روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 يکشنبه 5 مرداد - شماره 4878

کائنات از ادعای شروط تروئیکا برای تعویق «اسنپ‌بک» گزارش می دهد؛

دیپلماسی موفق ایران در بازی جدید اروپایی

  سورنا اباذرپور- وزارت خارجه آلمان اعلام کرده تروئیکای اروپایی در نشست استانبول، پیشنهاد مشروطی برای تعویق فعال‌سازی مکانیسم ماشه به ایران ارائه کرده است. این پیشنهاد منوط به پایبندی ایران به تعهدات هسته‌ای و رعایت «معیارهایی مشخص» عنوان شده است.
بامداد شنبه و در پی برگزاری نشست دیپلماتیک میان معاونان وزارت امور خارجه ایران و تروئیکای اروپایی به‌همراه نماینده اتحادیه اروپا در استانبول، وزارت خارجه آلمان بیانیه‌ای رسمی منتشر کرد که از ارائه پیشنهادی مشروط به ایران درباره تمدید مهلت فعال‌سازی مکانیسم ماشه خبر می‌دهد. در بیانیه وزارت خارجه آلمان آمده است: «مدیران سیاسی تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا با معاونان وزیر امور خارجه ایران به‌منظور بررسی برنامه هسته‌ای این کشور دیدار کردند.»
بر اساس این بیانیه، کشورهای آلمان، فرانسه و بریتانیا موسوم به تروئیکای اروپایی تأکید کرده‌اند: «تروئیکای اروپایی آماده فعال‌سازی اسنپ‌بک (مکانیسم ماشه) است، با این حال، ما پیشنهاد تمدید آن را به شرطی که ایران به تعهدات قانونی خود عمل کرده و معیارهای مشخصی را رعایت کند، ارائه کرده‌ایم.» این در حالی است که طرف آلمانی هیچ توضیحی درباره «تعهدات قانونی» و «معیارهای مشخص» ارائه نکرده است. در مقابل، مقامات ایرانی بارها اعلام کرده‌اند که تهران به تعهدات هسته‌ای خود طبق توافق پایبند بوده و اقدام اروپا برای استفاده از مکانیسم ماشه را «غیرقانونی» می‌دانند.
رسانه‌های غربی پیش‌تر گزارش داده بودند که کشورهای اروپایی ممکن است فعال‌سازی این سازوکار را به‌جای پایان ماه اوت، تا 6 ماه آینده به تأخیر بیندازند.
ایران نیز هشدار داده که به هرگونه اقدام احتمالی در این خصوص «پاسخ مقتضی» خواهد داد. در پایان بیانیه وزارت خارجه آلمان آمده است: «از ایران می‌خواهیم مسیر دیپلماسی را انتخاب کند.» این در حالی است که جمهوری اسلامی همواره مسیر دیپلماسی را در پیش گرفته، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقدامات تجاوزکارانه، این مسیر را مخدوش کرده‌اند؛ اقدامی که با حمایت برخی دولت‌های اروپایی و سکوت برخی دیگر همراه بوده است.
در مذاکرات ایران و اروپا چه گذشت؟
لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال پس از گفت‌وگوهای اروپا با ایران در کنسولگری استانبول تصریح کرد که در مذاکرات اخیر، نه پیشرفت عمده‌‌‌ای در مذاکرات حاصل شد و نه شکست خاصی. کنسولگری ایران در استانبول روز گذشته میزبان دور تازه‌‌‌ای از گفت‌‌‌وگوهای ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام بود؛ نشستی که به گفته غریب‌‌‌آبادی «جدی، صریح و مفصل» برگزار شد و به روایت خبرنگار وال ‌‌‌استریت ژورنال «نه پیشرفتی چشمگیر داشت و نه شکستی خاص». اما می‌توان گفت که به دنبال این گفت‌‌‌وگوها دریچه‌‌‌ای تازه برای ادامه مذاکرات و احتمال تمدید مهلت فعال‌سازی اسنپ‌بک ایجاد شده است. در این گفت‌‌‌وگوهای نزدیک به سه‌ساعته، طرفین برای اولین بار بعد از پایان جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل و در میانه تنش‌‌‌ها بر سر فعال شدن مکانیسم ماشه گرد هم جمع شدند تا رایزنی‌‌‌ها را شتاب ببخشند. پیش‌تر  ۲۶ اردیبهشت‌‌‌ماه سال‌ جاری مذاکراتی بین طرفین در استانبول برگزار شده بود.
از پیش مشخص بود که مهم‌‌ترین موضوعات مورد بحث در این نشست به مساله هسته‌‌‌ای از جمله تعیین‌تکلیف اسنپ‌بک و نیز همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مربوط است. پیش از مذاکرات روز جمعه استانبول، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، این دور از گفت‌وگوها را مطالبه‌گرایانه از سوی ایران خوانده بود و تاکید کرد اروپایی‌ها هیچ حق اخلاقی و قانونی برای صحبت درباره مکانیسم ماشه ندارند.
وی نشست روز جمعه ۳مرداد‌ماه ایران با سه کشور اروپایی عضو برجام را فرصت مغتنمی برای تصحیح نگاه و آزمونی برای واقع‌‌‌بینی آنها در خصوص موضوع هسته‌‌‌ای ایران دانست.  به‌رغم تاکید درست ایران، اما واقعیت این است که مکانیسم ماشه همچنان دستورکار اصلی اروپایی‌ها با همراهی آمریکا در این دور از گفت‌وگوها و مذاکرات آینده قرار دارد؛ گفت‌وگوهایی که اهمیت آن به میزانی است که سیدعباس عراقچی روز گذشته در گفت‌وگو با فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان، همتای سعودی خود را در جریان آخرین روند مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی قرار داد.
 روایت ایرانی از جمعه استانبول
غریب‌‌‌آبادی که به همراه مجید تخت‌‌‌روانچی، معاون سیاسی این وزارتخانه، ریاست هیات ایرانی در گفت‌‌‌وگوها با اروپا در استانبول را بر عهده داشت، روز جمعه در پیامی در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «گفت‌‌‌وگویی جدی، صریح و مفصل با مدیران سیاسی سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا داشتیم.» به گفته این دیپلمات ارشد ایرانی، آخرین تحولات مربوط به لغو تحریم‌‌‌ها و موضوع هسته‌‌‌ای مورد بحث و بررسی قرار گرفت. معاون سید‌عباس عراقچی در ادامه گفت: «در جلسه مذکور ضمن انتقاد جدی از مواضع کشورهای اروپایی در مورد جنگ تجاوزکارانه اخیر علیه مردم ایران، مواضع اصولی خود، از جمله در مورد مکانیسم موسوم به اسنپ‌بک را توضیح دادیم. هر دو طرف با ایده‌‌‌های مشخصی به جلسه آمدند که جنبه‌‌‌های مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت. توافق شد رایزنی‌‌‌ها در این مورد ادامه یابد.» مجید تخت‌‌‌روانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه، نیز پس از پایان این مذاکرات با انتشار ویدئویی گفت: «در مورد بحث بازگشت تحریم‌‌‌ها و مکانیسم ماشه و صحبت‌‌‌هایی بود که از سمت برخی از کشورها در این زمینه مطرح می‌شود. ما به صورت واضح مواضع و مخالفت‌‌‌های خود را با این موضوع اعلام کردیم.» تخت‌‌‌روانچی با اشاره به نامه اخیر عراقچی به دبیرکل سازمان ملل بیان کرد که ایشان در این نامه مواضع حقوقی ایران را تشریح کردند مبنی بر اینکه این کشورها نمی‌توانند به مکانیسم ماشه متوسل شوند. این نامه در سازمان ملل ثبت شده و در اختیار اعضای شورای امنیت است. به گفته این دیپلمات ایرانی، مبحث دیگری که در نشست استانبول مورد توجه بود در خصوص موضوع حقوق ایران در چارچوب ان‌‌‌پی‌‌‌تی از جمله غنی‌سازی بود و اینکه این جزء حقوق ماست و غنی‌‌‌سازی در داخل ایران باید ادامه داشته باشد. همچنین در این نشست گفتیم که تحریم‌‌‌های ظالمانه علیه ایران باید هرچه سریع‌تر رفع شود.
 گفت‌‌‌وگوی معنادار با ایران
همچنین لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال پس از گفت‌وگوهای اروپا با ایران در کنسولگری استانبول تصریح کرد که در مذاکرات اخیر، نه پیشرفت عمده‌‌‌ای در مذاکرات حاصل شد و نه شکست خاصی. او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «برداشت من از مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی  (E۳)از دید یک دیپلمات اروپایی این است؛ امروز نه پیشرفت عمده‌‌‌ای در مذاکرات حاصل شد و نه شکست خاصی. گفت‌‌‌وگویی معنادار با ایران انجام شد، همراه با یک پیشنهاد مشخص از سوی سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا برای دنبال‌‌‌کردن مسیر دیپلماسی. سه کشور اروپایی آماده‌‌‌اند از مکانیسم بازگشت خودکار تحریم‌‌‌ها (Snapback) استفاده کنند، اما در صورتی که ایران گام‌‌‌هایی بردارد، از تمدید هم استقبال می‌کنند. ایران این پیشنهاد را رد نکرد.»
نورمن افزود: «این بخش آخر مهم است. تا همین دیروز، دیپلمات‌‌‌های اروپایی احساس می‌‌‌کردند که ایران علاقه‌‌‌ای به هیچ‌گونه تمدیدی ندارد. اما امروز به نظر می‌رسد که این موضع تغییر کرده. ایران آن را رد نکرد. این به‌‌‌نوعی نشان می‌دهد که گفت‌‌‌وگویی درباره محتوای احتمالی چنین تمدیدی در جریان است. بنابراین یک تغییر جزئی در موضع ایران دیده می‌شود.» این خبرنگار غربی تاکید کرد: «این نکته با حدس خودم هم همخوانی دارد که تصمیم درباره تمدید تا پایان ماه اوت (آگوست)، با وجود تمام پیچیدگی‌‌‌ها، در واقع ممکن است به یک احتمال واقعی تبدیل شود. این موضوع را دنبال کنید.»
 چراغ سبز ایران به آژانس
از آنجا که از نگاه غرب برای رفع مشکلات مربوط به مساله هسته‌‌‌ای ایران، باید همکاری‌‌‌های تهران و آژانس بین‌المللی از سر گرفته شود، این روزها این موضوع نیز از اهمیت ویژه‌‌‌ای برخوردار است. مجلس شورای اسلامی ایران بعد از جنگ ۱۲روزه با اسرائیل و در پی گزارش جانبدارانه گروسی درباره برنامه هسته‌‌‌ای ایران که تهران آن را زمینه‌‌‌ساز حملات متجاوزانه اخیر به تاسیسات اتمی ایران دانسته و همچنین خودداری او از عمل کردنش به وظایف قانونی‌‌‌ خود در محافظت از تاسیسات اتمی ایران که تحت توافق‌‌‌های پادمانی ایران و آژانس قرار داشت، طی مصوبه‌‌‌ای همکاری با آژانس را به حالت «تعلیق» درآورد. اما رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته گفت که «ایران اشاره کرده آماده خواهد بود برخی گفت‌‌‌وگوهای فنی را از سر بگیرد». گروسی مدعی شد: «ایران تعدادی تاسیسات و فعالیت دارد که باید در مورد آنها شفاف باشد.»
مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با بیان اینکه ایران آمادگی خود را برای ازسرگیری مذاکرات در سطح فنی اعلام کرده است، تاکید کرد: «احیای روابط عادی با ایران ضروری است.» گروسی گفت که نسبت به بازگشت بازرسان آژانس به ایران در زمانی دیگر در سال میلادی جاری خوش‌بین است. او در جمع خبرنگاران گفت که آغاز گفت‌‌‌وگوها با ایران درباره چگونگی ازسرگیری این سفرها (سفر بازرسان آژانس به ایران) حائز اهمیت است.  اظهارات گروسی در حالی است که سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته در مورد خبر سفر یکی از مسوولان ارشد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران و احتمال بازدید وی از تاسیسات هسته‌‌‌ای آسیب‌‌‌دیده، گفت: «سفر معاون مدیرکل آژانس به تهران در دستور کار است و احتمالا طی چند هفته آینده انجام خواهد شد. هدف از این سفر، رایزنی جهت تنظیم شیوه‌‌‌‌نامه جدید برای همکاری ایران-آژانس است و هیچ برنامه‌‌‌ای برای بازدید از تاسیسات هسته‌‌‌ای که در جریان حملات غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی آسیب دیده‌‌‌اند در دستور کار قرار ندارد.» معاون امور حقوق بین‌الملل وزیر امور خارجه ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که تهران با سفر هیات فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به کشور طی دو تا سه هفته آینده موافقت کرده است. با‌این‌حال، آنها از تاسیسات هسته‌‌‌ای ایران بازدید نخواهند کرد. در عین حال، وزیر امور خارجه ایران پیش از این و در پی اقدامات تجاوزکارانه آمریکایی-صهیونیستی علیه ایران که با زمینه‌‌‌سازی گزارش مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفت، اعلام کرده بود که همکاری تهران با این نهاد مانند گذشته نخواهد بود.
 تمدید ۶ماهه ماشه؟
با شروع مذاکرات ایران و اروپا، برخی رسانه‌‌‌های غربی گمانه‌‌‌زنی‌‌‌هایی در خصوص محتوای جلسه و نتایج حاصله منتشر کرده بودند. از جمله خبرگزاری رویترز که مدعی شد هم‌‌‌زمان با آغاز نخستین گفت‌‌‌وگوهای حضوری با قدرت‌‌‌های غربی پس از بمباران اخیر توسط اسرائیل و ایالات متحده، ایران روز جمعه مخالفت خود را با پیشنهادهایی برای تمدید قطعنامه سازمان ملل که توافق هسته‌‌‌ای سال ۲۰۱۵ را تایید می‌کند، اعلام کرد.
گفتنی است که رویترز پنج‌شنبه‌شب به نقل از دیپلمات‌‌‌ها خبر داده بود که سه کشور اروپایی روز جمعه در استانبول پیشنهاد تمدید ۶ماهه مهلت مکانیسم ماشه را مطرح می‌کنند. این رسانه افزود: «آنها در مقابل، این خواسته‌‌‌ها را دارند؛ ورود تهران به مذاکرات با واشنگتن، همکاری کامل با آژانس و ارائه گزارش درباره ذخایر اورانیوم با غنای بالا.»
پیش‌تر دیپلمات‌‌‌های غربی به رسانه انگلیسی فایننشال تایمز گفته‌‌‌اند هرگونه تمدید مهلت فعال‌‌‌سازی «سازوکار ماشه» از سوی تروئیکای اروپایی در صورت به نتیجه رسیدن گفت‌‌‌وگویشان با ایران، برای مدتی «چندماهه» و مستلزم تصویب قطعنامه‌‌‌ای در شورای امنیت خواهد بود. ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، اخیرا گفته بود در صورتی که تا پایان ماه اوت توافقی با ایران در زمینه مساله هسته‌‌‌ای آن حاصل نشود، تروئیکای اروپایی اقدام به بازگردانی تحریم‌‌‌های بین‌المللی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهد کرد. مکانیسم ماشه یا«Snapback Mechanism» سازوکاری مندرج در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و بندهای ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مصوب سال ۱۳۹۴ است که اجازه می‌دهد در صورت «نقض اساسی» تعهدات برجام از سوی ایران، یکی از اعضای گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه یا چین)، سازوکاری را فعال کند که بدون نیاز به رای‌‌‌گیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد، تمام تحریم‌‌‌های پیش از برجام سازمان ملل علیه ایران به‌‌‌طور خودکار بازگردد.
مواضع ایران تغییری نمی‌کند
پیش از برگزاری دور نخست از دیدارها میان دیپلمات‌های ایرانی و سه کشور آلمان و فرانسه و بریتانیا،  عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران بیان این که مذاکرات با سه کشور اروپایی چیز جدیدی نیست گفت که سه کشور اروپایی هنوز بخشی از به اصطلاح مذاکرات هسته‌ای به تعبیری هستند و به تعبیری شاید نیستند.
او که لحنی گلایه‌آمیز داشت، تاکید کرد  ایران از کشورهای غربی خواسته است به حق ایران در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای به شمول غنی‌سازی احترام بگذارند. عراقچی گفت  مواضع جمهوری اسلامی هیچ تغییری نکرده و ایران، همچنان محکم و استوار از حقوق مردم ایران در انرژی صلح آمیز هسته‌ای به طور خاص موضوع غنی‌سازی در مذاکرات دفاع خواهد کرد. «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرده بود که «رفع تحریم‌ها و مباحث مربوط به برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران»، محور این گفت‌وگوها خواهد بود.
بقائی همچنین در گفت‌وگویی پیش از برگزاری این این گفت‌وگوها، آن را فرصت مغتنمی برای تصحیح نگاه و موضع این سه کشور در قبال موضوع هسته‌ای ایران دانسته و ابراز امیدواری کرده بود که این سه کشور از این فرصت برای جبران رویکردهای غیرسازنده قبلی که موجب مخدوش شدن اعتبار و جایگاه مذاکراتی اروپا و تبدیل آن به بازیگر حاشیه‌ای نیز گردیده است، استفاده کنند.
آیا اروپا توان رهبری را دارد؟
اکنون زمان انتخاب برای اروپا فرا رسیده است. سه کشور اروپایی، زمانی که آمریکایی‌ها در حال مذاکره مستقیم با تهران بودند خود را خارج از گود تصور کرده و از این بابت که به کناری گذاشته شده‌اند گلایه داشتند. اما حالا و با توجه به حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، بار دیگر نوبت به اروپا رسیده است تا تکلیف خود را مشخص کند.
آنها باید بدانند که آیا می‌خواهند یک نقش تاریخی در حل و فصل مشکلات غرب و آژانس با ایران ایفا کنند یا پیرو دستوراتی باشند که از تل‌آویو و واشنگتن صادر می‌شود.
کارشناسان دلایل مختلفی برای تغییر موضع اروپا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران عنوان می‌کنند. در میان تحلیل‌گران این اجماع وجود دارد که بعد از ادعای کمک‌های نظامی ایران به روسیه در جنگ اوکراین، نگاه اروپایی‌ها به ایران تغییر اساسی کرد و اتحادیه اروپا و سه قدرت اروپایی، به جای یک شریک بالقوه، به تهران به‌عنوان یک تهدید امنیتی برای اروپا نگاه کردند.
تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز بر موضع اروپایی‌ها تاثیر بسزایی گذاشته‌است. به اعتقاد گروهی از تحلیل‌گران پس از عملیات گسترده اسرائیل علیه نیروهای متحد ایران در منطقه و همچنین تجاوز مستقیم اسرائیل به ایران، اروپایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ایران در موقعیت ضعیفی در منطقه قرار گرفته‌است و اکنون بهترین فرصت است که بیشتری امتیازها از ایران در حوزه هسته‌ای و حتی حوزه‌های دیگر مانند توانمندی‌های دفاعی گرفته‌شود. علاوه بر اینها روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا نیز در این مورد موثر بود. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در سفرهایی که به پایتخت‌های اروپایی داشت فشار زیادی را به سه قدرت اروپایی وارد کرد تا با استفاده از مکانیسم‌های پیش‌بینی‌شده در برجام، مکانیسم ماشه را فعال کنند و ۶ قطعنامه تحریمی پیشین شورای امنیت را علیه ایران که در آنها از ایران خواسته‌شده‌است فعالیت‌های غنی‌سازی خود را کاملاً متوقف کند، مجدداً احیا کنند.
با این حال برخی تحلیل‌گران معتقدند که اروپا با استفاده از فشار به ایران و تهدید به اسنپ‌بک و بازگشت قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت، نه‌تنها به هدف خود، یعنی وادار کردن ایران به همکاری بیشتر با آژانس و توقف غنی‌سازی در ایران نمی‌رسد، بلکه ممکن است نتیجه معکوس بگیرد. الی گرانمایه، پژوهشگر اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی می‌نویسد: «اروپا حالا به فکر تمدید این سازوکار افتاده است. مقامات اروپایی دو هدف اصلی از اسنپ‌بک را عنوان کرده‌اند: ۱) دفاع از NPT از طریق پاسخ‌گو کردن ایران نسبت به تخطی‌ها، ۲) افزایش فشار بین‌المللی برای وادار کردن ایران به عقب‌نشینی در برنامه هسته‌ای. به احتمال زیاد، هیچ‌یک از این اهداف با این روش محقق نخواهند شد.» بر اساس ترجمه خبرگزاری ایرنا، این تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه ادامه می‌دهد: «اول اینکه اعتبار NPT زمانی تضعیف شد که آمریکا به‌عنوان عضو این معاهده به سایت‌های هسته‌ای تحت نظارت آژانس در ایران حمله کرد. اروپا این حملات را محکوم نکرد، برخلاف واکنشش نسبت به تصرف نیروگاه زاپوریژیا توسط روسیه. حتی ممکن است به‌طور ضمنی از اقدامات آمریکا حمایت کرده باشد.»
گرانمایه می‌نویسد: «این رویکرد دوگانه، انتقادات حقوقی علیه اسنپ‌بک را تقویت کرده است و ایران می‌تواند برای جلب حمایت بین‌المللی از آن بهره ببرد. کشورهایی در جنوب جهانی ممکن است این اقدام را ریاکارانه بدانند؛ چین و روسیه هم به احتمال زیاد اجرای آن را رد خواهند کرد و این امر شکاف بیشتری در شورای امنیت ایجاد می‌کند.» به اعتقاد این پژوهشگر: «دوم، بعید است که اسنپ‌بک پس از تجربه حملات نظامی، ایران را وادار کند که خواست آمریکا برای غنی‌سازی صفر را بپذیرد. تجربه ۲۰ سال دیپلماسی آمریکا-ایران نشان داده که ایران به فشار با تشدید متقابل پاسخ می‌دهد، هرگز از حق غنی‌سازی صرف‌نظر نمی‌کند و تنها با دیپلماسی آبرومند حاضر به امتیازدهی خواهد شد.»
وی ادامه می‌دهد: «مقامات ایرانی هشدار داده‌اند که در صورت فعال‌سازی اسنپ‌بک توسط اروپا، ایران از NPT خارج خواهد شد. در آن صورت، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هیچ نظارتی بر برنامه هسته‌ای ایران نخواهد داشت و اروپا مجبور خواهد بود به اطلاعات اسرائیلی و آمریکایی که بسیار سیاسی شده‌اند، تکیه کند.» به نوشته گرانمایه: «به علاوه، خروج ایران از NPT تحت تأثیر اسنپ‌بک می‌تواند مذاکرات آمریکا-ایران را بیشتر به بن‌بست بکشاند و به اسرائیل بهانه‌ای دهد تا ترامپ را برای حملات بیشتر به تأسیسات هسته‌ای ایران ترغیب کند. چنین حملاتی احتمالاً ایران را به ساخت تأسیسات مخفی و مقاوم و حتی تحقیقات در زمینه تسلیحات سوق خواهد داد.»
آیا دیپلماسی حریف اسنپ بک می‌شود؟
کشورهای تروییکای اروپایی برای زمان طولانی است که روابطی سرد و مبتنی بر ابهام با ایران درپیش گرفته‌اند. چنین الگوی رفتاری به مفهوم آن است که اروپا در رفتاری انفعالی خود را با سیاست‌های تهاجمی امریکا و اسراییل هماهنگ کرده است.
ابراهیم متقی نوشت: براساس چنین نگرشی، اروپا آماده خواهد بود تا سیاست فشار حداکثری علیه ایران را در دستور کار قرار دهد. تحقق این امر از طریق دیپلماسی، فشار امنیتی و حمایت دو فاکتور از سیاست نظامی امریکا و اسراییل انجام شده است. طی ماه‌های گذشته چندین دور مذاکره بین دیپلمات‌های ایرانی و تروییکای اروپایی شکل گرفته است. هدف از انجام این مذاکرات را می‌توان حل مسالمت‌آمیز اختلافات دانست، درحالی که دو کشور هسته‌ای بدون هرگونه پیشینه تعارضی در جنگ مستقیم ایران را در ژوئن ۲۰۲۵ مورد هدف نظامی و عملیات تاکتیکی قرار دادند.
  چنین اقداماتی ازسوی اسراییل و امریکا در قالب سیاست قدرت انجام گرفت. دونالد ترامپ بر این اعتقاد است که نیروی نظامی بیشتر و فراگیرتر از دیپلماسی می‌تواند نتایج مطلوبی را برای اهداف سیاست‌های امنیتی و راهبردی امریکا به وجود آورد. درحالی که هرگونه اقدام نظامی می‌تواند پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی را به وجود آورد.
ایران در دوران پس از جنگ ژوئن ۲۰۲۵ به این واقعیت پی برده است که اگر از قابلیت‌های ابزاری مبتنی بر بازدارندگی هسته‌ای بهره می‌گرفت، هیچ‌گاه کشورش در معرض تهاجم نظامی قرار نمی‌گرفت. به همان‌گونه‌ای که سیاست قدرت، می‌تواند ابزار راهبردی مناسبی برای تحقق سیاست‌های توسعه‌گرایانه امریکا و اسراییل واقع شود؛ چنین انگاره‌ای نیز می‌تواند بخشی از واقعیت‌های راهبردی برای تحقق سیاست امنیتی ایران محسوب شود.
چنین حادثه‌ای اولا به منزله تهاجم محسوب شده، ثانیا شرایط محیطی برای مقابله با تهاجم و بازیگر مهاجم را در قالب دفاع مشروع به وجود می‌آورد. نکته سوم آن است که تهاجم نظامی امریکا و اسراییل به گونه اجتناب‌ناپذیر در آینده تاثیر خود را بر ذهنیت ایرانی به‌جا خواهد گذاشت.
 مهم نیست که در سپتامبر ۲۰۲۵ چه کسانی در زمره فرماندهان نظامی و مقامات عالیرتبه سیاسی ایران قرار داشته باشند، مهم آن است که ادراک ایرانی بعد از جنگ ژوئن ۲۰۲۵ با نشانه‌هایی از تهدید وجودی و امنیتی روبه‌رو شده و این امر به گونه اجتناب‌ناپذیر تاثیر خود را بر آموزه‌ها و دکترین راهبردی ایران در آینده تاثیر به‌جا خواهد گذاشت.
اثربخشی دیپلماسی هسته‌ای در مذاکرات استانبول
شهر استانبول در ۲۵ جولای ۲۰۲۵ شاهد دو نوع مذاکره و دیپلماسی سرنوشت‌ساز در فضای امنیت منطقه‌ای است. اگرچه بعید است که این‌گونه از مذاکرات و در چنین سطحی از دیپلماسی و اراده کنش همکاری ‌جویانه، به نتایج مطلوبی برای روسیه و اوکراین از یک‌سو، همچنین ایران و اتحادیه اروپا از سوی دیگر منجر شود.
کشورهای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۵ به جای مقاومت در برابر سیاست تهاجمی و الگوهای کنش نظامی اسراییل و امریکا از ساز و کارهایی بهره گرفتند که مبتنی بر فشارهای نظامی پرشدت بر ایران بوده است. دیپلماسی قهر و نادیده گرفتن ضرورت‌های امنیت منطقه‌ای بر اساس راهبرد دیپلماتیک را می‌توان در زمره سیاست‌های شکل گرفته تروییکای اروپایی در ارتباط با ایران ۲۰۲۵ دانست.
در فضای موجود نشانه‌هایی شکل گرفته است که انگار عقلانیت معطوف به مصالحه در سیاست امنیتی کارکرد خود را از دست داده است. مورگنتا چنین وضعیتی را زمینه‌ساز شکل‌گیری جنگ‌های جدید می‌داند. جنگ‌هایی که امکان کنترل آن از طریق عقلانیت، همکاری، مصالحه و کنش همکاری‌جویانه مبتنی بر دستیابی به ادراک مشترک جدید امکان‌پذیر بوده است.
در چنین شرایطی هرگونه سیاست قدرت تهاجمی و نادیده گرفتن ضرورت‌های مصالحه، عامل موثری در شکل‌گیری جنگ‌های منطقه‌ای می‌شود. جنگی که ایران در ژوئن ۲۰۲۵ آن را تجربه کرد و آثار مخربی بر ذهنیت راهبردی ایران در دوره‌های آینده به‌جا گذاشته و خواهد گذاشت. هرگاه کشوری مورد تهاجم واقع شود، طبیعی است که بخشی از سخت‌افزار خود را از دست بدهد، اما در چنین شرایطی انگاره‌های جدیدی شکل می‌گیرد که تاثیر خود را در روند قدرت‌سازی بازیگری که در فضای مظلومیت و تهاجم قرار گرفته، به‌جا خواهد گذاشت.
فوکو به این موضوع اشاره داشت که معادله قدرت در همه جا و در تمامی حوزه‌های جغرافیایی در فضای کنش تاکتیکی شکل می‌گیرد.  این‌گونه نشانه‌هاحتی در ذهنیت بازیگری که با چالش‌های امنیتی و محدودیت‌های راهبردی روبه‌رو می‌شود، انعکاس خواهد داشت. در نگرش فوکو، حتی یک زندانی از قدرت مقاومت در برابر بازجو و زندانبان خود برخوردار می‌شود.  در چنین شرایطی هرگونه سیاست قدرت مبتنی بر خشونت آثار و پیامدهای مخربی برای صلح و امنیت جهانی در آینده خواهد داشت.
حمایت تروییکای اروپایی و بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا از سیاست تهاجمی امریکا و اسراییل به گونه اجتناب‌ناپذیر تهدیدات منطقه‌ای را افزایش می‌دهد. تروییکای اروپایی نباید انتظار داشته باشد که بازیگران مهاجم بتوانند سیاست فرا قانونی و فرانهادی خود را اعمال نموده و از این طریق زمینه محیطی و راهبردی برای اعمال و ایجاد فشار مضاعف و متراکم بر کشوری همانند ایران به وجود آید. اندیشه ایرانی در حوزه دیپلماسی، سیاست قدرت و مقاومت همواره از قابلیت لازم برای باز تولید خود برخوردار خواهد بود. گراهام فولر به این موضوع اشاره دارد که اگرچه غلبه تاکتیکی و کوتاه‌مدت بر ایران امکان‌پذیر است، اما تحقق اهداف راهبردی از طریق سیاست زور و دیپلماسی اجبار؛ کاری پرمخاطره خواهد بود.
مذاکرات ۲۵ جولای استانبول در شرایطی انجام و حاصل می‌شود که ایران نسبت به سیاست و الگوی رفتاری کشورهای اروپایی دارای انتقاد جدی بوده و آنان را بخشی از شرکای تاکتیکی امریکا و اسراییل در تهاجم نظامی به ایران می‌دانند. در چنین شرایطی طبیعی است که ایران نمی‌تواند از سیاست انعطاف فراگیر بهره گرفته و در فضای دیپلماتیک نیز با نشانه‌هایی از تهدید امنیتی روبه‌رو شود. ایران در فضای دیپلماتیک می‌تواند و می‌بایست حقوق هسته‌ای خود را از طریق دیپلماسی و همکاری پیگیری کند.
آیا اسنپ بک در وضعیت تاخیری قرار می‌گیرد؟
در بسیاری از رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها این موضوع مورد توجه قرار گرفته که تروییکای اروپایی می‌تواند از ساز و کارهای مصالحه تاکتیکی برای برگرداندن ایران به ضرورت‌های پیمان منع گسترش هسته‌ای استفاده کند. طبیعی است که تحقق این امر صرفا در شرایطی حاصل می‌شود که نشانه‌هایی از همکاری متقابل بازیگران جهانی با ایران به وجود آید. اعمال سیاست‌های اجبارآمیز در قالب دیپلماسی فشار و محدودیت نمی‌تواند نقش موثری در دیپلماسی ایرانی داشته باشد. ایران در فضای موجود آموزه‌ای را در دستور کار قرار داده که مبتنی بر ضرب المثل «بالاتر از سیاهی دگر رنگی نیست»، می‌باشد.
به همان‌گونه‌ای که نیروی نظامی می‌تواند سیاست اجبار را برای کشورهای ضعیف‌تر ایجاد کند، در برخی مواقع نیز نشانه‌هایی شکل می‌گیرد که منجر به اقدامات واکنشی بازیگرانی می‌شود که در فضای محدودیت و فشارهای فزاینده نظامی تاکتیکی و راهبردی قرار گرفته‌اند. ایران در فضای موجود احساس می‌کند که پذیرش دیپلماسی اجبار به موازات عملیات نظامی نمی‌تواند مطلوبیت لازم برای آینده سیاسی و راهبردی کشور را به وجود آورد. به همین دلیل است که در فضای دیپلماسی استانبول تلاش دارد تا مذاکرات را در قالب برنامه جامع اقدام مشترک و پادمان هسته‌ای پیگیری نماید.
تحقق چنین اهدافی نه تنها ماهیت صلح‌جویانه خواهد داشت بلکه مبتنی بر این واقعیت است که سیاست فرا قانونی و فرا نهادی در تمامی دوران‌ تاریخی نمی‌تواند آثار تعیین‌کننده‌ای در فضای سیاست راهبردی تمامی کشورها به‌جا گذارد. مقاومت در برابر دو کشور هسته‌ای که از قدرت نظامی مازاد در سیاست جهانی برخوردارند را می‌توان به مثابه پیروزی برای کشوری دانست که در ۴۷ سال گذشته همواره با نشانه‌های از محدودیت، محرومیت و تحریم روبه‌رو بوده است.  ایران در فرآیند جنگ ۱۲ روزه با چالش‌ها و تراژدی‌های زیادی روبه‌رو شد. هزینه‌های انسانی، اعتباری و ساختاری زیادی را پرداخت کرد. بسیاری از تاسیسات نظامی اقتصادی، شخصیت‌های دانش‌محور آن در فضای ترور نظامی قرار گرفته‌اند، بنابراین دیپلمات‌های ایرانی در روند مذاکرات استانبول نمی‌توانند در برابر کنش تهاجمی بازیگران قدرتمند جهانی و مظلومیت تاکتیکی ایران بی‌تفاوت باقی بمانند.  واقعیت‌های راهبردی نشان می‌دهد که اگر کشوری به موازات قابلیت‌های ابزاری از اراده سیاسی و مقاومت راهبردی استفاده کند، قادر خواهد بود تا بر تراژدی غلبه کند. سیاست امریکا و اسراییل در ایران، لبنان، سوریه و نوار غزه نشانه‌هایی از خشونت و اقدامات غیرمسوولانه را منعکس ساخته است. مثل اینکه تراژدی غزه دارد به حوزه‌های جغرافیای دیگری نیز سرایت پیدا می‌کند.
در شرایط موجود، تراژدی به عنوان وجه مسلط ادراک بازیگران جهانی شده است. در چنین شرایط و فضایی، دیپلماسی ایرانی می‌بایست بر حداقل‌های تصریح شده در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و برجام تاکید داشته و نشان دهد که در فضای کنش تهاجمی تروییکای اروپایی می‌تواند حداقل‌های نهادی حقوقی و قانونی خود را تحقق بخشد. در چنین شرایطی دیپلمات‌های رویک‌های اروپایی نمی‌توانند زمینه‌ساز دیپلماسی فیک و ابهامات جدید رسانه‌ای در سیاست جهانی شوند.
مذاکرات استانبول بیانگر این واقعیت است که قدرت‌های بزرگ به موازات سیاست قدرت از ساز و کارهای مربوط به دیپلماسی نیز استفاده می‌کنند. اگرچه کنش نظامی در ادبیات و سنت راهبردی به منزله ادامه سیاست و دیپلماسی از طریق کاربرد سایر ابزارها می‌باشد، اما در این دوران تاریخی نشانه‌هایی وجود دارد که دیپلماسی ادامه کنش نظامی محسوب می‌شود.
تروییکای اروپایی در روند مذاکرات استانبول تلاش دارد تا سیاست قدرت امریکا را از طریق دیپلماسی و سیاست تهدید پیگیری کند. طبیعی است که چنین انگاره‌ای نمی‌تواند نتایج مطلوبی را برای ایران، اتحادیه اروپا و سیاست جهانی ایجاد کند. تاسیسات و نهادهای ایران در روند جنگ ۱۲ روزه تحمیلی امریکا و اسراییل در معرض آسیب‌های جدی قرار گرفته است، در چنین شرایطی ایران نمی‌تواند امتیازهای جدیدی به بازیگر مهاجم بدهد.  هرگونه پاداش به گرگ تیز دندان و بازیگران مهاجم شروع‌کننده جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، چالش جدیدی برای امنیت ملی ایران محسوب می‌شود. تروییکای اروپایی در فضای دیپلماسی استانبول باید حقوق سیاسی و دیپلماتیک ایران را در ارتباط با غنی‌سازی اورانیوم براساس نظارت‌های بین‌المللی به رسمیت بشناسد.
در چنین شرایطی طبیعی به نظر می‌رسد که ایران نیز به گونه اجتناب ناپذیر تلاش خواهد داشت تا سیاست همیشگی خود در روند همکاری با نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اعاده کند.  هرگاه الگوی کنش راهبردی بازیگران و قدرت‌های بزرگ مبتنی بر سیاست تهاجمی باشد، در آن شرایط زمینه برای کنش متقابل به وجود می‌آید.
در فرآیند دیپلماسی استانبول ایران باید از حقوق نهادی خود در چارچوب پادمان هسته‌ای و معاهده منع گسترش هسته‌ای استفاده کند. قواعد آژانس به ایران اجازه غنی‌سازی را می‌دهد درحالی که سیاست امریکا در مقابله با غنی‌سازی اورانیوم در ایران بوده است.  چنین تعارضی می‌بایست از طریق نهادهای بین‌المللی حل و فصل شود. سیاست قدرت و تهاجم نظامی امریکا به گونه اجتناب‌ناپذیر راهبرد امنیتی جدیدی را برای آینده ایران شکل خواهد داد. اگر سیاست مصالحه و همکاری‌های متقابل به نتیجه موثر منجر نشود و راهبردی که بتواند در برابر سیاست اجبار و الگوی کنش بازیگر مهاجم مقاومت کند، شکل نگیرد در آن شرایط ایران آینده سیاستی را در پیش خواهد گرفت که امنیت‌سازی آن مبتنی بر حداکثر بازدارندگی بوده که از این طریق بتواند امنیت‌سازی و همکاری متوازن را ایجاد کند.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه