روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 چهارشنبه 23 مهر - شماره 4932

کائنات سایه روشن احیای دیپلماسی میان تهران و واشنگتن را بررسی می کند

بازطراحی میز مذاکره با دست پُر ایران

 غلامعلی سقا- دیروز معاون اول رئیس‌جمهور با تاکید بر اهمیت حفظ آمادگی در شرایط توقف آتش گفت "باید دست ما در برابر دشمن پُر باشد."این سخن با توجه به اینکه در شرایطی که معادلات جهانی روزبه‌روز پیچیده‌تر می‌شود، گفت‌و‌گو همچنان یکی از مهم‌ترین ابزار‌های سیاست خارجی برای حفظ منافع ملی و کاهش تنش‌هاست، معنای مهمی می یابد. کارشناسان روابط بین‌الملل می‌گویند گفت‌و‌گو نه‌تنها راهی برای جلوگیری از درگیری‌های پرهزینه است، بلکه ابزاری برای بازتعریف جایگاه کشور‌ها در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود.
کشور‌ها زمانی به میز مذاکره می‌نشینند که ادامه‌ی تقابل برایشان هزینه‌زا باشد و منافعشان در مسیر تفاهم تأمین شود. مذاکره‌ای موفق، تنها زمانی ممکن است که سه عنصر اراده سیاسی، توازن نسبی قدرت و هدف‌گذاری شفاف هم‌زمان در آن حضور داشته باشند. بدون این مؤلفه‌ها، گفت‌و‌گو‌ها به ابزاری تبلیغاتی تبدیل می‌شوند نه راه‌حلی واقعی.
بی‌اعتمادی تهران به نمایش مذاکره ترامپ
تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده آمریکایی «کوئینسی برای سیاست‌ورزی مسئولانه»، گفت: حملات آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن، که در بحبوحه ادامه مذاکرات هسته‌ای میان واشنگتن و تهران رخ داد، تلاش‌های حامیان دیپلماسی در ایران را تضعیف کرد. این تصور وجود دارد که آمریکا از دیپلماسی برای ایجاد حس امنیت کاذب در ایران استفاده می‌کند.»
 سایت خبری تحلیلی الجزیره در گزارشی با عنوان « احیای دیپلماسی آمریکا و ایران علیرغم دست دوستی ترامپ دشوار است»، نوشت: در جریان سفر به خاورمیانه که به مناسبت پایان جنگ اسرائیل علیه غزه انجام شد، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به یکی دیگر از منابع تنش در منطقه یعنی روابط پرتنش میان تهران و واشنگتن پرداخت.
ترامپ در سخنرانی خود در کنست اسرائیل در روز دوشنبه، که پیش‌تر در اقدامی بی‌سابقه طی جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران دستور بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرده بود، از «دست دوستی» سخن گفت. او درباره احتمال توافق با تهران اظهار داشت: «ما آماده‌ایم، هر زمان که شما آماده باشید و این بهترین تصمیمی خواهد بود که ایران تا به حال گرفته است. این اتفاق خواهد افتاد. دست دوستی و همکاری باز است. به شما می‌گویم، آن‌ها [ایرانی‌ها] می‌خواهند توافق کنند. اگر بتوانیم توافقی داشته باشیم، فوق‌العاده خواهد بود.»
اما با وجود این لحن آشتی‌جویانه، دولت ترامپ همچنان رویکردی سخت‌گیرانه در قبال ایران در پیش گرفته است و تحلیل‌گران معتقدند که مسیر بهبود روابط میان دو کشور همچنان موانع متعددی پیش رو دارد.
تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده آمریکایی «کوئینسی برای سیاست‌ورزی مسئولانه»، گفت: حملات آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن، که در بحبوحه ادامه مذاکرات هسته‌ای میان واشنگتن و تهران رخ داد، تلاش‌های حامیان دیپلماسی در ایران را تضعیف کرد. او افزود: «این تصور وجود دارد که آمریکا از دیپلماسی برای ایجاد حس امنیت کاذب در ایران استفاده می‌کند.»
ایران درِ دیپلماسی را نبسته است، اما رهبران این کشور نیز برای از سرگیری گفت‌وگو با آمریکا عجله‌ای ندارند؛ عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه‌ای تلویزیونی در روز شنبه گفت: «اگر از سوی آمریکایی‌ها پیشنهاد معقول، متوازن و منصفانه‌ای برای مذاکره دریافت کنیم، حتماً آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.»
ایران دعوت مصر برای شرکت در اجلاس مربوط به جنگ غزه در شرم‌الشیخ را در روز دوشنبه رد کرد و دلیل آن را حملات و تحریم‌های آمریکا عنوان نمود.
گفت‌وگوها درباره برنامه هسته‌ای ایران از زمان بمباران تأسیسات هسته‌ای این کشور توسط دولت ترامپ از سر گرفته نشده است. اسرائیل در ماه ژوئن، چند روز پیش از آنکه مقامات آمریکا و ایران برای دور جدیدی از مذاکرات آماده شوند، جنگ را آغاز کرد.
ایالات متحده که در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق پیشین محدودکننده برنامه هسته‌ای ایران خارج شده بود، این بار اصرار دارد که هر توافق جدیدی شامل ممنوعیت کامل غنی‌سازی اورانیوم در ایران باشد.
این خواسته فراتر از مفاد توافق پیشین، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که تنها برنامه غنی‌سازی ایران را تحت نظام بازرسی سخت‌گیرانه بین‌المللی محدود کرده بود.
ایران این مطالبه جدید را به عنوان انکار حقوق خود به عنوان یک کشور مستقل تعبیر کرده و تأکید دارد که معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) غنی‌سازی اورانیوم را ممنوع نکرده است. بن‌بست بر سر موضوع غنی‌سازی به نقطه اصلی اختلاف در مذاکرات تبدیل شده است.
پارسی در گفت‌وگو با الجزیره گفت: «ایران آماده پذیرش یا مذاکره درباره یک توافق است اما صرف‌نظر از لحن مثبت و سخنان محبت‌آمیز ترامپ، آنچه او در واقع به دنبال آن است، واداشتن ایران به تسلیم است. تا زمانی که او بر غنی‌سازی صفر پافشاری کند، بعید است به توافقی دست یابد.» جنگ اسرائیل با ایران که شامل ترور فرماندهان بلندپایه نظامی و دانشمندان هسته‌ای غیرنظامی ایران و نیز حملات هوایی منجر به کشته شدن صدها نفر بود، تردیدها درباره چشم‌انداز دستیابی به توافقی پایدار با آمریکا را افزایش داده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سخنرانی خود در کنست در روز دوشنبه، تصمیم آمریکا برای بمباران ایران در طول جنگ را «معجزه‌ای کتاب‌مقدسی» توصیف کرد.
از زمان آغاز جنگ در غزه، اسرائیل مجموعه‌ای از حملات را علیه ایران و گروه‌های متحدش، از جمله حزب‌الله، در سراسر خاورمیانه را با هدف تضعیف قابل توجه ایران و کاهش انگیزه آمریکا برای دادن امتیازاتی در زمینه غنی‌سازی اورانیوم و سایر مسائل انجام داده است.
ترامپ بارها تکرار کرده است که برنامه هسته‌ای ایران با حملات آمریکا به تأسیسات کلیدی «نابود» شده است، اما میزان واقعی خسارت هنوز روشن نیست. پنتاگون اوایل امسال اعلام کرد که برنامه هسته‌ای ایران یک تا دو سال به عقب رانده شده است اما رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، گفته است که ایران می‌تواند ظرف چند ماه دوباره غنی‌سازی را از سر بگیرد.
ایران تاکید دارد که به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، در حالی که در مورد اسرائیل به طور گسترده باور بر این است که زرادخانه هسته‌ای اعلام‌نشده‌ای در اختیار دارد.
گِرِگوری برو، تحلیلگر مسائل ایران در گروه اوراسیا (Eurasia Group) در آمریکا، مدعی است که زمان در رویارویی با ایران به نفع ترامپ است. او در گفت‌وگو با الجزیره گفت: «ترامپ می‌تواند درباره دیپلماسی خوش‌بینانه سخن بگوید، اما در عین حال می‌تواند صبر کند و بگذارد سیاست فشار حداکثری کار خود را پیش ببرد.»
ایران همچنین با تحریم‌های تازه سازمان ملل روبه‌روست، پس از آنکه فرانسه، آلمان و بریتانیا در ماه اوت با استناد به نقض مفاد برجام از سوی ایران، سازوکار موسوم به «بازگشت خودکار تحریم‌ها» یا اسنپ‌بک را فعال کردند.
تهران در پاسخ اعلام کرد که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ به‌صورت یک‌جانبه از توافق خارج شده و توافقی دیگر برای بازرسی از تأسیسات هسته‌ای‌اش توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را «پس از حملات آمریکا و اسرائیل، بی‌اعتبار و بی‌موضوع» دانست. ایران از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به دلیل ناتوانی در محکوم کردن حملات علیه تأسیسات هسته‌ای‌اش که به گفته تهران تحت حمایت قوانین بین‌المللی قرار دارند، به شدت خشمگین شد.
گِرِگوری برو در این خصوص گفت: «ترامپ ممکن است ترجیح دهد چند ماه صبر کند تا ببیند آیا افزایش فشار اقتصادی، ایران را وادار می‌کند تا با شرایط مطلوب‌تر به میز مذاکره بازگردد یا نه.»
تهران؛ آماده مذاکرات منصفانه و از موضع برابر
«ایران دعوت‌نامه حضور در نشست صلح غزه در شرم الشیخ مصر را رد کرده است.» سایت امواج مدیا در گزارشی با این مقدمه نوشت: منابع آگاه در تهران می‌گویند که ایده دعوت از مقامات ایرانی به این اجلاس چند روز پیش مطرح شده بود تا دیپلماسی ایران و آمریکا را به جریان اندازد. ایران رسما اعلام کرده تا زمانی که تحت تهدید حملات بیشتر آمریکا قرار دارد، با دولت دونالد ترامپ مستقیما مذاکره نخواهد کرد. با این حال، به نظر می‌رسد مانع اصلی نبود پیشنهادی از سوی آمریکا باشد که جمهوری اسلامی ایران آن را قابل قبول بداند.
یک منبع سیاسی ارشد ایرانی به امواج مدیا گفت: «ایران همیشه آماده بررسی هرگونه پیشنهاد منصفانه، متوازن و متقابلا سودمند از سوی آمریکا برای پیشبرد مسیر در موضوع اختلاف بر سر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران بوده است. اگر چنین ابتکاری ارائه شود، وزیر امور خارجه ایران وارد گفت‌وگو خواهد شد.»
امواج مدیا به نقل از یک منبع ارشد ایرانی دیگر نوشته است که «یک کشور بی‌طرف که هم ایران و هم آمریکا با آن روابط دارند، می‌تواند مکان بالقوه‌ای برای دیدار باشد.»
نویسنده این گزارش در ادامه به میانجی گری مصر در چند ماه اخیر در پرونده ایران اشاره کرده و می نویسد: مصر به شکل گیری توافقی بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کمک کرده است. با این حال، پس از تلاش اروپا برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، توافقی که مصر آن را تسهیل کرده بود، در وضعیت نامعلومی قرار دارد.
در ادامه گزارش امواج مدیا آمده است: ایران پس از سکوت اولیه در قبال طرح صلح غزه در تاریخ ۶ اکتبر به‌صورت محتاطانه از پایان جنگ استقبال کرد، که این موضع برای بسیاری از ناظران غافلگیر کننده بود. وزارت امور خارجه ایران در بیانیه‌ای بر حمایت مداوم این کشور از «هرگونه ابتکار برای توقف پاکسازی قومی، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در غزه» تاکید کرد، در حالی که مصر بر حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین بود. این بیانیه تأکید کرد که هرگونه تصمیم در این مورد باید بر عهده مردم فلسطین و نیروهای «مقاومت» باشد.
رئیس جمهور امریکا از این موضع ایران استقبال و ادعا کرد که سیگنال «بسیار بسیار قوی» مثبتی از ایران دریافت کرده که نشان‌دهنده تمایل این کشور به حل‌وفصل درگیری است.
نویسنده این مطلب در ادامه به عدم مشارکت ایران در نشست غزه در شرم الشیخ اشاره کرده و می نویسد: از نظر تهران، حضور در این اجلاس ممکن است به‌ عنوان مشروعیت‌بخشی به یک فرایند صلح که توسط آمریکا طراحی و هدایت شده تلقی شود. آنهم در حالی که امریکا به اسرائیل در حمله به ایران و بمباران تأسیسات هسته‌ای این کشور کمک کرده است. همزمان به نظر می رسد که ایران این گردهمایی را بخشی از تلاش تحت رهبری آمریکا برای حذف حماس از آینده غزه می‌داند.
امواج مدیا در ادامه به وجود نظرات مختلف درباره سود و زیان مشارکت ایران در نشست شرم الشیخ پرداخته و می نویسد: عدم حضور ایران در این نشست، بازتاب تنش قدیمی بین ایران و ائتلاف تحت رهبری آمریکا که فرایند صلح را شکل داده، است. برخی معتقدند که غیبت ایران در میز مذاکرات، توانایی این کشور برای تأثیرگذاری رسمی بر نتایج را محدود می‌کند. همزمان برخی دیگر در تهران بر این باورند که حضور در نشستی که ظاهراً برای تجلیل از ترامپ طراحی شده، تنها آمریکا را در خواسته‌هایش جسورتر خواهد کرد.
ضرورت امروز ایران، بازطراحی مذاکرات است نه تکرار آن
رضا سالیانی، دبیرکل سازمان عدالت و آزادی و عضو هیئت رئیسه جبهه اصلاحات ایران گفت: «در شرایط کنونی که منطقه شاهد تحولات بزرگی است و جهان موازنه‌های خود را بازتعریف می‌کند، ایران نیز نیازمند بازنگری در سیاست خارجی خویش است. گفت‌و‌گو و مذاکره در چنین فضایی نه انتخابی سیاسی بلکه ضرورتی ملی است. هر روز تأخیر در آغاز روند مذاکره، به معنای از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و سیاسی تازه است.»
او افزود: «اما مسئله فقط آغاز مذاکره نیست، بلکه بازطراحی آن است؛ بازطراحی‌ای که بر مبنای تجربه‌های گذشته، منافع امروز و چشم‌انداز فردا شکل بگیرد.»
درس تجربه‌های گذشته، نفی مذاکره نیست
سالیانی تأکید کرد: «ایران در سال‌های اخیر در حالی پای میز گفت‌و‌گو نشست که طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نماند و حتی در ادامه مسیر، به‌سوی تقابل و حمله حرکت کرد. این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد، اما درس آن تجربه، نفی مذاکره نیست بلکه ضرورت مذاکره‌ی آگاهانه‌تر است. باید ساختار‌هایی برای تضمین تعهدات، هم در سطح حقوق بین‌الملل و هم در سطح اجماع داخلی طراحی شود. گفت‌و‌گو بدون ضمانت اجرایی، قابل اتکا نیست.»
به گفته او، «اعتماد نباید کور باشد، بلکه باید مبتنی بر سازوکار، برنامه و قدرت ملی شکل گیرد. مذاکره‌ای که با شناخت متقابل، توان داخلی و پشتیبانی اجتماعی انجام شود، دیگر تکرار اشتباه‌های گذشته نخواهد بود.»
مذاکره ادامه مقاومت است اگر از موضع عقلانیت باشد
سالیانی گفت: «مذاکره نشانه‌ی عقب‌نشینی نیست. در دنیای امروز اقتدار در توان حل مسئله است نه در تداوم بحران. کشور قدرتمند کشوری نیست که هیچ‌کس با او حرف نزند، بلکه کشوری است که می‌تواند در اوج اختلاف، گفت‌و‌گو را مدیریت کند و از آن برای تأمین منافع ملی استفاده کند. مذاکره، ادامه‌ی مقاومت است اگر از موضع عقلانیت و اقتدار انجام شود.»
او در ادامه درباره‌ی نوع رابطه با آمریکا گفت: «در این میان، موضوع مذاکره با آمریکا جایگاه ویژه‌ای دارد. رفتار غرب زیر سایه‌ی رفتار آمریکا تعریف می‌شود. طراحی گذشته پاسخگوی منافع ما نبوده است. سال‌هاست گفت‌و‌گو‌ها به شکل غیرمستقیم انجام شده، اما واقعیت این است که بخش مهمی از گره‌های اقتصادی، بانکی و انرژی ایران بدون گفت‌وگوی مستقیم باز نمی‌شود.»
سالیانی توضیح داد: «مذاکره‌ی مستقیم به معنای تسلیم یا وابستگی نیست، بلکه به معنای شفافیت و کنترل بیشتر است. وقتی مذاکره از مسیر‌های غیررسمی پیش می‌رود، دیگران واسطه‌ی منافع خود می‌شوند نه منافع ما. گفت‌وگوی مستقیم یعنی بازگرداندن کنترلِ گفت‌و‌گو به دست خودمان. این گفت‌و‌گو باید از موضع عزت، حکمت و مصلحت باشد؛ با شناخت دقیق از اهداف اقتصادی، امنیتی و انسانی ایران.»
مردم باید بدانند مذاکره برای بهبود زندگی آنان است
او افزود: «پیش‌نیاز چنین مسیری، اجماع داخلی و شفافیت با مردم است. هیچ مذاکره‌ای در جهان پایدار نمی‌ماند مگر آنکه پشتوانه‌ی اجتماعی داشته باشد. باید در داخل کشور به نقطه‌ای از تفاهم برسیم که سیاست خارجی اسیر رقابت جناحی نشود. مردم باید حس کنند مذاکره برای بهبود زندگی آنان است — برای آرامش، اشتغال، ثبات و رشد. هر توافقی که این پیوست توسعه‌ای را نداشته باشد، عمر کوتاهی خواهد داشت.»
سالیانی گفت: «ایران امروز در آستانه‌ی بازتعریف نقش خود در منطقه است. اگر سیاست خارجی بر مدار توسعه بازسازی شود — مثلاً بر محور انرژی‌های نو، ترانزیت، همکاری‌های منطقه‌ای و پیوند با بازار‌های جهانی — می‌تواند ما را تبدیل به بازیگر ثبات‌ساز کند. دیپلماسی توسعه همان مسیر آینده است؛ راهی که هم منافع ملی را حفظ می‌کند و هم شأن ایران را در نظام جهانی ارتقا می‌دهد.»
از تجربه تا بلوغ سیاسی
 سالیانی خاطرنشان کرد: «مذاکره اگر درست طراحی شود، نشانه‌ی بلوغ سیاسی است. ما باید از تجربه‌های سخت عبور کنیم و از هر شکستی پلی برای پیشرفت بسازیم. ایران ملتی است که بار‌ها نشان داده در بزنگاه‌ها، راه عقلانیت را برمی‌گزیند. اکنون نیز زمان آن رسیده که با چشمانی باز، با صدایی واحد و با برنامه‌ای روشن، گفت‌وگوی سازنده را پیش ببریم — نه از سر ترس، بلکه از سر اطمینان به قدرت و آینده‌ی خود.»
آنچه سالیانی می‌گوید در واقع مبتنی بر همان رویکردی است که مذاکره را نه به‌عنوان عقب‌نشینی، بلکه به‌عنوان مدیریت عقلانی قدرت می‌بیند. او با تأکید بر ضرورت بازطراحی گفت‌وگوها، یادآور می‌شود که آینده ایران در منطقه به توان دیپلماسی توسعه و اجماع داخلی گره خورده است.
به نظر می‌رسد که در شرایط کنونی بازگشت به گفت‌و‌گو بیش از آنکه تاکتیک سیاسی باشد، آزمونی برای بلوغ سیاست خارجی ایران است؛ بلوغی که باید از تجربه‌های سخت گذشته عبور کند و در تعامل آگاهانه با جهان، تعریف تازه‌ای از قدرت ملی ارائه دهد.
 بقائی به انتقاد فعالان سیاسی درباره عدم حضور ایران در شرم الشیخ پاسخ داد؛
سخنگوی وزارت خارجه با تشریح دلایل عدم حضور جمهوری اسلامی ایران در اجلاس سران «شرم‌الشیخ»، تأکید کرد: بازیگری در عرصه بین‌المللی صرفاً به حضور فیزیکی در نشست‌ها محدود نمی‌شود.
«اسماعیل بقائی»، در تبیین مواضع رسمی کشورمان در قبال اجلاس اخیر شرم‌الشیخ و دیگر مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی با اشاره به تصمیم ایران برای عدم حضور در این اجلاس، اظهار داشت: «این اجلاس به معنای واقعی «بین‌المللی» نبود؛ نه تحت نظر سازمان ملل برگزار شد و نه همه کشورها دعوت بودند. مجموعاً حدود ۳۰ هیئت شرکت‌کننده از کشورهای خاص یا سازمان‌های بین‌المللی حضور داشتند. بسیاری از کشورها از جمله چین و روسیه دعوت نشده بودند.»
وی در گفت‌وگو با رادیو گفت‌وگو اولویت قطعی جمهوری اسلامی ایران را اینگونه برشمرد: «اولویت جمهوری اسلامی ایران توقف نسل‌کشی و کشتار مردم بی‌گناه غزه است. همیشه تأکید داشته‌ایم که پایان دادن به فاجعه انسانی، بازگشت آوارگان، دسترسی مردم غزه به پناهگاه و خروج اشغالگران صهیونیست باید در صدر دستور کار باشد. فاجعه‌ای که طی دو سال گذشته رخ داده، صرفاً نقض قوانین بین‌المللی نیست، بلکه تعرضی آشکار به اخلاق و انسانیت است.»
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به این ادعا که عدم شرکت ایران به معنای از دست دادن یک فرصت دیپلماتیک بوده، قاطعانه پاسخ داد: «به‌هیچ‌وجه اینطور نیست. بازیگری در عرصه بین‌المللی صرفاً به حضور فیزیکی در نشست‌ها محدود نمی‌شود. گاهی مشارکت بدون محاسبه دقیق، می‌تواند به موقعیت کشور آسیب بزند. ما تنها چند ماه قبل، در خرداد، مورد حمله غیرقانونی و جنایتکارانه آمریکا قرار گرفتیم؛ رژیم صهیونیستی نیز با چراغ سبز و همکاری آمریکا در این اقدام نقش داشت. طبیعی است نمی‌توانیم در نشستی شرکت کنیم که ریاست آن بر عهده طرفی است که به چنین اقدام جنایتکارانه‌ای افتخار می‌کند.»
بقائی با اشاره به نگرانی‌های تاریخی درباره طرح‌های صلح در منطقه، خاطرنشان کرد: «طی یک قرن گذشته، طرح‌های متعددی با عنوان صلح و آشتی در موضوع فلسطین مطرح شده، اما نتیجه آن تضییع هرچه بیشتر حقوق مردم فلسطین بوده است. امروز با پیامدهای آن مواجهیم: عملیات پاکسازی قومی، کشتار بیش از ۷۰ هزار انسان بی‌گناه و نابودی ۹۰ درصد غزه. تا زمانی‌که حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین به رسمیت شناخته نشود، هیچ طرحی به صلح واقعی منجر نخواهد شد.»
این دیپلمات ارشد در توضیح کلیدواژه «دیپلماسی تعطیل نخواهد شد»، تصریح نمود: «جمهوری اسلامی ایران شاید بیش از هر کشور دیگری در چند دهه گذشته در روندهای دیپلماتیک مشارکت داشته است. همواره از ابزار دیپلماسی برای صیانت از منافع ملی و ارتقای صلح و امنیت بین‌المللی استفاده کرده‌ایم. این واقعیت که در میانه یک روند دیپلماتیک مورد حمله غیرقانونی قرار گرفتیم، در تاریخ ثبت خواهد شد. در عین حال، دفاع ملت ایران از تمامیت خود نشان داد هر زمان لازم باشد می‌توانیم با قدرت از خود دفاع کنیم. دیپلماسی هیچ‌گاه تعطیل نخواهد شد و در آینده نیز با توجه به منافع کشور از این ابزار استفاده خواهیم کرد.»
وی بر موضع ثابت و اصولی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌الملل پای فشرد و فعالیت‌های وزارت خارجه در راستای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور را قابل تقدیر دانست.

آیا راه‌حل، مذاکره مستقیم درباره اختلافات با آمریکا است ؟
 النهار نوشت: در طول حدود ۱۵۰ سال، از دوران قاجاریه تاکنون، ۶۷ نفر بر مسند وزارت امور خارجه ایران نشسته‌اند. با این حال، تنها شمار اندکی از آنان با دانش و عملکرد اثرگذار خود توانسته‌اند ردپایی ماندگار در تاریخ سیاسی ایران بر جای بگذارند؛ نام‌هایی همچون مشیرالدوله پیرنیا، میرزا حسن مستوفی‌الممالک، محمد مصدق، احمد قوام‌السلطنه، محمدعلی فروغی، علی‌اصغر حکمت، علی‌اکبر سیاسی و حسین فاطمی. اما در میان وزرای خارجه پس از انقلاب، تقریباً اجماع وجود دارد که محمدجواد ظریف مشهورترین، فعال‌ترین و تأثیرگذارترین چهره در دوران تصدی وزارت خارجه (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱) بوده است.
آنچه ظریف را از دیگر دیپلمات‌های ایرانی متمایز می‌کند، دو ویژگی است: نخست، او دانشمند و نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل است و فعالیت آکادمیکش در این زمینه هرگز متوقف نشده؛ دوم، او وزیر خارجه‌ای پیشرو، خلاق و مبتکر بود، نه صرفاً مدیر اداری یک دستگاه دیپلماتیک.
نماد بارز این ویژگی‌ها، توافق هسته‌ای تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) بود که هنوز هم از آن دفاع می‌کند، با وجود پایان دوره کاری‌اش و حملات سازمان‌یافته مخالفان.
از برکناری تا گفت‌وگوی پرجزئیات
من زمانی در حال هماهنگی مصاحبه با او برای «النهار» بودم که از سمت معاون رئیس‌جمهور در امور راهبردی برکنار شد. به‌نظر می‌رسید برخی نمایندگان مجلس به‌دنبال کنار زدن او بودند. در این مصاحبه مشخص شد که پشت پرده این برکناری ابعاد گسترده‌تری وجود دارد. اما در نهایت، نتیجه این اقدام باعث کاهش محبوبیت دولت مسعود پزشکیان شد؛ زیرا بسیاری معتقد بودند حمایت ظریف از پزشکیان از دلایل اصلی مقبولیت دولت جدید بود، و با کنار رفتن او، این تصور فرو ریخت که دولت تازه همان است که انتظار می‌رفت.
با آغاز جنگ ایران و اسرائیل، گفت‌وگو باز هم به تعویق افتاد. چند ماه بعد، اروپا «مکانیسم ماشه» را فعال کرد و توافق هسته‌ای رسماً به پایان رسید. این تحولات، مصاحبه را دیرتر اما جذاب‌تر کرد. در نهایت، گفت‌وگو در دو نشست طولانی در مؤسسه «اندیشه و قلم» و گروه تازه‌تأسیس «پایاب» انجام شد؛ گروهی که نامش از خاطرات تازه منتشرشده ظریف به زبان عربی با عنوان «صمود الدبلوماسیة فی بیروت» (پایداری دیپلماسی در بیروت) گرفته شده است. هدف آن، به‌گفته ظریف، شکستن زندان ذهنی شکست‌ها و پیروزی‌های گذشته برای ساخت آینده‌ای الهام‌بخش است.
او در این گفت‌وگو صریح‌تر از همیشه سخن گفت و برخلاف ادعاهای منتقدانش، نشان داد که دیپلماتی انقلابی است، نه تکنوکرات، و از بیان دیدگاه‌هایش هراسی ندارد.
«مذاکره واقعی»: کلید مواجهه با چالش‌ها
در آغاز از او پرسیدم: «بسیاری از منتقدان مذاکره با غرب و آمریکا می‌گویند حمله اسرائیل به ایران در حین مذاکرات، بی‌فایدگی گفت‌وگو را ثابت کرد.» ظریف پاسخ داد: «باید یادآوری کنیم که همین مذاکرات — با وجود انتقادهایی که به روند و روش آن دارم — باعث شد مردم در برابر دشمن صهیونیستی متحد شوند و انسجام داخلی حفظ گردد. نقشه دشمن برای فروپاشی نظام شکست خورد. اگر مذاکره را کنار گذاشته بودیم، مردم تصور می‌کردند دولت با کناره‌گیری‌اش راه را برای حمله دشمن باز کرده است.»
 آمادگی برای همه سناریوها: تقویت دفاع و وحدت ملی
در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال حمله جدید اسرائیل به ایران وجود دارد و اینکه برخی می‌گویند حداقل شش ماه تا وقوع آن فاصله داریم، ظریف گفت: «این‌ها همه گمانه‌زنی است و هیچ‌کس نمی‌تواند تحولات آینده را با قطعیت پیش‌بینی کند. نکته مهم آن است که کشور باید از موضع قدرت با چالش‌ها روبه‌رو شود؛ با تقویت بنیه دفاعی، حفظ انسجام داخلی، آغاز مذاکرات جدی و آماده‌بودن برای هر شرایطی.» او تأکید کرد که در شرایط فعلی، ایران باید استراتژی مذاکره واقعی، مستقیم، چندوجهی و نتیجه‌محور را در پیش بگیرد.  ظریف توضیح داد: «منظور از مذاکره واقعی، رهایی از زندان گذشته و استفاده از همه ظرفیت‌ها و امکانات ملی است. در جنگ دوازده‌روزه، ایران نشان داد تنها کشوری است که هم شجاعت و هم توان ضربه‌زدن به اسرائیل را دارد. تخلیه پایگاه‌های آمریکایی پیش از پاسخ ایران و پیام پذیرش پاسخ از سوی ترامپ، به معنای اذعان او به اراده و توان ایران—even در برابر آمریکا—بود. این واقعیت فرصتی محدود اما مهم برای ایران فراهم کرده تا از موضع قدرت وارد مذاکره‌ای جدی با غرب و آمریکا شود. بر اساس چهار دهه تجربه دیپلماتیکم، می‌گویم تنها راه‌حل، گفت‌وگوی مستقیم و چندجانبه درباره اختلافات ایران و آمریکا است.»
مذاکره به معنای تسلیم نیست
ظریف افزود:‌ «برخلاف تصور برخی در ایران و آمریکا، مذاکره به معنای تسلیم نیست. در مذاکرات هسته‌ای، ایران تسلیم خواسته‌های طرف مقابل نشد، بلکه توانست بسیاری از خواسته‌های خود را بقبولاند. همین منطق در مذاکرات آینده هم باید حاکم باشد: بده‌بستان، قاعده طبیعی مذاکره است. آنهایی که می‌خواهند امتیاز بگیرند بدون آنکه چیزی بدهند—چه در ایران چه در آمریکا—اصول مذاکره را نمی‌فهمند. زیاده‌روی در تأکید بر مواضع خودی نیز خطای بزرگی است که کشور را به ورطه امتیازدهی خواهد کشاند.»
او افزود: «برخلاف کسانی که می‌گویند نظام امروز ناگزیر از نوشیدن جام زهر است (مانند ۱۳۶۸)، معتقدم نه چنین الزامی وجود دارد، نه ضرورتی، نه فایده‌ای. ما می‌توانیم با اتکا به ملت، قدرت ملی و اراده جمعی، وارد مذاکره‌ای از موضع اعتماد شویم و از حقوق خود دفاع کنیم.»
«زمان به نفع ما نیست»
ظریف هشدار داد: «زمان الزاماً به نفع ما نیست؛ ماه‌های آینده شاید برای مذاکره مناسب‌تر از امروز نباشند.»
او دولت پیشین را متهم کرد که در احیای برجام در دوران بایدن کوتاهی کرد:و «در آغاز دولت آقای رئیسی، همه‌چیز برای بازگشت آمریکا به توافق آماده بود. حتی قبل از تصویب قانون راهبردی مجلس، قرار بود بازگشت آمریکا هم‌زمان با تحلیف بایدن اعلام شود. بعد هم که قانون تصویب شد، توافق در پایان دولت روحانی آماده بود. اما تصور غلطی که در تهران وجود داشت—اینکه مذاکره فرسایشی به سود ماست—به‌علاوه مطالبات بیش از حد اروپا و آمریکا، باعث شد فرصت طلایی ایران از دست برود.»
احترام به نظر رهبری و کارشناسان
در پاسخ به این پرسش که وقتی رهبر ایران می‌گوید مذاکره با آمریکا بی‌فایده است، چرا او همچنان از مذاکره دفاع می‌کند، ظریف گفت: «آقا بارها به من تأکید کرده‌اند که کارشناسان می‌توانند و باید بدون ملاحظه، نظر خود را بیان کنند. بنابراین، معتقدم کسانی که دلسوز کشورند، نباید نظام و رهبری را از دیدگاه‌های منطقی خود محروم کنند به‌صرف اینکه آن دیدگاه شاید با نظر رهبری متفاوت باشد. البته کشور سازوکار قانونی تصمیم‌گیری دارد و همه دیدگاه‌ها در آن لحاظ می‌شود.»
 ایران و محور مقاومت
در پاسخ به این پرسش که با ضعف نیروهای نیابتی ایران در منطقه، آیا نفوذ ایران کاهش یافته است، ظریف گفت:‌ «تمام شواهد ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد ایران هیچ‌گاه نیروی نیابتی نداشته است. هیچ گروهی اهدافش را به‌جای ایران پیش نبرده. برعکس، این ایران بوده که برای تحقق اهداف مقاومت از آن حمایت کرده است. مقاومت نه برای ایران بلکه برای آرمان‌های خود جنگیده است. بنابراین حتی اگر مقاومت تضعیف شود—که قابل بحث است—قدرت ایران تضعیف نخواهد شد.» او افزود: «در شرایط فعلی، میان سیاست‌های آمریکا، اسرائیل و همسایگان عرب تفاوت‌های جدی وجود دارد که باید به نفع ایران از آن بهره گرفت. اسرائیل در پی سرنگونی جمهوری اسلامی و حتی فروپاشی ایران است؛ از پیش از انقلاب تا امروز، قدرت ایران را مانع تسلط منطقه‌ای خود می‌بیند. اما ایالات متحده چنین هدفی ندارد، چون فروپاشی ایران او را در باتلاق خاورمیانه غرق می‌کند و مانع رقابتش با چین می‌شود. هدف واشنگتن، تضعیف ایران از طریق فشار سیاسی و اقتصادی است. در مقابل، کشورهای عربی—به‌ویژه پس از تجربه تجاوزگری اسرائیل—به این نتیجه رسیده‌اند که بدون ایران قدرتمند، خودشان طعمه خواهند شد. بنابراین، تمایل دارند روابط راهبردی‌شان با ایران را بهبود دهند. ما باید این فرصت را جدی بگیریم و دیپلماسی فعالی پیش ببریم.» او درباره غزه گفت: «تحولات اخیر بسیار مهم‌اند، زیرا اسرائیل ناچار شد بدون تحقق اهدافش در نسل‌کشی، به آتش‌بس تن دهد. این امر باید با هوشیاری و همبستگی کشورهای اسلامی به فرصت بدل شود.»
 پایان برجام و مکانیزم ماشه
درباره پایان برجام و بازگشت تحریم‌ها، ظریف با لبخندی تلخ گفت: «بسیاری از حملات و تخریب‌ها علیه من و برجام سازمان‌یافته و بی‌پایه‌اند. اما درباره علت واقعی مرگ برجام و بازگشت مکانیزم ماشه حرف‌های زیادی می‌توان زد که زمانش هنوز نرسیده. تنها مثلاً بپرسم: اگر زنجیره رویدادها از ژوئیه ۲۰۱۵ تا ژانویه ۲۰۲۵ را مرور کنید، حقایق بسیاری آشکار می‌شود.» او توضیح داد: «آمریکا با پذیرش برجام، در پی تسهیل استراتژی "چرخش به آسیا" و تمرکز بر چین بود. با کاهش تنش با ایران، دیگر نیازی به درگیری در خاورمیانه نداشت. اما اسرائیل و مخالفان خارجی برجام، همراه با تحلیل‌های نادرست داخلی، این مسیر را منحرف کردند. نتیجه، ترور دانشمندان و فرماندهان ایرانی و تغییر راهبرد واشنگتن شد: از کاهش حضور در منطقه به واگذاری امنیتش به اسرائیل. در نتیجه، میان سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵، شمار کشورهایی که در شورای امنیت از ایران حمایت می‌کردند از ۱۳ کشور به فقط ۴ کشور کاهش یافت.»
 اروپا و شورای امنیت: ریاکاری و سوء‌استفاده
ظریف با تندی گفت: «سه کشور اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام، تمام تعهداتشان را نقض کردند. در جریان جنگ دوازده‌روزه نیز از راه‌حل نظامی علیه ایران حمایت کردند تا به اسرائیل کمک کنند. وقتی شکست خوردند، به ابزارهای سیاسی و نفاق روی آوردند. این رفتار متکبرانه باعث افول شدید نقش اروپا در جهان شد؛ حتی در پرونده‌هایی مربوط به خود اروپا، مثل بحران اوکراین.
در آینده نزدیک، با رقابت آمریکا و چین در فناوری—به‌ویژه هوش مصنوعی—اروپا جایگاه خود را در نظم جهانی از دست خواهد داد.»
 گزینه‌های ایران در برابر تحریم‌ها: اولویت با انسجام داخلی
ظریف راهکار ایران را چنین برشمرد:
1. تقویت انسجام اجتماعی و ملی به‌عنوان مهم‌ترین منبع قدرت.
2. بازسازی توان دفاعی و گسترش روابط منطقه‌ای.
3. آغاز مذاکرات چندجانبه با آمریکا برای حل اختلافات، چون به باور او «رابطه دوستانه کامل غیرواقع‌بینانه است».
او افزود: «عامل کلیدی انسجام، بهبود وضع اقتصادی است. این امر در شرایط تحریم ممکن نیست مگر با استفاده کارآمد از سرمایه عظیم ایرانیان در داخل و خارج کشور. هیچ سرمایه‌گذاری در فضای فساد و بی‌اعتمادی پایدار نمی‌ماند. بنابراین، دولت باید تضمین امنیت سرمایه را در بالاترین سطح فراهم کند و با فساد و سوءاستفاده به‌عنوان اولویت امنیت ملی مقابله کند.»

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه