صفحه اول
ملیحه دوستدار- اقتصاد عملا دو بخش کلی دارد؛ یکی بخش مولد اقتصاد که همان تولید و کسب وکار سالم و مولد است و دیگری بخش غیرمولد است که بحث سوداگری در اقتصاد است. اقتصاد غیررسمی، زیرزمینی و سیاه در زیرمجموعه بخش غیرمولد اقتصاد قرار می گیرد. متاسفانه رابطه بخش مولد و غیرمولد یا رسمی و غیررسمی به این صورت تعریف می شود که هر زمان ریسک در بخشی پایین باشد و بازدهی یا سودآوری بالا باشد معمولا جهت حرکت به آن سمت خواهد بود. در اقتصاد ایران میزان ریسک در بخش مولد و رسمی بالا و بازدهی و سودآوری پایین بوده و برعکس در بخش غیررسمی و غیرمولد اقتصاد ایران میزان ریسک پایین اما سودآوری بالا بوده است. در این مبان سوداگر، شخصی حقیقی یا حقوقی (یعنی شخصی فردی یا جمعی) است که با هدف کسب سود یا به سخن دیگر با هدف کسب چیزی بیش از آنچه از دست میدهد، وارد بازار میشود. به این معنا، همه آنهایی که وارد بازار میشوند، چه خریدار باشند و چه فروشنده، سوداگرند، چون هر که گاوی را دویست دلار میخرد، به این خاطر چنین میکند که میپندارد ارزش گاو برای او بیش از پولی است که میپردازد. اگر چنین نبود، دویست دلارش را نزد خود نگه میداشت. با این حال، در اقتصاد کسی را که وارد بازار میشود تا آنچه را که برای استفاده خود نیاز دارد به دست آورد، نه سوداگر، بلکه مصرفکننده میخوانند. به سخن دقیقتر، سوداگر هر کسی است که برای خرید یا فروش به بازار میرود، اما نه برای مصرف خود، بلکه برای اینکه چیزی را که خریده، دوباره بفروشد. سوداگر در پی کسب سود است و برای رسیدن به این هدف، مجبور است به روشهایی مناسب متوسل شود. از این رو باید قدرت انتخاب خود را دو بار به کار گیرد؛ یک بار برای انتخاب هدف و بار دیگر برای انتخاب روش دستیابی به آن. برای انجام هر دوی اینها باید قوه تشخیص و توان تفکر خویش را به کار گیرد. این را محاسبه اقتصادی میخوانند. نخستین کار هر کس که خود را سوداگر میداند و میخواهد وارد بازار شود تا چیزی را که برای او سود خواهد آورد، جهت فروش عرضه کند، این است که نوع چیزی را که میخواهد بخرد و بفروشد، معلوم کند. سوداگری رفتاری است که جهت معامله در آن میتواند تعیین کند این فعالیت به نفع اقتصاد است یا خیر؟ اگر سوداگران کالاهای داخلی را از تولیدکنندگان خریداری کرده و با قیمت مناسب در بازارهای خارجی بهفروش برسانند این امر به معنای ورود ارز به داخل کشور و تقویت اقتصاد کشور است. حال تغییر جهت دهیم، گاه تجار کلیه تمرکز خود را بر واردات کالا از سایر کشورها به داخل مرزهای وطنی معطوف میکنند. تنها یک چیز در این رویکرد حرف اول را میزند، سود بیشتر، سود بیشتر و سود بیشتر. سوداگران بدون توجه به بازارها و شرکتهای تولیدی داخلی، کارآفرینان و فعالان اقتصادی، هر آنچه که سودده باشد وارد کشور میکنند. چه بسا ورود برخی از این کالاها به مثابه خروج برخی از تولیدکنندگان از عرصه اقتصادی باشد. در داخل مرزهای کشور نیز سوداگری میتواند تاثیری مثبت یا منفی بر اقتصاد داشته باشد. سوداگر میتواند بین تولیدکننده و مصرفکننده قرار بگیرد و به توزیع سریع و افزایش میزان فروش کمک کند. اما گاه سوداگران از خلأ اطلاعاتی بین فروشندگان و مصرفکنندگان استفاده میکنند و کالاها را با قیمتی پایین از تولیدکننده خریداری کرده و با قیمت به مراتب بالاتر به مصرفکنندگان میفروشند. اقدامهای سوداگرانه و سرریز حجم بالایی از نقدینگی موجود در دست سوداگران به بازارهای مختلفی همچون بازار مسکن، خودرو، طلا و ارز موجب شده تا صدای خرد شدن استخوانهای بخش تولید و صنعت کشور به گوش برسد. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی معتقدند شاهکلید غلبه بر تحریمها، تقویت بخش تولید بهخصوص در حوزه اقلام صادراتی و هدایت نقدینگی به حوزههای مربوط است. در همین راستا، یکی از اقدامهای کارسازی که به نوعی هدایتگر سرمایهها به سوی تولید خواهد بود، اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه است. گرچه موضوع مالیات بر عایدی سرمایه در دورههای مختلف مجلس در صدر توجهات قرار گرفته و هر بار هم شامل بخشهای گوناگون سرمایهای شده، اما تاکنون نتوانسته به نتیجه مشخصی دست یابد. در ابتدای مجلس یازدهم نیز طرح مالیات بر عایدیسرمایه با دایره شمولیت بیشتری در دستور کار قرار گرفته است.