جامعه
محمد ولیان- در عصر حاضر، توسعه پایدار کشاورزی یکی از ضروریات سرزمینی به شمار میآید. در راستای حصول این هدف، لازم است در برنامههای پنج ساله توسعه کشور به عنوان سند بالادستی و هدایتگر توسعه به این مفهوم توجه کافی مبذول گردد. کارشناسان میگویند، اکنون در منابع پایه مانند آبوخاک به دلیل بهرهبرداریهای نادرست دچار بحران هستیم، کشاورزی مدرن و مکانیزه نشده یا به میزانی نبوده که منجر به تحولی اساسی شود. علاوه براین در این بخش صنایع تبدیلی و تکمیل و فرآوری مناسب در صنایع مرتبط از زنجیره تولید تا صادرات تکمیل نشده که خود چالشهایی اساسی در این حوزه به جای گذاشته است. اقتصاددانان معتقدند كه رشد كشاورزي براي صنعتي شدن و توسعه كل اقتصاد خيلي مهم (اگر نگوييم پيش نياز آن) مي باشد. با وجود اين، بررسي جريان رشد كشاورزي در خارج از پيرامون، مشغله فكري اكثر اقتصاددانان توسعه قرار گرفته است. به طوري كه، هم تغييرات فني و هم تحولات نهادي كشاورزي به منزله عوامل برون زا در الگوي آنها منظور شده است. از ديدگاه تاريخي، مساله توسعه كشاورزي، تبديل بخش كشاورزي ايستا به يك كشاورزي پوياي نوين نيست، بلكه سرعت بخشيدن به آهنگ رشد توليدات كشاورزي و كارايي آن و متناسب ساختن آن با رشد ساير بخش هاي يك اقتصاد در حال نوين شدن مي باشد (دوري از الگوي اجبار به پيشرفت در الگوهاي توسعه اي). لذا، يك نظريه رشد كشاورزي بايد ديدگاهي از فرآيند رشد كشاورزي ـ طرز تغيير منابع توسعه اقتصادهايي كه در آن ميزان توليدات كشاورزي با نرخ يك درصد و يا كمتر در سال رشد دارند، تا اقتصادهايي كه در آنها توليدات كشاورزي با نرخ چهار درصد و يا بيشتر در سال رشد مي كند ـ فراهم آورد. در واقع کارشناسان و متخصصان معتقدند در نتیجه این شرایط بخش کشاورزی در طول این دههها پیشرفت و تحول قابل قبول و موردانتظاری را به تناسب اهمیت راهبردی بخش در کشور نداشته است. بخش کشاورزی به دلیل تأثیرگذاری تعیین اولویتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقشی فراتر از امنیت غذایی کشور دارد. به طورکلی، 3/34% زمین و 70% آب مصرفی جهان به بخش کشاورزی اختصاص دارد. به ترتیب نزدیک به 3/37% و 18% از شاغلان ایران و جهان در بخش کشاورزی کار میکنند. تا سال 2050، مقدار تقاضا برای غذا در حدود70% افزایش خواهد یافت که نیازمند افزایش تولید محصولهای کشاورزی است. این امر موجب بهرهبرداری بیرویه از منابع موجود، آلودهسازی منابع خاک و آب و بهرهگیری بیش از اندازه از سم و کود شیمیایی و در نتیجه تشدید ناپایداری خواهد شد. از اینرو، ضرورت توجه به توسعه پایدار کشاورزی، به عنوان مهمترین ابزار برای پایداری منابع طبیعی احساس میشود. توسعه پایدار کـشاورزی، بـاید از نظر بومشناسی مناسب، از نظر اقتصادی توجیهپذیر و از نظر اجتماعی مطلوب باشد. در تمام برنامههای پنج ساله توسعه کشور پس از انقلاب، به بخش کشاورزی توجه شده است، اما توجه به توسعه پایدار کشاورزی به طور عمده از برنامه چهارم و به ویژه در برنامه پنجم و ششم توسعه بوده است. با این حال، مقایسه شاخصهای توسعه پایدار در کشور با برخی از کشورهای منتخب همسایه نشان میدهد که ایران نتوانسته است جایگاه واقعی خود را در این زمینه به دست آورد و لازم است تا با در پیشگرفتن الگوی رشد مناسب، برای توسعه پایدار بخش کشاورزی گام بردارد. مهمترین الگوهای توسعه کشاورزی عبارت است از الگوی بهرهبرداری و حفاظت از منابع، شناخت محل و موقعیت، نشر، به کارگیری نهادههای پربازده و نوآوری انگیزشی. در واقع به کارگیری ترکیبی از این الگوها برای نیل به توسعه پایدار کشاورزی در ایران لازم است.