گزارش
عبدالحمید گودرزی - شهید محسن فخریزاده مهابادی یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان تحقیقات علمی، پژوهشی و صنعت دفاعی ایران به شمار میرفت که به عنوان رییس سازمان پژوهش وزارت دفاع نقش بیبدیلی در به سرانجام رساندن طرحهای مختلف داشت و با اقدامات خود توانست توان دفاعی کشور را به تراز قابل قبولی از بازدارندگی برساند. ترور یکی از مهمترین و ناجوانمردانهترین حرکتهایی است که توسط یک دشمن متخاصم میتواند علیه رقیب صورت بگیرد؛ یعنی حذف فیزیکی افراد، آن هم افرادی که در حوزههای مختلف متخصص هستند. این اقدام در جاهای مختلف اتفاق افتاده که در این میان کشور ما به عنوان مظلوم ترین کشور، بارها و بارها با چنین اقداماتی توسط دشمنان مواجه بوده است؛ اقداماتی که تازگی ندارد و دارای پیشینه تاریخی است؛ یعنی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، ترور یکی از دستاویزهایی بوده که به صورت ناجوانمردانه در مقاطع مختلف صورت گرفته تا آنجایی که جمهوری اسلامی به عنوان یکی از قربانیان اصلی تروریسم شناخته می شود. ترورهایی که دشمنان ملت ایران میخواهند با آن مانع دسترسی ایران به علوم و فنون روز دنیا شوند زیرا آنها به شدت نگران این هستند که ایران که یک کشور کاملاً مستقل است و بر مبنای اسلام و حق طلبی پیشرفت کرده، بیش از این به موفقیت برسد. با توجه به چنین دیدگاهی که دشمنان ایران اسلامی دارند در سال های گذشته بارها و بارها در زمینه های مختلف علمی، مهمترین و شاخص ترین چهره های ایران را با استفاده از ترور حذف فیزیکی کرده اند که یکی از این چهره های شاخص محسن فخریزاده مهابادی بوده است. محسن فخریزاده مهابادی در ۱۳۳۶خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی عضو ارشد سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ریاست سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع را برعهده داشت. چهره تاثیرگذار در ساخت واکسن کرونا در شرایطی که کرونا به عنوان مهمترین مساله ایران و جهان به شمار می رود و تولید واکسن می تواند بسیار تاثیرگذار باشد در شرایط سخت و ناعادلانه تحریمی، نخبگان و دانشمندان ایرانی با وجود امکانات و تجهیزات اندک در زمینه تولید واکسن ایرانی با توان ملی و بومی دست به کار شدند، سازمان های تحقیقاتی در ایران در این زمینه فعالیت پیگیر و مستمر دارند که یکی از این سازمان ها، وزارت دفاع ایران است. این وزارتخانه با همکاری وزارت بهداشت برای ساخت تجهیزات لازم از جمله کیت تشخیص بیماری و همچنین واکسن بیماری کرونا فعالیت دارد؛ واکسنی که این روزها در حال ساخته شدن و در آستانه مرحله تست انسانی قرار دارد و آنگونه که وزیر دفاع ایران اعلام کرده، محسن فخری زاده بهعنوان رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع نقش مهمی در این ارتباط داشتهاست. بنابراین فخری زاده به عنوان یکی از چهره های تاثیرگذار و شناخته شده در وزارت دفاع به شمار می رفت که در زمینه های گوناگون علمی و تحقیقاتی به ایفای نقش می پرداخت که یکی از آنها تولید واکسن کرونا بود. تمرکز دشمنان روی نام فخریزاده فخریزاده تنها دانشمند صنعت دفاعی بود که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نام او را مستقیماً در شو تبلیغاتی ۲۰۱۹میلادی خود به زبان آورد و مدعی شد که وی روی برنامه تسلیحاتی اتمی کار میکرده استت. همچنین آمریکاییها این دانشمند نامدار را صندوقچه اسرار برنامه هستهای ایران قلمداد میکردند که همواره در تعیین موضع ایرانیها در مذاکرات، نقشی مؤثر داشته است. نشریه آمریکایی فارن پالیسی از او با عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان نام می برد. فخریزاده را با رابرت اُپنهایمر، کارشناس فیزیک آمریکایی مقایسه میکنند. همچنین در ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی این دانشمند متعهد و شایسته با عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رییس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC) در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. اقدامات سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی فخری زاده سالها توسط سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی زیر نظر بود و آنگونه که رسانه های مختلف اذعان دارند، آنچنان موجب ترس و واهمه دشمنان قرار گرفته بود که صهیونیست ها او را هدف شماره یک خود قرار داده بودند تا آنجا که «یوسی ملمن» کارشناس و تحلیلگر ارشد نظامی-امنیتی روزنامه هاآرتص نوشت: موساد یک بار دیگر نیز برای ترور وی اقدام کرده بود که ناکام ماند. «رونن برگمن» تحلیلگر امور نظامی و امنیتی و نویسنده ارشد امور امنیتی رژیم صهیونیستی در روزنامه یدیعوت اخرونوت در کتاب «برخیز و اول او را بکش» به بررسی تاریخچه ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط رژیم صهیونیستی پرداخته و نوشته است که اسرائیل با روش هایی مثل مسموم کردن خمیر دندان، جاسازی بمب در لاستیک یدک و پرتاب بمب با پهباد دست ساز تعدادی از دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرده است. ترور ناکام فخری زاده در سال های گذشته با قرار دادن خودروی حاوی مواد منفجره در اطراف محل سکونت خود و خانواده اش مورد ترور قرار گرفته بود که این تلاش ها ناکام مانده بود. اوایل ۱۳۹۷خورشیدی منابع رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند که سازمان جاسوسی این رژیم «موساد» تلاش کرده یک دانشمند هستهای ایران را ترور کند اما عملیات او موفق نبوده است در این خصوص وبگاه واللا نیوز گزارش داد، عوامل موساد پیشتر تلاش کردهاند یک دانشمند هستهای ایرانی به نام «محسن فخریزاده مهابادی» را ترور کنند. این وبگاه اذعان کرده بود، تمام دانشمندان هستهای ایرانی که پیشتر ترور شدند یا سوء قصدی علیه جان آنها انجام گرفته، عملیات آن توسط عاملین موساد اجرا شده است. شهادت سرانجام این مدیر متعهد و متخصص در هفتم آذر ۱۳۹۹خورشیدی در آبسرد دماوند به وسیله انفجار و شلیک توسط عناصر تروریست مسلح مورد حمله قرار گرفت که به شدت مجروح و با وجود تلاش تیم پزشکی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مانع تراشی در مسیر بازگشت بایدن به برجام در رلبطه با این تحلیل شارل أبی نادر در المیادین نوشت: آیا پس از ترور فخری زاده، منطقه در شرایط متفاوتی نسبت به قبل از این اتفاق قرار میگیرد؟ پس از آنکه وزارت دفاع ایران خبر شهادت محسن فخری زاده را اعلام کرد، میتوان گفت این حادثه با تمام ابعاد و پیامدهایش، یک نقطه اصلی در درگیری حساسی که منطقه و چه بسا جهان در آن به سر میبرد، ایجاد میکند، که این درگیری، بین ایالات متحده و اسرائیل از یک سو و جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر است، اما اهمیت و حساسیت این ترور از چه جهت است و چه پیامدهایی میتواند برای منطقه و جهان داشته باشد؟ براساس اطلاعات موجود، نخست وزیر اسرائیل در یکی از کنفرانسهای خود، از فخری زاده علنا نام برد و پیش از این نیز رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که از سالها پیش برای ترور فخری زاده برنامه ریزی شده، اما هر بار شکست خورده است. با توجه به نقش و اهمیت و جایگاه علمی فخری زاده و نقش او در پیشرفت و توسعه تواناییهای نظامی ایران، انگشتهای اتهام در جریان این ترور، به سمت اسرائیل است که احتمالا با حمایت و کمک آمریکا این عملیات را ترتیب داده است. بعد خطرناک و مهم ترور فخری زاده، مساله همکاری فرضی آمریکا را تقویت میکند، چرا که اسرائیل به تنهایی قادر به تحمل پیامدهای هر گونه عملیاتی علیه ایران، بدون موافقت قبلی آمریکا نیست، به این دلیل که هیچ کس نمیتواند واکنش ایران و میدان آن را پیش بینی کرده و با پاسخ ایران مقابله کند. در واقع، ترور دانشمندان هستهای و غیر هستهای ایران توسط اسرائیل و بازوان مستقیم و غیر مستقیم موساد، مساله جدیدی نیست و تل آویو به اتخاذ چنین راهبردهایی برای مقابله با ظرفیتهای انسانی و فکری محور مقاومت عادت کرده است. جهت دیگر این عملیات ترور را میتوان در چارچوب اقدام مورد انتظار از سوی نتانیاهو و ترامپ تفسیر کرد و گفت احتمالا این ترور، نتیجه تغییر لحظه آخری تصمیم آمریکا در مورد هدف گرفتن یکی از تاسیسات هستهای ایران است. با این ترور حساس، آمریکاییها و اسرائیلیها ابعاد زیادی را هدف گرفتند و با از بین بردن رئیس سازمان پژوهش وزارت دفاع، که مسئول مستقیم پیشرفت تواناییهای نظامی، در واقع نقطه اتکای اساسی ظرفیتهای ایران برای مقابله استراتژیک را مورد هدف قرار دادند. جهت سومی که میتوان این ترور را در ضمن ان جای داد، به سعی مستقیم ترامپ و نتانیاهو برای یک اقدام استثنایی، با هدف کارشکنی در عملیات برقراری توازن دوباره در روابط بین المللی در منطقه، مربوط میشود و میتوان گفت هدف از این ترور، مانع تراشی در مسیر بازگشت بایدن به توافق هستهای با ایران بوده است، که البته با موافقت نتانیاهو مواجه نمیشود. با استناد به این سه مورد، آمریکا و اسرائیل تصمیم به ترور دانشمند ایرانی گرفتند، اما تهران چگونه به ترور فخری زاده نگاه میکند؟ و چطور میتوان واکنش آن را پیش بینی کرد؟ تاریخ ایران در تعامل با اوضاع مشابه، شناخته شده است و میتوان گفت این بار هم در برابر ترور یکی از بزرگترین و موثرترین دانشمندانش، از دو اصل ثابت پیروی میکند: ۱-سکوت نمیکند و قطعا در آینده اقدامی به موازات این ترور یا بزرگتر از آن، علیه مسئولان این جنایت، خواهد کرد. ۲-طبیعی است که ایران یک پاسخ شتابزده نخواهد داد، بلکه در زمان مناسب، به بررسی تمام جوانب عکس العمل خود، به نحوی قاطعانه و عادلانه، میپردازد. بنابراین، آیا پس از ترور فخری زاده منطقه در شرایطی کاملا متفاوت از گذشته قرار میگیرد؟ یعنی از جنگ سرد به یک تحول دراماتیک منتقل میشود که ابعاد بسیار گستردهای دارد و نه تها تمام منطقه خلیج فارس، بلکه دولتهای زیادی در حاشیه مدیترانه را نیز وارد میدان میکند؟ آیا اسرائیل می خواهد ایران را برای جنگ پیش از پایان ریاست جمهوری ترامپ تحریک کند؟ در پاسخ به این پرسش یورونیوز نوشت: اعزام دو بمبافکن استراتژیک ب۵۲ از داکوتای شمالی به جنوب خلیج فارس و حضور همزمان مایک پمپئو و بنیامین نتانیاهو در عربستان سعودی، گمانهزنیها درباره احتمال درگیری نظامی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده را در روزهای پایانی دولت ترامپ داغ کرد. چند روز بعد این گمانهزنیها با اعلام مقامهای رسمی اسرائیل مبنی بر آماده باش ارتش این کشور در پیوند با حمله احتمالی ایالات متحده به ایران یا نیروهای مورد حمایت جمهوری اسلامی در منطقه دوچندان شد. اما حوادث روزهای اخیر فراتر از گزارش فلان نهاد اطلاعاتی یا گفتههای «منابع آگاه» به رسانه با سرعت زیادی از روند معمول فراتر رفت: حمله موشکی انصارالله یمن به یک پالایشگاه آرامکو در غرب عربستان، بمبارانهای نهچندان غیرمعمول نیروهای تحت حمایت ایران در دیرالزور و در نهایت ترور محسن فخری زاده در روز روشن در دماوند پرسشهای پرشماری را در برابر ناظران بحرانهای بیپایان خاورمیانه قرار میدهد. مقامهای ایرانی از جمله محمد جواد ظریف، اسرائیل را مسئول آخرین ترور دانشمند هستهای معرفی کرده و وعده انتقام سخت دادهاند. مساله اصلی اینجا است که آیا اسرائیل، بهعنوان یکی از قطعات اصلی پازل «تصعیف» نقش منطقهای ایران تلاش میکند تا با تحریک این کشور به واکنش تند، تهران و واشنگتن را در واپسین روزهای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید به یک رویارویی نظامی بکشاند؟ آیا چنین برنامهای با آگاهی ایالات متحده و نومتحدان عرب اسرائیل، ازجمله عربستان سعودی به پیش میرود؟ و اینکه آیا ایران در آستانه تفویض قدرت در کاخ سفید خود را درگیر یک مخاصمه نظامی، به طرفیت احتمالی ایالات متحده خواهد کرد؟ آیا ایران به نیابت اسرائیل با ایالات متحده درگیر میشود؟ دونالد ترامپ در ادامه سیاست باراک اوباما تلاش کرد تا پای سربازان آمریکایی را از جنگهای پرهزینه و بیحاصل در خاورمیانه کوتاه کند. سیاست «آمریکا مقدم است» دونالد ترامپ، با فاصله گرفتن از نقش محوری تاریخی این کشور از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، ایالات متحده را در نظام جهانی «منزوی» کرد. شاید ترور قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد و اتخاذ سیاست فشار حداکثری در برابر ایران، استثنایی بر قاعده رویکرد بینالمللی دولت ترامپ بود. ایران اما برخلاف کره شمالی، در برابر فشارهای کاخ سفید و با وجود تحمل هزینههای سنگین به مذاکره با ترامپ تن نداد. فارغ از اختلاف نظر داخلی در ایران درباره مذاکره با دولت دموکرات بعدی، تسلیم نشدن در برابر رئیس جمهوری کنونی ایالات متحده، یک پیروزی برای جمهوری اسلامی به شمار میرود. با این حال تا ۲۰ ژانویه، روز دست به دست شدن قدرت در کاخ سفید تقریبا دو ماه باقی مانده است. در صورت واکنش ایران به حملات اخیر در دمشق و دیرالزور و دماوند، بعید نیست ایالات متحده به هواداری از اهداف انتقام احتمالی در اسرائیل یا متحدان عرب وارد معرکه شود.