صفحه اول
افراسیاب فلاح-موج آينده پژوهي آنچنان در جهان فراگير شده است كه امروزه شاهد ورود آن در تمام حوزه ها هستيم.دركشورمان نيز با كمي تأخير اين اتفاق رخ داد و هم اكنون تحقيقات و اسناد فراواني با رويكرد آينده پژوهي نگاشته شده است. «آیند ه پژوهی در ایران » هنوز نتوانسته از سطح شعار و گفتمان نظری فراتر رود و به یک نظام فکری و سیاستی منسجم در فرآیند تصمی مساز یهای کشور بدل شود. در ظاهر، طی دو دهه اخیر استقبال نسبتاً خوبی از سوی نهادهای سیاس تگذار نسبت به آیند هپژوهی صورت گرفته، اما این استقبال بیشتر در سطح گفتار بوده و در عمل هنوز نتوانسته در تصمی مگیر یهای کلان کشور تأثیر واقعی بگذارد. آنچه تاکنون در این زمینه اتفاق افتاده، بیشتر ناشی از ذوق و سلیقه مدیران ارشد یا میانی بوده است، نه نتیجه یک برنام هریزی یا سیاست سازما نیافته. ب هعبارت دیگر، هنوز «رویکردهای آیند هنگرانه » در ساختار حکمرانی ما ب هصورت نهادینه وارد نشد هاند و تصمی مگیر یها همچنان بر پایه اقتضائات روز و نگاه کوتا همدت انجام می شود. البته در برخی حوز هها مانند بخ شهای دفاعی، نظامی و امنیتی تا حدودی توجه به آیند هپژوهی دیده م یشود و برنام هریز یهای بلندمدت در آن حوز هها با رویکردهای آیند هنگرانه همراه بوده است. اما در سایر عرص هها بویژه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، این نگاه بسیار ضعیف است و اغلب جایگاهی در سیاس تگذار یها ندارد. از ضع فهای جدی، «ت کسناریویی » بودن مطالعات و نبود نظام هشدار سریع برای رصد علائم و نشان ههای تغییر است. طراحی نظام هشدار بر پای ه تحلیل داد هها و سیگنا لهای ضعیف، از ارکان اصلی آیند هپژوهی محسوب م یشود. مدیریت بحران و نظام تصمی مسازی کشور فاقد «نگاه آیند هنگرانه » است. ضروری است آیند هپژوهان با ارتقای توان حرف های، بهر هگیری از رو شهای ترکیبی کمی و کیفی و استفاده از داد ههای بزرگ و علو ماجتماعی محاسباتی، نقش مؤثرتری در پی شبینی و پیشگیری از بحرا نهای آینده ایفا کنند. امروزه تغییرات با آهنگی پرشتا بتر رخ م یدهند. تغییرات فناوری و به دنبال آن تغییر در دیگر جنب ههای زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات، شتاب بیشتری یافته است، تمایل روزافزون به جهان یشدن به همراه حفظ ویژگ یهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از «تغییرات » و «آینده » را برای دول تها، کسب وکارها، سازما نها و مردم ایجاب م یکند. آینده اساساً دارای عدم قطعیّتّ است. با این همه آثار و رگ ههایی از اطلاعات و واقعی تها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، م یتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامهٔ «تصمی مگیری صرفاً چندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته »، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روب هرو خواهد شد. عدم قطعیت نهفته در آینده برای برخی، توجی هکنندهٔ نداشتن دور اندیشی آنان است و برای عدّ های دیگر منبعی گرانبها از فرص تها.