روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 يکشنبه 30 شهريور - شماره 4914

کائنات اهداف راهبردی ایران در سفر مسعود پزشکیان به نیویورک را بررسی می کند

آخرین رمق دیپلماسی و انتظار معجزه

 خالد طباطبایی- دومین سفر رئیس‌جمهور ایران به نیویورک، در حالی انجام می‌شود که ایران، منطقه و جهان با شرایط پیچیده‌ای مواجه است که آغاز بازگشت تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران در پی سوءاستفاده اروپا، بر این پیچیدگی‌ها افزوده و کنشگری متفاوت در برابر آن را ضروری می‌سازد، فرصتی مهم و البته حساس تا از آخرین رمق باقی‌مانده برای دیپلماسی برای حراست از منافع ملی استفاده شود.
«مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهور ایران در حالی روزهای ابتدایی مهرماه در نشست‌های مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک حاضر خواهد شد که مجموع تحولات یک سال گذشته این حضور را بسیار مهم ساخته است. ایران از مهرماه ۱۴۰۳ تا مهر سال جاری یکی از پرچالش‌ترین دوران ۲۰ سال اخیر خود با آمریکا و اروپا را گذرانده اما برآیند نتایج به دست آمده؛ تهران را با تمام آسیب‌هایی که متحمل شده، برنده این چالش‌ها نشان می‌دهد. سفر رئیس‌جمهور به نیویورک (با فرض پایبندی آمریکا به الزامات و قوانین بین‌الملل و صدور مجوزهای لازم) نیازمند هدف‌گذاری ملموس و درک اهمیت این نشست است تا از این رهگذر طرحی تازه برای عبور از ایستایی امروز انداخته شود. هشتادومین مجمع عمومی سازمان مللل متحد سه‌شنبه اول مهرماه (۲۳ سپتامبر) آغاز و دوشنبه ۷ مهر (۲۹ سپتامبر) به پایان خواهد رسید.
جهان در آستانه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد
جهان سال ۲۰۲۵ با آنچه در سال ۲۰۲۴ تجربه کرد از منظر تداوم دو جنگ که یکی از آن‌ها، مدت‌هاست به نسل‌کشی عیان تبدیل شده است، تفاوت چندانی نکرده است. مردم اوکراین و روسیه همچنان در اثر حملات کشته می‌شوند و مردم غزه در یک تراژدی انسانی با گلوله یا قحطی غذا به قتل می‌رسند. گرچه حضور «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید یکی از تغییرات مهم در نظام تصمیم‌گیری بین‌الملل است اما این حضور به رغم تمام ادعاها و هیاهوهای پیش از پیروزی و پس از آن، از سوی ترامپ، نتوانست آتش هیچکدام از این جنگ‌ها را خاموش کند. ترامپ روز پنجشنبه ۲۷ شهریور درحالی از رئیس‌جمهور روسیه برای پایان دادن به جنگ ابراز ناامیدی کرد که پیش از آن مدعی شده بود زبان قدرت را در مواجهه با روسیه می‌داند و با همین زبان می‌تواند به جنگ خاتمه دهد. ترامپ نه تنها نتوانست رقیب قدر آمریکا یعنی روسیه را متقاعد به پایان جنگ کند، بلکه در پایان دادن به جنگ‌طلبی‌های شریک خود در تل‌آویو هم ناکام ماند و «بنیامین نتانیاهو» نه تنها به نسل‌کشی مردم غزه پایان نداد که به کشورهای همسایه از سوریه و لبنان تا ایران و قطر هم حمله نظامی کرد.
۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد هفته آینده با دستور کار و هدف مشخص در مجمع عمومی این سازمان گرد هم خواهند آمد و قاعدتا و قطعا دستور کار ویژه‌ جمهوری اسلامی ایران هم حفظ منافع ملی بر مبنای واقعیات موجود خواهد بود.
بر همین اساس کشورهای عضو سازمان ملل متحد این دو پرونده را در کنار دیگر موضوعات معمول جهان در دستور کار دارند. بسیاری از کشورهای جهان و حتی متحدان پیشین رژیم اسرائیل در یک سال گذشته در صف منتقدان و حتی معترضان تل‌آویو قرار گرفته‌اند و طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر ایده دو دولتی و تشکیل دو دولت اسرائیلی و فلسطینی، فارغ از تمام پرسش‌های بی‌جواب درباره این ایده، در دستور کار شماری از کشورهای اروپایی و منطقه‌ای قرار دارد که می‌تواند موضوع بحث و بررسی در نشست‌های سازمان ملل باشد. این میان موضوع مهم دیگر ایران و تمام رویدادها و مباحث مرتبط و متعلق به ایران است؛ از پرونده و فعالیت‌های هسته‌ای و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت در اثر فعال‌سازی مکانیسم پس‌گشت تا بمباران تأسیسات هسته‌ای از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی.
رئیس‌جمهور و هیات همراه وی در حالی هفته جاری راهی نیویورک خواهند شد که عصر جمعه ۲۸ شهریور شورای امنیت، پیش‌نویس قطعنامه کره جنوبی بعنوان رئیس دوره‌ای این شورا را درباره «تداوم لغو تحریم‌ها علیه ایران» برای جلوگیری از اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران تصویب نکرد و به این ترتیب و در صورت عدم وقوع اتفاق و تصمیمی تازه، تحریم‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران باز خواهد گشت. شرایطی بغرنج که حضور هیات ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را مهمتر از هر زمان دیگری نشان می‌دهد.
هدف راهبردی ایران در نیویورک
۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد هفته آینده با دستور کار و هدف مشخص در مجمع عمومی این سازمان گرد هم خواهند آمد و قاعدتا و قطعا دستور کار ویژه‌ جمهوری اسلامی ایران هم حفظ منافع ملی بر مبنای واقعیات موجود خواهد بود. پیش از ارزیابی این دستور کارها باید تصویری از آنچه در حال حاضر تهران با آن درگیر است ترسیم شود. در حال حاضر ایران با چالش؛ بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، تهدیدات رژیم اسرائیل و تنش‌های منطقه‌ای در نتیجه جنگ‌طلبی‌های رژیم اسرائیل روبروست.
در حال حاضر سه کشور اروپایی حاضر در برجام، با سواستفاده از ابزار حل اختلاف در برجام، موسوم به اسنپ‌بک قطعنامه‌های شورای امنیت که پس از توافق برجام ملغی شده بود بازگردانده و تحریم‌ها علیه ایران را تشدید خواهند کرد. از سوی دیگر بی‌کیفرمانی اقدامات رژیم اسرائیل در منطقه، ماجراجویی‌های بیشتر تل‌آویو را در پی داشته و این می‌تواند به عنوان یکی از دغدغه‌های ایران تلقی شود، موضوعی که به نظر می‌رسد پس از حمله اسرائیل به قطر، نه فقط برای تهران که برای پایتخت‌های کشورهای منطقه هم به دغدغه اصلی تبدیل شده است. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد پزشکیان و تیم همراه او با یک هدف مشخص که متاثر از شرایط جهانی، منطقه‌ای و داخلی است در این نشست شرکت خواهند کرد؛ تغییر در سکون دیپلماتیک و بهره‌گیری از آنچه از دیپلماسی باقی مانده است.
 سخنرانی رئیس‌جمهور مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۴۰۳
همزمان با پایان جنگ تحمیلی رژیم اسرائیل و آمریکا علیه ایران، سکونی دیپلماتیک در روند روابط میان ایران و غرب به وجود آمد. سکونی که واقعیات آن را به نفع ایران نشان نمی‌دهد به تعبیر رهبر معظم انقلاب «یکی از ضررها و خطرهای کشور همین حالت «نه جنگ و نه صلح» است که خب خوب نیست، فضای خوبی نیست». برای شکستن این فضا، ایران بیش و پیش از میدان‌خوانی‌های شعاری نیازمند نگاه دقیق، واقع‌بینی و آینده‌نگرانه به موضوع است. پاسخ کوتاه‌مدت، میان و بلندمدت به هریک از پرسش‌های زیر در واکنش به رفتار اروپا و بازگشت تحریم‌ها می‌تواند مختصات نحوه برخورد با این اقدام را مشخص کند.
الف) پایان همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چیز جز خروج از NPT معنا نمی‌دهد و خروج از این پیمان به عنوان تعهد قانونی ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شاید در کوتاه مدت پاسخی به اقدام اروپا باشد اما پرسش اصلی برای طرفداران خروج این است که «بعد چه خواهند کرد»، پلن بی یا پساخروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای چیست؟ خروج از این معاهده حتی در میان مدت هم نمی‌تواند تامین کننده منافع ایران باشد از آن رو که تهران تصمیمی برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد و با این خروج تبعات و تحریم‌ها و فشارها و حتی خطر حمله نظامی را به جان می‌خرد فقط برای اقدامی واکنشی که تاثیر چندانی بر منافع طرف‌های غربی هم نخواهد داشت.
ب) تداوم بن‌بست دیپلماتیک و بستن تمام درهای گفت‌وگو، چیزی جز انزوای ایران را در پی نخواهد داشت و این نسخه قهر با جهان پر از ظلم و بی‌انصافی، چیزی از آن ظلم را نخواهد کاست، بلکه فشار غیرقانونی بیشتری بر مردم ایران وارد خواهد کرد. این نسخه حتی برای کوتاه‌مدت هم نمی‌تواند به نفع کشور و مردم تعریف شود.
پ) تلاش برای حفظ دیپلماسی کم‌رمق باقی مانده در نیویورک و تمرکز بر آنچه این روزها از آن به عنوان طرح ارائه شده از سوی ایران به آمریکا نام برده می‌شود. چنین ابتکاری حتی اگر تاکنون وجود نداشته از این پس باید روی میز دیپلمات‌های ایران قرار گیرد. موضوعی که «کاظم غریب‌آبادی» معاون حقوقی و بین‌الملل وزیر امور خارجه هم به آن اشاره و تصریح کرده است که تعامل و دیپلماسی هیچ وقت بسته نیست و ظرف چند روز آینده باز هم ادامه پیدا خواهد کرد.
واقعیت آن است که منطق قوی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با آمریکا و تروییکای اروپا برگ برنده تهران در هر گونه مذاکره خواهد بود. ایران همچنان به دیپلماسی منطقی و منبطق با واقعیات و دور از هرگونه زیاده‌خواهی و زورگویی اعتقاد دارد و در تازه‌ترین نشانه این اعتقاد در قاهره مصر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تفاهم ازسرگیری همکاری را امضا کرد. مجمع عمومی سازمان ملل، تریبون مناسبی برای تأکید بر این مهم خواهد بود که اعتقاد تهران به مسیر صلح‌آمیز حل و فصل چالش‌ها، جزئی از سیاست خارجی کشور است. این تأکید نه به معنای ضعف ایران در برابر غرب که در راستای ترجیح صلح در عین بهره‌مندی از توان جنگیدن است. توانی که تهران آن را در ۱۲ روز دفاع از تمامیت ارضی خود به خوبی نشان داد.
گفت‌وگوهای صریح و مستقیم با طرف‌های اروپایی گرچه ممکن است به دلیل رویکرد اخیر آن‌ها در فعال‌سازی مکانیسم بازگشت تحریم‌ها، نتیجه کوتاه مدتی نداشته باشد اما می‌تواند میزان جدیت آن‌ها در ارتباط با ایران نشان دهد. تأکید بر تعهد به NPT و شفافیت در برنامه‌ هسته‌ای از سوی ایران و تدوین و ارائه چارچوب مشخص برای کاستن از تنش‌ها از سوی اروپا می‌تواند پلن قابل قبولی در نیویورک و آغاز پایان تهدیدات بازگشت تحریم‌ها یا دستکم تعلیق آن‌ باشد.
به ویژه آنکه سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه بامداد جمعه ۲۸ شهریور از ارائه چارچوب معقولی به اروپا سخن گفته است، چارچوبی که از دیدگاه «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه هم معقول بوده اما به دلیل کاملا نامعقولی مورد تایید قرار نگرفته است. این چارچوب معقول اگر از سوی اروپا فارغ از فشارهای سیاسی آمریکا و رژیم اسرائیل ارزیابی شود می‌تواند نتیجه متفاوت‌تری به بار آورد. این موضوع می‌تواند محور گفت‌وگوهای وزیر امور خارجه در دیدار با همتایان اروپایی باشد که «امیرسعید ایروانی» سفیر و نماینده ایران در سازمان ملل از برگزاری آن‌ها خبر داده است.
ایران در حسن‌نیتی کامل دو شرط از سه شرط اروپا را نه به دلیل ارائه آن‌ها از سوی تروییکا که به دلیل تعهد به قانون همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پذیرفته و در حال طراحی سازوکار اجرایی آن است. مذاکره مستقیم با آمریکا اما به عنوان شرط سوم در شرایطی که ۳ ماه پیش همین روند مورد حمله قرار گرفت، چندان منطقی نیست و تنها عنصر منطق‌ساز در این معادله، مشاهده حداقلی از حسن‌نیت و احترام در طرف آمریکایی است. این نشانه می‌تواند در هشتادمین نشست مجمع عمومی دیده و انگیزه‌ای برای بن‌بست شکنی باشد. چنین شرایطی با توجه به مجموع رفتارهای اروپا و آمریکا گرچه با احتمال کمی امکان‌پذیر بوده اما در حال حاضر تنها شکننده بن‌بست و سکون در روابط است.
وزیر امور خارجه از ارائه چارچوب معقولی به اروپا سخن گفته است، این چارچوب معقول اگر از سوی اروپا فارغ از فشارهای سیاسی آمریکا و رژیم اسرائیل ارزیابی شود می‌تواند نتیجه متفاوت‌تری به بار آورد.
چرا حضور در نیویورک مهم است
مجمع عمومی سازمان ملل در تمام ۷۹ دوره گذشته خود، با توجه به شرایط جهان، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. اهمیتی که حضور مقامات عالی جهان از کشورهای مختلف با تمام اختلاف‌نظرها و حتی تنش‌های نظامی و سیاسی متعدد، فرصتی است که جهان به گفت‌وگو می‌دهد تا راهی متفاوت‌تر از نزاع برای حل معضلات یا راهی تازه‌تر برای رسیدن به درک و همکاری مشترک برگزینند. این نشست هر سال بیشترین تمرکز رسانه‌ای را با حضور هزاران رسانه و خبرنگار به خود اختصاص می‌دهد. دو فرصتی که برای ایران، فراهم است تا با استفاده از آن‌ها بتواند از حقوق خود دفاع و از ظلم رفته بر خود سخن بگوید.
تیم دیپلماتیک همراه رئیس‌جمهور با تمام محدودیت‌هایی که آمریکا پیش و در حین سفر برای هیات ایرانی تدارک دیده می‌تواند از دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای به منظور جلب توجه افکار عمومی جهان بهره برده و از این فرصت برای انتقال آنچه ایران در جنگ ۱۲ روزه با آن روبرو بود استفاده کند. ساخته شدن تصویری متفاوت از آنچه رسانه‌های جریان اصلی و اغلب وابسته به اسرائیل آن را ساخته‌اند، می‌تواند بخشی از ماموریت هیات ایرانی در نیویورک باشد تا تصویری نزدیک به واقعیت به دوربین‌های بی‌شمار موجود مخابره شود.
حضور در نشست‌ها و کمیته‌های تخصصی برگزار شده در حاشیه نشست مجمع عمومی دیگر ابزاری است که هیات ایرانی با بهره‌گیری از آن می‌تواند مواضع ایران در حوزه‌های مختلف به ویژه مقابله با تروریسم، صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای را منعکس کرده و ایده‌های خود برای دستیابی به امنیت درون‌زا در غرب آسیا را به اشتراک گذارد و از این رهگذر نشان دهد که بازیگری مسئول در نظام بین‌الملل است و نه تهدیدی که بنیامین نتانیاهو آن را علیه صلح جهانی ساخته است.
این حضور همچنین، عرصه تشریح و تصریح دوباره ایران از جنایات رفته بر مردم غزه و فلسطین خواهد بود و به نظر می‌رسد در این دوره از مجمع، مسیر رسیدن به اجماعی جهانی علیه رژیم اسرئیل بیش از هر زمان دیگری فراهم است. حضور مقامات ارشد و سران کشورهای منطقه هم فرصتی مغتنمی برای مرور محورهای مهم در روابط دو جانبه و تثبیت تعهدات در حوزه‌های مختلف اقتصادی، حمل و نقل و انرژی باشد.
در نهایت، حضور در نیویورک در شرایطی می‌تواند به نفع کشور باشد که تنها اصل مورد توجه در این حضور منافع ملی باشد. نه ترس از مذاکره و نه خوش‌بینی بیش از اندازه به آن، هیچکدام نمی‌تواند تأمین کننده منافع ملی تحلیل شود و گام نهادن در این جاده باریک نیازمند هوشیاری دیپلماتیک از یک سو و یک صدایی در داخل است. فرصت حضور رئیس جمهور در نیویورک می‌تواند با دیپلماسی هوشمندانه و حداکثری، سبب کاهش فشارهای بین‌المللی و ارتقای همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی باشد؛ حضوری که پس از جنگ ۱۲ روزه و دفاع ایران، مقتدرانه‌تر از همیشه است.
این روز‌ها که پرونده هسته‌ای ایران بیش از همیشه در نقطه‌ای حساس و پرتنش قرار گرفته است، سفر پزشکیان به نیویورک اهمیتی دوچندان یافته و هرچند بازار گمانه‌زنی‌ها در حال گرم‌شدن است، اما احتمال این دیدار با تردید‌هایی جدی مواجه است.
در شرایطی که پس از سال‌ها کشمکش و چالش‌های بی‌وقفه در عرصه دیپلماسی، پرونده‌ای که می‌توانست مسیر گفت‌و‌گو و تفاهم را هموار کند، در یک بن‌بست سخت فرو رفته است، توافق اولیه میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در قاهره گرچه گامی مهم به حساب می‌آید، اما نه‌تنها نتوانسته اختلاف‌های اساسی را از میان بردارد، بلکه آژانس همچنان با رویکردی سخت‌گیرانه و مطالبه‌گرانه، راه را برای تحقق این توافق دشوار کرده است. این وضعیت، فضای پیچیده‌ای را پیش‌روی تهران قرار داده که در آن خطر فعال‌شدن مکانیسم «ماشه» و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل قطعی است.
این مکانیسم که در صورت فعال‌شدن، تحریم‌های بین‌المللی را یکباره باز خواهد گرداند، می‌تواند ایران را با محدودیت‌ها و فشار‌های گسترده‌تری مواجه کند و عملا پرونده هسته‌ای را به بحران تازه‌ای سوق دهد. در این شرایط، تنها چاره ممکن برای جلوگیری از تشدید بحران، اراده سیاسی آمریکا و تمایل واشنگتن برای آغاز مذاکرات جدید است. اما کاخ سفید تاکنون سیگنالی از این اراده نشان نداده است.
در چنین بستری از بن‌بست و فشار‌های فزاینده، طرح پیشنهاد دیدار مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به‌عنوان اقدامی بسیار حساس و پیچیده مطرح شده است. این دیدار که می‌تواند در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود، به لحاظ راهبردی و نمادین اهمیت بسیار بالایی دارد و می‌تواند صفحه‌ای جدید در روابط پرتنش ایران و آمریکا باز کرده یا برعکس، وضعیت را پیچیده‌تر کند؛ به‌خصوص بیم تکراری بدعهدی‌های آمریکا وجود دارد.
تکرار حضور پزشکیان در نیویورک و تغییر معادلات قدرت در واشنگتن
نکته درخور تأمل این است که سفر پیش‌رو، دومین حضور رسمی مسعود پزشکیان در آمریکا در عرض یک سال ریاست‌جمهوری او است؛ او سال گذشته در هفته‌های نخست ورودش به پاستور نیز در زمان دولت بایدن به نیویورک سفر کرد و اکنون با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، شرایط سیاسی و راهبردی به‌کلی متفاوت شده است. این تغییر، علاوه بر تأثیر بر فضای داخلی آمریکا، در معادلات دیپلماتیک نیز اثرگذار است. ترامپ که دوران ریاست‌جمهوری‌اش به سیاست‌های سخت‌گیرانه و فشار حداکثری علیه ایران معروف بود، حالا در شرایطی قرار گرفته که احتمالا این سیاست‌ها را تکرار خواهد کرد.
بنابراین، دیدار احتمالی پزشکیان و ترامپ، برخلاف تصور اولیه، تنها یک ملاقات ساده یا نمادین نیست؛ آزمونی سخت برای تهران است تا در برابر سیاست‌های فشار حداکثری، بتواند سیاستی متوازن و راهبردی در پیش بگیرد. واقعیت آن است که پرونده هسته‌ای ایران در خلال این سال‌ها به پیچیده‌ترین نظام تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی و سیاسی جهان تبدیل شده است؛ تحریم‌هایی که نه‌تنها از سوی کاخ سفید، بلکه از جانب کنگره آمریکا نیز با قوانین و فرمان‌های اجرائی متعددی پشتیبانی می‌شوند و هدف‌های متنوعی همچون حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و برنامه هسته‌ای را دنبال می‌کنند.
غیرمنتظره‌هایی که در انتظار پزشکیان است
 محمد محمودی نماینده شهریار نوشت: نبردی گفتمانی میان ایران، اسرائیل و آمریکا. نبردی برای تعیین مرز‌های جدید صلح و جنگ در جهان و منطقه. رئیس جمهور پزشکیان در این نبرد گفتمانی دو راه بیشتر ندارد. او یا باید شبیه گفتمان غالب گذشته، رجز بخواند، شعار‌های بزرگ بدهد و برای عالم و آدم، نسخه حیات طیبه بپیچد و یا با گفتمانی نو، تحولی عملگرایانه را رقم زده و با «منطق وفاق»، صندلی‌های خالی مجمع عمومی سازمان ملل را به سمت نتانیاهو بفرستد!.
سناریوی پیشنهادی من برای نبرد گفتمانی رئیس جمهور پزشکیان در نیویورک این است:
۱- همانگونه که قبلاً در یادداشت «پزشکیان و دیپلماسی زندگی» نوشتم، رئیس جمهور پزشکیان باید از موضع یک «پزشک» به نیویورک برود و مانیفست خود را اینگونه اعلام کند که: «به مجمع عمومی سازمان ملل می‌روم تا به عنوان یک پزشک، راهی برای نجات جانِ جهان از چنگ جنایات نتانیاهو بیابم».
۲- رئیس جمهور پزشکیان می‌تواند در مسیر تحکیم جایگاه یک پزشک سیاستمدار در مجمع عمومی سازمان ملل، از ترور چارلی کرک (Charlie Kirk) و سلاخی ایرینا زاروتسکا (Iryna Zarutska) بیزاری بجوید و با خانواده‌های آنان همدردی کند. این همدردی به رئیس جمهور پزشکیان این امکان را می‌دهد تا از آخرین حرف‌های چارلی کرک هم درباره عدم ورود آمریکا به باتلاق جنگ با ایران، استفاده کرده و «ترامپ» را به استفاده از توصیه خیر خواهانه «چارلی کرک» دعوت کند!.
۳- رئیس جمهور پزشکیان برای حفاظت از سناریوی خود، موقتا نباید از ملاقات احتمالی روسای جمهور ایران و آمریکا بگوید ولی به عنوان یک ابتکار عمل موثر می‌تواند پیشنهاد کند که «روسای جمهور آمریکا و ایران»، پای سخنرانی یکدیگر بنشینند و تمام حرف‌هایی را که می‌خواهند در ملاقات احتمالی با هم بزنند را از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کنند!.
۴- از سوی دیگر رئیس جمهور پزشکیان می‌تواند از «نامه صلح» ملانیا ترامپ خطاب به پوتین قدردانی کند، ولی در عین حال از وی به عنوان یک کاتولیک معتقد بخواهد به همسر خودش هم یادآوری کند که؛ «کودکان هر نسل زندگی خود را با صداقت و معصومیتی آغاز می‌کنند که فراتر از مرزها، دولت‌ها و ایدئولوژی‌هاست!». رئیس جمهور پزشکیان همچنین می‌تواند ملانیا ترامپ را نه به عنوان همسر رئیس جمهور آمریکا، بلکه به عنوان «یک مادر مسیحی»، به ایران دعوت کند تا در کلیسای مریم مقدس ماکو حضور یافته و برای صلح جهانی دعا کند. نیایشی از قول فرانچسکوی قدیس؛ با این تعبیر ماندگار که: "ای خداوند، مرا وسیله‌ای برای صلح خود قرار بده!»
۵- تمرکز بر «محاکمه نتانیاهو» در مجمع عمومی سازمان ملل، تحولی عملگرایانه از سوی ایران تلقی خواهد شد اگر، رئیس جمهور پزشکیان از مقابله علنی با آمریکا و اروپایی‌ها در نیویورک، پرهیز کند!. پرهیزی استراتژیک که یقینا انجام غیرمنتظره آن از سوی رئیس جمهور پزشکیان، انزوایی بی سابقه را برای صهیونیستها، رقم خواهد زد. البته اگر این تاکتیک سرنوشت ساز - به هر دلیلی- از سوی رئیس جمهور پزشکیان رعایت نشود، اسرائیل باز هم -به احتمال زیاد- موفق خواهد شد، از مجادلات چند جانبه پیرامون جمهوری اسلامی و پرونده هسته‌ای آن، فضایی برای لاپوشانی جنایات خود بسازد!. درست شبیه ماجرای نفی هولوکاست و توجیه جنایات هیتلر از سوی رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران که سال‌های سال سپری شد برای مظلوم نمایی صهیونیست‌ها در جهان!.
۶- رئیس جمهور پزشکیان باید در نیویورک از پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی، با روش خودش، سم زدایی کند و بجای تکرار روش‌های سلبی و تهاجمی گذشته، با روایتی بی حاشیه از ۲۲ سال مذاکره هسته‌ای، «جهان» را به «داوری» در مقابل یک سوال ساده فرا بخواند که، آیا به نتیجه نرسیدن این مذاکرات در دو دهه گذشته، به نفع «گسترش جنگ» تمام شده یا به «افزایش صلح»؟. رئیس جمهور پزشکیان حتی می‌تواند پا را از این سوال هم فرآتر گذاشته و به صراحت جامعه جهانی را خطاب قرار داده و بپرسد: «آیا سازمان ملل و شورای امنیت می‌توانند تضمین کنند اگر ایران تمام فعالیت‌های هسته‌ای خود را متوقف کرده و حتی از بین ببرد!، جنایات صهیونیست‌ها متوقف شده و نتانیاهو در محاکم بین المللی بخاطر جنایات جنگی محاکمه شود؟!».
۷- اگر این سناریو مورد توجه رئیس جمهور پزشکیان قرار گرفته و عملیاتی شود، یقیناً سخنرانی وی را هم در صحن سازمان ملل متحد، دیگر گونه خواهد کرد. با تغییراتی مهم در فرم و محتوا. مثلا کاملا اثبات شده که رئیس جمهور پزشکیان با خوانش متن‌های تنظیمی و طولانی، بخش مهمی از قدرت نفوذ کلام خود را از دست می‌دهد و حرف‌های اصلی خود را میان کلیدواژه نامأنوس، گم می‌کند.
برای دوری از این سناریوی غلط، فقط کافی است، «نسخه اصلی پزشکیان» را به پشت تریبون سازمان ملل فرستاد و استعداد کلامی و اعتمادبه‌نفس خاص وی را در بیان صادقانه و موثر «منطق وفاق» به نظاره نشست و از نتایجش بهره‌مند شد.
۸- مهم‌ترین مبنای توفیق این سناریو در میزان غیر قابل پیش بینی بودن پزشکیان در نیویورک است. از بدو ورود تا لحظه بازگشت. متاسفانه ما سال‌های سال است که فرصت‌های رسانه‌ای بیشماری را در نیویورک از دست داده و به اقدامات نمایشی و سر دادن شعار‌های تکراری، بسنده کرده‌ایم. اما رئیس جمهور پزشکیان باید بداند که دوره حرف‌های قابل پیش بینی در جهان امروز، گذشته است و در عصر غیر منتظره ها، باید غیر منتظره سخن گفت!.
۹- غیر منتظره‌ترین اقدام رسانه‌ای رئیس جمهور پزشکیان در سفر نیویورک، می‌تواند پیشنهاد گفتگوی انتقادی با نمایندگان جامعه یهودیان آمریکا باشد. البته اینبار بجای دیدار‌های تکراری با خاخام‌های یهودی مخالف اسرائیل، رئیس جمهور پزشکیان باید پیشنهاد گفتگوی رودرو با نهاد‌های افراطی حامی اسرائیل همچون بنیاد یهودی امور امنیت ملی (JINSA) و کمیته یهودیان آمریکا (AJC) را بدهد. پیشنهادی که اگر محقق شود، یکی از موثرترین اقدامات رسانه‌ای رئیس جمهور پزشکیان برای مقابله با ایران هراسی در حوزه بین الملل خواهد بود.
۱۰- حرف آخر اینکه باید منتظر ماند و دید، رئیس جمهور پزشکیان در نیویورک در مقابل این دوراهی سخت، به چه راهی می‌رود؟. البته که چشم امید اکثریت ایرانیان به بن بست شکنی‌های گفتمانی رئیس جمهور پزشکیان برای عبور از شرایط «نه جنگ و نه صلح» است وگرنه اگر قرار بر تکرار شعار‌های گذشته باشد که اصلا نیازی به انتخاب پزشکیان با «رای اکثریت مردم» نبود و الان باید «رئیس جمهور اقلیت» در پاستور نشسته بود و تحریم بر تحریم می‌افزود و تا گِل گرفتن آخرین پنجره بسوی فردای ایران، پایداری می‌کرد!.
فرصت ایران
یک کارشناس مسائل بین‌الملل در خصوص سفر رئیس‌جمهور به نیویورک و فرصت‌های پیش‌رو اظهار داشت: اراده استفاده از تریبون‌های بین‌المللی یکی از ابزارهای مهم برای جمهوری اسلامی است برای اینکه بتواند نظرات و دیدگاه‌های خود را در محافل بین‌المللی برای افکار عمومی و جامعه جهانی تبیین کند. از این‌رو حضور در یک مجمع یا جلسه‌ای که نمایندگان جامعه جهانی در آن حضور دارند، و تهران می‌تواند حرف خودش را به طور مستقیم به گوش جهانیان برساند، فرصت، امکان و ابزاری است که باید از آن استقبال کرد. جلال خوش‌چهره گفت:‌ این برخلاف دیدگاهی است که در سال‌های اولیه انقلاب تهران پیرو یک گرایش حمایت از صندلی‌های خالی در نهادهای بین‌المللی بود، اما در اواخر جنگ هشت ساله جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که باید از تریبون‌های بین‌المللی استفاده کرد و در این صحنه‌ها حضور داشت. وی افزود: حضور آقای پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل که دومین حضور وی هم هست قاعدتا یک فرصت و یک ابزار است. آن هم در شرایطی که روابط ایران با جامعه جهانی به‌ویژه با آژانس، اروپا و آمریکا به نقطه تا حدود نزدیک به تقابل رسیده و یک عمل جنگ روانی علیه ایران و موقعیت جمهوری اسلامی در جامعه جهانی در حال شکل‌گیری است که هدف آن ایجاد یک ائتلاف جهانی در برابر ایران است. قاعدتا حضور آقای پزشکیان بسیار موثر است. وی بیان کرد: اما این حضور صرفا با توجه به اینکه یک حضور فیزیکی داشته باشند و یک سری اظهارات عمومی بدون نتیجه‌گیری و هدف‌گیری مشخص و تاثیرگذار اگر باشد فایده نخواهد داشت؛ بلکه کیفیت ایده‌هایی که آقای پزشکیان از این تریبون بین‌المللی قرار است بیان کند مهم است و توجه افکار عمومی هم نه تنها امسال بلکه سال گذشته‌ هم با حضور آقای پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل این بود که آقای پزشکیان چه ایده‌های تازه‌ای را برای گفتن دارد. خوش‌چهره ادامه داد: امسال هم قاعدتا اگر جامعه جهانی بخواهد درباره ایران حرف‌های تازه‌ای بشنود باید دید که آقای پزشکیان چه ایده‌های تازه‌ای دارد که بتواند هم از منظر دیپلماسی عمومی و هم از منظر گفت‌وگوهای دیپلماتیک با نمایندگان جامعه جهانی اعم از رهبران و مقام‌های بین‌المللی صحبت کند.

 فرصت مهم برای حل بحران
 سفر پزشکیان به نیویورک و دیدار احتمالی با ترامپ، بیش از هر چیز نمایانگر پیچیدگی‌ها و حساسیت‌های پرونده هسته‌ای ایران و روابطش با جهان است. موفقیت این تحرکات، نه در شعار‌ها و وعده‌ها، بلکه در اراده سیاسی عمیق، هماهنگی داخلی و توانایی مدیریت پیچیده‌ترین معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی نهفته است.
ایران امروز نیازمند نگاهی واقع‌بینانه به منافع ملی و تعامل هوشمندانه با بازیگران جهانی است تا از بن‌بست خارج شود و بتواند جایگاه خود را در عرصه بین‌المللی حفظ و تقویت کند. در این مسیر، سفر پیش‌روی پزشکیان به نیویورک، جدا از گمانه‌زنی‌های نه‌چندان منطقی از دیدار با ترامپ، می‌تواند به‌عنوان یک نقطه عطف تاریخی مطرح شود؛ نقطه عطفی که بسته به اراده و تدبیر، گشایش‌ها یا چالش‌های جدیدی به همراه خواهد داشت.
یک کارشناس مسائل بین‌الملل درباره رد قطعنامه اخیر شورای امنیت برای لغو دائمی تحریم‌های سازمان ملل علیه کشورمان تشریح کرد: در این فاصله کوتاه، سفر رئیس‌جمهور ایران به نیویورک و سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند فرصتی مهم باشد. این سفر، به‌ویژه در صورت همراه بودن با پیام‌های جدید به کشورهای اروپایی، می‌تواند در تغییر روند وضعیت موجود موثر باشد.
علی بیگدلی کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به سوالی درباره رد قطعنامه اخیر مبنی بر لغو دائمی تحریم‌های سازمان ملل علیه کشورمان گفت: برای تصویب این قطعنامه، نیاز بود که حداقل از ۱۵ عضو دائمی و غیر دائمی شورای امنیت، تعداد قابل توجهی به آن رای مثبت دهند. به‌ویژه در شرایط کنونی که پیش‌بینی می‌شد کشورهای غربی نظیر آمریکا، انگلیس و فرانسه به این قطعنامه رای منفی بدهند، ناکامی این قطعنامه در کسب رای مثبت، امری قابل پیش‌بینی بود.
او در ادامه افزود: این قطعنامه آخرین سنگر ایران در برابر فعال‌سازی مکانیزم ماشه بود و حالا تا ششم مهرماه (پایان سپتامبر و آغاز اکتبر)، ایران فرصت دارد تا پرونده خود را در شورای امنیت پیگیری کند. در این فاصله کوتاه، سفر رئیس‌جمهور ایران به نیویورک و سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند فرصتی مهم باشد. این سفر، به‌ویژه در صورت همراه بودن با پیام‌های جدید به کشورهای اروپایی، می‌تواند در تغییر روند وضعیت موجود موثر باشد.
بیگدلی تأکید کرد که بر اساس گزارشات کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران در تلاش است تا از فعال شدن مکانیزم ماشه جلوگیری کند. این پیام نشان‌دهنده این است که رئیس‌جمهور ایران باید پیام‌های جدیدی برای کشورهای اروپایی ارائه دهد تا از این مکانیزم جلوگیری شود. اگر این پیام‌ها ارسال نشود، این احتمال وجود دارد که ایران با شرایط مشابه زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد مواجه شود و  نتواند در این فرصت باقی‌مانده به نتیجه مطلوب برسد، کشور ممکن است در یک بن‌بست دیپلماتیک قرار گیرد. در این صورت، اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارسال شود، و اقدامات لازم در این زمینه انجام شود، ممکن است تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع شود. به‌ویژه با توجه به مفاد فصل هفتم منشور ملل متحد و تفسیری که تحت ماده ۱۴۲ این منشور برای کشورهایی که امنیت و نظم بین‌المللی را تهدید می‌کنند، در نظر گرفته شده است، احتمال تشدید تحریم‌ها و حتی تهدید به استفاده از نیروی نظامی توسط آمریکا وجود دارد. در این صورت، آمریکا می‌تواند برای توجیه حمله نظامی به ایران، به توجیهات حقوقی جدیدی دست یابد.
بیگدلی همچنین بیان کرد که اگر ایران نتواند از این فرصت‌ها به خوبی استفاده کند، به‌ویژه در شرایطی که در داخل کشور اختلاف‌نظرهایی در رابطه با سیاست خارجی وجود دارد، ممکن است با یک بحران دیپلماتیک مواجه شود که نه تنها به تحریم‌های بیشتر منجر می‌شود بلکه می‌تواند به تهدیدات نظامی نیز دامن بزند.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص احتمال گزینه نظامی گفت: اگر پرونده ایران بعد از فعال شدن مکانیزم ماشه به شورای امنیت ارسال شود، این فرآیند معمولاً بین ده تا پانزده روز زمان می‌برد. یعنی از زمانی که پرونده به شورای امنیت ارسال می‌شود، کمیسیون‌های کارشناسی و وزارت خارجه باید به بررسی آن بپردازند. اگر این کمیسیون‌ها نتوانند اقدامی برای توقف مکانیزم ماشه انجام دهند، پنج روز دیگر در شورای امنیت باقی می‌ماند که برای بررسی بیشتر مورد بحث قرار گیرد. در صورتی که شورای امنیت این موضوع را تایید کند که مکانیزم ماشه فعال است، احتمالاً پرونده به فصل هفتم منشور سازمان ملل خواهد رفت.
بیگدلی تصریح کرد: در صورت پذیرش این مسئله، پرونده ایران احتمالاً تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار خواهد گرفت که به معنی تحریم‌های گسترده‌تر از سوی تمامی کشورهای عضو سازمان ملل است. این مسئله همچنین دروازه‌ای خواهد بود برای باز شدن راه‌های نظامی، به این معنا که فضا برای حمله نظامی به ایران آماده خواهد

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه