جامعه
کامران عاصف- پژوهش از ارکان اساسی توسعه و رشد یک جامعه است. جامعه رو به توسعه نیازمند نهادهایی است که فرهنگ پژوهش را در مسیرهای خود به جریان بیندازند. ارتباط توسعه پایدار با ساختارهای علمی و پژوهشی جامعه، رابطهای تنگاتنگ دارد که از خلال آن میتوان از یافتهها و نظریات ارزشمند در جهت اهداف ملی بهرهبرداری کرد. فرهنگ تحقیقات به همراه خود نوعی آیندهنگری را همراه دارد. پیشرفت اجتماعی مفهومی چندبعدی است که شامل بهبود سطح رفاه، کاهش نابرابریها، ارتقاء سلامت عمومی، افزایش مشارکت اجتماعی و تقویت اعتماد عمومی میشود. پژوهش، بهعنوان ابزار شناسایی علمی نیازهای اجتماعی و ارزیابی راهحلها، نقش محوری در برنامهریزی اجتماعی، سیاستگذاری عمومی و کاهش شکافهای اجتماعی ایفا میکند. بهطور مشخص، پژوهش در حوزههای علوم اجتماعی، علوم رفتاری، سلامت عمومی، آموزش، اقتصاد و مدیریت میتواند مسیر توسعه اجتماعی را جهتدهی کند و از سیاستگذاریهای نسنجیده یا غیرکارآمد جلوگیری نماید. شناخت ظرفیتهای علمی و پژوهشی میتواند در اشاعه و تقویت فرهنگ پژوهش موثر باشد. از سویی دیگر آموزش و پژوهش نقش موثری در بهبود عملکرد بنگاه های اقتصادی و افزایش درآمدزایی آنها نیز خواهد داشت و دولت باید با استفاده از راهکارهایی نظیر اعطای امتیازات و حمایت از بنگاه هایی که در امر پژوهش سرمایه گذاری می کنند، سایر بنگاه های اقتصادی را نیز به این موضوع مهم تشویق و ترغیب نماید. براساس مطالعات انجام شده در این زمینه کشورهای توسعه یافته دارای نظام پژوهشی ارگانیک هستند که نشانگر نوعی پیوند و ارتباط متقابل و مستمر بین سیاست های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با سیاست های تحقیقاتی می باشند. در مقابل کشورهای در حال توسعه دارای نظام پژوهشی موزائیکی می باشند. و ما در این کشور ها شاهد عدم پیوند و ارتباط ارگانیکی این عناصر در دل نظام تحقیقاتی هستیم. در استراتژی توسعه هر جامعه ای، استراتژی تحقیق و توسعه در دل آن نهفته است. ایران اگر می خواهد به توسعه اقتصادی و اجتماعی دست پیدا کند، باید مناسبات بین نظام های تحقیقاتی و نظام اقتصادی اجتماعی را به درستی درک نماید و با برنامه ریزی دقیق و لازم در فرآیند توسعه همه جانبه جامعه خود تعادل برقرار نماید. نقش پژوهش بهعنوان یکی از ارکان اساسی تولید دانش، همواره اثری کلیدی در تحول و پیشرفت جوامع داشته است. این فرایند علمی و نظاممند، بستری فراهم میآورد تا انسان بتواند با بهرهگیری از ابزارهای علمی، محیط پیرامون خود را بهتر بشناسد، مسائل پیچیده را تحلیل کند و برای چالشهای فردی و اجتماعی، راهکارهای نوآورانه ارائه دهد. در عصر حاضر که رقابت علمی، فناوریهای نوین و چالشهای جهانی نظیر تغییرات اقلیمی، پاندمیها و نابرابریهای اجتماعی رو به گسترشاند، اهمیت پژوهش بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است. در کشورهای توسعهیافته، پژوهش بهعنوان موتور محرکهٔ اقتصاد دانشبنیان، ابزار سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و ضامن استقلال علمی شناخته میشود. در مقابل، در جوامعی که پژوهش به حاشیه رانده شده یا صرفاً به تولید مقالات نمایهشده محدود شده، پیشرفت علمی و اجتماعی نیز با موانع جدی مواجه است. در کشور ما، ایران، با وجود ظرفیتهای علمی، منابع انسانی متخصص، و سابقهٔ دیرین علمی، هنوز هم چالشهای ساختاری و سیاستی، مانع بهرهگیری حداکثری از ظرفیت پژوهش برای حل مسائل واقعی جامعه شدهاند. با این حال، در سالهای اخیر شاهد افزایش آگاهی عمومی و سیاستگذاران نسبت به اهمیت پژوهش بهعنوان زیربنای توسعه پایدار هستیم. پژوهش، فراتر از یک فعالیت دانشگاهی یا حرفهای، ابزاری برای تقویت ذهن تحلیلگر، ارتقای تفکر انتقادی، افزایش مهارت حل مسئله و بهبود تصمیمگیریهای شخصی است. در دنیایی که پیچیدگی اطلاعات و حجم دادهها بهصورت تصاعدی افزایش یافته، توانایی پژوهشگری به یکی از کلیدیترین مهارتهای قرن ۲۱ تبدیل شده است. برای یک فرد، پژوهش نهتنها مسیر ارتقاء آکادمیک را هموار میکند، بلکه او را در برابر سوگیریها، باورهای نادرست و تصمیمگیریهای سطحی محافظت مینماید.