صفحه اول
رضا منوچهری - چهارشنب شب هفته گذشته بود که وزیر امور خارجه ایران با انتقاد از پخش سریال گاندو گفت : این سریال تلویزیونی از اول تا آخر دروغ بوده و موجب بی اعتمادی در کشور شده است. ظریف ادامه داد : متاسفانه برخی حرکت ها درباره این قرارداد در جامعه باعث ایجاد بی اعتمادی شده است همان طور که امروز از طریق سریال گاندو این موضوع به مخاطبان القاء می شود. بسیار باعث تاسف است این سریال پیش از اینکه به من ضرر بزند به سیاست خارجی کشور ضربه وارد کرده و بستر بی اعتمادی را ایجاد کرده است. وی در پاسخ به این که گفت چرا شما از این مجموعه شکایت نکردید، افزود : به اندازه کافی گرفتاری داریم که کاری انجام دهیم که می دانیم نتیجه ای ندارد، ینمن نمی خواهم بیش از این خودم را گرفتار کنم. وزیر امور خارجه تاکید کرد، معتقدم تلویزیون رسمی کشور با بخش سریال گاندو به بی اعتمادی دامن زده است. ظریف در پاسخ به محمود رضوی که به عنوان یک کارگردان از سریال گاندو دفاع کرد، گفت: شما که فیلمساز هستی و من خودم بخاطر جایزه «ماجرای نیمروز» به شما جایزه دادم بیا یک فیلم درباره بدبختیهای من بساز تا ببینیم که چه کسی حاضر میشود پخش کند، آن هم فیلمی که حتی یک دروغ و اتهام هم نداشته باشد. گاندو از اول تا آخر دروغ است. اما براستی چرا گاندو ساخته می شود؟ دیروزعلیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهوری، در رشته توئیتی نوشت: "جنون اعتبارزدایی از همه چیز و همه کس کار را به آنجا رساند که مرجعیتها یک به یک فرو ریخت و فرصت آگاهیبخشی در بزنگاهها، لحظه به لحظه از دست رفت. آن قدر بر ترور شخصیتها، بر نفرتپراکنی و دروغ اصرار کردند که حتی صدای فنسالاران هم در هیاهوی نابلدان و هوچیگران شنیده نمیشود. حاصل این اعتبارزدایی بیوقفه و نفرتپراکنی تماموقت آن شده که وقتی تریبونها و جریانها، همگرا و فارغ از رقابتها درباره سندی غیرالزامآور توضیح میدهند، شنیده نمیشوند و تردید جای اقناع را در افکار عمومی میگیرد. کاش میفهمیدند اعتبارزدایی بر شاخه نشستن و از بن بریدن است. وقتی هر صبح علیه دیپلماسی تیتر درشت میزنند و شبها علیه دیپلماتها، دروغ را با نام مستعار گاندو بر آنتن میبرند، شگفتآور نیست که صدای دستگاه سیاست خارجی در هیاهوی ادعاهای شاخداری چون دفن زبالههای هستهای چین در کویر ایران گم شود. میراث اعتبار زدایی، زمین سوخته است وطن را زمین سوخته نکنید." در حالی که بینندههای تلویزیون در روزهای نوروزی انتظار سریالهای طنز دارند چند روز مانده به عید اعلام شد که سریال امنیتی و سیاسی «گاندو ۲" به جای سریال طنز «بوتیمار» در شبکه سوم پخش میشود. از نظر زمانی پخش این سریال مهم است، ویروس کرونا و تعطیلات نوروزی بسیاری را خانهنشین کرده و بینندههای تلویزیون احتمالا بیشتر است؛ کمتر از سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده و در عین حال چند ماه پیش محسن فخریزاده «یکی از دانشمندان هستهای» ایران شهید شد. از سوی دیگر این احتمال وجود داشت که پخش این سریال در روزهای انتخابات ریاست جمهوری، حاشیههای آن را بیشتر کند و اگر بعد از انتخابات نیز پخش میشد شاید هدف احتمالی تهیهکنندگان سریال را برآورده نمیکرد. از این رو به نظر میرسد تعطیلات طولانی مدت نوروزی، شرایط سیاسی، روانی و انتخاباتی کشور، جریان امنیتی- رسانهای را به تکاپو انداخت تا شاید با «عجله» سریال گاندو ۲" را به پخش نوروزی برساند و احتمالا به فضای انتخاباتی ایران «جهت» دهد. پخش فصل دوم سریال گاندو از نیمه گذشته و هنوز ادامه دارد، اگر فصل اول این سریال به موضوع جاسوسی برای آمریکایی متمرکز بود، سری دوم به جاسوسی و نفوذ برای بریتانیا متمرکز است و میخواهد نشان دهد دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایران در قسمت ششم سریال، یک مقام ارشد امنیتی (با بازی داریوش فرهنگ)از سهلانگاری تیم مذاکره کننده هستهای عصبانی میشود و بدون نام بردن از وزیر خارجه یا رئیس جمهور سخنانی شبیه گفتههای آنها درباره اهمیت برجام و باز شدن قفل روابط ایران با کشورهای خارجی و بهبود شرایط مالی و اقتصادی ایران را بیان میکند و میگوید خبری از گشایش اقتصادی نبود وبارها تذکر و هشدار دادیم اما توجه نکردند و تلویحی وزارت خارجه را برای این «سهل انگاری» نکوهش میکند. عباس صالحی وزیر ارشاد در توئیتی از پخش این سریال انتقاد کرد و با اشاره به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری نوشت: «مسوولان، چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند! آیا با این سطح از تبلیغات منفی، در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟». مدیرکل روابط عمومی صدا و سیما در پاسخ به انتقاد وزیر ارشاد گفت ۹۹ درصد این سریال نمایش اقتدار است و یک درصد آن تلنگر به مسولان نظام در پروژه نفوذ دشمن است و تهیه کننده سریال هم با اشاره به فیلمهایی که مجوز انتشار گرفتهاند، سخنان وزیر ارشاد را «خجالتآور» خواند. علی جنتی وزیر سابق ارشاد نیز در توئیتی به صدا و سیمای ایران پیشنهاد کرد سریالی درباره شیوههای نفوذ جاسوسان اسراییلی در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بسازند که چگونه بخشی از مرکز مهم هستهای نطنز را منفجر کردند و هزاران سند سری را به سرقت بردند و محسن فخریزاده را کشتند.