صفحه اول
حسن چادری- بار دیگر در حالی زمزمههایی از احیای مذاکرات میان ایران و آمریکا شنیده میشود که واقعیت میدانی و سیاسی منطقه پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی تفاوتی بنیادین با دورههای پیشین پیدا کرده به همین دلیل احیای مجدد مذاکرات مستلزم وجود پیش شرطها جدیدی در گفتوگوهای آینده است. با وجود فضای پر از تردید فعلی، برخی تحلیلگران معتقدند همچنان امکان احیای مذاکرات وجود دارد، بهویژه اگر آمریکا در مواضع خود تجدیدنظر کند و بهجای طرح خواستههای غیرواقعبینانه، به دنبال یک توافق برد-برد باشد. ایران نیز بارها نشان داده که در صورت احترام به منافع ملی و امنیتیاش، آمادگی دارد راهحلهای دیپلماتیک را بررسی کند. در آستانه نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همزمان با احتمال بازگشت شش قطعنامه لغوشده شورای امنیت، تحرکات دیپلماتیک میان تهران و طرفهای غربی وارد مرحله تازهای شده است. دیدار پنجشنبه گذشته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، با کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در دوحه، در حالی انجام شد که تهران برای چندمین بار بهصراحت از آمادگی مشروط خود برای گفتوگو با واشنگتن سخن میگوید؛ گفتوگویی که میتواند سرنوشتساز باشد و بر آینده روابط تهران با اروپا، فشارهای سیاسی آژانس و حتی بحران امنیتی خاورمیانه اثرگذار شود. ماه پیش بود که عراقچی در گفتوگو با شبکه سیبیاس گفت: برای شروع مذاکرات ابتدا باید مطمئن شویم که آمریکا در طول مذاکرات ما را هدف حمله نظامی قرار نمیدهد. درهای دیپلماسی بسته نخواهند ماند. فکر نمیکنم مذاکرات به این سرعت از سر گرفته شود. کسی نمیتواند فناوری و علم غنیسازی را با بمباران از بین ببرد. مردم به راحتی غنیسازی را رها نخواهند کرد. ما در طول جنگ توانایی خود را برای دفاع از خود نشان دادیم. اگر دوباره مورد هرگونه تجاوزی قرار بگیریم، به این اقدام ادامه خواهیم داد. آمریکا به تنهایی قادر به حل مسائل مهم و عاجل جهانی نیست جهان نیز نمیتواند بدون آمریکا چنین مسائلی را حل کند. ایران میبایست با نگاه نوین خود در سیاست بین الملل با اهرمهای در اختیار خود به آنچه که قدرت هوشمند نامیده میشود در این شرایط حساس به کار گیرد. ایران میبایست همت بیشتری را صرف اهرمهای قدرت نرم از جمله دیپلماسی و ارتباطات سازد و با نگاه استراتژیکی در مسئله اقتصادی خود و ارتباط اقتصادی با دیگر کشورها راه آینده خود را هموارتر سازد چون تنها توان نظامی هیچ کشوری حتی خود آمریکا را قادر نخواهد ساخت تا به دفاع از منافع جهانی خود برآید. از نگاه تهران، یکی از مهمترین موانع بر سر راه گفتوگو با آمریکا، دوگانگی رفتاری واشنگتن است. مقامات ایرانی بارها تأکید کردهاند که کاخ سفید در ظاهر از مذاکره سخن میگوید، اما در عمل با تشدید تحریمها، فشارهای دیپلماتیک و طرح مطالباتی چون محدودیت موشکی، عملا مسیر توافق را مسدود میکند. لاریجانی در سخنان اخیر خود یادآوری کرده که حتی در شرایطی که مذاکرات جریان داشت، آمریکا با تشدید فشارها، زمینهساز وقوع جنگ شد. این تناقض موجب شده در ایران این برداشت شکل بگیرد که واشنگتن به جای یک مذاکره واقعی، به دنبال بازی مقصرنمایی است؛ یعنی میخواهد ایران را در موقعیتی قرار دهد که یا امتیازات یکجانبه بدهد یا بهعنوان مخالف مذاکره معرفی شود. اگر طرف آمریکایی واقعاً به دنبال کاهش تنش و تثبیت امنیت در منطقه است، باید بپذیرد که بدون پاسخگویی در قبال تجاوز صورتگرفته هیچ مذاکرهای مشروعیت سیاسی، حقوقی یا اخلاقی نخواهد داشت؛ تجربه ایران نشان داده که مذاکره بدون قدرت، نتیجهای جز باجخواهی ندارد و قدرت امروز ایران هم نه فقط در توان نظامی، بلکه در استدلال حقوقی و توان دیپلماتیک برای پیگیری حقوق خود در سطح بینالمللی نیز نهفته است.