد.