گزارش
امیر سادات - دیروزنماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد، بر لزوم اثبات کارایی اینستکس از طرف اروپاییها تاکید کرد و گفت: ایران باید از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند شود. مجید تختروانچی در نامهای به آنتونیو گوترش و جری ماتجیلا نماینده آفریقای جنوبی در سازمان ملل متحد و رئیس دورهای شورای امنیت، ارزیابی ایران را از دهمین گزارش دبیرکل این سازمان درباره قطعنامه ۲۲۳۱ تشریح کرد. طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که پس از توافق هستهای ایران در سال ۱۳۹۴ به تصویب رسید، دبیرکل سازمان ملل متحد موظف است هر ۶ ماه، گزارشی از نحوه اجرای این قطعنامه به شورای امنیت ارائه دهد. نشست مربوطه قرار است روز سهشنبه برگزار شود. نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد، با بیان اینکه واشنگتن ناقض فاحش توافقنامه هستهای است، کاهش تعهدات هستهای ایران را نتیجه قهری نقض توافق توسط دیگر طرفها و مطابق با حقوق ایران در برجام دانست. تختروانچی با اشاره به وعده کشورهای اروپایی برای تضمین تداوم روابط اقتصادی پیشبینی شده در برجام با ایران و ایجاد سامانه اینستکس، تاکید کرد این سامانه پس از ۲ سال باید کارایی خود را به اثبات برساند. وی به موضوع ترور شهید محسن فخریزاده هم اشاره کرد و گفت: نحوه طرح موضوع در این گزارش به هیچ عنوان کافی نیست. این ترور در کنار ترور سال گذشته سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، جنایتهای آشکار و تروریستی هستند که باید به صورت صریح و بدون لکنت زبان محکوم شوند. آمریکا در ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ به دستور مستقیم دونالد ترامپ و با اجرای واحدهای نظامی آمریکا در عراق، سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس ایران ترور شد و به شهادت رسید. همچنین در ۷ آذرماه امسال هم با چراغ سبز آمریکا و واحدهای ترور رژیم صهیونیستی، محسن فخریزاده رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در منطقه آبسرد ترور شد و به درجه شهادت نائل آمد. آژانس، تهران، واشنگتن و عملیات احیای برجام در همین خصوص الجزیره نوشت: پژوهشگر ایرانی، امیر موسوی، اظهارات مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد پرونده ایران را تحت تاثیر رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات و با هدف تعلیق بازگشت واشنگتن به توافق هستهای دانست. وی در برنامه «فراتر از خبر» شبکه الجزیره افزود: «مدیر کل آژانس، رافائل گروسی با چشم پوشی از موضع آمریکا و اروپا نسبت به توافق هسته ای، تنها به واکنش ایران توجه میکند. این در حالی است که توافق هستهای هنوز پابرجاست و در صورتی که دولت جدید آمریکا به ان بازگردد و واشنگتن و دولتهای اروپایی تعهدات خود در توافق را اجرایی کنند، ایران هم به تعهداتش عمل میکند.» در ادامه این مطلب آمده است: موسوی تصریح کرد که ایران عمل به دو ماده ۳۶ و ۳۷ توافق را متوقف میکند، امری که به معنای توقف تولید آب سنگین، بازگشت به غنی سازی تا سطح ۳.۵ درصد و توقف تولید سانتریفیوژهاست. با نزدیکی پایان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و به موازات ادامه مانع تراشیهای او در برابر بازگشت بایدن به توافق هستهای با ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز از زبان گروسی صحبتهایی را بیان کرد که به دلیل زمان بندی و انگیزههای آن، جدال برانگیز شد. گروسی بر این مساله تاکید کرده است که مذاکره با تهران در مورد نقض برخی بندهای توافق، پس از خروج آمریکا از آن، که باعث ایجاد یک واقعیت هستهای جدید در ایران شده، ضروری است. در مقابل، تهران ورود به مذاکرات در مورد توافق هستهای را رد کرده و تاکید نمود در صورتی که واشنگتن تمام تحریمها را برطرف کند و به همه بندهای توافق پایبند بماند، ایران هم آماده مذاکرات است. تهران همچنین بر نقش آژانس برای اجرای توافق تاکید کرده و خاطر نشان کرد وظیفه آژانس، اظهار نظر در مورد چگونگی اجرای این توافق نیست. در مقابل، دنیل بومر، سردبیر روزنامه المانی «فیلت» معتقد است اتهاماتی که تهران متوجه گروسی میکند، نشان دهنده تشنج شدید در تهران است، به این دلیل که اظهارات گروسی تکنیکی است نه سیاسی. از سوی دیگر، جوزف سیرینسیونی، مدیر صندوق مبارزه با انتشار سلاح هستهای و استاد روابط بین المللی دانشگاه جرج تاون میگوید آژانس بین المللی انرژی اتمی از توافق هستهای جدید با ایران صحبت نکرده، بلکه تنها بحث بازرسی از تاسیسات هستهای و التزام ایران به توافق هستهای را مطرح نموده است. وی تصریح کرد که سخنان رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور ایران، نشان دهنده پالسهای مثبتی در مورد آمادگی تهران برای بازگشت کامل به توافق هسته ای، در صورت بازگشت آمریکاست. این تحولات چند روز پس از اظهارات مشاور امنیت ملی در دولت رئیس جمهور منتخب آمریکا اتفاق افتاد، که طی آن بر تمایل کشورش برای بازگشت ایران به صندوق، پیش از بازگشت به توافق هستهای تاکید کرد. این موضع گیری به موازات تحرکات قانونگذاران جمهوری خواه از طریق سناتور آنها لیندسی گراهام است، که تاکید نمود تلاش میکند بازگشت واشنگتن به توافق هستهای با ایران، مشروط به موافقت کنگره باشد. هم بایدن و هم اروپا میخواهند تا پیش از انتخابات ایران، مذاکره بین واشنگتن و تهران آغاز شود همچنین الشرق الاوسط در مطلبی به قلم هدى الحسینی نوشت: شش ماه سرنوشت ساز پیش رو، موازین و ابعاد توافق هستهای جدید را تعیین میکند؛ چرا که پس از اعلام پیروزی نهایی بایدن، واشنگتن وارد دوره تازهای خواهد شد. از صحبتهای بایدن میتوان برداشت کرد که در زمینههای متعددی به دنبال دمیدن یک روح جدید به پیکره سیاستهای کاخ سفید است. در ادامه این مطلب آمده است: اعلام پیروزی جو بایدن برای تمام بازیگران منطقهای به معنای سبقت برای توافق هستهای تازهای است که مذاکره برای آن شروع شده است. در شش ماه آینده، بازیگران بین المللی ذینفع تمام تلاش خود را میکنند تا بر توافقی که به امضا میرسد تاثیر بگذارند، به این دلیل که اگر اکنون حرفشان را نزنند، تا ابد مجبور به سکوت میشوند. از این رو، تمام بازیگران تلاش میکنند از این چارچوب زمانی استفاده کنند. بدین معنا، دوره انتقالی بین دو رئیس جمهور از اهمیت خاصی برخوردار است. اولین نقطه زمانی گذاشته شد که دانشمند هستهای برجسته ایران، محسن فخری زاده از سوی کسانی ترور شد که میخواهند قواعد مذاکرات جدید را با خون بنویسند. اروپا به سرعت به بایدن تبریک گفت و به دنبال آن است تا از این دوره برای رساندن پیامهای غیر رسمی به تهران و واشنگتن از طریق کانالهای مختلف، برای یک مذاکره جدید، استفاده کنند. به این ترتیب، اروپا امیدوار به تسهیل و تسریع در روند شروع مذاکرات بین بایدن و ایران برای تحقق دستاوردهای سریع پیش از انتخابات ایران است. منافع اروپایی ساده است: آرام کردن نگرانیهای بین المللی و پیگیری از جایی که تماسها متوقف شده است، با هدف بازگشت به برجام. اما ایران، ظاهرا به دنبال تغییر نیست. در هر صورت، تمام مقالاتی که در ایالات متحده منتشر میشود، حکایت از آن دارد که مذاکرات شروع شده است. از این چه نتیجهای میتوان گرفت؟ دموکراتها چگونگی تعامل با ایران را مورد بررسی قرار میدهند و میخواهند بدانند فشاری که ترامپ علیه ایران ترتیب داد، تا چه زمانی بهتر است ادامه یابد؟ در مقابل، مسئولان ایرانی میخواهند که آمریکا از سیاست فشار دست برداشته و به برجام باز گردد، تا در ادامه تهران هم به تعهدات خود بازگردد، اما احزاب سیاسی مختلف در ایران در این باره اختلاف نظر دارند. در این میان، روحانی میداند که وقت تنگ است و احساس میکند که باید هر آنچه در وسع خود دارد را به میان بگذارد و از انگیزه قوی طرفها برای رسیدن به یک توافق موقت با ابعادی گسترده استفاده کند. روحانی از دوره انتقالی برای مشخص کردن چارچوب مذاکرات و حد و مرزها برای باقی شرکت کنندگان بهره میبرد. وی سعی میکند سیاست پیچیده ایران را ارائه دهد، به این ترتیب که پیش شرطهای قاطعی از جمله رفع تمام تحریمهای ایران را مطرح میکند، تا آمادگی برای انجام مذاکره صلح فراهم شود. جناح اصلاح طلب در نقشه سیاسی تهران به دنبال تسریع در روند مذاکرات تا پایان دوره روحانی است، به این دلیل که مهمترین دستاورد سیاسی خود را امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ میداند که ضامن نظام و استقرار آن است. روحانی سعی میکند با تاکید بر مزایای اقتصادی توافق و تاثیر آن بر بحران اقتصادی که ایران درگیر آن است، مذکرات را ضروری نشان دهد. از سوی دیگر، پیش بینی میشود که جناح اصولگرا رسیدن به توافق دیگری را برای روحانی دشوار کند. ایشان معتقدند که این گفتگوها وسیلهای برای تحقق گشایش اقتصادی است، که به ایران زمان و قدرتی برای ادامه مذاکرات در طولانی مدت میدهد و به اعتقاد اصولگرایان، ایران به این شکل میتواند کارت های لازم برای بهبود جایگاه خود در مذاکرات را جمع کند و در ادامه دستاوردهایی مهمتر از آنچه دولت روحانی به ان راضی شده است را محقق کند. در هر صورت، چه ایران مسیر سریع و کوتاه را انتخاب کند و چه مسیر طولانی را، اقتصاد مساله بسیار مهمی است. غرب و خود نظام، شرایط اقتصادی ایران را عامل اثرگذاری در صحنه داخلی میدانند که تاثیر فراوانی بر آمادگی نظام برای موافقت یا مخالفت برای مذاکرات آینده دارد. ایده عادی سازیِ وضعیت دولت آمریکا کاملا متوهمانه است از دیگر سو جرج کاستانِدا وزیر خارجه سابق مکزیک و استاد «دانشگاه نیویورک» در مقالهای برای «پایگاه خبری پراجکتسیندیکیت»، به یکی از شعارهای اصلی «جو بایدن» در دوره تبلیغات انتخاباتی اش مبنی بر بازگرداندن آمریکا به شرایط عادی پرداخته و به طور خاص تاکید کرده که با توجه به تغییر آمریکا و جهان در دوره چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ، محقق کردن این شعار، تا حد زیادی غیرمنطقی و متوهمانه است. وی در این رابطه مینویسد: «جو بایدن رئیس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا، برگرداندن آمریکا به حالتِ عادی را به یکی از محورهای اصلی شعارهای انتخاباتی اش در بحبوحه کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، تبدیل کرده بود. پس از چهار سال خرابکاریهای گسترده ترامپ در دوره حضورش در قدرت، جایگزینی بایدن با وی برای مردم آمریکا، میتواند تا حدی امیدبخش باشد. با این حال، بایدن خود اعتراف کرده که جهان و آمریکایِ کنونی، هیچ شباهتی به سال ۲۰۱۷ (همزمان با روی آمدن ترامپ) ندارند. در این نقطه باید این سوال را مطرح کرد: وقتی وی از بازگرداندن آمریکا به شرایط عادی سخن میگوید، دقیقا عادی بودنِ آمریکا در چه زمانی مد نظر اوست؟» بدون تردید، بایدن تا حدی میتواند پرستیژ ریاست جمهوری آمریکا را پس از اقدامات مخرب و زننده ترامپ در دوره چهار ساله حضورش در قدرت، تا حد بازسازی و احیا کند. با این حال، وی باید بداند که در موضوعات حساس و مهمی نظیر سیاست خارجی آمریکا، احیای وضع عادی (مربوط به دوره قبل از ترامپ)، اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است. بایدن قول داده که به برخی توافقات بین المللی که دولت اوباما آنها را امضا کرده و ترامپ از آنها خارج شده، بار دیگر پیوندد. در این زمینه، او به طور خاص به توافق آب و هوایی پاریس و همچنین توافق هستهای ایران موسوم به «برجام» اشاره کرده است. اضافه بر این، وی قصد دارد تا توافق کاهش سلاحهای راهبردی استراتژیک با روسیه را که در سال ۲۰۱۰ به امضا رسیده نیز، تمدید کند. او همچنین از بازگشت مجدد آمریکا به سازمان بهداشت جهانی و از سرگیری تعاملات واشنگتن با کوبا هم خبر داده است. انتظار میرود بایدن در زمینه پیمانها و ائتلافهای آمریکا در شرق آسیای نیز فعالانه وارد میدان شود و عملا رویکردی مخالف با آنچه ترامپ از خود نشان داده را به نمایش بگذارد. بازگشت مجدد آمریکا به توافق آب و هوایی پاریس را میتوان سادهترین اقدامی دانست که بایدن به محض حضور در قدرت، میتواند آن را عملی کند. در این زمینه، بایدن به دلیل فرآیند سیاسی خاص پیوستن آمریکا به این توافق، به هیچوجه نیازمند کسب رضایت جمهوریخواهانِ سنا نیست. شاید به همین دلیل باشد که ترامپ توانست بدون هرگونه رایی از جانب کنگره آمریکا، از توافق آب و هوایی پاریس، به سادگی خارج شود. با این حال، بایدن در دیگر تلاشهای خود در عرصه سیاست خارجی آمریکا، با چالشهایی جدی رو به رو است. در این زمینه به طور خاص میتوان به توافق هستهای برجام اشاره کرد. بدون تردید اگر بایدن بخواهد تحریمهای اقتصادی یکجانبه علیه ایران را لغو کند، با تنشهایی جدی از سوی جمهوریخواهان رو به رو خواهد شد. اقدام احتمالی بایدن در این زمینه، اسرائیل را نیز عصبانی خواهد کرد. این مساله حتی میتواند موجب تنش زایی با اروپا شود. منتقدان اینگونه استدلال میکنند که توافق برجام، محدودیتهای ناکافی را بر برنامه هستهای ایران اعمال میکند. آنها همچنین بر این باورند که مسائل دیگری نظیر مساله موشکی ایران و همچنین نفوذ قابل توجه منطقهای این کشور نیز باید در قالب هرگونه توافقی با ایران، گنجانده شود (برجام نباید صرفا به مساله هستهای ایران محدود شود). بدون تردید این موضوع اگر از جانب دولت بایدن مطرح شود، با مقاومت ایران رو به رو خواهد شد و کل مساله نیز، از سوی طرفهای مخالف با ایران، به دقت پیگیری خواهد شد. امری که حاکی از فشارهای قابل توجه بر شخص جو بایدن است.